انجمن‌های فارسی اوبونتو
تازه کار => فلسفهٔ اوبونتو، گنو/لینوکس و نرم‌افزارهای آزاد و متن‌باز => نویسنده: مهرورز در 30 مهر 1388، 08:10 ب‌ظ
-
سلام عزیزان
من داشتم به مدل‌های کسب درآمد از راه اوپن سورس فکر می‌کردم. تنها چیزی که به ذهنم می‌رسید ارائه خدماتی مثل نصب، راه‌اندازی، تنظیم، مشاوره، رفع مسئله از یک طرف، و پیاده سازی ویژگی درخواستی از طرف دیگه بود. می‌خواستم ازتون بپرسم:
1. آیا اصولا سازمان و ان‌جی‌او‌های مطرحی در ایران وجود دارند که حول نرم‌افزار آزاد و متن‌باز شکل گرفته باشند؟ غیر مطرح چه‌طور؟
2. چه نهاد‌ها و سازمان‌هایی در ایران مستقیما با این مفاهیم درگیر هستند؟
3. چه راه‌هایی برای پول در آوردن از راه نرم‌افزار آزاد وجود داره؟ آیا قبلا کسی در ایران این راه رو فته؟ موفقیتی هم کسب کرده؟
امیدوارمم این بحث به طرح ایده‌های جدید و Business Planهای جذاب منتهی بشه.
ممنون
-
با سلام
این چیکار میشه کرد رو نمی‌دونم ولی اینو می‌دونم
که هرکی دست به جایی بند شده دیگه این طرفا پیداش نشده ;D
یا علی
-
سلام
خب از راه اوپن سورس که در رو زیاد داره و میشه بسادگی تجاری عمل کرد بطور کامل حتی با گرفتن اجازه از خریدار برای دستکاری سورس نرم افزار ولی در مورد نرم افزار ازاد اگه بخواین نتیجه متفاوته
اصل تجارت در سیستم نرم افزارهای ازاد بر فروش پشتیبانی و انواع خدماته حتی راه اندازی مرکز پاسخگویی تلفنی :) که خودتم تا حدی بر شمردی ولی نه فروش خوده نرم افزار این بدین معنی هم نیست که نمیشه از قضا میشه نرم افزاری رو با با جواز GPL3 و رعایت چهار اصل ازادیش فروخت
ولی فروش نرم افزاری که میشه صرفا با تغییر یک کدش اونو تغییر داد و توزیع کرد تقریبا عاقلانه نیست به همین خاطر تمرکز تجارت ازاد بر خدماته
-
سلام
من در مورد نرم افزار نظر متفاوتي دارم
نگاه كنيد مابه تنببلي عادت كرديم ودوست دارم محصولي رو كه مثلا" چند سال پيش نوشتم رو تا چندين سال بفروشم و هيچ كار جديدي هم نكنم و هموينطوري ادما به ادم پول بدن چرا؟ چون چند سال پيش يك نرم افزار نوشتم !!!ابنكارو نمي توني بكني وبه نظر من كاري فوق العاده زشت و بد و مختل كننده ي پيشرفت به هر حال اگر شما هميشه در حال پيشرفت باشيد و نرم افزار خودتونون رو بهتر كنيد هميشه مشترياني براي فروش داريد و از طرفي زماني كه انسان ها ببنند كه شما و.اقعا" زحمت مي كشيد به شما كمك مالي هم مي كنند ماجراي red hat و centos رو شما در نظر بگيريد حتي ممكن است كه افرادي به شما پيشنهادي بدهند كه مثلا" نرم افزارتان را در موضوع خاص و هدف خاصي سفارشي كنيد در كل دراين مدل نرمافزاري (آزار) هرچه بيشتر كاركنيد بيشتر پول در مي آوريد و اگر كار نكنيد پولي هم در نخواهيد آورد برخلاف مدل انحصاري كه شما يك كار مي كنيد وتا چند سال پول در مي آوريد و نه تنهاباعث مي شيد كه اقتصاد و توسعه ي جامعه لطمه بخورد بلكه همچنين به قول استالمن ادم بدي بشيد
-
سلام،
یک شرکت می‌شناسم که تجارتش حول نرم‌افزار آزادی هست که خودشون نوشته‌اند: http://www.parspooyesh.com
این هم نرم‌افزارشون: http://sourceforge.net/projects/ibs
-
و به این هم دقت کنین که الزاما قرار نیست از نوشتن برنامه پول در بیاد. ممکنه یک نفر چون لینوکس بلده پول خوبی در بیاره یا یک نفر چون می تونی پشتیبانی لینوکس رو روی سرورهای حرفه ای انجام بده یا یک نفر چون می تونه به یک شرکت عظیم دیگه کمک کنه که کاربرانش رو از ویندوز به لینوکس مهاجرت بده.
-
از هر چیزی میشه پول در اورد , این ایده و ابتکار و استعداد اقتصادی میخواد . فکر کنم حتی زمانی که بیل گیتس شروع به کار کرد کسی فکر نمیکرد بتونه از اون راه پولی در بیاره ؟! اره ؟! ::) ???
-
با سلام
این چیکار میشه کرد رو نمی‌دونم ولی اینو می‌دونم
که هرکی دست به جایی بند شده دیگه این طرفا پیداش نشده ;D
یا علی
زنده باد.
این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند* وان را که خبر شد، خبری باز نیامد
منم در این مورد فکر کردم. اپن سورس رو هم که بخواهیم کنار بگذاریم، با همون نرم افزار آزادش هم میشه پول درآورد. فقط باید یک مجموعه از افراد علاقه‌مند با مدیریت حسابی کنار هم جمع بشن.
همین الان ما به پشتیبانی آی اس پی زنگ می‌زنیم، جوری حرف می‌زنن انگار طلبکارن!
کافی روابط عمومی خوبی تو کار داشته باشیم و به مقدار کافی تعهد و البته دید تجاری.
پول درآوردن ساده است. ولی ساده، آسون نیست!
-
یه نمونه کسب درآمد همین دیسترو Mint هست.یه سر به بخش donation بزنید.
پول پارو میکنه.
البته تو ایران همچین کاری نمیشه کرد.
یا اینکه کلی دردسر داره.
-
سلام.
در ایران هم میشه(ولی کمتر).
من به دوستان پیشنهاد می کنم در پروژه OCR یا پردازش تصویر و رسیدن به متن (البته فارسی) فعالیت کنند.من اینده خوبی واسش می بینم.
با نظر NEGARSOFT جان موافقم.باید از روش های مهندسی به در اوردن پول استفاده کرد.در دنیای بزرگ کامپیوتر همه چیز در دست ماست ،
باید مسیرشو پیدا کنیم.
-
با سلام
این چیکار میشه کرد رو نمی‌دونم ولی اینو می‌دونم
که هرکی دست به جایی بند شده دیگه این طرفا پیداش نشده ;D
یا علی
نکته ای بود. :D
-
و به این هم دقت کنین که الزاما قرار نیست از نوشتن برنامه پول در بیاد. ممکنه یک نفر چون لینوکس بلده پول خوبی در بیاره یا یک نفر چون می تونی پشتیبانی لینوکس رو روی سرورهای حرفه ای انجام بده یا یک نفر چون می تونه به یک شرکت عظیم دیگه کمک کنه که کاربرانش رو از ویندوز به لینوکس مهاجرت بده.
جادی مثل همیشه خیلی شسته و رفته بیان کرد! دقیقاً همین ۲ خط رو میشه با یکم فکر کردن تبدیل کرد به چندین صفحه و یا کتاب حتی! منتهاش یه آدم دلسوز و آشنا با بازار نیاز داره!!!
مثلاً الان خیلی از سازمان‌ها و ادارات و ارگان‌ها هستند که بدلیل هزینه‌های سنگین روتر‌های سیسکو، دنبال کسی می‌گردن که اینکار رو با یک سرور مثلاً میکرو تیک انجام بده، ۱۰۰٪ نیاز به پشتیبانی و ... هم دارند.
ادارات زیادی هستند که برای مدیریت شبکه‌های داخلی خودشون مشکلات زیادی دارند که بسیار راحت میشه این مشکلات رو با بسته‌های آزاد حل کرد و جالب اینجاس که کلی منابع اموزشی هم براش موجوده!
برخی از دانشگاه‌ها هزینه صرف آموزش می‌کنند تو این زمینه، درسته که تعدادشون کمه، اما این بدلیل بی خبری هست که اونا دارن! اگر اطلاع رسانی شه ۱۰۰٪ نیاز بازار که همون مشتری‌ها هستند هم بیشتر از الان میشه!
بقیش رو نمی‌دونم چطوری بگم!!! فقط همینم بگم که از هر سوراخی میشه پول در آورد! حتی راه اندازی همایش‌های متن‌باز! اینم نمونش: http://itseminar.ir تازه من اکثر اینا رو می‌شناسم! واقعاً آدمای با سوادی نیستند، هر چند که بی سواد هم نیستن!
-
... تازه من اکثر اینا رو می‌شناسم! واقعاً آدمای با سوادی نیستند، هر چند که بی سواد هم نیستن!
دنیای اقتصاد با دنیای دانش متفاوته! متاسفانه خیلی‌ها قربانی این اشتباه می‌شوند که برای پول درآوردن به اندازه‌ی بیل گیتس می‌رن تا برنامه نویسی یاد بگیرن! در حالیکه بیل گیتس قبل از اینکه یک برنامه نویس باشه یک تاجر ماهر بوده.
در حال حاضر اصول کسب و کار و تجارت در جوامع آکادمیک آموزش داده نمی‌شود (دانشگاه بیزینس هاروارد رو صرفنظر کنید)
بهترین کار برای پول درآوردن. شروع کردن پول درآوردن از طریق راه‌اندازی یک کسب و کار است و بس. بعدش باید یادگرفت و تجربه کرد.
خب شما چقدر واقعا می‌خواین پولدار بشین؟
همه شنیدیم که می‌گن خواستن توانستن است، درسته؟ پس ما واقعا نخواستیم که پولدار بشیم. این ماجرای واقعی رو بخونین تا متوجه بشین:
در یک همایش میزگرد مانند در مورد تجارت، یک نفر (که خارجی بود) کتابی رو با دستش بلند کرد و گفت من از این کتاب خیلی چیزها یاد گرفتم که باعث شده کسب و کارم رو با موفقیت به پیش ببرم و قیمتش هم ۴۷ پونده. کی این کتاب رو میخواد؟
یک عده از حضار دستشون رو بلند کردن و یک عده همزمان با بلند کردن دستشون گفتند من می‌خوام. ولی فقط یک نفر بود که بلافاصله از سر جاش بلند شد و اون کتاب رو از دست اون آقا گرفت!
این همون خواستن واقعیه