انجمنهای فارسی اوبونتو
جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: 藤沼 در 13 تیر 1395، 10:44 بظ
-
سرهنویسی مهم است:
اگر میخواهید Emacs را *تنها* برای آن کتاب فرابگیرید کار نادرستی است وگرنه بیشتر کسانی که از Emacs بهره میبرند ویژستارند (متخصص) و همانا (البته) ابزار ترازو (معیار) نیست. Emacs چیزی فراتر از یک ویرایشگر نوشته است واژاکیْ (اصطلاحاً) آن را بانام Lisp Virtual Machine میشناسند که این خودش توانایی Emacs را دوچندان میکند. اگر انگیزهتان هر چیزی دیگر از «تنها برای آن کتاب» است از آزمودن Emacs خوش میگذرانید.
سرهنویسی مهم است ولی استفاده از بعضی واژههای بیگانه اشکال ندارد:
اگر میخواهید Emacs را *فقط* برای آن کتاب یاد بگیرید کار نادرستی است وگرنه بیشتر کسانی که از Emacs بهره میبرند مختصصاند و البته ابزار معیار نیست. Emacs چیزی فراتر از یک ویرایشگر متن است اصطلاحاً آن را بهعنوان Lisp Virtual Machine میشناسند که این خودش توانایی Emacs را دوچندان میکند. اگر هدفتان هر چیزی غیر از «فقط برای آن کتاب» است از تجربهٔ Emacs لذت میبرید.
سرهنویسی و استفاده از واژههای بیگانه مهم نیست:
اگه میخواید Emacs رو *فقط* برای اون کتاب یاد بگیرید درست نیست وگرنه بیشتر کسایی که از Emacs استفاده میکنن مختصص هستن و البته ابزار معیار نیست. Emacs چیزی بیشتر از یک ویرایشگر متنه اصطلاحاً اونو بهعنوان Lisp Virtual Machine میشناسن که این خودش توانایی Emacs رو دوچندان میکنه. اگر هدفتون هر چیزی غیر از «فقط برای اون کتابه» از تجربهٔ Emacs لذت میبرید.
-
من که پرسش و نوشته را درنیافتم.
کاش روشنتر میگفتی.
-
میگن که کدوم یک از روش های نوشتاری مطرح شده رو می پسندید .
-
سرهنویسی مهم است:
اگر میخواهید Emacs را *تنها* برای آن کتاب فرابگیرید کار نادرستی است وگرنه بیشتر کسانی که از Emacs بهره میبرند ویژستارند (متخصص) و همانا (البته) ابزار ترازو (معیار) نیست. Emacs چیزی فراتر از یک ویرایشگر نوشته است واژاکیْ (اصطلاحاً) آن را بانام Lisp Virtual Machine میشناسند که این خودش توانایی Emacs را دوچندان میکند. اگر انگیزهتان هر چیزی دیگر از «تنها برای آن کتاب» است از آزمودن Emacs خوش میگذرانید.
سرهنویسی مهم است ولی استفاده از بعضی واژههای بیگانه اشکال ندارد:
اگر میخواهید Emacs را *فقط* برای آن کتاب یاد بگیرید کار نادرستی است وگرنه بیشتر کسانی که از Emacs بهره میبرند مختصصاند و البته ابزار معیار نیست. Emacs چیزی فراتر از یک ویرایشگر متن است اصطلاحاً آن را بهعنوان Lisp Virtual Machine میشناسند که این خودش توانایی Emacs را دوچندان میکند. اگر هدفتان هر چیزی غیر از «فقط برای آن کتاب» است از تجربهٔ Emacs لذت میبرید.
سرهنویسی و استفاده از واژههای بیگانه مهم نیست:
اگه میخواید Emacs رو *فقط* برای اون کتاب یاد بگیرید درست نیست وگرنه بیشتر کسایی که از Emacs استفاده میکنن مختصص هستن و البته ابزار معیار نیست. Emacs چیزی بیشتر از یک ویرایشگر متنه اصطلاحاً اونو بهعنوان Lisp Virtual Machine میشناسن که این خودش توانایی Emacs رو دوچندان میکنه. اگر هدفتون هر چیزی غیر از «فقط برای اون کتابه» از تجربهٔ Emacs لذت میبرید.
به نظر من هر سه گزینه در جای خودش درسته
گزینه اول که به نظر خیلی رسمی میاد - گذشته از واژه هایی مثل <واژاکی> که تاحالا نشنیده بودم - بیشتر برای نگارشهای رسمی مناسبه
گزینه دوم رو من فکر می کنم بهتره برای گفتار رسمی یا نگارش غیر رسمی استفاده کرد
ولی گزینه سوم بهتره برای گفتار غیر رسمی استفاده بشه
حالا مسئله اینه که ما توی این انجمن و انجمن های مشابه اینجا باید از کدوم استفاده کنیم
چیزی که مسلمه اینجا یک محیط دوستانه است و نیازی به زبان رسمی نیست
ولی اینکه باید از زبان نوشتاری استفاده کنیم یا گفتاری عرف اینه که نباید زیاد سخت گرفت - شاید غلط باشه ولی غلطیه که همه قبولش کردن - درسته که ما از نوشتن برای ارتباط استفاده می کنیم ولی جوری وانمود میکنیم که انگار داریم باهم حرف میزنیم.
من خودم هم هربار که مطلبی می نویسم از خودم می پرسم آیا باید از زبان نوشتاری استفاده کنم یا گفتاری؟ اگرچه در همیشه زبان نوشتاری رو ترجیح میدم ولی در عمل نوشته هام بیشتر به زبان گفتاری شبیه هستند
-
دومی بنظرم بهتره
اولی خیلی گیج کننده هست (حداقل برای من)
سومی هم خوبه فقط فکر نکنم همه جا بکار بره
-
این نحوه بیان تا حدی خوبه که منظور رو برسونه
و وابسته به شرایط میتونه رسمی باشه یا نه
حقیقت اینه اصلا خودم درگیر این مورد نمیکنم ...
مَثَل آن كسى است كه مشكلى داشت كه حل نمى شد، به او گفتند كسى هست كه دعايى مى نويسد و با آن دعا مشكل حلّ مى شود. او به سراغ آن فرد رفت و او هم دعايى نوشت و به او داد و گفت فقط به يك نكته توجه كن! وقتى مى خواهى اين دعا را بخوانى، مواظب باش در ذهنت ميمون تصور نكنى، اگر تصور كردى دعا بى خاصيت مى شود. اين فرد اعتراض كرد كه اى بنده خدا اگر تو اين حرف را به من نمى گفتى، هيچگاه در حال خواندن دعا، تصور ميمون براى من حاصل نمى شد، اما اينك همين كه مى خواهم بخوانم، ميمون به ذهنم مى آيد.
-
من یک و دو رو میپسندم
خودم هم اگر حال داشته باشم به مانند نمونه نخست مینویسم اگر نه نمونه دوم
-
من پرسش بالای موضوع را نگرفتم، زبان فنی یعنی چه؟
چون با همهٔ واژههای گزینهٔ اول آشنایی ندارم، اینگونه میگم که:
من واژه و نگارش فارسی دری را بیشتر میپسندم چون بیشتر میتونم در اندیشهام باهاش کار کنم. همچنین همهٔ بخشهای کوچک و بزرگ گزارهها، بسیار دستم میاد.
اون چیزی که از دریافت درست سخن نویسنده جلوگیری میکنه شاید فراموشی واژههای کهن یا چیرگی زبان یبگانهتر و یا چیرگی واژههای تازهآمده از بیرون بر واژههای در دسترس باشه.
اما اینکه نوشتهٔ ما به گفتار نزدیکتر باشه یا به نوشتار (؟):
گفتار ما باید بیشتر به نوشتار نزدیک باشه!
اینکه نوشتهها گاهی سخت خونده میشن (؟):
نوشتهها را باید با ترازویی سنجید و بهروز کرد.
و اینکه خود من چرا اینگونه می نویسم (آیا من خودم به چیزی که میگم پایبندم؟):
من تلاشم را میکنم و پنداری نباید تند برم (بین گفتار و نوشتار و بین کتاب و مردم جلو میرم) نگاهی به داشتههای گوناگونم دارم تا نکند یه راه نادرست را بگیرم و برم و بازگشت سخت باشه.
-
اولی یکم سخته فهمش بنظرم
دومی رو میپسندم؛ واسه متن، مقاله، نوشتارهای سایتی.
سومی هم خوبه ولی رسمی نیست، برای جاهای خودمونی و فروم ها مثلا.
در کل برای نوشتن، گزینه دوم رو میپسندم.
-
از نظر من برای نوشتار، مدل دوم و برای گفتار، مدل سوم مناسب هستن.
و البته معنی نظرسنجی رو نفهمیدم!
-
البته معنی نظرسنجی رو نفهمیدم!
یعنی اینکه آیا زبان فنی رشتههای گوناگون باید برای همهٔ مردم قابل فهم باشه؟
-
من فکر می کنم کمی هم باید مخاطب رو در نظر گرفت. یعنی بستگی به مخاطب گفتار و رفتار ما فرق می کنه مثلا وقتی با یک فرد متعصب به زبانهای منسوخ شده طرف هستید نمی شه مثل مدل سوم باهاش حرف بزنید.!
باید طوری حرف برنیم که هم خودمون راحت باشیم و هم نحوه ی حرف زدن موجب نشه انتقال پیام به خوبی صورت نگیره یا جنجال بیخودی با مخاطب ایجاد کنه.
-
سره نویس.
اگر میخواهید آن ابزار حیاتی بز وحشی را *تنها* برای آن نوشتار فرابگیرید کار نادرستی است وگرنه بیشتر کسانی که از آن ابزار حیاتی بز وحشی بهره میبرند ویژستارند (متخصص) و همانا (البته) ابزار ترازو (معیار) نیست. آن ابزار حیاتی بز وحشی چیزی فراتر از یک ویرایشگر نوشته است واژاکیْ (اصطلاحاً) آن را بانام کار افزار غیر واقعی زبانی میشناسند که این خودش توانایی آن ابزار حیاتی بز وحشی را دوچندان میکند. اگر انگیزهتان هر چیزی دیگر از «تنها برای آن نوشتار» است از آزمودن آن ابزار حیاتی بز وحشی خوش سر می کنید.
-
من زیاد با این عقیده که یک عدهای تو دانشگاه نشستن و فکر میکنن میتونن برای میلیاردها انسان تصمیم بگیرن که چی بگن و چی بنویسن، موافق نیستم. از نظر من، اگه جوری صحبت کنی که من بتونم بفهمم چی میگی کفایت میکنه.
-
اگه جوری صحبت کنی که من بتونم بفهمم چی میگی کفایت میکنه.
چطور بدون پروتکل چنین چیزی ممکنه؟!
-
اگه جوری صحبت کنی که من بتونم بفهمم چی میگی کفایت میکنه.
چطور بدون پروتکل چنین چیزی ممکنه؟!
من نمیگم که اصلن هیچ پروتوکلی نباشه، میگم پروتوکل باشه، ولی به صورت حداقلی تا جایی که من بتونم حرف طرف مقابل مقابل رو «درست» درک کنم و اون بتونه «مفهومهایی» که توی ذهنش هست رو به من منتقل کنه.
من اگه دلم بخواد اینجوری مینویسم و age delam nakhad injuri minevisam و در هر دو صورت کسی که داره متن رو میخونه میفهمه که من چی میگم. پس «از نظر من» هر دوی اونها درست هستند و هیچکدوم بر دیگری برتری نداره برای انتقال مفهوم ذهنی.
-
من اگه دلم بخواد اینجوری مینویسم و age delam nakhad injuri minevisam و در هر دو صورت کسی که داره متن رو میخونه میفهمه که من چی میگم.
من اون دومی که نوشتی رو نمیفهمم خب D:
-
من اگه دلم بخواد اینجوری مینویسم و age delam nakhad injuri minevisam و در هر دو صورت کسی که داره متن رو میخونه میفهمه که من چی میگم.
من اون دومی که نوشتی رو نمیفهمم خب D:
سوال جدید، تاپیک جدید.....
حرف شخص جناب :)
-
من نمیگم که اصلن هیچ پروتوکلی نباشه، میگم پروتوکل باشه، ولی به صورت حداقلی تا جایی که من بتونم حرف طرف مقابل مقابل رو «درست» درک کنم و اون بتونه «مفهومهایی» که توی ذهنش هست رو به من منتقل کنه.
پروتوکل ها رو که بر اساس درک شما نمی نویسند!
من زیاد با این عقیده که یک عدهای تو دانشگاه نشستن و فکر میکنن میتونن برای میلیاردها انسان تصمیم بگیرن که چی بگن و چی بنویسن، موافق نیستم.
برای داشتن یک پروتکل بدون باگ و پوشش دهنده، به اساتید دانشگاه و محقق و ... نیازه.
سوال جدید، تاپیک جدید.....
حرف شخص جناب
چه سوال جدیدی؟!