انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: mrmohsen در 10 خرداد 1389، 08:54 ب‌ظ

عنوان: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: mrmohsen در 10 خرداد 1389، 08:54 ب‌ظ
سلام آقا بیاین چندتا شعر خوب بسازیم تا هم خودمون لذت ببریم تا هم زمان خودن برای تازه واردها که داریم لینوکس رو به اونها معرفی می کنیم اونها حال کنند
یه شعری تو کتاب درسی بود ناشیانه برگردوندم به متن باز، ویرایشش کنید و خودتان هم شعر بگویید
لینوکس کاری با جامه ی دلقی درشت                   پشته ای سورس همی برد به پشت
لنگ لنگان قدمی بر می داشت                            هر قدم توزیع جدیدی می کاشت
کای فرازنده ی این کیس بلند                               وی نوازنده ی os های نژند
کنم از جیب نظر تا دامن                                     چه عزیزی که نکردی با من
در آزادی به رخم بگشادی                                   تاج امنیت به سرم بنهادیپ
حد من نیست ثنایت گفتن                                  گوهر شکر عطایت سفتن
ویندوز کاری به xp مغرور                                     رخش پندار همی راند ز دور
آمد آن شکر گزاریش به گوش                              گفت کای پنگوئن خرف گشته خموش
متن باز بر پشت زنی زین سان گام                        os ات چیست؟ توزیعت کدام
سون از فدورا نشناخته ای                                  عمر در اوپن سورسی باخته ای
لینوکس گفتا که چه عزت زین به                           که نی ام بر درویندوز بالین نه
کای ویندوز نود32 بده یا گیمم                              نرم افزاری که بخرم و پول بدهم
شکر گویم که مرا خوار نساخت                            به خسی چون تو گرفتار نساخت
داد با این همه رایگانی ام                                   عز آزادی و باز متنی ام
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: ریچارد استالمن بزرگ! در 11 خرداد 1389، 02:25 ب‌ظ
هرچند به عزیزی قول داده بودم شوخی نکنم ولی چه کنم که ترک عادت موجب مرض است ;D ولی سعی می کنم این بار آخر باشه!
آخه جالبه!

ای لینوکس تو شترمرغی!  که هم شتری هم مرغی!

ای سیستم عامل که مثه کشک گرانی!  تو پیش لینوکس مثل چقندر جوانی!

این هم یه چندتا تغییر و تغیر:

ای قوم کرک کرده کجایید کجایید؟    لینوکس همینجاست بیایید بیایید
صدبار ازان شور در و قفل شکستید   یکبار ازاین سورس به لینوکس درایید!

و باز :

ویندوز که پول می گرفتی همه عمر      دیدی که چگونه لینوکس ویندوز گرفت!  

و باز هم:

 :!: :!: [ویرایش شد]
گاوان و خران ********     به ز لینوکس *******
 :!: :!:

البته بر هر کسی واضح و مبرهن است که صاحابش بزودی می رسه و تاپیک رو حذف می کنه ولی تا نفهمیده عجله کنین که وقت تنگه ;D
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: ellvllan در 11 خرداد 1389، 03:55 ب‌ظ
در کل خیلی حال دادی
دمتون گرم خیلی باحال بود  \\:D/
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: Caesar در 11 خرداد 1389، 10:02 ب‌ظ
ریچارد جان از تو دیگه بعید بود. توهین نکنید به بقیه! یه نگاه به قوانین بنداز! می‌گه استفاده از فلان حتی بد هم نیست. و واقعا هم بد نیست.
eMan عزیز، اید دیگه تایید کردن داره؟!
زشته به خدا!
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: امیر و در 12 خرداد 1389، 12:06 ق‌ظ
هه هه آقا باحال بود ... دمتون گرم ;)
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: مُحَمَّدْ در 12 خرداد 1389، 12:26 ق‌ظ
از آن روزی که سر بر جاده لینوکس نهادم
دگر بر هیچ کس سریال قلابی ندادم

هر آنچه دل بخواهم بود نصبیدم
و از افت شدید سرعتم هرگز نترسیدم

ندانستم که ، باشه چه تروجان یا که ویروس
نمودم پاک مموری گوشی ها ز ویروس

اگر چه سافت بر ایرانیست ارزان
ولی این را هم بدان ، کراکی را نباشد هیچ درمان

کرک کردن که کار صالحان نیست
خبر از پنجره (ویندوز) در خانه صاحبدلان نیست

مرا راه و تفکر و تعقل بر دلیل است
وگرنه چه فرقی در میان استالمن و استیو و بیل است

در این دنیای جی پی ال و اوپن سورس
ندیدم انحصار و زور و نه force

اگر دارم هنوزم باگ ، باز هیچم غمی نیست
من آزادم و این چیز کمی نیست

چون آنلاین یهویی نوشته شده بهتر از این نمیشد بشه :P
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: ellvllan در 12 خرداد 1389، 01:21 ق‌ظ
ریچارد جان از تو دیگه بعید بود. توهین نکنید به بقیه! یه نگاه به قوانین بنداز! می‌گه استفاده از فلان حتی بد هم نیست. و واقعا هم بد نیست.
eMan عزیز، اید دیگه تایید کردن داره؟!
زشته به خدا!
Caesar عزیز سخت نگیر  ;)
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: lomion در 12 خرداد 1389، 08:08 ق‌ظ
گاوان و خران *****   به ز لینوکس کاران ****

هر چیزی حد داره و رعایتش لازم :)‌ به اسم طنز نباید توهین کرد. لحن و ادبیات شایسته گنو کارا باید استفاده بشه. تکرار نشه.

با توجه به قوانین انجمن، این صحبت من رو به عنوان یک اخطار رسمی از گروه راهبران در نظر بگیرید.
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: Sajjad Baroodkoo در 12 خرداد 1389، 09:52 ق‌ظ
البته بر هر کسی واضح و مبرهن است که صاحابش بزودی می رسه و تاپیک رو حذف می کنه ولی تا نفهمیده عجله کنین که وقت تنگه ;D

برام عجیبه که با این حرفهایی که دوشنبه توی لاگ با هم زدیم منتظر تحول بودم . اما ظاهرا خبری از تحول که هیچ، خبری از تغییر هم نیست

شما که می دونی حرفهات بر خلاف قوانین و به قول خودت بر خلاف عقاید صاحابش هست چرا اینا رو می گی ؟
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: Bersam در 12 خرداد 1389، 10:13 ق‌ظ
:)) خوشم می آید گنو/لینوکس کار جماعت ،خوش ذوق هم هست !
فی البداهه شعر می سراید (با کمی تلخیص البت !)
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: mrmohsen در 13 خرداد 1389، 03:27 ب‌ظ
من از ویندوز نی ام روی زرد        غم ویندوز کاران رخم زرد کرد
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: foad در 13 خرداد 1389، 08:14 ب‌ظ
دوباره دل هوای لینوکس ؛اوبونتو کرده
آخه این ویندوزه من دوباره هنگ کرده
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: mrmrn در 13 خرداد 1389، 10:05 ب‌ظ
سلام.
شعرmoham unix واقعا فوق العاده بود.
لذت بردم.
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 21 خرداد 1389، 11:03 ب‌ظ
دو فرزند زادند از مادری
نبودا نخست فرق بر دیگری

یکی رفت در وادی انحصار
چو اسبی که دورش کشیدی حصار

ولی آن یکی بود آزاد مرد
که هر بنده‌ای را وی آزاد کرد

نخستین بشد مک که مکار بود
و لینوکس با کاربر یار بود

======
ببخشید دیگه، همین الآن پای کامپیوتر ساختمش. قول می‌دم که یه شعر به‌تر بعدا برای این‌جا بنویسم
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: ellvllan در 21 خرداد 1389، 11:13 ب‌ظ
دو فرزند زادند از مادری
نبودا نخست فرق بر دیگری

یکی رفت در وادی انحصار
چو اسبی که دورش کشیدی حصار

ولی آن یکی بود آزاد مرد
که هر بنده‌ای را وی آزاد کرد

نخستین بشد مک که مکار بود
و لینوکس با کاربر یار بود

======
ببخشید دیگه، همین الآن پای کامپیوتر ساختمش. قول می‌دم که یه شعر به‌تر بعدا برای این‌جا بنویسم

عالی بود
من به شخصه حال کردم  \\:D/
عنوان: پاسخ به: اشعار لینوکسی
ارسال شده توسط: iman23 در 27 شهریور 1389، 12:54 ق‌ظ
1