انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: محمد باقر اهتمام در 15 امرداد 1389، 10:35 ب‌ظ

عنوان: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: محمد باقر اهتمام در 15 امرداد 1389، 10:35 ب‌ظ
امروز داشتم سی دی های از تاریخ گذشته رو نابود می کردم که یک سی دی دیدم که :
نقل‌قول
Parsix GNU/Linux               Persian Live/Installation CD
-----------------------------------------------------------
VERSION : 0.75.1              2006-01-17
-----------------------------------------------------------
This is a bootable live/installation GNU/Linux distribution
based on Debian Sid and excellent KANOTIX 2005-4.

This version is synchronized with Debian Sid repository
2006-01-15.
-----------------------------------------------------------
default user:       parsix   
default user password:  parsix

root password:          parsix
-----------------------------------------------------------
A Project of TalareWeb LTD. (http://www.talareweb.com)
-----------------------------------------------------------
Visit Project Page at http://www.parsix.org
-----------------------------------------------------------
یک ساعتی با خودم خلوت کردم و کلی خاطره از اون روزا یادم اومد . یادش بخیر
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: Zartosht در 16 امرداد 1389، 12:35 ق‌ظ
من با اوبونتو ۶.۰۶ اینجوریم
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: ریچارد استالمن بزرگ! در 16 امرداد 1389، 01:14 ق‌ظ
آخ گفتی! منم با MS7 همینطوریم! کرک می کردیم! سریال کپ می زدیم! دنیا رو به ... نمی گرفتیم! کپی رایت آلبالو بود با نمک! چه روزگار خفنی بود! ](*,)
جدی خیلی کار خوبیه که آدم به یاد خاطره هاش بیافته ها من الان نزدیک یه هفتست که دیگه این خاطره های خفن برام شده خاطره! خوب شد یادآوری کردی!
راستی یه خاطره خوش دیگه : بستنی های اقا جواد مرحوم تو تابستون خیلی حال می داد! بنده خدا خودش بستنی ها رو سنتی درست می کرد. خدابیامرز دیشب هفتش بود. خیلی دلم برای بستنی هاش تنگ شده. بعضی ها می گفتن از سرما فوت کرده (اونم وسط چله تابستون!) بعضی ها می گفتن قند خونش رفته بالا از بس بستنی خورده! بعضی ها هم می گفتن بنده خدا عمدا فوت کرده بزنه تو عشق و حال ما. به هر جهت خدا بیامرزتش (شادی روح آقا جواد اجماعا الفاتحه یقرا مع الصلوات)
نتیجه اخلاقی اینکه دوستان زندگی همین مردن هاست و به هیچکس وفا نکرده بنا بر این تا می تونین توی تابستون بستنی بخورین و توی زمستون لبو! ;)
و خاطره های خوشتون رو هم ( البت به شرطی که متن باز باشن) برای ما بنویسین تا یه فاتحه ائی نثار روح رفتگان خاک بشه
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: Alir3z4 در 16 امرداد 1389، 04:10 ق‌ظ
عجب داستانی به به به به!
خدا بیامرزتش!
من یاد وین ۹۸ که میوفتم اینجوری میشم :ي -( خواهشا منو سرزنش نکنید شاید ۶ سال دیگه اینجپری بشم واسه لینوکس)
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: مهدی... در 16 امرداد 1389، 11:37 ق‌ظ
آره یادش بخیر...!
من با فدورا 6 شروع کردم... هیچ حسی هم بهش ندارم چون باعث شد زده بشم! تا مندریوا 2007.1...
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: Sun-PDA در 16 امرداد 1389، 01:15 ب‌ظ
من هم با دو سیستم عامل خاطراتی دارم ،

اولی داس با اون محیط متنی و صفحه مشکی ، یادم هست وقتی دستور عوض کردن رنگ بک گراند و متن ها رو یاد گرفته بودم کلی حال کردم ، و هر روز محیط و متن ها رو به یه رنگی در میاوردم ، یادش بخیر بی کار هم که میشدم سوپر ماریو(قارچ خور) بازی می کردم

دومیش هم ۶ عدد سی دی سوزه ۹.۲ هست که مال حدود ۶ سال پیش هست (اون موقع اوپن سوزه نبود ، فقط سوزه بود) ، اتفاقا الان بسته‌ش از تو کمدم در آوردم و خاطراتم رو زنده کردم ، یادمه رفته بودم نمایشگاه کتاب تو قسمت نشر الکترونیک یه غرفه بود که این سی دی ها رو میفروخت ، و برا نمونه چند کامپیوتر که روش سوزه نصب بود رو تو غرفه گذاشته بود  ، من تا اون موقع فقط اسم لینوکس رو شنیده بودم و تا حالا از نزدیک ندیده بودم ، تازه فکر میکردم لینوکس فقط رد هت هست ، اون موقع نه تنها برای اولین بار لینوکس رو میدیدم بلکه برا اولین بار بود که سیستم عاملی رو میدیدم که اینتر فیسش فارسی بود ، خیلی خوشم اومد و بسته رو خریدم و با کلی ذوق و شوق اومدم نصب کردم، در ابتدا خیلی جذاب بود یه محیط جدید که برام تازگی داشت ، قابلیت فارسی شدن اینتر فیس ، محیط کادی ای و گنوم و از همه مهمتر بازی سوپر تاکس که بسیار شبیه سوپر ماریو بود و فقط بجای ماریو یه پنگوئن بود که بجا قارچ گوله برف میخورد . اما یواش یواش مسائلی پیش اومد که باعث شد من از این محیط جدید دلسرد بشم ، یکی سخت افزار بود که درست نشناخته بود مثلا صدا جرجر می کرد هر کار کردم نتونستم مودم رو نصب کنم و به نت وصل بشم ۰(اون موقع اینترنت ها فقط دیال آپ بود ) و کارت گرافیک رو درست نشناخته بود ، همچنین مشکل در نوشتن روی پارتیشن های ntfs و .... اون موقع هم مثل الان انجمن های اینترنتی نبود که من بتونم برا حل مشکلاتم مراجعه کنمُ تازه داداشم هی غر میزد که این چیه نصب کردی ، همه این مشکلات باعث شد من سوزه رو فرمت کنم و حدود ۵ سال با دنیای نرم افزار های آزاد خداحافظی کنم :(
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 16 امرداد 1389، 01:22 ب‌ظ
:)‌ فکر کنم من خیلی قدیمیترم از همه افراد اینجا. ولی آدمیزاد خیلی زود خاطراتشو فراموش میکنه. دست کم من اینطورم. اولین محیط پنجره ای که دیدم داس شل بود. بعدش ویندوز ۳.۱ بود که مثل برنامه تو داس اجرا میشد و بعد 95 :)‌
اما لینوکس من اولین بار رد هت نصب کردم و کل هاردم که ۲۰ گیگ بیشتر نبود پرید:)‌ مجبور شدم پروژه درس میکروپروسسور رو دوباره از اول انجام بدم با اون ۸۰۸۵ مسخره!!
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: eMan در 16 امرداد 1389، 02:49 ب‌ظ
منم از همه جدیدترم ;D
من اولین چیزی که یادم میاد NC بود البته روی کامپیوتر یه آشنا ها و اولین سیستمی که باهاش کار کردم ایکس پی و رد هت ولی هیچوقت با رد هت نتونستم درست کار کنم و فقط لذت نصب کردنش رو بردم
فکر کنم ورژن 9 بود ، درست یادم نیست ولی ماله 5 یا 6 سال پیش بود
و در فکر تجربه ای جدید با مک هستم ;)
عنوان: پاسخ به: یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال شده توسط: mrmohsen در 17 امرداد 1389، 10:13 ب‌ظ
آره یادش بخیر...
چه دورانی بود
دیروز منم داشتم سی دی هامو جمع و جور می کردم دیدم نوشته بود
ubuntu 10.4 lts
10.04 lts desktop edition
canonical
.
.
.
.
.
.
.
.

.
(:دی)