انجمنهای فارسی اوبونتو
کمک و پشتیبانی => میزکارهای فانتزی و ۳ بعدی => نویسنده: lomion در 12 آبان 1386، 10:13 بظ
-
... قبل از اینکه شروع کنه، فکر کرد شاید باید چیزی در مورد گذشته بنویسه، شاید باید دوباره همون ماجرای شبه راهنما رو تکرار میکرد. اما چیز دیگه ای به ذهنش رسید. یه سایه بود از یک خاطره: ...تا به حال همچین چیزی ندیده بود... خیلی از محیطهای گرافیکی شنیده بود، اما فکر نمیکرد تصویری که مدتها در ذهنش شکل گرفته به واقعیت رسیده باشه. مدت زیادی با لینوکس کار کرده و یکی از کارهای مهمش، تنظیم محیط گرافیکی به نظرش خیلی مهم بود، چون خیلی حیف میشد که یک باور و یک حرکت با ارزش رو که این همه دوست داشت به خاطر یه دلیل مسخره – یعنی محیط گرافیکی سخت – مورد بیتوجهی یا توهین قرار بگیره. و شاید این شروعی بود برای یک ماجرای بلند. با یاد آوردن روزهای گذشته لبخند زد... از اولی که پروژه XGL اومده بود، روی openSuse 10.1 که روی لپتاپش اجرا میشد، نصب کرده بود. و شاید با کلی اما و اگر، میتونست ادعا کنه جزو کاربران پروپاقرص میزهای گرافیکیه و با اونها کار کرده و سرو کله زده... یادش اومد که باید کاری کنه.
نگاهی به تصویر پس زمینه انداخت... یه عکس (http://wiki.ubuntu-ir.org/Lomion?action=AttachFile&do=get&target=Gutsy.jpg) از یه شنل پوش بود با نگاهی به دور دست؛ فکر کرد شاید هم انعکاسی باشه از خودش توی یه دنیای فانتزی. خیره به یه طلوع... فرزندی از طلوع به طلوع نگاه میکرد. لبخند زد، اسمش رو توی فروم به یاد آورد: «لومیون». یه کلمه از زبان «کنیا» ساخته «جی آر آر تالکین» – خالق ارباب حلقهها – مهم نبود که این اسم متعلق به شخصیتی بود که دوست نداشت. مگه یک نفر میتونه زیبایی یک اسم رو از بین ببره؟ یادش افتاد که برای چی پشت سیستمش، کنار پنجرهای که شهر رو با تمام چراغهاش میدید – چراغهایی زمینی که باعث میشد، چراغهای آسمونی دیده نشن – نشسته. یادش افتاد که دوست داره یه چیزی رو به دوستای «همتوزیعیش» بگه تا بتونه در برابر چیزهایی که از اونها یاد گرفته، چیزی رو بگه که شاید جدید باشه... میخواست در مورد پلاگینهای Compiz-Fusion بنویسه و اینکه چطور تنظیم میشن. نگاهی به پنج cssm انداخت یا همونی که بهش CompizConfig Setting Manager هم میگن.
در نگاه اول خیلی شبیه تنظیمات Beryl Settings به نظر میرسه. در واقع هم ادامه همون برنامه هست، بعد از آخرین نسخه و بعد از ادغام پروژههای Compiz و Beryl.
بالا گوشه سمت چپ یک فیلتر هست برای پیدا کردن پلاگینها، تا سرعت بیشتر بشه. اون زیر هم طبقه بندی پلاگینها اومده تا با انتخاب هر کدوم، وارد تنظیمات شاخه بشن. قسمت آخر Preference هست که توش میشه پروفایل تنظیمات رو انتخاب کرد و توی قسمت Plugin List، ترتیب پلاگینها رو تغییر داد و یا بعضیها رو فعال کرد یا غیر فعال کرد:
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=594)
توی هر قسمت از دکمه Back برای برگشتن به صفحه قبلی استفاده کرد. آخرین قسمت توی صفحه، Advanced Search هست که میشه با کمک اون یه جستجوی بهتر برای پیدا کردن چیزی که لازمه انجام داد...
نگاهی به ساعت کرد... نزدیک نه بود، چند ساعت لازم بود که مطلب تموم بشه؟ برای این تصمیم گرفت که کمی خلاصه ادامه بده تا بشه توی یه نوشته جمع و جور چند قسمتی تمام برنامه رو توضیح بده. یه بخشهایی رو لازم میدید که هر کسی خودش امتحان کنه، چون تنظیم سیستم مربوط میشد به شخصی که پشت سیستم مینشینه... با یه نگاه دیگه فهمید که ساعت خیلی به نه نزدیکتر شده و برای این ادامه داد:
General Option:
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=596)
این قسمت، حاوی تنظیمات عمومیه... خیلی شبیه تنظیم خود گنومه. ترکیبی از تنظیمات توی منوی Preference برای موس و کلیدهای میانبر و حتی بعضی تنظیمات گرافیکی صفحه نمایش. خلاصه کلی تنظیماته!
برای کل محیط گرافیکی سیستم، توی قسمت General میشه.
توی قسمت Command مثل Metacity (مدیر پیشفرض گنوم) میشه یک سری برنامه/دستور رو با کلید میانبر تنظیم کرد. توی این قسمت فقط اسم برنامه نوشته می شه و کلیدها میمونه برای بعد. مثلا میشه برنامهgnome-terminal رو نوشت، چون یکی از برنامههای مورد استفاده زیاده.
در قسمت Desktop Size، تنظیمات مربوط به تعداد میزکارها انجام میشه چیزی مثل همون Appletی که اسمش Workspace Switcher هست. فقط یه کمی فرق داره مثل اینکه میشه تعداد رو به صورت عمودی و افقی تعیین کرد.
قسمت بعدی اسمش Display Settings هست. که توش میشه کارت گرافیکی و نحوه نمایش رو تنظیم کرد. این بخش به هر کارت گرافیکی و امکاناتش بر میگرده.
Focus & Raise Behavior: تنظیمات این دوتاست، که وقتی چیزی نیاز به Focus داشت به هر صورتی که لازمه انجام بشه.
Opacity Settings: اگه لازم باشه برنامه خاصی همیشه درجه شفافیت خاصی داشته باشه، توی این پنجره میشه تنظیم کرد.
Actions: قسمت هیجان انگیز این پلاگین! میشه توی این قسمت برای خیلی از کارها مثل همون دستورهایی که توی قسمت Command وارد شده، میشه کلیدمیانبر تعیین کرد. به روش زیر:
روش تعیین کلیدهای میانبر:
این قسمت به شکل جداگانه اومده چون توی تمامی قسمتهای دیگه لازم هست. چند تا راه هست. بالا اسم چند تا ستون اومده. که به ترتیب عبارتند از:
Name: اسم برنامه/عمل/پلاگین/... که براش کلید میانبر پیدا کرده.
Key: کلید میانبر برای موجودیتی که Name اون رو تعیین میکنه.
Button: دکمهای از موس که اون رو فعال میکنه.
Screen edge: لبهای که حرکت موس به اون به عنوان کلید میانبر باشه. مثل حرکت به گوشه بالا و سمت راست که باعث میشه پنجرههای باز رو بیاره.
Screen Button: دکمهای برای ترکیب با لبه بکار میره. استفاده نکردمش. (ظاهرا توی بعضی ازنسخهها با gconf یه مشکل داره که سروکله زدن باهاش حوصله میخواد)
On System Bell: ظاهرا باعث فعال شدن با System Bell میشه. زیاد استفاده نکردمش.
... به اینجا که رسید. فکر کرد که چیزهایی بوده که ازشون استفاده نکرده. بدی و خوبی دنیای متن باز همینه. بد از این نظر که نمیشه تمام گوشههاش رو یک نفری جمع کرد و از این نظر خوب که میشه باهم کاری کرد و این یعنی تمام بار رو یک نفر نباید با خودش ببره... میدونست که تا آخر متن خیلی باید بگه «زیاد استفاده نکردمش» یا «بلد نیستم». ولی مشکلی نیست، چون عضو یه تالار گفتگو (فروم) هست. کلیدهای Alt+Ctrl+Left رو زد تا یه سری به دسکتاپ کناری بزنه که یادش افتاد که داشت چی میگفت. گاهی دنبال کردن فکرها میتونه راه رو طولانیتر کنه. ولی زیاد هم بد نیست: احساس کردن خاکی کنار یه جاده، یه طور دیگه هست... یه احساس عجیبه. اگه کسی امتحان نکرده، امتحان کنه...
برای تعیین کلید میانبر یا باید روی تک تک عباراتی که جلوی Name نوشته شده مثل Disabled یا مثلا Alt+F4 کلیک کرد. در مورد ستون Key، از کاربر تقاضا میشه تا کلیدهای جدید فشار داده بشن. با Escape یا کلیک دوباره بیخیال میشه. اما راه بهتر دوبار کلید روی Name هست که بدک نیست و یه جورایی راحتتره. یک پنجره باز میشه...
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=598)
در قسمت اول، Key نوشته شده. میشه ترکیب کلید مورد نظر به جای فشرده شدن در قسمت قبل، نوشته بشه. برای تعیین Screen edge میشه یکی از نه لبه صفحه رو امتحان کرد و یا یک دکمه بهش اضافه کرد.
... باز به ساعت نگاه کرد. اول کار به نظر میاومد. تصمیم گرفت که بهتره که بفرسته تا ببینه بچهها چه نظری در موردش میدن: هم در مورد کلیتش و هم در مورد نگارشش... ساعت حالا نزدیک ده شده بود. خب کمیکند بود، چون اولش بود. کلی باقی مونده ولی مهم اینه که یه قدم برداشته شده. شنل پوش هنوز توی پس زمینه، به طلوع نگاه میکرد. شاید منظورش یه روز دیگه بود...
و این داستن ادامه دارد...
-
خیلی عالی بود ... بسیار ممنون و متشکرم !!! :)
-
باز هم مثل همیشه عالی بود. ممنون لومیون جان :)
-
به نظر من به نویسندگی هم فکر کن. ;)
-
فعلا که باید به فکر شبه راهنما باشم... ;)
-
... ساعت به سه نزدیک میشد. یک روز از میانه گذشته بود و کم کم به پیشوازی غروب میرفت. با نگاهی به نوشتهاش فکر کرد که بخش آینده چه باید باشد...
Accessibility
این بخش در کل، امکانات کمکی رو ارایه میکند.
ADD Helper
هدف از این پلاگین، تمرکز بر یک پنجره است به این صورت که پنجرههای غیر فعال تاریک میشن. مثلا عکس قبلی به همین شکل تهیه شده و فقط پنجره اصلی باز نگه داشته شده. در این پلاگین میشه نوع پنجرههایی که این پلاگین باید روی اونها اثر بذاره، تعیین کرد. همچنین میشه میزان روشنایی، اشباع و شفافیت رو تعیین کرد تا به اندازه مطلوب برسه.
Color Filter
میشه با این پلاگین، رنگهای مورد نظر رو فیلتر کرد! یعنی پنجرههایی رو از نظر نمایش رنگی فیلتر کرد. مثل این میمونه که با عینک رنگی به دنیا نگاه کنید یا بر اساس اون رنگ، نگاتیو نگاه کنید. من که کاربردی برای این پلاگین ندارم. در قسمت General، فیلتر مورد انتخاب می شه. ظاهرا اونی که توی لیست بالاترین باشه، همونیه که انتخاب میشه. (انتخاب طبقاتی!) پس میشه با بالا یا پایین بردن، فیلتر مورد رو انتخاب کرد. در قسمت آخر هم کلیدهای میان بر تنظیم میشن.
Negative
مشخصه که از پنجره و پنل ها نگاتیو میگیره. کافیه که نوع پنجرههایی که لازمه تعیین بشه و در قسمت کلیدهای میانبر تعیین کرد که آیا تمام صفحه نگاتیو بشه یا فقط پنجره فعلی. اگه صفحه به هر دلیل نگاتیو بشه، با زدن دوباره کلید به حالت عادی بر میگرده.
... چی میشد که با دوبار انجام دادن هر کاری، اثرش از بین میرفت؟ همه چیز به هم میریخت... شاید هم نه. کسی با ذهن محدود نمیتونه به این سوال جواب بده. چون شنیدهها رو باید دید، چه برسه به مشتی از خیالات! شاید دنیایی به وجود میاومد که کارهای تکراری «کاری» از پیش نمیبردن! و ضد هر چیز خودش میشد! به نظر نمیرسه منطق معمولی بتونه پاسخگوی محیط باشه. یه لبخند فلسفی زد که چقدر خوبه که در محیطی زندگی میکرد که نگاتیو یک اصل نیست... به ساعت نگاه کرد، نیم ساعتی شده بود و باید میرفت. شاید زمانی دیگه برمیگشت و کارها رو انجام میداد.
ادامه دارد...
-
+1 ;)
-
منتظر ادامش هستم و ممنون
-
... ساعت باز نزدیک نه شده بود. نزدیک یک روز از فرستادن اولین قسمت میگذشت. یعنی یک بار زمین دور خودش گشته. به این فکر کرد که اسم زمانها مثل روز، ماه و سال همه یک قرارداد هستن. یک قرار داد برای مهار خط مستقیم زمان! مگه مهمه برای گذر زمان که بهش بگن شنبه یا یکشنبه یا هر چیز دیگه؟ زمان میگذره... شاید به همین دلیل زمان رو یه ارابه سوار بیرحم تصویر میکنن که از همه چیز میگذره و نابود میکنه. شاید دلیل این بیرحمی در مورد زمان این باشه که زمان نتایج کارها رو به همه نشون میده و لابد هر جا که چیزی خراب شد؛ به راحتی میشه گفت تقصیر زمونه س. شاید هم فکر بدی نباشه، چون زمان توی هیچ لحظه ای توقف نمیکنه و برای این، بد و بیراههایی که بهش میگن رو نمیشنوه. این وسط فقط آدمهایی هستن که به جای درست کردن کارها، همچنان به زمان بد و بیراه میگن. به نظر رسید که چقدر جالب میشد بشه همه چیز رو به موقع شفاف کرد تا چیزی پوشیده نشه واز پس زمان بشه دلیل اصلی رو همه ببین... یه چیزی شبیه پلاگین Opacity که تصمیم داشت در موردش بنویسه....
Opacity
این پلاگین باعث میشه که روی هر پنجره ای که موشواره قرار بگیره، باقی پنجرههایی که این پنجره رو میپوشونن، شفاف بشن. در قسمت Misc. Options تنظیمات زمانی و میزان شفافیت رو تنظیم کرد. میشه براش یه کلید هم تعیین کرد.
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=604;image)
Zoom Desktop
تا حالا شده که بخواید توی صفحه خودتون زوم کنید؟ من که خیلی لازم دارم. خیلی از چیزهای ریزه میزه رو میشه با این روش پیدا کرد! بعد از زوم، کادر تصویر تابع موشواره میشه. این پلاگین مثل قبلی دو تا بخش داره. بخش اول، برای تنظیم سرعت و قسمتهای بعدی برای کلیدها. (پیشفرض Wheel و Super یا همون Win برای داخل و خارج رفتن.)
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=606;image)
Enhanced Zoom Desktop
پلاگین قبلی خیلی جالبه ولی یه کمی احتیاج به بهبود داره. مثل تنظیم میزان زوم کردن، قفل کردن برای زوم و چیزهایی از این دست هست قرار داره. مثلا میشه کادر رو قفل کرد تا دیگه تصویر تغییر نکنه. تنظیمات زیادی داره. برای سه سطح از بزرگنمایی که این پلاگین اضافه میکنه میشه میزان و کلید میانبر تعیین کرد. من خودم از قفل کردنش استفاده میکنم و از باقیش اگه لازم بشه.
... یه بخش از کار تموم شد. لبخند زد. یکی از دوستان همتوزیعیش آنلاین شده بود و ازش در مورد Compiz-Fusion میپرسید. چقدر خوب بود که کسانی به این مساله علاقه جدی نشون میدادن... ساعت نزدیک ده بود. مثل شب قبل... به این فکر کرد که نوشتههاش به درد میخورن یا نه؟ باز خوردی که از دوستاش گرفته بود، مثبت به نظر می رسید. میدونست چیزهایی که مینوشت، از نظر فنی راهنما نبودن، برای این بهشون «شبه راهنما» میگفت و دوستان هم عادت کرده بودن. چقدر خوبه که دوستانی باشن که درک کنن نوشتن اصلا یه وادی دیگهس. جایی که باید احساس و خیال رو باهم در قالب کلمات تنید و طلسم کرد تا خواننده با خوندن کلمات طلسم رو بشکنه و احساس و خیال رو آزاد کنه. به نظرش اومد که فعلا کافیه تا بخش بعدی رو با حس جدید بعدا شروع کنه...
ادامه دارد...
-
گاهی پیش میاد که نمیشه منتظر حس بود. باید حس رو از عمق وجود با یه بهانه ساده بیرون آورد... به آسمون فکر کرد. اگه همه بگن که آسمون به درد نمیخوره، میتونست بگه که حداقل به یه دردی میخوره. هرگز نشده بود که فکر کردن به شکوه بیکران آسمون نتونه حسش رو بیدار کنه تا بنویسه. شاید برای همینه که میگن توی آسمون برای هر کی یه ستاره هست: ستارهای که از اول نشونهای هست از هر کس توی این پهنه بزرگ و بیکران... انگار که با هر نگاه به آسمون میتونه همه چیز رو ببینه ... یه جورای مثل Expo
Expo:
Expo یکی از بهترین پلاگینهاست! من خودم طرفدار پر و پا قرص این پلاگین هستم. این پلاگین از مکیناش گرفته شده. هدف از این پلاگین نشون دادن تمامی میزهای کارهاست. روش کار سادهس. Super+E به صورت پشفرض باعث فعال شدنش میشه. محیط فعال روشنتر از بقیهس و با کلیک چپ یه محیط دیگه فعال میشه. با کلیک چپ به محیط فعال انتخاب شده بر میگرده. تازه به شما امکان میده که پنجرههای خودتون رو از یکی به اون یکی منتقل کنید توی تصویر من پنجره تنظیمات رو بردم وسط چهارتا!!
توی قسمت Appearance از این پلاگین، میشه ظاهر رو درست کرد. مثلا رنگ انعکاس، وجود یا عدم وجودش، رنگ انعکاس رو به همراه امکان نمایش پنلها رو میده.
Behavior: بعد از تنظیم شکل و شمایل، نوبت درست کردن رفتاره! زمان اجرا، نوع افکت رو میشه اینجا تعیین کرد.
Actionو Bindings: این دوتا بخش هم مثل قبلی هستن.
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=628;image)
نوبت رسیدهبود به Desktop Wall. اما زمانش به پایان رسیده بود. تصمیم گرفت که بعدا در فرصت مناسب کار را ادامه دهد...
Desktop Wall:
این پلاگین یکی از پلاگینهایی است که من خیلی استفاده میکنم. در Compiz-Fusion به صورت پیشفرض فعاله. و میزهای کار رو کنارهم قرار میده. میشه اون رو یک بهبود برای میزکارهای قدیمی لینوکس دونست. که باعث میشه انتقال بین میزهای کار خیلی نرم صورت بگیره.
... وقتی تا اینجا رسید با خودش فکر کرد که چقدر پیشرفتش کم شده. البته بخشیاش به خاطر یه مشکل موقت توی اتصال بود. بعد از چند روزی برگشته بود و حالا میتونست کارش رو ادامه بده و متن رو کامل کنه. چقدر جالب بود. کلمات و جملات منتظرش بودن. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود. انگار نه انگار که هر تکه از متن مال یه زمان دیگه هست... براش جالب بود که کلمات این رو میفهمن ولی بعضی از آدمها نمیفهمن و تحمل همدیگر رو ندارن حتی اگه از یک زمان باشن...
Desktop Plane:
این پلاگین، تمام میزکارها رو روی یک صفحه قرار میده. که روش میشه حرکت کرد. شبیه Wall میمونه ولی خیلی سادهتره و دقیقا همون عملکرد پیشفرض رو داره. شاید برای کسایی باشه که هنوز روش قدیمی رو بیشتر میپسندن.
Show Desktop:
همونطوری که از اسمش پیداست، عملکرد Show Desktop رو کنترل میکنه. فعال کردن این پلاگین میشه به جای عمل پیشفرض در نشان دادن میزکار، کاری کرد که پنجرهها به گوشههای صفحه برن و پس زمینه دیده بشه. توی تنظیماتش هم میشه جهت و زمان این حرکت رو به همراه تنظیمات میزان شفافیت تعیین کرد.
Fade To Desktop:
مثل پلاگین بالاست فقط به جای کنار رفتن پنجرهها، پنجرهها داخل پس زمینه محو میشن.
Viewport Switcher:
این پلاگین رو زیاد نمیشناسم ولی ظاهرا به این درد میخوره که تنظیم کنید که چطور بین Viewportها حرکت کنیم. من ازش استفاده خاصی نمیکنم ولی میشه طوری تنظیمش کرد که با زدن یک کلید بشه با وارد کردن شماره اون میزکار انتخاب بشه...
Widget Layer
تا حالا با Screenlets کار کردین؟ این پلاگین یه لایه مجازی براشون درست میکنه که با زدن یک کلید ظاهر بشن و مجبور نشید که برای دیدنشون به دسکتاپ مراجعه کنید. شبیه Dashboard توی مکینتاش هست. اگه دوست دارید که Screenlets با زدن یک کلید ظاهر بشن، این پلاگین رو فعال کنید.
Appearance: میزان روشنایی و Saturation به علاوه زمانی که طول میکشه این لایه ظاهر بشه رو تعیین میکنید.
Behavior: میشه تعیین کرد لازمه پنجره خاص دیگهای هم روی این لایه نمایش داده بشه یا نه. در ضمن تعیین میکنه که رفتارش در برابر کلیک چطور باشه: با کلیک این لایه بره یا نه.
(http://forum.ubuntu.ir/index.php?action=dlattach;topic=2649.0;attach=630;image)
... خب این پلاگین رو برای آخر گذاشته بود. میدونست که اکثریت علاقه زیادی به این پلاگین دارن. پلاگینی که منحصر به فردترین و آشناترینه. همیشه توی هر کاری یه چیزی تبدیل میشه به نماد. یه نماد برای نشون دادن، برای تکیه دادن و «یکی» شدن. یه چیزی که بشه دورش جمع شد... مثل همین پروژه گنو که از خود مفهوم نرمافزاریش مهمتر، باعث شده بود که امکان جمع شدن خیلی از آدمها فراهم بیاد که با وجود تفاوتهایی که دارن بتونن کنار هم باشن و یک دنیای آزاد رو تجربه کنن. مثل خودش که حالا عضوی از این مجموعه بود...
Desktop Cube:
این پلاگین معروفترین پلاگین توی این مجموعه هست. شاید تعریفش یه کمی بیمزه باشه ولی خب ... این پلاگین، میزکارها رو روی یک چندضلعی میچینه! درسته چند ضلعی. واقعیت فنی اینه که مکعب حالت خاصی از این پلاگینه! وقتی که تعداد چهار تا بشه. وقتی بشه ۶ تا میشه یه منشور شش ضلعی با دو صفحه بالا و پایین! و همینطور تا دلتون بخواد! فقط باید حواستون باشه که توی تنظیمات عمومی Compiz-Fusion (بخش General Options) تعداد میزکارها رو ۱ و تعداد محیطهای کاری رو فقط افقی کنید و در یک ردیف باشن و گرنه کار یه کمی سخت میشه.
قسمت General تنظیمات عمومیه.
Appearance: این قسمت مربوط به ظاهره. رنگ خود مکعب... پس زمینه تصویر معکب و عکسهای بالا و پایینش. یه قسمت برای Skydome هست. عکسی که توی افق میاد وقتیکه معکب رو از دور میبینید. میشه هر عکسی که دوست دارید قرار بدید.
Behavior: در این قسمت رفتار معکب رو میشه تعیین کرد از قبیل زمانها و سرعت و این چیزها.
Transparent Cube: میشه تعیین کرد که کی مکعب نامریی بشه! موقع چرخیدن یا در حال عادی و ...
Rotate Cube
اگه از مکعب استفاده میکنید عدم انتخاب این یکی کار قشنگ رو ناتمام میکنه! توی این تعیین میشه که چطور بچرخه. آیا با حرکت موس این کار انجام بشه یا نه. تازه تنظیمات زمان چرخش مثل فاصله، سرعت و شتاب و اینها تعیین میشن. با تنظیم درست این پلاگین یک محیط کاری و جالب رو خواهید داشت.
... یه قسمت دیگه هم تمام شده بود. دفعه بعد میرفت سراغ قسمت Effects یعنی چیزی که این بخشها رو کامل میکرد. بخشی که فکر می کرد همه منتظرش باشن تا بتونن کار رو تموم کنن. اما خب باید یه وقت دیگه اینها رو کامل میکرد...
شهر همچنان گسترده بود و یه لایه از دود، غبار و هر چی که دستش میرسید رو به عنوان سایهبون کشیده بود روی خودش(!) تا کسی آسمون رو نبینه... شاید هم میخواست ادای ابرهای رو دربیاره ... اما تفاوته از سفیدی تا سیاهی ... تازه حتی میون سیاهی ابرهای آسمون تا زمین کلی تفاوته: از یکی بارون و زندگی میباره و از یکی مرگ و بیماری. و چه جالبه این همه تضاد در کنار هم. شاید باید میرفت و کمی به آسمون نگاه میکرد...
ادامه دارد...
-
... چیزهایی که نوشته بود رو یه نگاهی کرد. احساس خوبی داشت. شاید به خاطر بارون دیشب بود. بارونی که همه رو خوشحال کرد. اصلا بارون رو خیلی دوست داشت. و ای کاش هر وقت که میخواست بارون میاومد! مثل افکت بارون...
Water Effect
تا حالا دلتون خواسته توی صفحهتون بارون بیاد؟ خداییش خیلی وقتها خوبه! پلاگین Water Effect به همین درد میخوره.
در قسمت General میشه تنظیم کرد که قطرههای بارون با چه فاصله (offset) [اگه اشتباه نکرده باشم] و چه تاخیری بیان. خودم تاخیر ۱ و افست ۱۰رو خیلی دوست دارم یعنی یه بارون حسابی! وی خب خیلیها بارون رو نم نم رو دوست دارن.
در قسمت Actions میشه چندین کلید رو تعیین کرد:
یک کلید (intitiate) برای اینکه بازدن این کلید، به جای بارون، در محل نشانهگر موس یک یک قطره بیاد. به صورت پیشفرض Super+Ctrl این کار رو میکنه.
دیگه میشه که برای بارون و شیشه پاک کن(!) هم کلید تعیین کرد!
Wobbly Windows
دیدید که پنجرهها حالت ژلهای دارن؟ این پلاگین مسول اینکاره. در قسمت General میشه پارامترهای اصلی رو برای این کار تعیین کرد. مثل اصطکاک، خاصیت فنری بودن، چسبان بودن پنجرههای به گوشههای صفحه و خیلی چیزهای دیگه. قسمت Action ساده هست و چیز خاصی نداره.
Animation
این پلاگین از پلاگین مکعب هم به نظر من مهمتره و در عین حال از سنگینترین پلاگینهای Compiz-Fusion هست. این پلاگین جلوههای ویژه رو برای اعمال پایه مثل بستن، باز کردن، کوچک کردن و غیره تنظیم میکنه. ولی توجه داشته باشید، بهترین کارایی رو با توجه به کارت گرافیکیتون و تجربه کاری بدست میارید.
یک سری قسمتها برای تعیین همین افکتهاست برای هر کار. و چون مثل هم هستن، من یکی رو توضیح میدم. در قسمت Animation Selection توی Minimize Animation (برای نمونه) میشه نوع افکت رو تعیین کرد. همون طوریکه توی شکل میبینید. با دوکلیک روی سطر مورد نظر یک دیالوگ باز میشه که نوع افکت و زمانش رو تعیین میکنید. علاوه براین میتونید تعیین کنید که افکت روی چه پنجرههایی اجرا بشه.
گفتم دوکلیک روی سطر، چرا؟ چون میشه چندین افکت برای یک کار داشت که یک دسته روی یک سری پنجره عمل کنن و یک سری افکت روی یک دسته دیگه و از این نظر دست شما برای هنرنمایی بازه.
قسمت Random Effects تمام افکت ها هستن و تیک خوردن (به صورت پیشفرض). این برای اینه که اگه توی دیالوگ تعیین افکت، افکت رندم رو انتخاب کنید، بتونید تعیین کنید که از بین کدوم افکتها تعیین بشه...
و اما Effect Settings مربوط به تنظیم افکتهاست:
Airplane: این افکت باعث میشه پنجره شما مثل یک موشک کاغذی تا بشه و به سمت داخل صفحه حرکت کنه! البته من فلسفه پشت این افکت رو نمیدونم! ولی خب افکت بامزهایه. میشه طول مسیر رو تعیین کرد. اگه برای Minimize استفاده بشه. موشک شما به سمت Task Bar یا Window List میره.
Beam: یه چیزی شبیه به جرقه زدنه! یک فلش نور برای افکت.که میشه عرض، فاصله، رنگ، زمان محو شدن و طول عمر رو تعیین کرد.
Curve Fold: تا حالا شده یک کاغذ رو برای تا کردن از یک لبه بگیرید و روی یک لبه دیگه تا کنید. دیدید که در این حالت لبه های کناری خم میشن. این افکت همین کار رو برای پنجره شما میکنه. اینجا میزان خمش رو میشه تعیین کرد.
Dodge: این رو من برای Focus دیدم. باعث میشه اگه پنجرهای نیاز به توجه داشته باشه جاخالی بده و بیاد جلوی بقیه
Domino: پنجره شما رو مثل مجموعهای از تکههای دومینو میکنه که میریزن. میشه جهت این کار رو تعیین کرد.
Dream: دلیل نامگذاری این رو نفهمیدم! (ظاهرا یه افکت توی مکینتاشه) ولی خب پنجره یکهو ظاهر میشه. مثل وقتهایی هست که توی کارتونها یکی خواب میبینه! اول وارد شدن به خواب صفحه یه جور خاصی موج بر میداره. اینهم اینطوریه!
Explode: افکت انفجاره! پنجره شما به تکههایی تقسیم میشه و این تکهها پخش میشن؛ انگار که یه چیزی توی مرکز پنجره شما منفجر شده! میشه اینجا تعداد این تکهها رو در طول و عرض پنجره تعیین کرد. ضخامت رو هم میشه تعیین کرد. شکل هم میتونه مستطیل بشه یا شش ضلعی.
Fire: آتش! میشه رنگ آتش، تعداد ذرات آتش، طول عمر جهت، سرعت، وجود دود(!) رو تعیین کرد! میگن دستی از دور بر آتش داشتن همینه...
... چقدر از زمانی که آخرین بخش رو نوشته بود، میگذشت و اتفاقی نیفتاده بود. انگار همه چیز در گذر زمان رنگش رو از دست میده. هر چقدر پیشرفت سریعتر باشه، زودتر و کسی به کجا چنین شتابان را بانگ نمیکند... برگهای اندیشه در قالب نوشته، از آسمانی دیگری میاید و به آرامی در اندیشه فرود میآید. مثل Glide...
Glide 1 و Glide 2: همون جلوههای ویژهای هستن که اول برای Minimize و Maximise استفاده میشه. یه جورایی با دست میتونم نشون بدم ولی رو کاغذ.
Horizon Folds: صفحه تا میشه. به تعدای که شما اینجا تعیین میکنید. یه چیزی شبیه به یه آکاردئون!
Magic Lamp: تا حالا غول چراغ رو دیدین که چطوری ظاهر می شه. این افکت باعث میشه که پنجره مثل دود چراغ بیاد/بره!
Razr: پنجره رو به شکل نوار جدا میکنه.
Rollup: پنجره به سمت بالا جمع میشه برای Shade خوبه.
Sidekick: پنجره بیچاره رو هم دور خودش میچرخونه و هم دور میکنه... انگار که به گوشه اش یه ضربه زده باشید! میشه محل دور/نزدیک شدن رو هم تعیین کرد که در چه شرایطی از مرکز صفحه باشه.
Skewer
-
هفتهی کاری دیگری به پایان خود میرسید... هفته، سال، روز و ماه... برای بازی کردن با ارابه زمان به یاری این نامها چه تلاشی بکار بسته ایم : روز را برای جشن گرفتن برامدن مهر. و ماه نه آنگونه کوتاه که ماهی بی ماه بماند و نه به آن بلندا که ماه از ماه پر شود. و سال که بتواند شکوه فرود و فراز خورشید را به نوروز آراید. این نامها همه بهانههایی هستند برای آنکه زندگی، این زیباترین پیشکشانی به ما فرزندان خاک، سودمندتر بگذرد و به یاری اینان بتوان آن را به پیش برد و «پیشرفت» کرد...
اما غمانگیز است زیرا، روزها، ماهها و سالها، این نامها که راهگشا هستند و نویدبخش، دامی شدهاند هزار تو و هزار خم که بسیاری از ما خود را آن گرفتار کردهایم. آن گونه که یادمان نمانده که در برابر مهر بی چشمداشت مهر، مهربانانه به آمدن مهر خوشامد گویم و یا نگاهی را از بیشمار نگاههای خود را در شب سپاسگزارانه به آسمان بدوزیم... و غمانگیزتر آن است که گناه به گردن زمانه میاندازیم...
Extras
بعد از یه کمی ادبیات بدنیست ادامه رو ببینیم!
Annotate
لازم شده که روی صفحه چیز رو نشون بدید؟ یه چیزی شبیه یه ماژیک که روی صفحه بنویسه؟ خب لازم نیست دنبال tablet و یا به برنامه باشید. این پلاگین به شما اجازه میده این کار رو بکنید. توی تنظیماتش رنگ و ضخامت رو میشه تعیین کرد. ساده و عملی!
Benchmark
این اصطلاح رو شاید شنیده باشید. یعنی محکزدن. این پلاگین ( FPS (Frame Per Second رو نشون میده. البته توصیه میکنم که فقط در حالت ایستا این پلاگین رو استفاده کنید و در زمان انجام یه افکت خفن این کار رو نکنید. چون به یه دلیلی، فعالیت رو به هم میزنه.
Screenshot
میتونید عکس گرفتن توی محیط فیوژن رو کنترل کنید که چه برنامهای عکسها رو کجا بندازه.
Splash
این پلاگین در اول اجرای فيوژن، آرم رو میاره. کسی دوست داشت استفاده کنه.
Window Previews
خیلی وقتها دوست داریم وضعیت یه پنجره رو بدونیم. شاید حوصله کنار زدن پنجرهها رو نداشته باشیم. این پلاگین یه Preview از پنجرههاتون رو نشون میده وقتی که موس رو روی Window List قرار میدید. اندازه، میزان تاخیر، شفافیت و تنظیمات دیگهای مثل فونت عنوان و رنگش رو میشه درست کرد.
... برگ دیگری از آنچه میخواست به پایان رسیده بود، اما داستان دام و روز همچنان برجاست.
ادامه دارد...
-
اما غمانگیز است زیرا، روزها، ماهها و سالها، این نامها که راهگشا هستند و نویدبخش، دامی شدهاند هزار تو و هزار خم که بسیاری از ما خود را آن گرفتار کردهایم. آن گونه که یادمان نمانده که در برابر مهر بی چشمداشت مهر، مهربانانه به آمدن مهر خوشامد گویم و یا نگاهی را از بیشمار نگاههای خود را در شب سپاسگزارانه به آسمان بدوزیم... و غمانگیزتر آن است که گناه به گردن زمانه میاندازیم...
لومیون جان با این قسمتش بدجوری حالم گرفته شد. هر وقت یاد گذشت زمان و پیرتر و پیرتر شدن خودم می افتم بدجوری دپ می زنم. الان تنها چیزی که به یادم افتاده این شعر هست:
نمی دانم چه می خواهم بگویم / زیانم در دهان باز بستهاست
در تنگ قفس باز است و افسوس / که بال مرغ آوازم شکستهست......
:(
-
اتفاقا گذشت زمان یعنی رشد بیشتر. هر لحظه شاید تموم بشه ولی میشه تبدیلش کرد به یک تجربه که همیشه همراهت باشه و از دست نره. آینده هم چیزی نیست به جز کاخی برای آرزوها تا آرزوها جایی برای «بودن» داشته باشن. و کاری که میکنیم اینه که وقتی جایی برای برآورده شدن آرزوها باز میکنیم یا باز میشه، اونا رو به به حالا میاریم و اینه که گذشت زمان رو قشنگ میکنه... و گرنه لحظهها حتی به بلندای ابدیت خالی از زندگی میشن.
-
اتفاقا گذشت زمان یعنی رشد بیشتر. هر لحظه شاید تموم بشه ولی میشه تبدیلش کرد به یک تجربه که همیشه همراهت باشه و از دست نره. آینده هم چیزی نیست به جز کاخی برای آرزوها تا آرزوها جایی برای «بودن» داشته باشن. و کاری که میکنیم اینه که وقتی جایی برای برآورده شدن آرزوها باز میکنیم یا باز میشه، اونا رو به به حالا میاریم و اینه که گذشت زمان رو قشنگ میکنه... و گرنه لحظهها حتی به بلندای ابدیت خالی از زندگی میشن.
باز هم مثله همیشه شیفته نثر زیبات شدم =D> :p
-
سلام
چطور میتونم کاری کنم که در هنگام چرخش مکعب , از قسمت بالا یا پایین , به جای دیدن صفحه زرد یا عکس , نمایی از پنجره ها در داخل مکعب ببینم ؟
-
سلام
تا جایی که میدونم نمیشه. اون دوتا سطح ظاهرا خالی هستن که میشه روشون فقط عکس گذاشت. چون در اساس اون دوتا دو تا سطح خالی هستن. اگه تعداد میزکارها رو افزایش بدید، میبینید که شکل حاصل یه منشوره و سطح بالا و پایین اصلا دیگه مکعب نیستن. مکعب یه حالت خاصه که ههمه هم اندازه هستن.
-
سلام
تا جایی که میدونم نمیشه. اون دوتا سطح ظاهرا خالی هستن که میشه روشون فقط عکس گذاشت. چون در اساس اون دوتا دو تا سطح خالی هستن. اگه تعداد میزکارها رو افزایش بدید، میبینید که شکل حاصل یه منشوره و سطح بالا و پایین اصلا دیگه مکعب نیستن. مکعب یه حالت خاصه که ههمه هم اندازه هستن.
یعنی این امکان در Beryl بوده اما در Compiz Fusen وجود نداره ؟ من این مورد رو اینجا دیدم :
http://youtube.com/watch?v=xC5uEe5OzNQ
-
فکر میکنم چیزی که شما میخواید، شفافیت مکعب هست که توی پلاگین Desktop Cube، بخش Transparent Cube قابل تنظیمه. (توی پستهای قبلی هم بهش اشاره کردم ;) )
-
فکر میکنم چیزی که شما میخواید، شفافیت مکعب هست که توی پلاگین Desktop Cube، بخش Transparent Cube قابل تنظیمه. (توی پستهای قبلی هم بهش اشاره کردم ;) )
شرمنده درست متوجه اون قسمت نشده بودم (http://img.blackmice.com/146fs972742.gif) ممنونم(http://i8.tinypic.com/6qaxgjn.gif)
-
خواهش می‌کنم. Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„Ù… مشکل ØÙ„ شده.
-
\\:D/ =D> :lolflag:
دستت درد نکنه
-
البته دستکتاپ در حین چرخش در بریل جوری بود که پنجره ها کاملا پیدا بود یعنی اگه یک فیلم رو پخش میکردی و مکعب رو می چرخوندی
از پشت هم می تونستی فیلم رو ببینی ولی من نتونستم توی کامپیز این کار رو بکنم.
-
البته دستکتاپ در حین چرخش در بریل جوری بود که پنجره ها کاملا پیدا بود یعنی اگه یک فیلم رو پخش میکردی و مکعب رو می چرخوندی
از پشت هم می تونستی فیلم رو ببینی ولی من نتونستم توی کامپیز این کار رو بکنم.
دقیقا من هم همینو میخواستم و دقیقا جواب لومیون به کارم اومد. بخش Transparent Cube توی Desktop Cube چهار قسمت داره که میتونی میزان شفافیت صفحه حین چرخش یا در حالت ایستاو... رو تعیین کنی (http://img32.picoodle.com/img/img32/5/11/25/moryabdi/f_mehraboonkhm_7faa009.gif)
-
آیا مرجعی برای اضافه کردن پلاگین به compiz وجود داره ؟
-
منظور شما دقیقا چیه؟
-
خيلي طولانيه! آدم بايد بشينه سر فرصت بخونه و مو به مو تجربش کنه.
ممنون.
-
سایه ای که زیر پنجره ها میاد رو چطوری میشه رنگش رو تغییر داد ( همون سایه ی مشکی٬ آخه مال من قرمز شده و نمی دونم چطوری تغییرش بدم!)
-
پلاگین Window Decoration رو ببنید. توش نوشته Shadow Color. ببنید همونه که میخواید؟
-
پلاگین Window Decoration رو ببنید. توش نوشته Shadow Color. ببنید همونه که میخواید؟
بله خودشه ٬ ممنونم
-
یه سوال.آقای طریحی چرا اسم این ها رو شبه راهنما گذاشتید؟به نظر من یک راهنمای کامله برای compiz fusion. ;)
-
برای اینکه راهنما معمولا رسمی هستن ولی شبه راهنماهای من هرگز رسمی نمیشن ;) پس شبه راهنما براشون بهتره! :)
-
Widget Layer
تا حالا با Screenlets کار کردین؟ این پلاگین یه لایه مجازی براشون درست میکنه که با زدن یک کلید ظاهر بشن و مجبور نشید که برای دیدنشون به دسکتاپ مراجعه کنید. شبیه Dashboard توی مکینتاش هست. اگه دوست دارید که Screenlets با زدن یک کلید ظاهر بشن، این پلاگین رو فعال کنید.
Appearance: میزان روشنایی و Saturation به علاوه زمانی که طول میکشه این لایه ظاهر بشه رو تعیین میکنید.
Behavior: میشه تعیین کرد لازمه پنجره خاص دیگهای هم روی این لایه نمایش داده بشه یا نه. در ضمن تعیین میکنه که رفتارش در برابر کلیک چطور باشه: با کلیک این لایه بره یا نه.
... خب این پلاگین رو برای آخر گذاشته بود. میدونست که اکثریت علاقه زیادی به این پلاگین دارن. پلاگینی که منحصر به فردترین و آشناترینه. همیشه توی هر کاری یه چیزی تبدیل میشه به نماد. یه نماد برای نشون دادن، برای تکیه دادن و «یکی» شدن. یه چیزی که بشه دورش جمع شد... مثل همین پروژه گنو که از خود مفهوم نرمافزاریش مهمتر، باعث شده بود که امکان جمع شدن خیلی از آدمها فراهم بیاد که با وجود تفاوتهایی که دارن بتونن کنار هم باشن و یک دنیای آزاد رو تجربه کنن. مثل خودش که حالا عضوی از این مجموعه بود...
میبخشن چطور میشه Widget های بیشتری اضافه کرد ؟مثل دفنرچه یادداشت و ..
-
به شبه راهنمای نصب Screenlets مراجعه کنید. البته برای هاردی هنوز شبه راهنما نوشته نشده.
-
من هر موقع از جلو این تاپیک رد میشم یکبار کل اینارو میخونم تا ببینم بود آیا روزی که این water effect ما درست بشه و منم بتونم آب بازی کنم ؟
برا ۱۵ تا کامپیوتر تا حالا اینو با دستهای خودم ردیف کردم اما مال خودم همه چیزش درست کار میکنه به جز همین :گریه:
-
نسخه فیوژن شما آخرین و به روز هست؟ من خودم تا دو نسخه قبل بارون نداشتم ولی بعدش حل شد. تنظیمات رو هم پاک کنید و از اول امتحان کنید.
-
من فکر می کنم بخاطر کارت گرافیکی باشه که نمیشه افکت بارون رو فعال کرد. کارت گرافیکی من 64MB هست و بارون روش فعال نمی شه. ولی هر کامپیوتر دیگه که روش کامپیز رو نصب کردم (همه حافظه کارت گرفایکی بالایی داشتند) راحت تونست که این افکت رو فعال کنه.
-
سلام
یه سوال، من این پلاگینها رو بعد از اینکه به پلاگین لیست رفتم فعال کردم. (پلاگین رو انتخاب کردم و رو دکمه < زدم) اما هیچ تغییری ایجاد نشد! کسی میدونه دلیلش ممکنه چی باشه. از آریوس 3.0.1 هم استفاده میکنم.
-
دکمهی < چیه؟ اونی که رو کیبورده؟ اون که قرار نیست کاری بکنه
-
دکمهی < چیه؟ اونی که رو کیبورده؟ اون که قرار نیست کاری بکنه
از منوی سمت چپ پلاگین رو انتخاب کردم. بعد هم رو دکمه < که اون وسط قرار داره زدم و پلاگین تو لیست enable plugins رفت. اما تغییری ندیدم.
(http://up5.iranblog.com/images/01645891116824373222_thumb.png) (http://up5.iranblog.com/viewer.php?file=01645891116824373222.png)
-
ممکنه به دلیل استفاده از یونیتی باشه. :)
-
ممکنه به دلیل استفاده از یونیتی باشه. :)
اما من از gnome classic استفاده میکنم!
شما خودتون مستقیم به CompizConfig Setting Manager رفتین و پلاگینها رو فعال کردین؟ قبلش چیزی رو تغییر ندادین؟
-
نه معمولا توی گنوم کلاسیک همه چی درسته. پلاگینهای اصلی فعال و بدون مشکل هستن. شاید تنظیمات پلاگین مشکل داره. دقیقا با چی مشکل دارین؟
-
Wobbly Windows
دیدید که پنجرهها حالت ژلهای دارن؟ این پلاگین مسول اینکاره. در قسمت General میشه پارامترهای اصلی رو برای این کار تعیین کرد. مثل اصطکاک، خاصیت فنری بودن، چسبان بودن پنجرههای به گوشههای صفحه و خیلی چیزهای دیگه. قسمت Action ساده هست و چیز خاصی نداره.
من از تو لیست wobbly رو پیدا کردم و رو همون دکمهای که فلش به سمت راست داره زدم و این پلاگین رفت تو بخش enabled pluginz اما هیچ تغییری ایجاد نشد. تنظیماتش رو هم نیافتم ](*,) :(
-
سعی کنین از صفحهی اصلی تیک کنار wobbly رو بزنید و با رفتن داخل اون تنظیماتش رو تغییر بدین
-
یه چیز جالب! همونطور که میدونین آریوس خودش یه دسکتاپ داره. به اون دسکتاپ که رفتم wobbly فعال شده بود. چقدم باحال بود! اما دوباره به گنوم کلاسیک که رفتم دیدم هیچ تغییری ایجاد نشده :(
-
پس احتمالا گنوم کلاسیک داره با metacity ران میشه. Fusion icon رو نصب کنید و اون رو روی compiz ست کنید
-
پس احتمالا گنوم کلاسیک داره با metacity ران میشه. Fusion icon رو نصب کنید و اون رو روی compiz ست کنید
زیر دیپلمش چی میشه؟ ;D
اینم سوال آخرم، بعضی از اینا پلاگینها رو یکی من نداشت از کجا میتونم نصبشون کنم؟
-
fusion icon رو نصب و اجرا کن، بعدش رو خودت متوجه میشی احتمالا ;)
جواب سوال دومت هم سه کلمه هست: مرکز نرمافزاری اوبونتو
-
سلام
من ubuntu 11.10 با ميزكار يونيتي دارم
افكت ها رو راه انداختم همه بي مشكل فعال شد اما مكعب 3D رو فعال كردم كار افتاد ولي وقتي ميخوام سه بعدي بين دسكتاپ ها جا به جا بشم دسكتاپ جديد رو كه انتخاب ميكنم يك لحظه ي كوتاه پرك (چشمك) ميزنه درواقع اول دسكتاپ قبلي رو نشون ميده و بعد دسكتاپ جديد رو
كفتن كه تداخل با ساير افكت هاست
يونيتي و ساير افكت رو غير فعال كردم اما مشكل هنوز پا بر جاست :(
ممنون ميشم كمكم كنيد كه چطور درستش كنم :)
-
آبان 12, 1386
این تاپیک خیلی خطرناکه! هیچ کدوم از این چیزها دیگه تو یونیتی کاربرد نداره. چرا چسبناکه؟