انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: hannnndy در 21 خرداد 1391، 11:59 ق‌ظ

عنوان: خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: hannnndy در 21 خرداد 1391، 11:59 ق‌ظ
نصب لینوکس خیلی وقت‌ها افراد را به ترس و لرزه می‌اندازد - هدف از این نظر سنجی یاد آوری خاطراتمان در نصب لینوکس است من شخصا با تمام مشکلاتی که در بالا ذکر کردم (از فدورای ۵  مواجه شده‌ام می‌خواستم ببینم کدامش بیشتر برای همه اتفاق می‌افتند.
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: Masoud92m در 21 خرداد 1391، 03:14 ب‌ظ
بار اول که اوبونتو نصب میکردم برای اطلاعاتم خیلی نگران بودم البته مشکلی برای اطلاعاتم پیش نیومد ، اما الان خوشحالم که چنین ریسکی رو کردم، حتی اگر تمام هاردم هم فرمت میشد گنو/لینوکس ارزشش رو داشت  :)
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: AliRezaiMi در 21 خرداد 1391، 05:57 ب‌ظ
نصب لینوکس ؟؟ مشکل لینوکس چه ربطی به انجمن توزیع اوبونتو از زیربخش‌های گنو/لینوکس داره ؟
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: hannnndy در 21 خرداد 1391، 07:20 ب‌ظ
نصب لینوکس ؟؟ مشکل لینوکس چه ربطی به انجمن توزیع اوبونتو از زیربخش‌های گنو/لینوکس داره ؟

اولش این نظرسنجی را با مشکلات نصب اوبونتو شروع کردم ولی هر چی جلوتر رفتم یادم اومد که مشکلات نصبم قالبا از توزیع‌های دیگه ناشی میشده همینجوری هی تغییر کرد و تغییر کرد تا شد این، شما خودت خاطره‌ای اط مشکلات نصب لینوکس نداری؟
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: MADMAN در 21 خرداد 1391، 08:27 ب‌ظ
چی؟ کی بود اسم خاطره رو آورد برنم ...
ببخشید شوخی کردم
یکی از دوستام اینقدر تعریف سرعت نصب لینوکس واسش گفتم و از خوبی ها و بدی هاش واسش گفتم که دیوانه وار می خواستتش بعد اومده بود واسش نصب کنیم این مودم ما بهش فقط وصل بود و اصلا قرار نبود آپدیتی بره و بگیره بعدش نمی دونم مشکل سر چی بود که بعد از سه ساعات علافی مودم رو کشیدیم بیرون و عیرن برق پروسه نصب به پایان رسید بعدش مسخره ام کرد که چه قدر سریع! اما دفعات بعدی خودش شاهد بود که بدون اتصال چیزی به درگاه RJ-45 خیلی سریع تر اونچیزی که بشه تصورشو کرد نصب شد.
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: hannnndy در 21 خرداد 1391، 10:12 ب‌ظ
یکی از آخرین خاطراتم در نصب لینوکس:

یک روز تصمیم گرفتم   netinstall debian  رو نصب کنم و  desktop  رو هم موقع نصب روی  xfce تنظیم کردم، در حین نصب که خدا خیرشون بده کل   مخازن  non-free  شون را حدف کرده بودن کلی فایل با  usb  بهش رسوندم بعد سر نصب   xfce کلی بد بختی کشیدم آخرش اومد بالا با یه ظاهر داغون کلی خورد تو ذوقم، سر نصب   xfce  هم نصب نشد نشد تک تک بسته‌ها شو نصب کردم
آخر سر چی شد : ۶ ساعت طول کشید چون  netinstall پایگاه   apt  هم کامل dl  میکنه. آقا اگه برای سرور نبود هیچوقت همچین کاری نکنید.

برای کاربرد  desktop   خداییش اوبونتو یه چیز دیگس - سهل الوسوله  ;D
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: Dr.Stein در 22 خرداد 1391، 12:47 ق‌ظ
نصب لینوکس سخت نیست البته کمی در مورده نصبش خونده باشید

والا من خودم ۲ بار اطلاعاتم کلا از هارد پاک شد. ولی آخر یاد گرفتم.

گهگداری در حین نصب مشکلی پیش میاد که اکثرا مربوط به سخت افزار سیستم هست مثلا من خودم اوایل می خواستم که ردهت نصب کنم ولی نمیشد با قطعاتم سازگار نبود

ولی امروزه با آپدیتهایه جدید و پشتیبانی خوب دیگه همچین مشکلهایی برطرف شده

من خودم خیلی از توزیعات لینوکس رو نصب کردم و آخر در توزیع دبیان توقف کردم دیگه راسته کارم بود 8)
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: علی بهجتی در 22 خرداد 1391، 12:23 ب‌ظ
خاطره من !‌
من یه نت بوک داشتم ۲.۵ سال پیش بعد دیسک ریدر نداشت و باید از اکسترنال فیض میبردیم یا یو‌اس‌بی!‌ میخواستم ویندوز xp بریزم نمیشد !‌ سی‌دی بوتیبل نمیشد با این دیسک ریدر اکسترنال !‌ یه بار یکی بهم گفت ( هنوزم نمیدونم بر چه اساسی گفت ! ) که شاید بتونی از رو لینوکس ویندوز رو بریزی !‌ و منم رفتم سرچ کردم !‌ اولش یه لینک فدورا بود ( چندش رو یادم نیست!‌ )‌ دانلود کردم ولی چون گوگل کروم بود دانلود ناقص موند و خلاصه رفتم اوبونتو دانلود کردم و رو فلش ریختم ایزوش رو بدون هیچ تغییری ( فقط اکسترکت !‌ ) و بعد رو ووبی کلیک کردم و کلی ارور داد ( چون تو سی‌دی نبود !‌) و زدم نصب بشه !‌ پدر سوخته رفت دوباره کل اوبونتو رو دانلود کرد ( نت بوکش ) و بالاخره ریخت کنار ویندوز ۷ که داشتم ‌! اوج لذت کاری من هم موقعی بود که سیستم عامل کروم اومد و منم دوست داشتم رو نت بوکم نصبش کنم !‌ یه لینک دیدم و رفتم دستوراتش رو عینا کپی پیست کردم و انجام دادم! کلی ارور هم داد اون وسطا که من اهمیت ندادم ! بعد که از رو فلش زدم نصب بشه دار و ندارم رفت ! و یه سیستم عامل کرومیوم اومد که هیچ غلطی نمی کرد !‌  ](*,)
ویندوزم  نمیتونستم بریزم و بابام داد یکی و ریخت‌! ولی من دست بردار نبودم و دوباره اوبونتو ریختم !!  و ..... که الان در فدورا ۱۷ در خدمت شمام و بدون ویندزد
عنوان: پاسخ : نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: mar11 در 22 خرداد 1391، 07:56 ب‌ظ
یادش بخیر من اولین باری که دیسک اوبونتو را گذاشتم با اینکه یه مطلب خونده بودم آخرش نمیدونم چی شد کلا زدم ۱ ترا اطلاعات پرید ](*,) ](*,) خلاصه ۲-۳ ماه اصلا کامپیوتر نداشتم تازه بعد که ویندوز نصب کردم و ریکاوری کردم \\:D/ \\:D/ دوباره رفتم تو کار اوبونتو بعد دیسک که لایو اومد بالا مودمم وصل بود هیچی خلاصه یه جوری شده بود تو مخابرات که ADSL وصل بود ولی خط تلفن اصلا کار نمیکرد :o :o ۲-۳ بار سر نصب ابونتو اینجوری شد تا بالاخره فلفش دستم اومد  :oops:دفعه آخری هم اومدم خیر سرم کوبونتو را هم جزوه دسکتاپ هام نصب کنم دیدم یه دسکتاپ به اسم metacity هست رفتم تو ولی چون گفته بودم همش اتو لوگین بکنه تو یوزر :o :o :'( اصلا نتونستم خوده ابونتو را بیارم بالا ](*,) ](*,) مجبور شدم یه بار دیگه سیستم بنصبم کلا من و ابونتو داستان داریم با هم اما خیلی بهتر از ویندوزه \\:D/ \\:D/ \\:D/ \\:D/
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: HSN6 در 01 تیر 1391، 04:25 ب‌ظ
اولين توزيع من slax بود و لايو بود كه از نت دان كرده بودم . اون موقع هيچى نميدونستم . نميدونيد وقتي يه سي دي اوبونتو از معلم كامپيوترمون گرفتم چه قدر ذوق زدم اون موقع 10.04 بود يادمه كه راحت نصب شد ( مگه خاطره فقط مشكلاته؟)
بعد ultimate edition حالمو گرفت
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: ایمان تات داودی در 01 تیر 1391، 06:03 ب‌ظ
فکرش را بکنید بعد از چند سال زحمت نزدیک به 500 گیگ فیلم و کلیپ را گلچین کنی و بریزی روی هارد لپ تاپت بعد یه شب بزنه به سرت که بسه انحصاری بودن تا کی زیر یوغ استعمار مایکروسافت زندگی کردن بریم سراغ آزادی.یه سی دی اوبونتو برداشتم و هر کاری موقع نصب کردم ارور میداد من هم یه گزینه ای داشت که به جای ویندوز نصب میشد اون را زدم و نصب کردم ولی دیدم کل هارد پریده و من موندم و اوبونتو و یه هارد خالی ولی به جاش تجربه کسب کردم.
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: سید مسعود امامیان در 01 تیر 1391، 07:56 ب‌ظ
خداروشکر من قبل از نصب خیلی شنیده بودم که ممکنه اطلاعات بره رو هوا !

ریسک نکردم از آزمون خطا برم جلو :D

توی گوگل روشه نصبشو سرچ کردم یه روزه کاملمو گذاشتم واسه یادگیریش :D


وقتی نصب کرده بودم فکر می کردم داداشه ریچارد استالمن ام  :D
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: nixoeen در 01 تیر 1391، 09:32 ب‌ظ
دیدم کل هارد پریده و من موندم و اوبونتو و یه هارد خالی
اولین اصل در کامپیوتر (که هیچ ربطی به گنو-لینوکس، ویندوز یا مک نداره) اینه که از اطلاعاتتون روی یک هارددیسک دیگه Backup داشته باشید. هارددیسک به دلیل ساختار مکانیکیش هر لحظه ممکنه خراب بشه و دسترسی به اطلاعاتتون غیر ممکن.
حتی اگر اطلاعاتتون خیلی مهم هست، بهتره روی دو تا هارددیسک Backup داشته باشید.
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: Mostafa Jalilianfar در 02 تیر 1391، 01:27 ق‌ظ
اولین توزیعی که نصب کردم اپن سوزه بودم که بخوبی نصب شده ولی ...

بزرگترین مشکلی که با گنو داشتم بر میگرده به شنبه البته مشکل از گنو نبود و ... وقتی که رفتم که برنامه‌ای رو که ... نوشته بودم براشون توضیح بدم و دیسک اوبونتو رو هم برده که رو لپتاپشون نصب کنم چون برنامه باید رو گنو تست میشد

بعد چند دقیقه‌ای ویندوز سون کامل لود شد با هزار برنامه آت و آشغال (نمی‌خوام ضد زن حرف بزنم ولی) از اون برنامه‌هایی که فقط دخترا رو سیستمشون نصب می‌کنن vmware رو نصب کردم و پشت بندش اوبونتو اول کار که محیط گرافیکی بالا نیومد و دستی لودش کردم بعدش که پنجره‌ها ماکسیمایز نمی‌شد و تو اوبونتو دی‌وی‌دی و یو‌اس‌بی رو می‌شناخت ولی بالا نمی‌اورد از هر روشی برای share کردن برنامه استفاده کردم ولی جواب نداد که نداد و از همه مسخره‌تر ubuntu-2d فقط بالا می‌اومد
اون همه ذوق و شوقی که اون دو نفر داشتن حروم شد رفت و با کلی پرسش پاسخ داده نشده
و کل نگرانی من اینه که با اون دسک اوبونتویی که من به اونها دادم اگه هوس کرده باشن نصبش کنن که در اون صورت الان باید بیان تو این تاپیک و 10-15 صفحه در مورد مشکلات پیش اومده حرف بزنن
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: محمدرضا ح. در 06 تیر 1391، 09:44 ب‌ظ
من اولین بار دیگه اوبونتو ۱۱.۰۴ رو گفتم روی هارد نصب کنم ! از ویرچوال باکس و VMWare و مجازی سازی خسته بودم.

رفتم آموزش نصبش رو بخونم؛ دیدم خیلی زیاده. حالا جالبی کار اینجاست که نزدیک ۱۷ گیگ برنامه برای آیپادم داشتم موقع Replace شدن اوبونتو پرید!

البته همش رو روی آیپاد نصب داشتم و بعد با Transfer Purchases تو آیتونز حل شد  ولی کیفش به این بود که دیگه ویندوز نداشتم و من خوش خیال فکر میکردم کنار ویندوز نصبش کردم!
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: ابراهیم مشهدی تفرشی در 10 تیر 1391، 06:36 ب‌ظ
سلام دوستان آلان می خوام براتون چندتا خاطره از خودم ول کنم  ;D
در مورد اوبونتوی ۱۱.۱۰
یک روز به خانه نشسته بودم می خواستم اوبونتوی ۱۱.۱۰ نصب کنم توی مرحله تنظیم چینش صفحه کلید هیچ مشکلی نبود ولی وقتی که اومدم اسم و مشخصاتم رو تایپ کنم هیچ کلیدی کار نکرد من هم مجبور شدم نصب رو از اول شروع کنم بعد توی مرحله تنظیم صفحه کلید که یه جای کوچیک برای آزمایش چینش صفحه کلید بود اسمم رو تایپ کردم بعد کپی کردم توی بخش بعدی پیست کردم
اگرچه حالا فهمیدم که مشکل این بوده که من از صفحه کلید پی.اس.۲ استفاده می کردم ولی توی اون مرحله فقط صفحه کلید یو.اس.بی حمایت می شد

در مورد اوبونتوی ۱۲.۰۴
یک روز دیگه هم به خانه نشسته بودم می خواستم اوبونتوی ۱۱.۱۰ رو به ۱۲.۰۴ ارتقا بدم که گیر کرد یعنی به یه جایی که می رسید گیر می کرد چندین بار امتحان کردم نمی شد اوبونتوی ۱۱.۱۰ که از دست رفت که هیچ کم کم امیدم هم داشت از دست می رفت که با کمی دقت متوجه شدم که هر بار سر یک جای مشخصی گیر می کنه دقت که کردم دیدم مربوط به پارتیشن بندیه بعد توی آخرین مرحله نصب پارتیشن بندی دستی کردم همه پارتیشن ها رو پاک کردم دوباره پارتیشن بندی کردم تا اینکه به شکل کاملا شگفت آوری نصب خیلی خیلی راحت انجام شد حتی فکرش رو هم نمی کردم که اینقدر راحت و روون نصب بشه
عنوان: پاسخ : خاطرات نصب اوبونتو
ارسال شده توسط: Iman17 در 18 تیر 1391، 03:16 ب‌ظ
من از خیلی وقت پیش سی دی اوبونتو و کوبونتو رو داشتم و هر موقع ویندوز قاطی می کرد با استفاده از دیسک زنده ی اوبونتو مشکلم رو حل می کردم ... گذشت و گذشت و گذشت یه روز که مثل همیشه ویندوز خراب شده بود و من کفری شده بودم یهو به سرم زد که لینوکس نصب کنم بعد برای اولین بار یکی که دانایی زیادی از لینوکس نداشت بهم گفت کوبونتو نصب کنم منم که هیچی نمیدونستم اومدم سی دی رو گذاشتم توی سیستم رو بوت کردم و رفتیم مراحل نصب چند مرحله جلو رفتم رسیدم به پارتیشن بندی ، اون جا بود که از اندرون علامت !؟ شده بودم خلاصه برگشتم بیرون و رفتم یه خورده سرچ کردم و این جا رو پیدا کردم و راهنمای پارتیشن بندی رو خوندم ولی چیزی متوجه نشدم مخصوصا اون جاش که باید 3 تا پارتیشن ساخت و اینا هر کاری کردم هر چند بار که خوندم ولی بازم متوجه نشدم خلاصه کم کم داشتم ناامید می شدم که آیدی یکی از راهبران سایت رو ادد کردم و همه ی سوالاتم رو ازش پرسیدم (خدا خیرش بده) بعد دوباره رفتم واسه نصب ولی این دفعه اوبونتو و با موفقیت و بدون مشکل نصبش کردم...
خلاصه من تو نصب مشکل زیاد نداشتم ولی با این غول بزرگ جنگیدم و عضوی از جامعه ی آزاد شدم.