انجمنهای فارسی اوبونتو
جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: Cyber Man در 16 اردیبهشت 1387، 01:59 بظ
-
مدت زیادی نیست که تو این انجمن عضو هستم. اما به جرات می تونم بگم اکثر زمان روزم رو تو این انجمن گذروندم و با خیلی از دوستان آشنا شدم. اما به هر حال تقدیر اینطور رغم زد تا این آخرین تاپیک من باشه و تاپیک خداحافظی. اگر حرفی زدم و یا جسارتی کردم به دوستان معذرت می خوام و طلب حلالیت می کنم و از تمام دوستانی که در محضرشون از اطلاعاتشون استفاده کردم کمال تشکر رو دارم . به هر حال خداحافظ (( احمد آقا امیدوارم قلت!!! املایی نداشته باشم ))
-
مدت زیادی نیست که تو این انجمن عضو هستم. اما به جرات می تونم بگم اکثر زمان روزم رو تو این انجمن گذروندم و با خیلی از دوستان آشنا شدم. اما به هر حال تقدیر اینطور رغم زد تا این آخرین تاپیک من باشه و تاپیک خداحافظی. اگر حرفی زدم و یا جسارتی کردم به دوستان معذرت می خوام و طلب حلالیت می کنم و از تمام دوستانی که در محضرشون از اطلاعاتشون استفاده کردم کمال تشکر رو دارم . به هر حال خداحافظ (( احمد آقا امیدوارم قلت!!! املایی نداشته باشم ))
آه ....... دوستی یک اتفاق و جدایی یک اجبار ... خیلی ناراحت شدم - اما آخه چرا و به چه علت ؟!
-
چیزی شده آقا جون؟
کسی جسارتی کرده؟ یا حرفی زده؟
اشتباهی از ما ها سر زده؟
فقط ی تجربه از زندگی ی خودم بهت بگم! هیچوقت نگو خداحافظ!
:)امید وارم به زودی ببینیم ات و این ی غیبت کوتاه ب سبب مشکلات کاری ی خودت باشه! @};-
ما که همیشه چشم انتظار ات هستیم!
-
خدانگهدار... به امید دیدار !
-
مواظب خودت باش رفیق ، منتظرت می مونیم ...
-
خداحافظ دوست عزیز.در همهی عرصههای زندگی موفق باشی! ;)
-
دوستان عزیزی که بعد از دوست عزیزم آقای علیرضا طالقانی تاپیک زدین .
واقعا ازتون دلخور شدم که دوستتتون رو به همین راحتی از دست میدین و میگین خداحافظ . یعنی دوستی اینقدر فقط ارزش داشت .
بابا مرامتون کجا رفته ؟ عوض اینکه ببینید مشکل چیه چرا ردش می کنین و آرزوی موفقیت می کنین.
چرا به این راحتی دوستتون رو از خودتون دور می کنید ؟
خیلی خیلی ناراحت شدم از دستتون .
رفتن ایشون ................
-
سلام
با تشکر از علیرضا
اینکه چی شد رفتیم و چی شد اومدیم بماند. چون نه برای کسی مهمه نه برای کسی جالب
اما نامردا بی من دیگه جشن برگزار می کنید
بی من رانی می خورید
بی من ...
باشه خیالی نیست
-1 برای همه انجمن
-
خب گفتش من میخوام برم گفتم خودش حتما صلاح دیده که بره بهتر هست!گفتم شاید ازش بپرسم چی شده نخواد بگه بعد اوضاع ناجور بشه!چی کار کنم؟!!؟
اما بهتر که برگشتی!این جوری خیلی بهتر هست! (-;
-
سلام
با تشکر از علیرضا
اینکه چی شد رفتیم و چی شد اومدیم بماند. چون نه برای کسی مهمه نه برای کسی جالب
اما نامردا بی من دیگه جشن برگزار می کنید
بی من رانی می خورید
بی من ...
باشه خیالی نیست
-1 برای همه انجمن
رانی سرد و تگری و خوشمزه برات کنار گذاشتم، خیالت راحت ! شما تشریف بیار، هر وقت اومدی خودم تقدیمت می کنم ;) :D
-
:D چاکریم دادا! خوش آمدی! چ روز توپی ی امروز من که هزار تایی میشم با این پست! :D
دوتا هم مرجوعی داشتیم! محسن جان و سایبر من :-*
بابا آخه کجا می خواستین برین! آمریکا همین جاست! کویت کویت :D @};-
کلی شاد شدم امروز 0:-)
خدایی حرکت رو داشتی! هدف ام از این پست این بودم که چهار رقمی بشم! ولاغیر \\:D/