انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => پروژه‌ها => نویسنده: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 12:29 ب‌ظ

عنوان: تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 12:29 ب‌ظ
خب بالاخره همین الآن کوبی‌بردم رسید دستم و چون قول داده بودم که بگم باهاش چی‌کار می‌کنم این تاپیک رو ایجاد کردم که شما رو هم در جریان مرحله به مرحله‌ی کارم بذارم.
فعلاً جعبه‌اش رو باز کردم و صحنه‌ای که پیش‌روم دارم اینه:
(http://linux-sunxi.org/images/thumb/8/85/Cubieboard-standard.jpg/800px-Cubieboard-standard.jpg)
کیفیت ساخت برد به نظر خوب می‌رسه و تنها چیزی که در برخورد نخست توی ذوق می‌زنه نبود مبدّل برق شهری به جریان ثابت ۲ آمپر با اختلاف پتانسیل ۵ ولته. البته سر کابل قدرت دستگاه یواس‌بیه و با وصل کردن به لپ‌تاپ، ال‌ای‌دی‌اش روشن می‌شه. اومدم ببینم می‌شه از مبدّل برق به یواس‌بی گوشی‌ام استفاده کنم یا نه که دیدم با این که اون هم احتلاف پتانسیل ۵ ولت می‌ده، ولی جریانش ۸۵۰ میلی‌آمپره و این ریسک رو نمی‌کنم که بهش وصل کنم. پس گویا فعلاً باید به همون لپ‌تاپ وصل باشه. در ضمن همون‌طور که قبلاً هم گفتم، تو خونه تلویزیون ندارم و نمی‌تونم خروجی تصویرش رو بررسی کنم که ببینم اندروید روش  چه‌طور کار می‌کنه. شاید ببرم خونه‌ی پسرخاله‌ام و تستش کنم و شاید هم بی‌خیالش بشم و روش دبیان نصب کنم.

ادامه دارد…
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد (انتخاب سیستم‌عامل)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 02:31 ب‌ظ
خب، فعلاً بی‌خیال تست اندروید شدم و می‌خوام که روش دبیان (http://debian.org/) نصب کنم، درحالت کلّی روش انجام این کار اینه که پورت آرم دبیان (http://www.debian.org/ports/arm/) رو نصب کنم (روی شبیه‌ساز هم می‌شه)، بعد برای بهره بردن بیشینه از امکانات پردازنده‌ی خودم، لینوکس (http://kernel.org/) رو برای آل‌وینر A10  (https://en.wikipedia.org/wiki/AllWinner_A10)کراس کامپایل کنم (این پردازنده فعلاً فقط با لینوکس‌های سری 3.0  (https://github.com/linux-sunxi/linux-sunxi)کار می‌کنه) و روی اون نصب کنم. ولی از اون‌جا که آل‌وینر A10 و خود کوبی‌برد سخت‌افزار آزاد (https://en.wikipedia.org/wiki/Free_hardware) هستن، یه نفر (http://guillaumeplayground.net/mele-a2000-headless-debian-wheezy-armhf-with-nand-install-v1/) قبل از من همه‌ی این کارها رو کرده و نتیجه‌اش رو این‌جا (http://guillaumeplayground.net/share/debian_wheezy_armhf_v1_mele.img.gz) گذاشته به صورت فشرده شده با حجم ۹۷مگابایت. پس من فقط این رو بارگیری می‌کنم.

ادامه دارد…

--
ویرایش ۳ آذر ۹۳:
در حال حاضر کوبیان (http://cubian.org/) یکی از بهترین سیستم‌عامل‌ها برای کوبی‌برده که همون‌طور که از اسمش پیداست برپایه‌ی دبیان هست.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: ali.abry در 28 بهمن 1391، 03:02 ب‌ظ
من گیج شدم .
موارد مصرف این برد چی هست ؟
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: محسن ح. در 28 بهمن 1391، 03:21 ب‌ظ
من گیج شدم .
موارد مصرف این برد چی هست ؟

دقیقا هدف از ایجاد این تاپیک آموزش بعضی از کارهاییه که با این برد میشه کرد !!!!!!

خب بالاخره همین الآن کوبی‌بردم رسید دستم و چون قول داده بودم که بگم باهاش چی‌کار می‌کنم این تاپیک رو ایجاد کردم که شما رو هم در جریان مرحله به مرحله‌ی کارم بذارم.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 03:26 ب‌ظ
من گیج شدم .
موارد مصرف این برد چی هست ؟
این برد، در حقیقت یه رایانه‌ی کوچیک، ارزون و خب به طبع ضعیف (البته نه خیلی!) است که موارد مصرفش بسته به نیاز شما می‌تونه هرچیزی باشه. مثلاً من قبلاً از یه برد مشابه (ولی ضعیف‌تر و گرون‌تر) برای ساختت روبات استفاده می‌کردم. ولی الآن می‌خوام از این استفاده‌ای رو بکنم که این‌جا (http://forum.ubuntu.ir/index.php/topic,55987.msg453177.html#msg453177) گفتم:
این می‌تونه به عنوان هسته‌ی مرکزی سیستم‌های رایانه‌ای خونه استفاده بشه. مثلاً من می‌خوام این رو با اترنت وصل کنم به مودم، بعد روش ترنسمیشن، لمپ‌سرور، تور، اف‌تی‌پی‌سرور، کش سرور و… نصب کنم برای کارهای خودم، این‌جوری به جای این که روی همه‌ی سیستم‌هام بخوام یه سری چیزهای مشترک رو داشته باشم، یه بار روی این سیستم دارم که می‌دونم جاش امنه و از بقیه‌ی سیستم‌ها به این وصل می‌شم برای انجام کارهام. این جوری مصرف یه سری منابع اینترنتی هم کم‌تر می‌شه و سرعتم بالا می‌ره الآن از یه لپ‌تاپ برای این کار استفاده می‌کنم که بدی‌هاش اینه که برق زیاد مصرف می‌کنه، سروصدا ایجاد می‌کنه، اگه بخوام با خودم ببرمش جایی بقیه‌ی سیستم‌ها بلاتکلیف می‌مونن و…
بعد من تلویزیون ندارم (در همین رابطه از وبلاگ افشین مهربانی بخوانید: تلویزیون سرطان است (http://afshinm.name/blog/1391/11/08/%d8%aa%d9%84%d9%88%db%8c%d8%b2%db%8c%d9%88%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d8%b7%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/) )، ولی دوستان دیگه که احتمالاً دارن می‌تونن ازش حتا به عنوان مدیا سنتر هم استفاده کنن و با نصب چیزی مثل نسخه‌ی جدید XMBC (http://xbmc.org/natethomas/2013/01/29/xbmc-12-0-frodo/) محتواهاشون رو روی اون ببینن.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد (آماده‌سازی سیستم‌عامل)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 05:09 ب‌ظ
خب، بارگیری اون پرونده تموم شد. با این دستور از حالت فشرده خارجش کردم (شما می‌تونید از محیط گرافیکی این کار رو بکنید):
$ gunzip debian_wheezy_armhf_v1_mele.img.gzعجب! حجم اون پرونده‌ی ۹۷ مگابایتی، پس از استخراج شد ۹۴۰مگابایت. این است قدرت گنوزیپ (https://en.wikipedia.org/wiki/GNU_zip)!
بعد اون رو به وسیله‌ی دستور dd (https://en.wikipedia.org/wiki/Dd_(Unix)) اون رو روی کارت میکرواس‌دی می‌نویسم:
$ sudo dd if=debian_wheezy_armhf_v1_mele.img of=/dev/mmcblk0 bs=16MBتوّجه داشته باشید که dev/mmcblk0 ادرس کارت میکرواس‌دی تو سامانه‌ی منه و ممکنه روی رایانه‌ی شما تفاوت داشته باشه. این عمل مدّت خیلی زیادی طول خواهد کشید. هروقت تموم شد پست بعدی رو می‌نویسم

ادامه دارد…
عنوان: تجربیات من و کوبی‌برد (نصب سیستم‌عامل)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 06:36 ب‌ظ
خب. عملیات رونوشت به اتمام رسید. حالا کابل اترنت رو از مودم وصل می‌کنم به سوکت RJ45 روی دستگاه، کارت میکرو اس‌دی رو توی اسلات مخصوصش قرار می‌دم و یو‌اس‌بی قدرت رو به لپ‌تاپم وصل می‌کنم. چند ثانیه بعد یه ال‌ای‌دی سبز روشن می‌شه که یعنی دستگاه بوت شده و آماده‌ی استفاده‌است.
برای این که بدونم با چه آی‌پی‌ای به شبکه‌ام وصله، به تابلوی تنظیمات مودمم می‌رم و می بینم که جلوی عبارت mele (نام میزبان پیش‌فرض در اون نسخه‌ای از دبیان که نصب کردم) نوشته 192.168.1.5 (برای شما با این فرق می‌کنه). پس یه پایانه باز می‌کنم و می‌نویسم:
$ ssh root@192.168.1.5ازم می‌پرسه که اثرانگشتش رو به سامانه اضافه کنه یا نه که من می‌نویسم yes و اینتر رو می‌زنم. بعد باید گذرواژه‌ی root رو بهش بدیم که در این‌جا همون root هست.
چه صحنه‌ی زیبایی. الآن پشت فرمان برد نشستیم و داریم با دبیانی که روی کارت میکرواس‌دیه باهاش کار می‌کنیم. می‌شه همین‌جا کار رو تموم کرد و از همین استفاده کرد، ولی من می‌خوام سیستم‌عاملم رو روی حافظه‌ی NAND خود دستگاه نصب کنم که هم سرعت بالاتر بره و هم بتونم از کارت میکرو‌اس‌دی به عنوان فضای ذخیره‌ی اطّلاعات شخصی (و نه سیستم‌عامل) استفاده کنم.
برای این کار، راحت‌ترین راه اینه که از نرم‌افزار بسیار خوب Pimp My Mele (http://guillaumeplayground.net/pimp-my-mele/) استفاده کنم. برای این کار همین‌طور که در حساب ریشه‌ی دبیان هستم اون نرم‌افزار رو اجرا می‌کنم:
# PIMP_MY_MELE
(http://guillaumeplayground.net/wp-content/uploads/2012/10/pmm1.png)
بعد از ظاهر شدن رابط گرافیکی، همون‌طور که می‌تونید حدس بزنید، گزینه‌ی نخست رو انتخاب می‌کنم. ازم می‌پرسه مطمئنی و می‌گم بله. حالا به من می‌گه سامانه باید یه بار راه‌اندازی مجدّد بشه و من قبول می کنم. در صفحه‌ی بعدی می‌پرسه می‌خوای همین الآن راه‌اندازی مجدّد انجام بشه و من می‌گم بله. دستگاه به من هشداری در این مورد می‌ده که سامانه داره خاموش می‌شه، بعد اتّصال امن من به برد قطع می‌شه که نشونه‌ی خوبیه، و بعد ال‌ای‌دی سبز خاموش می‌شه که یعنی دستگاه خاموش شده. چند ثانیه بعد دوباره ال‌ای‌دی سبز روشن می‌شه و من دوباره یه اتّصال پوسته‌ای امن بهش می‌زنم:
$ ssh root@192.168.1.5بعد از وارد کردن گذرواژه و ورود به پوسته‌ی بش دستگاه، دوباره برنامه‌ی Pimp My Mele رو اجرا می‌کنم:
# PIMP_MY_MELEو گزینه‌ی نخست رو انتخاب می‌کنم. برام می‌نویسه که پارتیشن‌بندی نند درسته و الآن می‌خوام داده‌ها رو روش بنویسم، احتمالاً ۳-۴ دقیقه طول می‌کشه و در این مدّت هیچ کاری نکن که من قبول می‌کنم. در طول این مدّت یک خونه‌ به اندازه‌ی فضای یک نویسه پایین سمت چپ صفحه روشن و خاموش می‌شه (به رنگ فیروزه‌ای).
به دلیل نامعلومی اون صفحه یک بار دیگه هم نمایش داده می‌شه و این بار با قبول کردن شرایط، خط پایینی صفحه بنفش می‌شه (رنگ پیش‌فرض پس‌زمینه‌ی پایانه‌ی من) و اون خونه این بار به رنگ سفید روشن و خاموش می‌شه. پس از مدّتی بهم می‌گه کار انجام شد، دستگاه رو خاموش کن، کارت میکرواس‌دی رو دربیار و دستگاه رو روشن کن تا با سیستم‌عامل نصب شده روی نند بالا بیاد. من قبول می‌کنم و ازم می‌پرسه الآن خاموش کنم که من می‌گم آره. دوباره هشدار خاموش شدن می‌آد و اتّصال من قطع می‌شه و این بار کل برد خاموش می‌شه. یعنی علاوه بر ال‌ای‌دی سبز، ال‌ای‌دی قرمز که از ابتدا تا الآن روشن بود هم خاموش می‌شه.
حالا من کابل یو‌اس‌بی قدرت رو درمی‌آرم، کارت میکرو‌اس‌دی رو هم از جاش می‌آرم بیرون و کابل یو‌اس‌بی قدرت رو دوباره به لپ‌تاپم وصل می‌کنم.
ابتدا ال‌ای‌دی قرمز و چند ثانیه بعد ال‌ای‌دی سبز روشن می‌شن و من می‌تونم دوباره بهش اتّصال پوسته‌ای امن (اس‌اس‌اچ) داشته باشم. نکته ای که این بار توجهه من رو جلب کرد سرعت بسیار بالای فرایند راه‌اندازی بود که در کم‌تر از ۲-۳ ثانیه انجام شد.
به نظر می‌سه کار سخت‌افزاری ما روی این دستگاه فعلاً تموم شده و می‌ریم که کارهای نرم‌افزاری رو روش انجام بدیم.

ادامه دارد…
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: mohsen69 در 28 بهمن 1391، 07:52 ب‌ظ
خسته نباشید!
دو تا سوال داشتم با اجازتون همین جا می پرسم:
1) این برد قیمتش چنده؟ چجوری میشه تهیه کرد؟
۲) چجوری بین مودم و سایر دستگاه ها قرار می گیره؟ یه پورت اترنت بیشتره داره که انگار؟
عنوان: تجربیات من و کوبی‌برد (دبیان)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 09:07 ب‌ظ
یکی از نخستین چیزهای آزار دهنده توی این نسخه‌ی دبیان اینه که توش کامل کردن خودکار وجود نداره. برای اضافه‌کردن این قابلیت، زیباتر کردن کنسول و چندتا اصلاحیه‌ی ریز دیگه، باید پرونده‌ی پیکربندی پوسته‌ی بش (bashrc./~) رو تغییر داد. ولی از اون‌جا که نمی‌خوام این کار رو برای کاربر ریشه انجام بدم، تصمیم می‌گیرم که یه کاربر جدید عادی برای خودم ایجاد کنم و این تغییرات رو داخل اون انجام بدم.
از قبل کاربری به نام user روی سیستم‌عامل هست. نخست اون رو پاک می‌کنم:
# userdel userو بعد کاربر خودم رو می‌سازم:
root@mele:~# useradd danialbehzadi
root@mele:~# passwd danialbehzadi
Enter new UNIX password:
Retype new UNIX password:
passwd: password updated successfully
تا یادم نرفته گذرواژه‌ی کاربر ریشه رو هم عوض می‌کنم:
root@mele:~# passwd
Enter new UNIX password:
Retype new UNIX password:
passwd: password updated successfully
حالا که دارم کارهای امنیتی رو انجام می‌دم خوبه که کلید‌های اس‌اس‌اچ رو هم با گذرواژه‌ی جدید کد کنم و جایگزین قبلی‌ها کنم:
# ssh-keygen -t rsa -f /etc/ssh/ssh_host_rsa_key
# ssh-keygen -t dsa -f /etc/ssh/ssh_host_dsa_key
اون اعلان root@mele هم رو اعصابمه، برای همین اون رو هم عوض می‌کنم:
# echo "danial-cubie" > /etc/hostname
حالا می‌تونم با خیال راحت‌تری به کاربر خودم سوئیچ کنم. البته از اون‌جا که کاربر من عادیه، راحت‌تر اینه که برای انجام کارهای نیازمند دسترسی sudo رو نصب کنم:
# apt-get update
# apt-get install sudo
بعد از نصب سودو، باید اون رو برای استفاده‌ی کاربرم تنظیم کنم، برای این کار باید راهنماش رو ببینم، ولی man نصب نیست، پس اون رو هم نصب می‌کنم:
# apt-get install manخب توی راهنماش چیز زیادی ننوشته بود (باید بسته‌ی دیگه‌ای نصب کنم؟) پس به سراغ ویکی دبیان (http://wiki.debian.org/sudo) می‌رم و با کمکش این دستور رو اختراع می‌کنم:
# usermod -a -G sudo danialbehzadiبرای بررسی این که الآن می‌تونم سودو کنم یا نه به حساب خودم می‌رم:
# su - danialbehzadiدر حالت عادی الآن باید وارد شاخه‌ی خانگی من بشه، ولی چون قبلاً براش چنین چیزی تعریف نکردم می‌گه:
No directory, logging in with HOME=/
و با اعلان $ در ریشه‌ی سامانه‌پرونده منتظر من می‌شه. اتّفاقاً در این مرحله این اتّفاق خوبیه. می‌خوام یه پرونده ایجاد کنم، پس می‌زنم:
$ touch aکه همون‌جوری که انتظار داشتم می‌نویسه:
touch: cannot touch `a': Permission denied
پس اون رو با سودود امتحان می‌کنم:
$ sudo touch aاین بار با موفّقیت این رو برام می‌نویسه:
We trust you have received the usual lecture from the local System
Administrator. It usually boils down to these three things:

    #1) Respect the privacy of others.
    #2) Think before you type.
    #3) With great power comes great responsibility.

[sudo] password for danialbehzadi:
و بعد از دادن گذرواژه‌ی خودم پرونده‌ی a رو ایجاد می‌کنه. برای پاک کردنش هم:
$ sudo rm aحالا برای ایجاد کردن شاخه‌ی خانگی ابتدا به حساب ریشه برمی‌گردم:
$ exitو بعد اون رو ایجاد می‌کنم:
# mkdir /home/danialbehzadiو بهش دسترسی لازم رو می‌دم
chown danialbehzadi:danialbehzadi /home/danialbehzadiحالا با بازگشت دوباره به حساب کاربر خودم در شاخه‌ی خانگی قرار می‌گیرم:
# su - danialbehzadiفعلاً از حساب خودم می‌آم بیرون، چون می‌خوام کاربرم رو به چندتا گروه سیستمی اضافه کنم:
$ exit
# usermod danialbehzadi --append --groups adm,cdrom,dip,www-data,plugdev
بعد برای کاربرم پوسته‌ی بش رو به عنوان پوسته‌ی پیش‌فرض قرار می‌دم:
# usermod danialbehzadi --shell /bin/bashحالا می‌تونم با خیال راحت اتّصال رو قطع کنم و با کاربر خودم وارد بشم، ولی قبلش خوبه که یه بار دستگاه رو راه‌اندازی مجدّد کنم که مقادیر جدید (مثل نام میزبان و…) بار بشن:
# rebootوقتی دوباره ال‌دی‌دی سبز روشن ش می‌خوام با کاربر خودم به دستگاه متّصل شم. چون نام کاربری من روی لپ‌تاپی که دارم روش این اعمال رو انجام می‌دم هم danialbehzadi است و هم‌نام با کاربر مقصد می‌تونم به سادگی بنویسم:
$ ssh 192.168.1.5و گذرواژه رو وارد کنم، اگه نام‌های کاربری یکسان نبودن، باید دستور رو به این صورت وارد می‌کردم:
$ ssh danialbehzadi@192.168.1.5خب حالا رسیدم به نکته ی اصلی که در ابتدای این پست گفته شد، یعنی کامل کردن خودکار. قبل از هرچیز بسته‌ی bash-autocompletion رو نصب می‌کنم:
$ sudo apt-get install bash-completionو بعد همون‌طور که گفتم باید برم سر پیکربندی پرونده‌ی bashrc. برای این کار با ویرایشگر مورد علاقه‌ام یعنی vim اون پرونده رو ویرایش می‌کنم. شما می‌تونین از ویرایشگر بسیار ساده‌تر nano استفاده کنین:
$ vim .bashrcو بعد این متن رو داخلش می‌نویسم و ذخیره‌اش می‌کنم:
# ~/.bashrc: executed by bash(1) for non-login shells.
# see /usr/share/doc/bash/examples/startup-files (in the package bash-doc)
# for examples

# If not running interactively, don't do anything
[ -z "$PS1" ] && return

# don't put duplicate lines in the history. See bash(1) for more options
# ... or force ignoredups and ignorespace
HISTCONTROL=ignoredups:ignorespace

# append to the history file, don't overwrite it
shopt -s histappend

# ignore common commands for history
export HISTIGNORE=":pwd:uptime:clear:c:ls:"
# for setting history length see HISTSIZE and HISTFILESIZE in bash(1)
HISTSIZE=100000
HISTFILESIZE=409600

# check the window size after each command and, if necessary,
# update the values of LINES and COLUMNS.
shopt -s checkwinsize

# make less more friendly for non-text input files, see lesspipe(1)
[ -x /usr/bin/lesspipe ] && eval "$(SHELL=/bin/sh lesspipe)"

# set variable identifying the chroot you work in (used in the prompt below)
if [ -z "$debian_chroot" ] && [ -r /etc/debian_chroot ]; then
    debian_chroot=$(cat /etc/debian_chroot)
fi

# set a fancy prompt (non-color, unless we know we "want" color)
case "$TERM" in
    xterm-color) color_prompt=yes;;
esac

# uncomment for a colored prompt, if the terminal has the capability; turned
# off by default to not distract the user: the focus in a terminal window
# should be on the output of commands, not on the prompt
force_color_prompt=yes

if [ -n "$force_color_prompt" ]; then
    if [ -x /usr/bin/tput ] && tput setaf 1 >&/dev/null; then
# We have color support; assume it's compliant with Ecma-48
# (ISO/IEC-6429). (Lack of such support is extremely rare, and such
# a case would tend to support setf rather than setaf.)
color_prompt=yes
    else
color_prompt=
    fi
fi

if [ "$color_prompt" = yes ]; then
    PS1='${debian_chroot:+($debian_chroot)}\[\033[01;33m\]\u\[\033[01;31m\]@\[\033[01;32m\]\h\[\033[00;33m\]:\[\033[01;34m\]\w\[\033[00m\]\$ '
else
    PS1='${debian_chroot:+($debian_chroot)}\u@\h:\w\$ '
fi
unset color_prompt force_color_prompt

# If this is an xterm set the title to user@host:dir
case "$TERM" in
xterm*|rxvt*)
    PS1="\[\e]0;${debian_chroot:+($debian_chroot)}\u@\h: \w\a\]$PS1"
    ;;
*)
    ;;
esac

# enable color support of ls and also add handy aliases
if [ -x /usr/bin/dircolors ]; then
    test -r ~/.dircolors && eval "$(dircolors -b ~/.dircolors)" || eval "$(dircolors -b)"
    alias ls='ls --color=auto'
    #alias dir='dir --color=auto'
    #alias vdir='vdir --color=auto'

    alias grep='grep --color=auto'
    alias fgrep='fgrep --color=auto'
    alias egrep='egrep --color=auto'
fi

# some more ls aliases
alias ll='ls -alF'
alias la='ls -A'
alias l='ls -CF'

# Add an "alert" alias for long running commands.  Use like so:
#   sleep 10; alert
alias alert='notify-send --urgency=low -i "$([ $? = 0 ] && echo terminal || echo error)" "$(history|tail -n1|sed -e '\''s/^\s*[0-9]\+\s*//;s/[;&|]\s*alert$//'\'')"'

# Alias definitions.
# You may want to put all your additions into a separate file like
# ~/.bash_aliases, instead of adding them here directly.
# See /usr/share/doc/bash-doc/examples in the bash-doc package.

if [ -f ~/.bash_aliases ]; then
    . ~/.bash_aliases
fi

# enable programmable completion features (you don't need to enable
# this, if it's already enabled in /etc/bash.bashrc and /etc/profile
# sources /etc/bash.bashrc).
if [ -f /etc/bash_completion ] && ! shopt -oq posix; then
    . /etc/bash_completion
fi
برای این که این پرونده در ابتدای شروع به کار پوسته خونده بشه، باید پرونده‌ی profile. رو به صورت زیر درست کنم. من با vim این کار رو می‌کنم، شما با هرچیز دیگه‌ای که دوست دارین می‌تونین:
$ vim .profileو این رو توش ذخیره می‌کنم:
# ~/.profile: executed by the command interpreter for login shells.
# This file is not read by bash(1), if ~/.bash_profile or ~/.bash_login
# exists.
# see /usr/share/doc/bash/examples/startup-files for examples.
# the files are located in the bash-doc package.

# the default umask is set in /etc/profile; for setting the umask
# for ssh logins, install and configure the libpam-umask package.
#umask 022

# if running bash
if [ -n "$BASH_VERSION" ]; then
    # include .bashrc if it exists
    if [ -f "$HOME/.bashrc" ]; then
. "$HOME/.bashrc"
    fi
fi

# set PATH so it includes user's private bin if it exists
#if [ -d "$HOME/bin" ] ; then
#    PATH="$HOME/bin:$PATH"
#fi
حالا اگه یک بار اتّصال رو قطع کنم:
$ exitو دوباره متّصل بشم (اگه تفاوت نام کاربری دارین توجّه کنین باید مثل بالا نام کاربری مقصد رو هم قبل از آی‌پی وارد کنین):
$ ssh 192.168.1.5می‌بینم که تغییرات اعمال شدن
(http://axgig.com/images/65024410870225795255.png)
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 28 بهمن 1391، 09:12 ب‌ظ
خسته نباشید!
دو تا سوال داشتم با اجازتون همین جا می پرسم:
1) این برد قیمتش چنده؟ چجوری میشه تهیه کرد؟
۲) چجوری بین مودم و سایر دستگاه ها قرار می گیره؟ یه پورت اترنت بیشتره داره که انگار؟
۱. توی سایتش همه‌چیز از جمله روش تهیه در ایران رو نوشته: http://cubieboard.org
۲. لازم نیست به صورت فیزیکی بینشون قرار بگیره، می‌تونه با بقیه‌ی دستگاه‌ها روی یه شبکه باشه و به عنوان gateway کلّ شبکه معرَفی بشه
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: Amir (شفقی) در 28 بهمن 1391، 11:23 ب‌ظ
لذت بردم
ممنون و خسته نباشید.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 29 بهمن 1391، 12:01 ق‌ظ
البته نمیدونم هدف نهایت چیه ولی این نسخه که این بابا کامپایل کرده گرافیک رو توش کامپایل نکرده (mali ) و فکر نکنم به راحتی موفق شی روش X رو ران کنی. اما اگه فقط واسه سرور میخوای همه چی میزونه :)
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: silentshout در 30 بهمن 1391، 05:25 ق‌ظ

کیفیت ساخت برد به نظر خوب می‌رسه و تنها چیزی که در برخورد نخست توی ذوق می‌زنه نبود مبدّل برق شهری به جریان ثابت ۲ آمپر با اختلاف پتانسیل ۵ ولته. البته سر کابل قدرت دستگاه یواس‌بیه و با وصل کردن به لپ‌تاپ، ال‌ای‌دی‌اش روشن می‌شه. اومدم ببینم می‌شه از مبدّل برق به یواس‌بی گوشی‌ام استفاده کنم یا نه که دیدم با این که اون هم احتلاف پتانسیل ۵ ولت می‌ده، ولی جریانش ۸۵۰ میلی‌آمپره و این ریسک رو نمی‌کنم که بهش وصل کنم. پس گویا فعلاً باید به همون لپ‌تاپ وصل باشه..

با سلام

حداکثر جریانی که می شه از usb کامپوتر یا لب تاپ  کشید 500 میلی آمپر پس خیالت جمع می تونی به آداپتورایی که خروجی usb دارن وصل کنی
من خودم باطری Li-ion وصل کردم و دارم با یک رگولاتور ولتاژ 5 ولت به برد می دم به خوبی هم داره کار میکنه
البته فکر کنم فقط تو مواقعی که میکرو رو اورکلاک می کنیم از جریان های بالاتر نیاز باشه یا اینکه لوازم جانبی زیادی به برد متصل باشن
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 30 بهمن 1391، 04:32 ب‌ظ
البته نمیدونم هدف نهایت چیه ولی این نسخه که این بابا کامپایل کرده گرافیک رو توش کامپایل نکرده (mali ) و فکر نکنم به راحتی موفق شی روش X رو ران کنی. اما اگه فقط واسه سرور میخوای همه چی میزونه :)
نه، نیازی به X وجود نداره. حالا چون گفتی یه تست می‌کنم ببینم چه‌جوریاست. اگه نیاز بود هم نهایتاً می‌شه کرنل رو دوباره براش کامپایل کرد و این بار mali رو هم توش گذاشت دیگه؟

با سلام

حداکثر جریانی که می شه از usb کامپوتر یا لب تاپ  کشید 500 میلی آمپر پس خیالت جمع می تونی به آداپتورایی که خروجی usb دارن وصل کنی
من خودم باطری Li-ion وصل کردم و دارم با یک رگولاتور ولتاژ 5 ولت به برد می دم به خوبی هم داره کار میکنه
البته فکر کنم فقط تو مواقعی که میکرو رو اورکلاک می کنیم از جریان های بالاتر نیاز باشه یا اینکه لوازم جانبی زیادی به برد متصل باشن
با عرض سلام و خیرمقدم
مرسی از اطّلاعتون، الآن برد رو با مبدّل گوشی‌ام وصل کردم که خروجی ۸۵۰میلی آمپر داشت و داره خوب کار می‌کنه، ولی برای اتّصال ساتا باید برم دنبال یه مبدّل با آمپرانس بالا بگردم
عنوان: تجربیات من و کوبی‌برد (تورنت)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 30 بهمن 1391، 05:23 ب‌ظ
نخستین کاری که من می‌خوام با این برد بکنم اینه که باهاش تورنت (https://en.wikipedia.org/wiki/BitTorrent) بگیرم. برای این کار باید از یه کلاینت بیت‌تورنت (https://en.wikipedia.org/wiki/BitTorrent_client) استفاده کنم که من با مقایسه‌ی همه‌ی اون‌ها ترنسمیشن (http://www.transmissionbt.com/) رو انتخاب می‌کنم. خوبی ترنسمیشن در اینه که بسیار سبکه و می‌تونه به صورت سرویس (https://en.wikipedia.org/wiki/Daemon_(computing)) نصب بشه و نیازی به محیط گرافیکی نداره. برای نصب سرویس ترنسمیشن این رو می‌زنم:
$ sudo apt-get install transmission-daemonحالا که ترنسمیشن نصب شده، می خوام یه شاخه برای بارگیری‌های اون بسازم و دسترسی‌اش رو به خودش بدم، بعد خودم رو به گروهش اضافه کنم تا بتونم پرونده‌های داخلش رو بخونم:
$ mkdir Downloads
$ cd Downloads
$ mkdir Torrents
$ sudo chown debian-transmission:debian-transmission Torrents/
$ sudo usermod danialbehzadi --append --groups debian-transmission
حالا باید تنظیمات ترنسمیشن رو تغییر بدم تا تورنت‌ها رو در این شاخه بارگیری کنه. برای این کار پرونده‌ی etc/transmission-daemon/settings.json رو به شکل زیر تغییر می‌دم (شما باید به جای danialbehzadi نام کاربر خودتون رو بنویسین):
{
    "alt-speed-down": 8,
    "alt-speed-enabled": false,
    "alt-speed-time-begin": 540,
    "alt-speed-time-day": 127,
    "alt-speed-time-enabled": false,
    "alt-speed-time-end": 1020,
    "alt-speed-up": 8,
    "bind-address-ipv4": "0.0.0.0",
    "bind-address-ipv6": "::",
    "blocklist-enabled": false,
    "blocklist-url": "http://www.example.com/blocklist",
    "cache-size-mb": 4,
    "dht-enabled": true,
    "download-dir": "/home/danialbehzadi/Downloads/Torrents",
    "download-limit": 100,
    "download-limit-enabled": 0,
    "download-queue-enabled": true,
    "download-queue-size": 5,
    "encryption": 1,
    "idle-seeding-limit": 30,
    "idle-seeding-limit-enabled": false,
    "incomplete-dir": "/root/Downloads",
    "incomplete-dir-enabled": false,
    "lpd-enabled": false,
    "max-peers-global": 200,
    "message-level": 2,
    "peer-congestion-algorithm": "",
    "peer-limit-global": 240,
    "peer-limit-per-torrent": 60,
    "peer-port": 51413,
    "peer-port-random-high": 65535,
    "peer-port-random-low": 49152,
    "peer-port-random-on-start": false,
    "peer-socket-tos": "default",
    "pex-enabled": true,
    "port-forwarding-enabled": false,
    "preallocation": 1,
    "prefetch-enabled": 1,
    "queue-stalled-enabled": true,
    "queue-stalled-minutes": 30,
    "ratio-limit": 2,
    "ratio-limit-enabled": false,
    "rename-partial-files": true,
    "rpc-authentication-required": true,
    "rpc-bind-address": "0.0.0.0",
    "rpc-enabled": true,
    "rpc-password": "{f8990cdc6a5d57f17804e4f81c84b7393feb3db4HGupe6sk",
    "rpc-port": 9091,
    "rpc-url": "/transmission/",
    "rpc-username": "transmission",
    "rpc-whitelist": "0.0.0.0",
    "rpc-whitelist-enabled": false,
    "scrape-paused-torrents-enabled": true,
    "script-torrent-done-enabled": false,
    "script-torrent-done-filename": "",
    "seed-queue-enabled": false,
    "seed-queue-size": 10,
    "speed-limit-down": 100,
    "speed-limit-down-enabled": false,
    "speed-limit-up": 100,
    "speed-limit-up-enabled": false,
    "start-added-torrents": true,
    "trash-original-torrent-files": false,
    "umask": 18,
    "upload-limit": 100,
    "upload-limit-enabled": 0,
    "upload-slots-per-torrent": 14,
    "utp-enabled": true
}
به دلیل نامعلومی این پرونده بعد از هربار اجرای سرویس به مقدار پیش‌فرض برمی‌گرده. برای جلوگیری از این امر این پرونده رو قفل می‌کنم:
$ sudo chattr +i /etc/transmission-daemon/settings.jsonاگه خواستم برای تغییرات در آینده قفلش رو بردارم می‌تونم دستور بالا رو دوباره اجرا کنم، با این تفاوت که اون i+ رو می‌نویسم i- و پس از انجام تغییرات دوباره مثل بالا روش قفل می‌ذارم.
حالا باید یه بار سرویس رو شروع مجدّد کنم تا با تنظیمات جدید شروع به کار کنه:
$ sudo service transmission-daemon restartالآن ترنسمیشن راه‌اندازی شده و می‌تونه شروع به کار کنه. برای ارتباط با ترنسمیشن می‌تونم از رابط وبی که همراهش هست استفاده کنم، ولی قبلش می‌خوام یه آی‌پی ثابت تو شبکه به دستگاهم بدم که در طول زمان تغییر نکنه و همواره بدونم کجاست. برای این کار به تابلوی تنظیمات مودم/روترم می‌رم و آی‌پی بردم رو روی 192.168.1.2 فیکس می‌کنم. بعد از این که یک بار مودم/روتر رو راه‌اندازی مجدّد کردم، مي‌تونم با فایرفاکس از لپ‌تاپ با آی‌پی 192.168.1.2 و درگاه 9091 و با نام کاربری و گذرواژه‌ی transmissionبه ترنسمیشن دست‌رسی داشته باشم. بقیه‌ی کار هم که مشخّصه:
(http://axgig.com/images/38475142841229345653.png)
Viva La Piracy!
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: محمدرضا ح. در 30 بهمن 1391، 11:30 ب‌ظ
دانیال جان اینا روش نصب میشه؟

http://www.raspberrypi.org/downloads

البته PiLFS هم بود که تو تاپیک Rasp Pi گذاشتم.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 01 اسفند 1391، 02:22 ب‌ظ
دانیال جان اینا روش نصب میشه؟

http://www.raspberrypi.org/downloads

البته PiLFS هم بود که تو تاپیک Rasp Pi گذاشتم.
نصب می‌شه. ولی از همه‌ی ظرفیت پردازنده استفاده نمی‌کنه. پردازنده‌ی رزبری آرم۹ است، ولی این آل‌وینرA10 داره که اگه هسته رو برای خودش کامپایل کنیم، نتیجه‌ی خیلی بهتری می‌ده
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: محمدرضا ح. در 01 اسفند 1391، 02:35 ب‌ظ
راستی این هم بد نیست یه تستی بشه : http://armedslack.org

برای BSD ها هم از قبل پورتهای ARM موجود بوده :) یحتمل بعد از خرید یکی از اونها رو روش نصب کنم
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 02 اسفند 1391، 06:53 ب‌ظ
خب، بارگیری اون پرونده تموم شد. با این دستور از حالت فشرده خارجش کردم (شما می‌تونید از محیط گرافیکی این کار رو بکنید):
$ gunzip debian_wheezy_armhf_v1_mele.img.gzعجب! حجم اون پرونده‌ی ۹۷ مگابایتی، پس از استخراج شد ۹۴۰مگابایت. این است قدرت گنوزیپ (https://en.wikipedia.org/wiki/GNU_zip)!
بعد اون رو به وسیله‌ی دستور dd (https://en.wikipedia.org/wiki/Dd_(Unix)) اون رو روی کارت میکرواس‌دی می‌نویسم:
$ sudo dd if=debian_wheezy_armhf_v1_mele.img of=/dev/mmcblk0 bs=16MBتوّجه داشته باشید که dev/mmcblk0 ادرس کارت میکرواس‌دی تو سامانه‌ی منه و ممکنه روی رایانه‌ی شما تفاوت داشته باشه. این عمل مدّت خیلی زیادی طول خواهد کشید. هروقت تموم شد پست بعدی رو می‌نویسم

ادامه دارد…

نکته ایکه اینجا ذکرش بی فایده نیست، اینه که مثلا برای من، این آدرس میشه /dev/sdb دقت کنید،‌/dev/sdb نه که /dev/sdb1 یعنی اون ۱ و ۲ و ... نباید باشه این اشتباه رو یه بار من تو کپی کردن ایمیج آرچ انجام دادم قبلا.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 02 اسفند 1391، 07:32 ب‌ظ
خوب تا اینجا دانیال کلی زحمت کشید :) من ترجیح دادم که ایمیج اوبونتو رو که همون شخص گذاشته بود اینجا  :
http://guillaumeplayground.net/mele-a2000-ubuntu-12-10-armhf-base-with-nand-install-v1/
(همون که آدرس رو توی آپدیت پست گذاشته) استفاده کنم. علتش این بود که من میخوام از X هم استفاده کنم و نسخه دبیان گرافیک رو کامپایل شده نداره.

خوب زیاد هم مهم نیست :) همه مراحل عینا شبیه همینه که دانیال گفت جز دو مورد کوچک. یکی اینکه باید توی فایل hosts هم اسم سیستم رو اضافه کنید، مثلا اگه اسم میزبان رو گذاشتید X (مثلا دانیال گذاشت danial-cubie ) فایل /etc/hosts رو ویرایش کنید و به خطی که localhost در اونه این X رو اضافه کنید مثلا یه چیزی میشه شبیه این :

127.0.0.1       localhost X


وگرنه وقت sudo کردن یا خیلی کارهای دیگه خطایی میگیرید مثل این :
sudo: unable to resolve host X


دومین نکته اینه که نسخه bash که توی اوبونتو بود خودش auto-complete داره گرچه در نهایت من همیشه میرم سراغ zsh :))

عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 02 اسفند 1391، 10:29 ب‌ظ
و مثل اینکه هیچکدوم از این ایمیجها کل مموری رو استفاده نمیکنن. ظاهرا دستکاری لازم دارن.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: محمدرضا ح. در 08 اسفند 1391، 09:58 ب‌ظ
من اوبونتو رو دارم روش نصب میکنم ، ولی الان ده دقیقه شده NAND نصب نشده  ](*,) ](*,) ](*,)

فکر کنم خرابکاری کردم  \\:D/

دور اول که نصب نند رو زدم ، ریبوت شد ولی من کاملا دیوایس رو قطع کردم و بعدش میکرو رو در آوردم و جا زدم :| مشکلی پیش نمیاد؟
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: fzerorubigd در 19 اسفند 1391، 07:31 ب‌ظ
خوب همونطور که گفتم یه مشکل خیلی اساسی هست و اونهم استفاده نکردن این کرنل از کل رم موجوده. متاسفانه وقت نداشتم مجددا براش کرنل کامپایل کنم ولی تا همین حد راه حلی پیدا کردم که بهمون اجازه میده از کل رم استفاده کنیم.
این مشکل باید توی uBoot حل بشه، که در حقیقت بوت لودر سیستمه (دقیقا یه چیزی مثل گراب)
توی خود ایمیج اوبونتو که من داشتم (و با احتمال بالایی شامل دبیان هم میشه ) uBoot هست و دستوراتش قابل دسترسیه، ولی به هر حال من ترجیح دادم روی آرچ اینکارو انجام بدم -چون از قبل uboot رو نصب داشتم یادگار mini2440 قدیمیم :) -
به هر حال اینو : https://aur.archlinux.org/packages/uboot-mkimage/ نصب کنید برای آرچ و برای دبیان هم قطعا راه حلهایی هست که من نمیدونم برای نصبش.
خوب قبل از اینکه کار PIMP MY MELE رو انجام بدید، یعنی بعد از اینکه ایمیج رو روی sd نوشتید، خود sd رو مونت کنید. باید دو تا پارتیشن باشه یکیش زیر ۲۰ مگ حجمشه (اولی) فقط با اون کار داریم.
یه فایل boot.scr هست توش که توصیه میکنم یه پشتیبان ازش بگیرید.
یه فایل boot.cmd باید بسازید، برای ایمیج اوبونتو من اینو ساختم :
setenv console 'ttyS0,115200'
setenv root '/dev/mmcblk0p2'
setenv panicarg 'panic=10'
setenv bootdelay '2'
setenv extra 'rootwait'
setenv loglevel '7'
setenv mem '1G'
setenv setargs 'setenv bootargs console=${console} root=${root} loglevel=${loglevel} mem=${mem} ${panicarg} ${extra}'
setenv kernel 'uImage'
setenv boot_mmc 'fatload mmc 0 0x43000000 script.bin; fatload mmc 0 0x48000000 ${kernel}; if fatload mmc 0 0x43100000 uInitrd; then bootm 0x48000000 0x43100000; else bootm 0x48000000; fi'
setenv bootcmd 'run setargs boot_mmc'

اما بد نیست با cat boot.scr محتوای فایل رو ببینید، کاراکترهای ناخواناشو بذارید کنار و بعد فایل خودتون رو از روی اون بسازید، البته اگه این فایل من جواب نداد بعدش اینکارو بکنید.

خوب حالا وقت تغییر فایله. با این دستور :
mkimage -A arm -O u-boot -T script -C none -n "boot" -d boot.cmd boot.scr


این فایل boot.scr رو جایگزین کنید و خیلی ساده بوت کنید :)) همین.

البته بگم شما کاملا ۱ گیگ رو نمیگیرید. مثلا برای من ۸۷۹ مگ بود :
             total       used       free     shared    buffers     cached
Mem:           879         62        816          0          5         28
-/+ buffers/cache:         28        850
Swap:            0          0          0


که البته دلیل نمیشه برید و ۱G رو افزایش بدید چون کرنل پنیک میگیرید.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: محمدرضا ح. در 19 اسفند 1391، 09:22 ب‌ظ
دوستان کسی فلش NTFS مانت کرده تو این دستگاه؟
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: کیان در 19 اسفند 1391، 11:02 ب‌ظ
توی این کتاب شاید چیزهای جالبی باشه: http://www.amazon.com/exec/obidos/ASIN/111846446X/distrowatch-20
اگر بود اینجا هم بگید.
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: Asghar0077 در 23 اردیبهشت 1393، 05:09 ب‌ظ
آیا کابل پاور میتونه بعنوان سریال هم استفاده بشه؟
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: abrsefid در 17 امرداد 1393، 10:33 ب‌ظ
سلام
من cubieboard Lubuntu Desktop رو که تو سایت خود cubieboard واسه دانلود گذاشته بود رو نصب کردم به همراه opencv .
face detection هم ران کردم رو این برد . فقط الان یک مشکلی دارم و اونم اینکه می خوام auto login  باشه اوبونتوم ولی نمیشه
این کار رو هم کردم و نشد :
edit /etc/lxdm/default.conf
 ... uncomment to auto login ##
autologin=linaro

username=linaro
password=linaro

ولی هر دفعه که روشن می کنم پسورد می خواد . کسی می تونه کمکم کنه ؟
ممنون
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 18 امرداد 1393، 02:09 ب‌ظ
سلام
من cubieboard Lubuntu Desktop رو که تو سایت خود cubieboard واسه دانلود گذاشته بود رو نصب کردم به همراه opencv .
face detection هم ران کردم رو این برد . فقط الان یک مشکلی دارم و اونم اینکه می خوام auto login  باشه اوبونتوم ولی نمیشه
این کار رو هم کردم و نشد :
edit /etc/lxdm/default.conf
 ... uncomment to auto login ##
autologin=linaro

username=linaro
password=linaro

ولی هر دفعه که روشن می کنم پسورد می خواد . کسی می تونه کمکم کنه ؟
ممنون

این سوال رو باید در موضوع مربوط به خودش بپرسیدو نه در زیر یک موضوع دیگه
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: abrsefid در 18 امرداد 1393، 06:01 ب‌ظ
فکر نمی کنم جای دیگه ای وجود داشته باشه !!! اینم یک تجربه از cubieboard
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: nixoeen در 18 امرداد 1393، 06:20 ب‌ظ
فکر نمی کنم جای دیگه ای وجود داشته باشه !!!
پس یک موضوع جدید براش بزنید!
عنوان: پاسخ : تجربیات من و کوبی‌برد
ارسال شده توسط: اوبونتو1 در 27 مهر 1393، 11:43 ب‌ظ
سلام
من می خوام یه دوربین به کوبی برد وصل کنم و خروجی آن رو در یه فایل ویدیویی مثلا avi یا هر فایل ویدیویی دیگه  ذخیره کنم  به نظر شما میشه همچین کاری کرد ؟ چطوری میشه؟