انجمنهای فارسی اوبونتو
تازه کار => فلسفهٔ اوبونتو، گنو/لینوکس و نرمافزارهای آزاد و متنباز => نویسنده: arvinall در 19 آذر 1394، 07:03 بظ
-
یه سوالی که به تازگی واسم پیش اومده این هست که ما درباره تمامه فلسفه نرمافزار آزاد سعی میکنیم که اطلاعات کسب کنیم
ولی مشکلی که هست اینه که اون آزادی رو ما فقط درباره نرمافزار کامپیوتری صادق میدونیم و نه در تمام امور!
یعنی فک میکنیم این آزادی شاید بتونه مواقعی که به نفع باشه و یه کد یا کامپیوتری نباشه تغییر کنه
به طور مثال وقتی به استالمن گفته بودن چرا ایران نمیای گفته بود که من آنارشیستام و درباره ایران و این موضوع اطلاع ندارم.
خب پس چرا وقتی حرف از آزادی نرم افزار میشه با کلی تشریفات میگین استالمن ۱۲ تا دکترا داشت و خالقه فلان و ... و ...
اما وقتی میبینین هنوز تو همین انجمن و گروه هاش مدیرانی هستند که اولین حقوق انسانها یعنی آزادی بیان رو نادیده میگیرن
دیگه حرفی از آزادی نمیشه تازه استالمنی هم وجود نداره اون لحظه (اصلا چه فایده وقتی هنوز هستند که آنارشیست رو هرج و مرج طلب بپندارند)
-
وارد این بحث نمیشم (چون اطلاعاتم کافی نیست)
ولی تا جایی که میدونم، آزادی نرم افزار با باقی آزادی ها متفاوته. هرکسی میتونه هر گونه آزادیای که دوست داره، داشته باشه. منتها یه جاهایی فقط آزادی نرم افزار هست و ممکنه به باقی آزادی ها دسترسی نداشته باشیم. برای همین یک سری قوانین وضع میکنن و نسبت به اون قوانین رفتار میکنن. حتی آزادی نرم افزار هم قانون داره (0-3)
حرفم اینه که آزادی نرم افزار رو با آزادی بیان و رفتار و ... قاطی نکنیم. اونم جایی که آزادی نرم افزار رو رواج میدن تا آزادی های دیگه :)
-
وارد این بحث نمیشم (چون اطلاعاتم کافی نیست)
ولی تا جایی که میدونم، آزادی نرم افزار با باقی آزادی ها متفاوته. هرکسی میتونه هر گونه آزادیای که دوست داره، داشته باشه. منتها یه جاهایی فقط آزادی نرم افزار هست و ممکنه به باقی آزادی ها دسترسی نداشته باشیم. برای همین یک سری قوانین وضع میکنن و نسبت به اون قوانین رفتار میکنن. حتی آزادی نرم افزار هم قانون داره (0-3)
حرفم اینه که آزادی نرم افزار رو با آزادی بیان و رفتار و ... قاطی نکنیم. اونم جایی که آزادی نرم افزار رو رواج میدن تا آزادی های دیگه :)
وقتی آزادی تو گروهک های کوچک . بزرگ نباشه پس دیگه نباید از هیچ محدودیتی بنالیم چون خودمون قسمتشیم
-
به نظر من هنوز مفهوم آزادی رو درک نکردیم
مثلا اگر من تو اوتوبان ۱۶۰ کیلومتر برم و وقتی پلیس منو متخلف نام گذاری میکنه و جلوم رو میگیره , معنیش اینه که بگم چرا آزادی وجود نداره ؟
در کنار آزادی باید چیزی به اسم قانون وجود داشته باشه وگرنه ممکن نیست
اکثر مردم ایران که همیشه از آزادی شاکی هستن! به این مفهوم توجه ای ندارن و آزادی رو انجام هر عملی که دوست دارن میدونن و این از نظر من اشتباهست
-
درود بر شما
ابتدا شما باید ازادی (بیان) را تعریف کنید
.
هر اجتماعی برای خود قوانینی داره (درست یا غلط از نگاه من و شما) وقتی وارد ان میشوی باید همه ی قوتنین رو بپذیری در غیر این صورت وارد نشو .(نگاه واقعی گرایانه من )
تا موقعی بخشی از اون هستی نمیتونی انتقاد کنی چون به نوعی همان اول پذیرفتی و وابسته به اون اجتماع هستی.
-
درود بر شما
ابتدا شما باید ازادی (بیان) را تعریف کنید
.
هر اجتماعی برای خود قوانینی داره (درست یا غلط از نگاه من و شما) وقتی وارد ان میشوی باید همه ی قوتنین رو بپذیری در غیر این صورت وارد نشو .(نگاه واقعی گرایانه من )
تا موقعی بخشی از اون هستی نمیتونی انتقاد کنی چون به نوعی همان اول پذیرفتی و وابسته به اون اجتماع هستی.
حرفت درجایی درسته که ما «حق ترک کردن» داشته باشیم یعنی اگر یکی نخواهد در اون جامعه باشه بتونه بدون دردسر اون جامعه را ترک کنه. مثلا اگر یکی نخواهد توی ایران باشه بدون پاسپورت و ویزا و پول سفر بتونه بره توی یک جامعه ی دیگه. که پیش شرط این موضوع این هست که آدمها آزادی برپایی هر نوع جامعه ای رو داشته باشه. که خب در خیلی از جاها این امکان فراهم نیست پس اصلا واقع بینانه نیست که بگیم هرکسی هرجایی که زندگی می کنه باید قوانین رو بپذیره! حالا من از موضوع زندان ها هم که فرد رو به زور می برن حرفی نمی زنم.
-
درود بر شما
ابتدا شما باید ازادی (بیان) را تعریف کنید
.
هر اجتماعی برای خود قوانینی داره (درست یا غلط از نگاه من و شما) وقتی وارد ان میشوی باید همه ی قوتنین رو بپذیری در غیر این صورت وارد نشو .(نگاه واقعی گرایانه من )
تا موقعی بخشی از اون هستی نمیتونی انتقاد کنی چون به نوعی همان اول پذیرفتی و وابسته به اون اجتماع هستی.
حرفت درجایی درسته که ما «حق ترک کردن» داشته باشیم یعنی اگر یکی نخواهد در اون جامعه باشه بتونه بدون دردسر اون جامعه را ترک کنه. مثلا اگر یکی نخواهد توی ایران باشه بدون پاسپورت و ویزا و پول سفر بتونه بره توی یک جامعه ی دیگه. که پیش شرط این موضوع این هست که آدمها آزادی برپایی هر نوع جامعه ای رو داشته باشه. که خب در خیلی از جاها این امکان فراهم نیست پس اصلا واقع بینانه نیست که بگیم هرکسی هرجایی که زندگی می کنه باید قوانین رو بپذیره! حالا من از موضوع زندان ها هم که فرد رو به زور می برن حرفی نمی زنم.
چه حرف های جالبی میزنی ;)
خوبخشتم از اشنایی :)
شاید پرداختن به ازادی در نگا ه کلی و جهان شمول یه ذره سخت باشه
فکر میکنم اشتباه کردم
شما میتونی معترض شرایط موجود باشی در صورتی که خطری (از هر نوعش)
به شخص تو اسیبی نزنه
این که معترض باشی نگاه معمولیه هر کس معترضه اما باید بدونی چه چیزهایی رو از دست میدی
یه راه دیگه دیگش این که خودتو تطبیق بدی تا جایی که ممکنه با جریان همراه نشی و به جریان قدرت کاری نداشته باشی
ما احتیاج به تغییر در تک تک (یا حداقل بیشترشون) افراد اون اجتماع داریم
این تغییر باید از فرد به وجود بیاد
حرکت های جمعی و بدون تفکر و شناخت تغییری در شرایط به وجود نمیارن تنها افراد عوض میشن با شکل و شمایل جدید
تو با بودن در این اجتماع ناخواسته ، مبارزه فرسایشی رو شروع میکنی
تنها راه که میتونه وجود داشته ترک اون اجتماع
باید رها کنی و بری یا بمونی و اعتقادت بیان کنی .
سپاس
-
به نظرم مدیران (یا شاید کمتر) این انجمن نه تنها ناقض آزادی بیان بلکه دارای ویژگیهای دیکتاتوری هستند و وقتی جایی اتفاقی رخ بده که مطابق با افکار اونها نباشه اونها قسمتی از قوانین رو به نفع خود و نه جامعه تغییر میدند ، بنابراین فکرنکنم نیاز نباشه که بیام با توضیح حواشی مثل توضیح آزادی بیان در برابر مغلطه های اینچنینی موضوع رو منحرف کنم
-
توی این انجمن ما راجع به آزادی نرم افزار بحث میکنیم. نه آزادی بیان.
برای آزادی بیان باید به قوانین انجمن مراجعه که تا بدونیم حد و حدود قوانین راجع به صحبتهای ما چقدر هست. در مورد چه چیزایی باید صحبت کرد و در مورد چه چیزهایی نباید صحبت کرد
وقتی توی این انجمن، ترویج و صحبت نرم افزارهای غیرآزاد ممنوعه پس این انجمن به صورت کامل آزادی بیان نداره و با خوندن قوانین کاملا مشخص میشه ;)
-
به نظرم مدیران (یا شاید کمتر) این انجمن نه تنها ناقض آزادی بیان بلکه دارای ویژگیهای دیکتاتوری هستند و وقتی جایی اتفاقی رخ بده که مطابق با افکار اونها نباشه اونها قسمتی از قوانین رو به نفع خود و نه جامعه تغییر میدند ، بنابراین فکرنکنم نیاز نباشه که بیام با توضیح حواشی مثل توضیح آزادی بیان در برابر مغلطه های اینچنینی موضوع رو منحرف کنم
آره بعضی از مدیر های اینجا معلوم نیست با خودشون چی فکر می کنند. مدیر کسی هست که می یاد انجمن رو مرتب می کنه و نهایت پست های قدیمی رو باید ببنده! نه اینکه بیاد اعمال آتوریته کنه.
برای آزادی بیان باید به قوانین انجمن مراجعه که تا بدونیم حد و حدود قوانین راجع به صحبتهای ما چقدر هست. در مورد چه چیزایی باید صحبت کرد و در مورد چه چیزهایی نباید صحبت کرد
وقتی توی این انجمن، ترویج و صحبت نرم افزارهای غیرآزاد ممنوعه پس این انجمن به صورت کامل آزادی بیان نداره و با خوندن قوانین کاملا مشخص میشه ;)
مسئله قوانین به جای خود ولی موضوع بد این هست که همه دربرابر قوانین یکسان نیستند! مثلا من هنوز قضیه مجله سلام دنیا رو نتونستم هضم اش کنم!
-
به نظرم مدیران (یا شاید کمتر) این انجمن نه تنها ناقض آزادی بیان بلکه دارای ویژگیهای دیکتاتوری هستند و وقتی جایی اتفاقی رخ بده که مطابق با افکار اونها نباشه اونها قسمتی از قوانین رو به نفع خود و نه جامعه تغییر میدند ، بنابراین فکرنکنم نیاز نباشه که بیام با توضیح حواشی مثل توضیح آزادی بیان در برابر مغلطه های اینچنینی موضوع رو منحرف کنم
آره بعضی از مدیر های اینجا معلوم نیست با خودشون چی فکر می کنند. مدیر کسی هست که می یاد انجمن رو مرتب می کنه و نهایت پست های قدیمی رو باید ببنده! نه اینکه بیاد اعمال آتوریته کنه.
+1
-
به نظرم مدیران (یا شاید کمتر) این انجمن نه تنها ناقض آزادی بیان بلکه دارای ویژگیهای دیکتاتوری هستند و وقتی جایی اتفاقی رخ بده که مطابق با افکار اونها نباشه اونها قسمتی از قوانین رو به نفع خود و نه جامعه تغییر میدند ، بنابراین فکرنکنم نیاز نباشه که بیام با توضیح حواشی مثل توضیح آزادی بیان در برابر مغلطه های اینچنینی موضوع رو منحرف کنم
دقیقاً همین طوره. مهمترین ویژگیای که تونسته نرمافزار آزاد رو به پیشرفت برسونه، دیکتاتوری و آنارشی موجود در اونه. تمام پروژههای آزاد موفّق مثل گنو، لینوکس، اوبونتو و… این دیکتاتوری رو اعمال میکنن. مثلاً مارک شاتلورث خودش رو SABDFL مینامه که به معنی دیکتاتور خودخواندهٔ خیراندیشه. منبع: https://community.ubuntu.com/community-structure/governance/
یا در اینجا استالمن توضیح میده که چرا در نرمافزار آزاد نیاز به دموکراسی نداریم: http://lists.gnu.org/archive/html/gnu-system-discuss/2014-12/msg00008.html
تفاوت پروژههای نرمافزاری آزاد با جوامع اینه که شما در جوامع انسانی، نمیتونی جامعه رو فورک کنی. ولی در پروژههای نرمافزار آزاد، اگه از چیزی خوشت نیومد، آزادی که اون رو فورک کنی و به اون صورتی که خودت دوستش داری ادامهاش بدی
-
دقیقاً همین طوره. مهمترین ویژگیای که تونسته نرمافزار آزاد رو به پیشرفت برسونه، دیکتاتوری و آنارشی موجود در اونه.
!!
دیکتاتوری چه ربطی به آنارشی داره؟
تفاوت پروژههای نرمافزاری آزاد با جوامع اینه که شما در جوامع انسانی، نمیتونی جامعه رو فورک کنی. ولی در پروژههای نرمافزار آزاد، اگه از چیزی خوشت نیومد، آزادی که اون رو فورک کنی و به اون صورتی که خودت دوستش داری ادامهاش بدی
والبته جامعه ی کاربری اوبونتو رو هم نمی شه فورک کرد.
تمام پروژههای آزاد موفّق مثل گنو، لینوکس، اوبونتو و… این دیکتاتوری رو اعمال میکنن
اوبونتو یک پروژه ی تجاری هست. و نباید(یا درست نیست) استراتژی یک شرکت تجاری رو به عنوان یک فکت فلسفی در نظر گرفت
-
جامعهی کاربری اوبونتو رو هم میشه فورک کرد، شما جامعهی کاربری خودتون رو درست کنید :)
و اوبونتو یک پروژهی تجاری نیست. یک پروژهی آزاده، مثل بقیه.
-
..............
-
پست شما تنها پاک نشد، کل تاپیک پاک شده و پست شما هم جزوش بوده. چون مسایل دینی ربطی به این انجمن نداره.
-
.........
-
اون پست رو من حذف کردم، چون یک تاپیک بسیار قدیمی رو بالا آوردید که همون موقع باید به دلیل ترول بودن قفل میشده، ولی برای اینکه افرادی که اونجا شرکت کردند حرفهاشون رو بزنند و جوابهاشون رو بشنون، قفل نکردیم.
مسلما اگر ببینیم که پستی به سمت ترول شدن پیش میره یا با قوانین انجمن نمیخونه، قفلش میکنم تا سلامت انجمن حفظ بشه.
-
...........
-
لطفا اگه سوالی یا بحثی دارید توی یک تایپک مجزا بپرسید.