انجمن‌های فارسی اوبونتو
جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: سلمان م. در 28 آبان 1396، 01:25 ب‌ظ
-
توی انجمن دیدم که یکی از دوستان این پیغام رو گذاشته، خواستم من هم نظرم رو داده باشم.
آرچ لینوکس، اسلکور، مخصوصن BSDها، میتونن بستر خوبی برای یادگیری باشند، اما سوال اینجاست یادگیری این سیستم واقعن چه فایده ای داره اگر شخصی نه مدیر سیستم باشه و نه برنامه نویس لینوکس؟
حرف من این بود به جای سرگرم شدن و بازی کردن با سیستم بهتره به کارهای ضروری پرداخته بشه، نه اینکه:
یه ۶ ماهی همین‌جوری گذشت. هر روز Panel درست کن، نقشک جدید امتحان کن. theme بگرد پیدا کن نصب کن. Widget بذار روی صفحه، conky پیکربندی کن و از این حرفا. یه جورایی کارم شده بود چرخیدن توی میزکار xfce و شخصی سازی و کوبوندنش توی سرِ کاربرای زومیت
من تا حدودی با حرف این دوستمون موافقم و تا حدودی مخالف.
هرکسی که گنو/لینوکس کار می‌کنه، پیشه‌اش کار با گنو/لینوکس نیست. خیلی‌ها با گنو/لینوکس کار می‌کنن چون یک کششی براشون وجود داره، حالا اسمش رو سرگرمی می‌ذاریم یا کشف دنیاهای ناشناخته یا احساس هویت مستقل کردن نسبت به اطرافیان یا هرچیزی. لزوما به این معنا نیست که همه می‌خوان برن توی شرکت ردهت کار کنن و یا بخوان برن گنوم رو توسعه بدن نه.
همینکه کسی با گنو/لینوکس کار می‌کنه و از وقت تلف کردن با گنو/لینوکس احساس رضایت می‌کنه، بنظر من کافیه. درست مثل کسی که دوچرخه‌اش رو خودش تعمیر می‌کنه یا بعضی‌ها که تمام اجزای موتور ماشین رو می‌شناسن، اون‌ها هم نمی‌خوان که لزوما به پیشه تعمیرکاری روی بیارن.
یا مثلا من یادم هست که زمانی که ما بچه بودیم، یک سری کارت‌هایی بود روش عکس فوتبالیست‌های معروف دنیا بود، و یک عده‌ای از بچه‌ها یک کلکسیون مانندی ازش داشتن و هرکسی برای خودش تعدادی کارت داشت. قرار نبود که که هرکسی از اون کارت‌ها جمع می‌کرد، بره دنیا رو نجات بده. ولی از لحاظ روانشناسی اون هم جزوی از پروسه‌ی رشد هست و به رشد سالم شخصیت بچه کمک می‌کنه.
بنظر من، تا موقعی که استفاده از گنو/لینوکس باعث نمی‌شه که از بقیه قسمت‌های لازم و ضروری زندگی جدا بشیم، در هر موردی که ازش استفاده بشه، اشکال نداره و خیلی هم خوب هست. وقتی که خود فرد از کاری که می‌کنه لذت می‌بره، آیا این بزرگترین دلیل برای استفاده از گنو/لینوکس نیست؟
-
... خیلی‌ها با گنو/لینوکس کار می‌کنن چون یک کششی براشون وجود داره ...
برای من که آغاز، آزادی بود، همین الان هم هست، اما بعدها کاملا وابسته بهش میشی و جز گنو، چیزی نمی تونه نیازهاتو براورده کنه، شاید هم بعد دیدن این آزادی و این قابلیت ها، سطح انتظارات ات بالا میره:)
مطلبی که بیان کردید، برای من مفید بودن اما بیشتر از همه جا، این قسمت رو پسندیدم:
وقتی که خود فرد از کاری که می‌کنه لذت می‌بره، آیا این بزرگترین دلیل برای استفاده از گنو/لینوکس نیست؟
-
کاملا با حرف مهران موافقم.اوایلش شاید یه کشش داشته باشه مثل کشف یه دنیای جدید و کار کردن و آشنا شدن با چیز های جدید.
اما بعد یه مدت واقعا بهش عادت میکنی و نمیتونی با سیستم عامل دیگه ای به راحتی کار کنی.حداقل واسه من که اینطور بود :)
همینکه کسی با گنو/لینوکس کار می‌کنه و از وقت تلف کردن با گنو/لینوکس احساس رضایت می‌کنه، بنظر من کافیه. درست مثل کسی که دوچرخه‌اش رو خودش تعمیر می‌کنه یا بعضی‌ها که تمام اجزای موتور ماشین رو می‌شناسن، اون‌ها هم نمی‌خوان که لزوما به پیشه تعمیرکاری روی بیارن.
به نظر من هم همینطوره
-
گنو/لینوکس به شدت اعتیاد آوره و مشکل پسند کننده...
بعد از کار باهاش هم با مک هم با ویندزد کار کردم. اصلا کار با هاشون ٬نمی چسبه٬ :)
مهم ترین علت ها هم gui و cli هستن.
وین که ترمینال نداره (cmd? |:) محیطش هم کاملا کاستومایز ناپذیره. نداشتن خط فرمان اعصاب خورد کنه
مک هم یک ترمینال کتک خورده و زخمی میده که جیباشو خالی کردن، بایک gui که ٬همه چیز٬ رو فدای زیبای کرده.
در ضمن این دوتا ، پکیج منیجر هم یک طرف. نداشتنش تو وین بدترین مشکل وینه.
-
اوه! واقعاً چه برداشت‌هایی همیشه از حرفای من می‌شه ;D
این:
یه ۶ ماهی همین‌جوری گذشت. هر روز Panel درست کن، نقشک جدید امتحان کن. theme بگرد پیدا کن نصب کن. Widget بذار روی صفحه، conky پیکربندی کن و از این حرفا. یه جورایی کارم شده بود چرخیدن توی میزکار xfce و شخصی سازی و کوبوندنش توی سرِ کاربرای زومیت
رو من برای این گفتم که ماجرای سوق داده شدنم به محیط متنی دقیقاً چجوری و به چه شکل بوده.
بخواییم واقع بین باشیم، خیلی از افراد همین جامعهٔ کاربری نرم‌افزار آزاد، به من که توی محیط متنی ور می‌رم، هزار جور تیکه و متلک می‌ندازن. از توی غار زندگی کردن گرفته تا مردهٔ متحرک و ...
حرفم اینه که بیخیال این حرفا بشیم و کاری که فکر می‌کنیم درسته رو انجام بدیم.
در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که گنو بیشتر از اینکه یک فرهنگ و فلسفه باشه، یک سیستم‌عامله که به لینوکس مشهوره و فتوشاپ نداره!! ](*,)
که بخواهی این موضوع رو بین این جامعه جا بندازی، اصولاً بیشتر از اون عده‌ای که حس می‌کنن گنو وقت تلف کردن هست، وقت تلف کردنه. :D
من خیلی وقته که دسته‌بندی خودمو انجام دادم. تا حالا بارها هم گفتم. ممکنه یه عده‌ای موافق باشن یه عده هم مخالف.
آدمای این جامعه چند دسته هستن:
۱) آدمایی که جذب گنو می‌شن. به دلیل فرهنگش. فلسفه‌ش. به دلیل کاری که براش ساخته شده. این دسته متوجهن که استالمن چرا یه چنین پروژه‌ای رو شروع کرد و متوجهن که اساس و فلسفهٔ این سیستم‌عامل و پروژه برپایهٔ چی بوده. این افراد گنو رو استفاده می‌کنن چون براشون کاری که گنو به خاطرش بوجود اومده رو مهم می‌دونن (و فکر نکنم مهم‌ترین هدف گنو چیزی غیر از کنترل کردن نرم‌افزار توسط کاربر بوده باشه)
پس آدمای این دسته هدف و انگیزه‌شون کنترل کردن سیستم‌عامل و نرم‌افزارهاس. آزادی نرم‌افزار فقط این نیست که بگیم نرم‌افزاره آزاده پس حریم شخصیمون حفظ شده. امنیتمون حفظ شده. نرم افزار آزاد اینه که خودمون دنبال امنیت و حریم شخصی باشیم. و این موضوع برامون مهم باشه. بفهمیم نرم‌افزار چجوری کار می‌کنه. بتونیم کنترلش کنیم. بتونیم آزادانه براساس نیاز خودمون تغییرش بدیم.
اینکه فقط شعار بدیم و بگیم آزادی نرم‌افزار آزادی نرم‌افزار، این چیزی رو حل نمی‌کنه. مهم عمل کردنشه. یعنی درک اهم این موضوع
۲) آدمای این دسته آزادی نرم‌افزار رو با آزادی گفتار، رفتار، کردار و... اشتباه گرفتن. اومدن سمت این فرهنگ ولی کاری بهش ندارن و فقط باهاش نیازهایی که قبلاً به دلیل جو حاکم در جامعه نمی‌توستن ارضا کنن، ارضا می‌کنن.
۳) آدمای این دسته اومدن سمت گنو چون به بن‌بست رسیده بودن. دنبال سیستم‌عاملی می‌گشتن که ضعف‌های سیستم‌عاملِ بووووووق رو نداشته باشه. برای همین من به این دسته می‌گم کاربرای ویندوزِ بدون ویروس. :) کاربرای این دسته فقط از گنو به عنوان ویندوزی که ویروس نمی‌گیره و مفتیه استفاده می‌کنن و بس!
-
مک هم یک ترمینال کتک خورده و زخمی میده که جیباشو خالی کردن، ...
توصیفت عالی بود \\:D/ :lolflag: :lolflag:
-
البته اینم بگم که طبق همون دسته‌بندی خودم، بنده اول جزو دستهٔ سوم بودم. یعنی ۴ سال پیش. ولی بعد از چندماه پریدم به دستهٔ اول.
این کاریه که گنو با آدم انجام میده! به شرطی که گنویی شده باشی. :)
اینکه یهو چشم باز کنی ببینی داری کد می‌زنی، همین‌جوری به‌دست نمیاد. مهم‌ترین شرطش گنویی شدنه. نه صرفاً استفاده از سیستم‌عامل گنو و نرم‌افزار آزاد ;)