انجمنهای فارسی اوبونتو
جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: محمدرضا حقیری در 11 آذر 1400، 10:40 بظ
-
سلام رفقا.
خیلی از شما دوستان احتمالا من رو با پروژه جبیر بشناسید. طبیعی هم هست که خیلی از دوستان جدید، من رو نشناسند. اما بهرحال دوست دارم یک سلام گرم بکنم خدمت دوستان قدیمی و به دوستان جدید هم بابت ورودشون به این جامعه خوشامد بگم.
ده سالی از جبیر گذشته اما هنوز ترکشهاش داره من رو میگیره ((:. به همین خاطر، ترجیح دادم از ایده تا پیادهسازی، روشهای پیادهسازی مختلف و در نهایت این که چی شد که یهو کشیده شد سمت BSD و چی شد که پروژه تمام شد رو توضیح دادم:
قسمت نخست (http://kthkn.ir/Xj2SGlaf)
قسمت دوم (http://kthkn.ir/Kyf6RK6l)
قسمت سوم و پایانی (https://kthkn.ir/iPiBpKsd)
-
به نظرم اسمش جالب نیست
-
در هر صورت ده سال بعد زمان تغییر اسم نیست
-
به نظرم اسمش جالب نیست
این پروژه سال ۹۴ تمام شد دوست عزیز. کلا پروندهش بسته شد و سال ۹۵ هم تمامی وبسایتهاش (منهای گیتهاب) پایین آمد.
در هر صورت ده سال بعد زمان تغییر اسم نیست
البته با این مخالفم، هم بکترک بعد چندین سال اسمش شد کالی، هم فیسبوک بعد ۱۷ سال شد متا ;D
-
به نظرم اسمش جالب نیست
این پروژه سال ۹۴ تمام شد دوست عزیز. کلا پروندهش بسته شد و سال ۹۵ هم تمامی وبسایتهاش (منهای گیتهاب) پایین آمد.
در هر صورت ده سال بعد زمان تغییر اسم نیست
البته با این مخالفم، هم بکترک بعد چندین سال اسمش شد کالی، هم فیسبوک بعد ۱۷ سال شد متا ;D
اِ فیسبوک متاشده ؟ میگم چرا ایناوری می نویسه فکر کردم موضوع چیز دیگست
-
سلام رفقا.
خیلی از شما دوستان احتمالا من رو با پروژه جبیر بشناسید. طبیعی هم هست که خیلی از دوستان جدید، من رو نشناسند. اما بهرحال دوست دارم یک سلام گرم بکنم خدمت دوستان قدیمی و به دوستان جدید هم بابت ورودشون به این جامعه خوشامد بگم.
ده سالی از جبیر گذشته اما هنوز ترکشهاش داره من رو میگیره ((:. به همین خاطر، ترجیح دادم از ایده تا پیادهسازی، روشهای پیادهسازی مختلف و در نهایت این که چی شد که یهو کشیده شد سمت BSD و چی شد که پروژه تمام شد رو توضیح دادم:
قسمت نخست (http://kthkn.ir/Xj2SGlaf)
قسمت دوم (http://kthkn.ir/Kyf6RK6l)
یک قسمت سوم هم هست که به زودی نوشته میشه. فعلا این دو قسمت باشه. ضمنا هر سوال و نظری هم داشته باشید، پاسخگو هستم.
سلام.
جالب بود.ببخشید شما خود آقای حقیری هستید؟
-
سلام رفقا.
خیلی از شما دوستان احتمالا من رو با پروژه جبیر بشناسید. طبیعی هم هست که خیلی از دوستان جدید، من رو نشناسند. اما بهرحال دوست دارم یک سلام گرم بکنم خدمت دوستان قدیمی و به دوستان جدید هم بابت ورودشون به این جامعه خوشامد بگم.
ده سالی از جبیر گذشته اما هنوز ترکشهاش داره من رو میگیره ((:. به همین خاطر، ترجیح دادم از ایده تا پیادهسازی، روشهای پیادهسازی مختلف و در نهایت این که چی شد که یهو کشیده شد سمت BSD و چی شد که پروژه تمام شد رو توضیح دادم:
قسمت نخست (http://kthkn.ir/Xj2SGlaf)
قسمت دوم (http://kthkn.ir/Kyf6RK6l)
یک قسمت سوم هم هست که به زودی نوشته میشه. فعلا این دو قسمت باشه. ضمنا هر سوال و نظری هم داشته باشید، پاسخگو هستم.
سلام.
جالب بود.ببخشید شما خود آقای حقیری هستید؟
سلام.
بله خودشم ((:
-
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
-
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
خیلی جالب بود این تجربه ها مخصوصا درباره ی کامیونیتی نرم افزار آزاد.
-
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
خیلی جالب بود این تجربه ها مخصوصا درباره ی کامیونیتی نرم افزار آزاد.
البته تجربه کامیونیتی هنوز کامل بیان نشده. به زودی اون هم نوشته میشه.
-
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
خیلی جالب بود
بنظرم واکنش جامعه نرم افزار آزاد خیلی جالب نبود
هرچند بعضی حرفاشون درست بود ولی خب ...
ممنون که تجربیاتت رو باهامون به اشتراک گذاشتی
-
چه دورانی داشتیم سر این قضیه (:
-
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
خیلی جالب بود
بنظرم واکنش جامعه نرم افزار آزاد خیلی جالب نبود
هرچند بعضی حرفاشون درست بود ولی خب ...
ممنون که تجربیاتت رو باهامون به اشتراک گذاشتی
ببخشید این نظر اصلاح شد!
میخواستم بگم واکنششون جالب نبود
اشتباه تایپی شد
-
چه دورانی داشتیم سر این قضیه (:
دقیقا. خاطرات شرارتهای نوجوانی بود به معنای واقعی.
قسمت پایانی نوشته شد و به پست اول اضافه گردید.
خیلی جالب بود
بنظرم واکنش جامعه نرم افزار آزاد خیلی جالب نبود
هرچند بعضی حرفاشون درست بود ولی خب ...
ممنون که تجربیاتت رو باهامون به اشتراک گذاشتی
ببخشید این نظر اصلاح شد!
میخواستم بگم واکنششون جالب نبود
اشتباه تایپی شد
در مورد واکنشها و ریشهیابیشون واقعا باید مطلب مفصلی نوشته بشه که فعلا اون رو به قولی hold کردم. متاسفانه کم از این جامعه حاشیه درنیومده (***) و مطمئنا اگر همین روند بخواد ادامهدار بشه این حواشی هم به شدت زیاد میشن. متاسفانه تا بحال هم ندیدم که اقدامی جدی بخواد صورت بگیره که سوراخ سمبههای جامعه رو پر کنه.
-
دقیقا. خاطرات شرارتهای نوجوانی بود به معنای واقعی.
نوجوان یه دنده ای بودی؛ با اون حد از پروموتی هم که داشتی باید وارد پروداکت مارکتینگ می شدی :D
ما هم که نق زدیم، بعدا کاری نکردیم، تو حداقل یه خاطره ساختی. خلاصه حلال کن؛ موفق باشی محمدرضا، هر جا که الآن هستی و آینده.
-
دقیقا. خاطرات شرارتهای نوجوانی بود به معنای واقعی.
نوجوان یه دنده ای بودی؛ با اون حد از پروموتی هم که داشتی باید وارد پروداکت مارکتینگ می شدی :D
ما هم که نق زدیم، بعدا کاری نکردیم، تو حداقل یه خاطره ساختی. خلاصه حلال کن؛ موفق باشی محمدرضا، هر جا که الآن هستی و آینده.
شما که استاد مایی 😁
والا خاطره ساختیم، شما هم حضور پررنگ در خاطراتمون دارید. شما هم هرجا هستید موفق باشید ❤️
-
و این هم مطلب جدید در این باره که در مورد رفتار جامعه نرمافزار آزاد ایران نوشته شده: لینک (http://kthkn.ir/Z7kYs2dD)
-
و این هم مطلب جدید در این باره که در مورد رفتار جامعه نرمافزار آزاد ایران نوشته شده: لینک (http://kthkn.ir/Z7kYs2dD)
از لینک های کوتاه استفاده نکنید.
-
و این هم مطلب جدید در این باره که در مورد رفتار جامعه نرمافزار آزاد ایران نوشته شده: لینک (http://kthkn.ir/Z7kYs2dD)
از لینک های کوتاه استفاده نکنید.
این کوتاهکننده رو خودم نوشتم و سورسش هم در دسترسه: https://github.com/prp-e/kthkn
-
و این هم مطلب جدید در این باره که در مورد رفتار جامعه نرمافزار آزاد ایران نوشته شده: لینک (http://kthkn.ir/Z7kYs2dD)
خیلی کم یادم مونده بود از اون ماجراها. تجدید خاطره شد. البته خاطراتش زیاد جالب و مطبوع نیست :)
-
شما زمانی که پروژه رو شروع کردید چند سالتون بود؟
دارید من رو تحریک می کنید برم سیستم عامل بنویسم ;D (الکی).
ولی اراده خیلی خوبی داشتید که با جدیت کارتون رو انجام میدادید.
چون من میرم پای سیستم به سرم می زنه مثلا پنل بالای گنوم رو شفاف کنم رو مخه بعد دوباره می بینم به دلم نمیشینه میرفتم یک میزکار دیگه بعد میگم اینم چقدر کنده دوباره بر میگردم گنوم بعد با خودم فکر می کنم i3 تعریفشو زیاد شنیدم برم ببینم چیه بعد می بینم دردسر داره و هدف من چیز دیگست بر می گردم بعد به سرم می زنه برم کانکی یاد بگیرم یا یک دفعه به این نتیجه میرسم اوبونتو چیه برم آرچ نصب کنم باحاله و کلا از هدفم دور میشم و ۱ روز من به این شکل میگذره بدون کار مفیدی! (البته توی ویندوز هم بودم یک دفعه به سرم میزد ویندوز ۷ چقدر خوشگل بود می رفتم کلی نرم افزار نصب میکردم تا نوار وظیفه رو شبیه ویندوز ۷ کنم بعد میدیدم نمیشه میرفتم کلا ۷ نصب می کردم دوباره دلم برای ۱۰ تنگ میشد و ...)
شب که میشه میگم ای بابا امروز هم که کاری نکردم ایشالا فردا فردا هم دوباره پس فردا و چند ماهی میشه که من به این بیماری مبتلا شدم. (البته از اول داشتم منتها اون موقع هدفی نداشتم)
یک سوال الان شما شغلتون برنامه نویسیه؟ یا فقط برای سرگرمی اون کارارو می کردید؟ تو چه حوزه ای کار می کنید؟
راستی چرا با اکانت قبلی توی انجمن فعالیت نمی کنید؟
-
شما زمانی که پروژه رو شروع کردید چند سالتون بود؟
دارید من رو تحریک می کنید برم سیستم عامل بنویسم ;D (الکی).
ولی اراده خیلی خوبی داشتید که با جدیت کارتون رو انجام میدادید.
چون من میرم پای سیستم به سرم می زنه مثلا پنل بالای گنوم رو شفاف کنم رو مخه بعد دوباره می بینم به دلم نمیشینه میرفتم یک میزکار دیگه بعد میگم اینم چقدر کنده دوباره بر میگردم گنوم بعد با خودم فکر می کنم i3 تعریفشو زیاد شنیدم برم ببینم چیه بعد می بینم دردسر داره و هدف من چیز دیگست بر می گردم بعد به سرم می زنه برم کانکی یاد بگیرم یا یک دفعه به این نتیجه میرسم اوبونتو چیه برم آرچ نصب کنم باحاله و کلا از هدفم دور میشم و ۱ روز من به این شکل میگذره بدون کار مفیدی! (البته توی ویندوز هم بودم یک دفعه به سرم میزد ویندوز ۷ چقدر خوشگل بود می رفتم کلی نرم افزار نصب میکردم تا نوار وظیفه رو شبیه ویندوز ۷ کنم بعد میدیدم نمیشه میرفتم کلا ۷ نصب می کردم دوباره دلم برای ۱۰ تنگ میشد و ...)
شب که میشه میگم ای بابا امروز هم که کاری نکردم ایشالا فردا فردا هم دوباره پس فردا و چند ماهی میشه که من به این بیماری مبتلا شدم. (البته از اول داشتم منتها اون موقع هدفی نداشتم)
یک سوال الان شما شغلتون برنامه نویسیه؟ یا فقط برای سرگرمی اون کارارو می کردید؟ تو چه حوزه ای کار می کنید؟
راستی چرا با اکانت قبلی توی انجمن فعالیت نمی کنید؟
سال ۸۹ بود حدودا و خب اون موقع ۱۴-۱۵ ساله بودم.
در مورد اکانت اصلی هم چون که بسته شده 😁