من تاپیک های قدیمی رو می دیدم دیدم خیلی ها بودن که با تجربه بودن و رفتن
هخ ): همیشه این ارسالی هارو میبینم که گاهی انقدر قدیمی که اون زمان من چند سال بیشتر نداشتم... همیشه با دیدن اینها توی این فکرم اینها الان زنده هستن؟ اون زمان کی بودن و چه شدند اصلا زنده هستند؟! و... بالاخره دنیا همینه ولی همیشه یه همچین حسی دارم ((:
آیا هستند؟ آیا نیستند؟ پس کجا هستند ، پس چرا نیستند؟!
کمی تشنه هستیم و دنبال آب می گردیم، با لینوکس آشنا شدهایم و دربارهاش کنجکاو می شویم،
بعد از مدتی میگویند لینوکس نه،گنو/لینوکس و ادامه ماجرا …
از اینجا به بعد چند دسته می شویم:
۱- افرادی که کمی اطلاعات در موردش بدست میآورند و از همانجا برمیگردند و خوشحال از اطلاعاتی که بدست آورده اند.تشنگی آنها در همانجا فروکش کرده و حتی به مرحله نصب هم نمی رسند.
۲- افرادی که علاقه بیشتری نشان میدهند و راه را ادامه می دهند:
-با فلسفه این امر و مفاهیم بنیادین آن آشنا می شوند.
-توزیع های مختلف، میزکارهای مختلف، ویندو منیجرهای گوناگون و… نصب میکنند و با آنها آشنا می شوند.
-نحوه درست سؤال پرسیدن را یاد میگیرند و میتوانند پاسخ اکثر سؤالات خود را از داخل اوراق اینترنت به بیرون بکشند.
-با نرمافزارها و مخصوصاً نرم افزارهایی در حوزه بازیابی و ری استور آشنا میشوند و میتوانند اشتباهاتشان را جبران کنند.
-و…
تشنگی فرد فروکش کرده و بازهم وقت رفتن یک عده دیگری می شود.در سر چشمه وقتی دیگر تشنه نیستی چرا بایستی بنشینی؟! یکم مقاومت ولی بلاخره وقت رفتن میرسد .
یا فرد از دور کماکان دستی بر آتش خواهد داشت( البته نه مثل سابق) و یا کلاً بی خیال میشود و می رود.
۳-افرادی که میمانند و چرا می مانند؟
جواب این سؤال را خوب است آن بزرگوارانی که بعد از طی سالیان بسیار مانده اند بدهند. من خودم خواستم جواب بدهم ، ولی واقعیت این است که من جزو گروه دوم هستم و جوابم به این سؤال تنها بر پایه حدسیات خواهد بود و نه واقعیات.
اگر بزرگواران قدیمی ما را لایق دیدند، برایمان بگویند چرا بعد از سالهای دراز هنوز مانده اند؟
چرا آن آتشی که آن زمان روشن شده هنوز روشن است؟