با سلام خدمت همگی
بعد از یه کنکور سنگین خواستم یه تفریحی بکنم که دیدم به!
یه مسابقه راه انداختن اقای توکلی گل و دوستان منهم همینجوری پریدم وسط
من می خواهم روند یادگیری وکسب مهارت در سیستم های گنو/لنوکس و ویندوز رو با معادلات ریاضی بازسازی کنم!
به نظر من یادگیری در هر دو سیستم عامل دو حالت داره:
1-ابتدای کار که کاربر اولیه هستین
2-کم کم به کاربر حرفه ای تبدیل میشین!
(حدودی هست! زیاد جدی نگیرین)
در ویندوز:
1- شما به یه دنیا جدیدی قدم گذاشتین که همه چیز عالیه،هرچی بخواین فراهمه، امکانات فت و فراوون و...هر مشکلی (البته توی این سطح) بربخورین به راحتی حل میشه! کلی آدم میبینی که عین مشکل شما رو داشتن و براحتی کمک می کنن . معادله یادگیری در این حالت شبیه y=x هست ! کم کم دارین پیشرفت می کنین و صد البته اطلاعات مفیدی بدست می یارین.
2- تو یه مرحله ای دیگه هر کاری می کنی به بن بست می خوری
، اعصابت از کرش کردن الکی و بدون علت نرم افزار بهم می ریزه! کلی وقت میذاری روی یه موضوعی که فکر میکنی راه حل اما یهو می بینه نه بابا این اونی که می خوای نیست خوب چیکار می کنین! این موضوع رو کنسل می کنید و می رید دنبال یه موضوع بهتر جالبه، مجبورین کل دانسته هاتون رو هم بذارین زمین و دوباره بشین شاگرد کلاس اول! یعنی خیلی ساده برگردین به خونه اول به همین دلیل این مرحله میشه مثل معادله قطبی گل رز.
r(α)=7cos(7α+.98)
در گنو/لینوکس:
1- ورودی دنیا قرقات و همه چیز بی ریخت، آدم سرش گیج میره، بالا میاره
و... برای یه مشکل کوچلو پوستت کنده میشه!آدم قحطیه! انگار افراد اولین باره با مشکلی مثل مشکل تو مواجه می شوند، نهایت کمکی که به تو میکنند اینه که یه جوابی می دن که انگار مال عصر دایناسورها بوده ! و خلاصه انگار داری دور خودت می چرخی
درست مثل معادله قطبی حلزونی! r(α)=0.99α+6)
2- دیگه کم کم با روال های برنامه ریزی، برنامه نویسی ، اشکال زدایی و پشتیبانی که توی این سیستم وجود داره آشنا میشی و تقریبا یافتن جواب در هر زمینه ای راحت و تقریبا یه روند داره و اینجاست که جو لینوکس می گیری
و دیگه قلبت با ضربان گنو میزنه ! هر روز یه مورد جدید، یه راه جدید و یه دریچه تازه به دنیای جدید.
البته شاید یه مقدار اطلاعات کسب کنی که برات مفید نباشه اما خوبی که داره اینه که یه سکو می شه برات و تو را یه مرحله می فرسته جلو:)
با یه شیب کم، افتان و خیزان سطح اطلاعاتت می ره بالا درست مثل معادله y=x+sin(3.2x+2.6)!
یه مثال:
من برای شروع کار با avr رفتم سراغ بیسکام! اوایل عالی بود و خوب جواب می داد اما یه کم که مهارتم بیشتر شد دیدم نه بالا مالی نیست بنابراین همه چی رو گذاشتم زمین + دانش خودم!
اومدم سمت کدویژن که ناخواسته (خدا رو شکر) کشیده شدم سمت avr-gcc اوایل خیلی مشکل بود و دهن سرویسی بود اما خدا شکر نبضش اومدم دستم اوایل هر خطایی می داد می مردم و زنده میشدم تا مشکل حل بشه ( تازه نصفه و نیمه!) اما الان انگاری با کامپایلر مثل دو تا آدم داریم با هم صحبت می کنیم(البته گهگداری درد دل هم می کنیم!!!
)
الان که دیگه avr جواب کارهام رو نمیده دارم می رم سمت arm-gcc خدا روشکر مشکل خاصی نیست همون مطالب avr هست منتها با یه شکل دیگه!
به نظر من بهترین خصوصیت گنو/لینوکس همین نظم و برنامه ریزی عالی در برنامه نویسی و پشتیبانی و عملکرد گروهی هست که داره، همه هر کاری دلشون بخواد می کنند اما روی یه برنامه مشخص کار می کنند برای همین هم هرچند برنامه های زیادی ایجاد میشه اما کارکردن با اونها، یافتن و رفع مشکلات برنامه ها مثل هم و ساده هست برخلاف ویندوز که هر شرکت برای خودش هدف خاصی داره که فقط به درد همون مجموعه می خوره و برای مجموعه دیگر باید از نو شروع به کار کنی!