کاربران، سیستم عامل و برنامههای کاربردی را به زبان مادری خود استفاده میکنند. مثلا برای یک کاربر آلمانی، بدیهیترین چیز این است که رایانه اش به زبان او سخن بگوید و مستندات و پشتیبانی هم به زبان آلمانی در اختیار او باشد.
اما در ایران، ماجرا کاملا متفاوت است. بیشتر کاربران باور کردهاند که رایانه، زبانی به جز انگلیسی نمیداند و این کاربر است که باید زبان او را بیاموزد. نه کسی از فارسی نبودن رایانه گله میکند و نه تلاش چندانی برای بومیسازی صورت میگیرد. اگر نرمافزاری فارسی میشود، یا به سفارش یک شرکت یا سازمان است، و یا محصول تلاش کاربری علاقهمند.
در حوزه نرمافزار آزاد، ایرانیان تلاش بیشتری برای به تحقق بخشیدن به رویای رایانه پارسی به خرج دادهاند. بومیسازی و بینالمللی سازی بخشی از جوهره نرمافزارهای آزاد است که از ابتدا در همه پروژههای بزرگ آزاد مورد توجه بوده است. همین امر در کنار مشارکت مستقیم جامعه کاربری باعث شده که برگرداندن نرمافزارها به زبان مادری با سرعت و آسانی بیشتری انجام شود.
در حال حاضر دو میز کار اصلی گنو/لینوکس، یعنی GNOME و KDE به همت دو کاربر سختکوش و فداکار به فارسی ترجمه میشوند که از قضا هر دو اهل مشهد هستند. محمدرضا میردامادی، از اعضای قدیمی گروه راهبران ابونتو و از کاربران وفادار KDE، تقریبا یک تنه میز کار محبوبش را به فارسی ترجمه کرده و به برکت تلاش خستگی ناپذیر او، زبان فارسی پس از سالها بار دیگر در نسخه جدید KDE یعنی ۴.۸ گنجانده شدهاست و به صورت پیشفرض ارائه می شود. در دنیای گنوم هم، آرش موسوی با اراده ای مثال زدنی توانسته بخش بزرگی از گنوم ۳ را ترجمه کند.
امروز گپ و گفت صمیمانهای با محمدرضا خواهیم داشت، کسی دوست دارد که در محیط مجازی با نام mohi صدایش کنند. با او همراه میشویم تا از انگیزهها و تجربهها و چالشهایی که در این راه داشته برایمان بگوید.
سلام موحی جان و ممنون که دعوت ما رو برای مصاحبه پذیرفتی. خودت رو برای خوانندگان ما بیشتر معرفی کن.موهی. یعنی محمدرضا میردامادی. موحی هم غلطه! موهی. ۲۸ ساله و فعلا ساکن مشهد.
ز آشناییت با گنو/لینوکس و KDE بگو و اینکه از کی رسما کاربر نرمافزارهای آزاد شدی.حدود سال ۸۰ ~ ۸۱ بود که شدیدا داشتم دنبال مک تو ایران میگشتم و با سیستم عامل اون میخواستم کار کنم که خیلی اتفاقی با لینوکس آشنا شدم! ۳ تا سیدی مندریک (که الان دیگه مدتهاست شده مندریوا) رو با مصیبت گیر آوردم و حدود ۷ یا ۸ بار همه اطلاعات سیستممو با نصبهای مختلف پروندم تا دیدم نمیشه کنار ویندوز نصبش کنم و هرکار کردم درست نشد. تصمیم گرفتم تا میتونم باش کار کنم و روشو کم کنم. و خب این روند هنوز ادامه داره. چندین سال بعد اوبونتو اومد و دیدم توی ایران چند نفری با کمک آقای حسنپور دارن یه تیم محلی میزنن براش. من عضو انجمن شدم و پس از چندی هم عضو گروه راهبران شدم. لینوکس شاپ رو هم برای دسترسی بیشتر ایرانیها به لینوکس راه انداختم که به نوعی اولین فروشگاه اینترنتی بود که فقط لینوکس داشت. لینوکس شاپ هم با استقبال عالی مواجه شد و ما هم درآمد رو خرج مراسمها و جشنها میکردیم و سیدی مجانی میدادیم و هنوز این روند ادامه داره. اولین جشن نصب لینوکس رو تو ایران همون سالها با کمک چند تا از دوستان تو مشهد گرفتیم و با همون دوستان گروه کاربران لینوکس مشهد (مشهدلاگ) رو ایجاد کردیم. اول اولا که با مندریوا بودم خب کیدیای تنها میزکار به دردبخور بود (هنوزم همینطوره ) و اوبونتو که اومد گنوم تازه از نظر من طوری شدهبود که میشد تحملش کرد. ۶ماهی این کار رو کردم! (تحمل) و بعد هم دیدم بدون کیدیای نمیشه. با زمزمههای کیدیای ۴ و کرشهای نسخههای تستیش بود که خیلیها از کیدیای مهاجرت کردن اما من دوسش داشتم و از نسخههای آلفا روی کیدیای ۴ بودم و الانم هنوز ییشتر تستی نصب میکنم و این روند ادامه داره ظاهرا
چطور و از کی به فکر ترجمه افتادی؟راستش اوبونتو اوائل که اومد به صورت پیشفرض توش زبان فارسی رو داشت و میشد حتی نصب رو به فارسی انجام داد. اون هم از زمان طرح ملی مونده بود و کمکم با اومدن استرینگها و برنامههای جدید و بهروز نشدن رشتههای عقب موندهی فارسی و غیرفعال بودن عملی تیم ترجمه فارسی درصد تکمیل زبان فارسی کم شد و کمکم از لیست پیشفرضها بیرون اومد. راستش به من برخورد. حتی تیم کشورهایی که اسمشون رو تو نقشه نمیشد پیدا کنیم به لیست اضافه شده بود و فارسی حذف شده بود! دست به کار شدیم توی انجمن اوبونتو ولی همه بعد به هفته، کار براشون پیشمیومد و کار هی ناتموم میموند! لانچپد کمکم شروع کرد خودشو با گنوم سینک کنه. این کار برای کیدیای اتفاق نمیافتاد و من هم بیشتر روی برنامههای گنوم کار میکردم چون خیلی عقبتر بود. دیدم نه، اینطور نمیشه. توی تیم فارسیسازی کیدیای درخواست عضویت دادم! یهو یادم اومد من یک سال و نیم پیش هم این درخواست رو داده بودم اما بدون جواب مونده بود. برای مدیران بالاتر کیدیای نامه نوشتم و از کارهام توی لانچپد گفتم و از اینکه درخواستها بدون جوابه. من توسط خود اونها به تیم اضافه شدم و چون اعضای سابق همه غیر فعال شده بودند از تیم حذف شده بودند یا مثل امیل کارهای دیگهای رو توی تیم کیدیای به دست گرفته بودن و انجام میدادن. من مونده بودم و خودم! خب ادامه دادم…
الان وضعیت ترجمه KDE چطوری هست؟ حجم کار چقدره؟ تیم شما چند نفره؟ چند نفر فعال هستند؟الان وضعیت بهتری داره. میتونم بگم تیم فعاله چون خودم فعالم. حجم کار زیاده! چیزی بیشتر از ۱۹۸۰۰۰ رشته داریم که خیلیهاش ترجمه نشده. توی هر سمیناری که دارم سعی میکنم از دوستان دعوت کنم. خیلیها توی سمینار اظهار تمایل میکنن اما خب فک کنم یادشون میره باید به من ای-میل بزنن تا کار رو شروع کنیم! بعضی ها هم میان و کمکم با مشغلههاشون کمتر میتونن کمک کنن و فعلا من با کمک یکی دونفر داریم کار رو جلو میبریم و فکر کنم بتونم توی آینده نزدیک دوستی به نام آقا وحید (که هنوز ندیدمشون متاسفانه) رو به تیم اضافه کنم چون کارشون روز به روز بهتر میشه و تنها کسی هستند که آهسته اما خب پیوسته توی این چند ماهه کمک کردن. خوشحالم که بگم امسال تونستیم کار رو به جایی برسونیم که به حداقلهای لازم برای اینکه به صورت پیشفرض همراه کیدیای انتشار پیدا کنیم رسیدیم و با افتخار جزو زبانهایی هستیم که همراه کیدیای ۴٫۸ خواهند بود.
خب یعنی الان کسی که کیدیای ۴٫۸ رو استفاده کنه زبان سیستمش «کاملا» فارسی میشه؟والا «کاملا» که نه. تا کامل شدن ترجمه کل محیط کار هنوز کار داریم و امیداریم که زودتر به این نقطه برسیم اما میتونم بگم که وقتی کیدیای ۴٫۸ رو نصب کنید محیط پلاسما و خیلی از برنامههای کاربردی به طرز قابل ملاحظهای فارسی هستند. سعی شده در این فاز بیشتر به رابط کاربری متداول رسیدگی بشه و برنامههای پر طرفدار زودتر و بیشتر ترجمه بشن. البته ممکنه برنامههایی هم باشن که کاملا ترجمه نشده باشن مثلا مجموعهی اداری یا مجموعهی محیط توسعه کیدیای (KDE SDK )اما نکتهی خوب اینه که اگر کسی به برنامهای علاقه داشت و در خودش میدید که میتونه به فارسی سازیش کمک کنه، میتونه به من اطلاع بده تا کار رو شروع کنه و این کار با اسم خودش انجام بشه. این کار الان هم برای چند تا برنامه انجام شده و شما میتونید با رفتن به گزینهی «کمک» از منوی برنامهها و رفتن به بخش «درباره …» اسم مترجمها رو ببینید. برنامههایی مثل چغک، کیمیل، کیپیپیپی، دیجیکم و … برنامههایی هستند که الان دارن کمکم توسط علاقهمندانشون جلو میرن
از طرفی هر توزیعی یه سری بستههایی مخصوص خودش داره که البته زیاد نیستن اما خب تک و توکی پیدا میشن. این بستهها چون توسط کیدیای توسعه داده نمیشن، ترجمشون هم معمولا توسط کیدیای انجام نمیشه و عموما برای ترجمه اونها باید به سایت خود توزیع مراجعه بشه.
سوالی که شاید خیلی ها داشته باشن اینه که چرا وقتی کاربران دسکتاپ رو به فارسی استفاده نمیکنن باید برای ترجمه وقت و انرژی گذاشت؟خب کاربرا باید این کار رو بکنن! شاید بعضیها باید کمتر کلاس بذارن. باید اینو بدونن که استفاده از زبان فارسی اولین گام در راهی هست که بتونم تنظیمات منطقهای خودمون رو (مثل استفاده از تقویم جلالی یا واحد پول، اندازه و …) رو در سیستممون داشته باشیم. منظورم بیشتر اینکه که سیستم عاملی که استفاده میکنیم برای ما بومی سازی بشه نه اینکه از تنظیمات بومی دیگه استفاده کنیم.
از طرفی برای یک کودک که تازه میخواد با کامپیوتر آشنا بشه و کار کنه، یهترین چیز اینه که سیستمعاملی داره که علاوه بر بهترین بودن، یا اون کودک به زبان خودش هم حرف میزنه. این در یادگیری خیلی موثره و به نوعی یک حرکت زیرساختی حساب میشه!
این تعبیر رو میشه به نوعی هم برای پدربزرگهایی که حالا دیگه ناگذیرند که از کامپیوتر استفاده کنند تعمیم داد! من اینو به شخصه امتحان کردم و جوابی بیش از حد انتظار موفقیت آمیز گرفتم.
به نظرت چرا اکثر کشورها نرمافزار رو به زبان خودشون ترجمه میکنن ولی ما اینطور نیستیم؟خب راستش اولین دلیل حس اعتماد به نفس هست که سالهاست توی ایرانیها سرکوب شده و میشه. برادرای کوچیک ما توی مدرسه یاد نمیگرین که پارسی حرف بزنن. یاد نمیگرین که زمانی بزرگ بودن و الانم میتونن بزرگ باشن. یاد نمیگیرن باید به کشور و زبان و فرهنگشون احترام بگذارن. ما اصولا خاطره خوبی از ایرانی بودن نداریم. مدتهاست همه ما رو کشوری در کنار عراق و پاکستان و افغانستان میشناسن و توی اخبار مدتهاست که این طرف دنیا از صلح خبری نیست. باید بدونیم میشه به فرهنگ و آداب و نگارش و زبان خودمون در کنار تعامل با دیگر فرهنگها احترام بگذاریم. نمیدونم… چی بگم والا.
شاید دلیل دیگش هم اینه که کلاس میذاریم! به همین راحتی! و از اون راحتتر اینه که بگیم عادت نداریم و برامون عجیبه. یا از این جور تفکرات…
از طرفی خب دیگه هر کسی برا خودش دلیلی داره و آزاده. زیبایی دنیای نرمافزار آزاد هم اینه که حق انتخاب داریم. ما بستر استفاده از نرمافزارهای بومی سازی شده رو آماده میکنیم! هر کسی دوست داشت آزاده استفاده کنه! من شک ندارم هر روز استفاده کنندهها بیشتر میشن.
چقدر به پارسی بودن و سَره بودن اهمیت میدین؟ آیا از معادلهای مصوب فرهنگستان استفاده میکنین؟ چرا؟خب والا من زیاد از کشلقمه و درازلقمه و دورگو خوشم نمیاد! بهتر میدونم از واژههای آشناتر استفاده کنم. اما خب گاهی هم باید تلاش کنیم کمکم بیشتر پارسی باشیم. سعی کردیم درمواقعی که فکر میکنیم ممکنه چشمای کاربر از حدقه بیرون بزنه، توی پرانتز معادل انگلیسی رو (یا به فارسی یا به انگلیسی) بیاریم! مثلا:
نشانوند (آرگومان)
در زمینه رسمالخط و آیین نگارش از الگوی خاصی پیروی میکنید؟چیزهایی مثل نیمفاصله رو تا جاییکه یادمون باشه سعی میکنیم رعایت کنیم!
شیوه نگارش چیزهایی که مال قبل هست کمی ثقیله از نظر من. ترجمههای جدید سعی شده بهتر باشه که خب جای کار داره.
سعی میکنیم تنوین نداشته باشیم! این کاملا سلیقهی منه! در ترجمههای جدید (برخلاف دستور فرهنگستان) از ی آخر استفاده میکنیم مثلا: گزینهی اول!
اینم سلیقهی منه!
از همزه آخر هم استفاده نمیکنیم جدیدا! اینم سلیقس!
یکی از مشکلات محیط کار فارسی یا بهتره بگم یکی از چیزهایی که خیلی کاربرها رو از محیط فارسی فراری میده اینه که هر چیزی که سمت چپ هست باید بره سمت راست. مثلا منو ها، تولبارها و غیره. تو با این موافقی؟ یا فکر می کنی فقط متن باید عوض شه؟والا خیلی موافقم! الان توی کیدیای که من دارم اینطور نیست اما توی کیدیای که میاد اینطوره! ما از بچگی و توی مدرسه راست به چپ نوشتیم! همه چی راست به چپ بوده. الانم حتی پراگرس بارها از راست به چپ پر میشن!برای همه زبانهای راست به چپ دیگه مانند عبری و عربی هم اینطوره! البته در سری ۴ دسکتاپ KDE باگی وجود داشت که باعث میشد زبانن فارسی اینطور نمایش داده نشه که ظاهرا امیل صدق این باگ رو فیکس کرده.
بزرگترین چالشی که در ترجمه دارید چیه؟ تجربهای که از کار تیمی کسب کردی رو بگو.تجربه اینه که کار تیمی تو این مملکت سخته! مخصوصا اگه داوطلبانه باشه.
بزرگترین چالش من هم این سوال هست که خیلیا از من میپرسن: «چرا باید به فارسی ترجمه کنی؟» و در جواب من بیشتر دوست دارم سرم رو بزنم به دیوار!
چالش دیگه هم کمبود کمک هست که سعی میکنم همیشه از این قضیه بنالم!
تا کی فکر میکنی ادامه بدی؟ چون KDE مرتب به روز میشه و stringهای زیادی ایجاد میشه.والا تا جاییکه بدونم مفیدم و وقت دارم و کسی هست که: ۱- خودش از کاربرای کیدیای با نرمافزارای آزاد باشه ۲-دولتی نباشه ۳-جو گیر نباشه.
اگر کسی بخواد به شما ملحق بشه دقیقا چکار باید بکنه؟خب راستش تا جایی که میدونم باید یه ایمیل به من بزنه به mohi@linuxshop.ir یا به من تلفن کنه تا من ایمیلم رو بهش بدم یا اینکه منو رو در رو ببینه تا بهش بگم به من ایمیل بزنه. این هم صفحه تیم فارسی KDE
درباره فایلهای ترجمه و نرمافزاری که برای ترجمه استفاده میکنی بگو.فایلهای ترجمه فایلهای po هستند. متنی و ساده! میتونین با یک ویرایشگر متن ساده این کار رو بکنید اما من برنامهی Lokalize رو خیلی دوس دارم! ترجمههای قبلی رو میبینه و خیلی وقتا خودش چندین تا پیشنهاد خوب میده که میتونین استفاده کنین. میتونین باش چند تا ترجمه رو همگامسازی (sync) کنید و روند کار رو به خوبی ببینید! کار راحتیه و جالب.
اگر مطلب دیگهای هست که لازم میدونی اشاره کنی یا پیامی برای کاربرها داری بگو چیزی لازم نیست! فقط چند تا چیز هست که دوس دارم! مثلا دوس دارم پارسی نصب کنین. پارسی استفاده کنین و پارسی تبلیغ کنین. اگر نمیتونین ترجمه کنین، دستکم از اون استفاده کنین. اگر وقت داشتید اشکالاتش رو گزارش کنید به mohi[at]linuxshop[dot]ir و اگر برای واژهای پیشنهادی دارین به من برسونین. دوست دارم اگر نمیتونین ترجمه کنین فقط دستکم تبلیغ کنین و فرهنگ این کار رو گسترش بدین. دوست دارم جو گیر نباشین و مسخره نکنین. بسیار بسیار دوست دارم کمک کنین! اما بیشتر از همه اینها، دوست دارم حتی با فکر یا یک انرژی مثبت حمایت کنین…
خیلی ممنون و برات آرزوی موفقیت داریم.
منبع:
http://azadrah.net/2012/01/interview-with-mohi/?utm_source=rss&utm_medium=rss&utm_campaign=interview-with-mohi