برای یادگیری اجزای سیستم عامل باید LPIC رو تا تهش بریم و بعد براساس نکاتی که یاد گرفتیم، بیفتیم پدر باقی ابزارها رو دربیاریم و چیزی ک مشخصه اینه که هر ابزار با هر کانفیگی که توی توزیع هست، نهایت آپشن ها و تغییرات نیست. باید سورس رو خوند و تمام چیزایی که بهش وصل میشه یا قابل حذفه شناخت و بر اون اساس و براساس سلیقه اونارو تغییر بدیم.
اینکه بخواهیم از نظر سرعت توزیع خوبی درست کنیم خب دو حالته:
۱) سخت افزاری:
۱-الف) یه سخت افزار قوی تر بخریم
۱-ب) از درایورهای بهینه و کامل تر برای اون سخت افزار خاص استفاده کنیم. ولی خب بعضی جاها اون درایور، غیرآزاد هست و روش کار کردن سخت میشه.
۱-ج) استفاده از کرنل های شخصی سازی شده که تمرکزشون رو روی بخش خاصی از سخت افزار گذاشتن
۲) نرم افزاری:
۲-الف) حذف ابزارهای غیرضروری که منابع سیستم رو اشغال می کنن. مثلا میزکار.
۲-ب) تغییر در فایل های کانفیگ ابزارها برای بهینه کردن با شرایط سیستمی و محیطی و سلیقهای ما.
۲-ج) ساخت ابزارهای شخصی برای رسیدن به اون هدف
خب در اینجا مثلا:
من دانش سخت افزاری ندارم و علاقهای هم در این زمینه ندارم. پس از روش ۱-الف استفاده میکنم
ولی چون به نرم افزار علاقه دارم و سعی دارم یادش بگیرم، پس از هر سه حالت شمارهی ۲ استفاده میکنم. یعنی ابزارهای اضافی رو از سیستم حذف میکنم (که بهترین راهش اینه که توزیعی نصب بشه که کلا ابزار اضافی نداشته باشه. اضافی از نظر من میشه میزکار
). فایل های مختلف سیستم عامل رو باز میکنم و تا جایی سوادم اجازه بده می خونم و درکش میکنم و بعد تغییرش میدم. از چیزای ساده مثل کانفیگ های کانکی و i3 و slim و اسکریپت نویسی و ... میشه شروع کرد. و در نهایت با یادگیری زبون برنامه نویسی، ابزارهایی که مناسب با سخت افزار و هدفم باشن رو طراحی و استفاده میکنم.