سلام.
امروز تمام پاسخهای موضوع
«اشکالات نرمافزار آزاد» رو خوندم. چون این موضع مال بیشتر از یک سال پیش بود گفتم صحبتم رو در یک موضوع جدید بیان کنم.
متاسفانه در میان پاسخهای این موضوع فقط یک پاسخ به فلسفهی واقعی نرمافزارهای آزاد اشاره کرد. پاسخی که دانیال بهزادی داد:
«خوبی نرمافزار آزاد یک چیز بیشتر نیست:تو رایانه رو کنترل میکنی، نه رایانه تو رو!»
در دههی ۸۰ میلادی وقتی هنوز رایانههای شخصی انقدر وارد زندگی انسانها نشده بودن، در این حد که اگه یک نفر تلگرام نداشته باشه یجوریه، موبایل نداشته باشه خیلی عجیبه!، ایمیل نداشته باشه که هیچی... . ریچارد استالمن بر این باور بود که
کرامت یک انسان بیشتر از اینه که نتونه ماشینی که در اختیار داره رو کنترل کنه. اون زمان معتقد بود که وقتی انسان پیشرفت میکنه حوضههای جدیدی از حق به زندگی اون اضافه میشن و اینکه بدونه ابزاری که دستشه چجوری کار میکنه و بتونه اون رو کنترل کنه، باید یکی از انواع
حقوق بشر محسوب بشه.
اینکه شما یک نرمافزار نوشته باشی، دلیل بر این نیسته که با بستن کُد اون این امکان رو به کاربر ندی تا اون ندونه که برنامه چجوری کار میکنه و نتونه اون رو به نفع خودش کنترل کنه.
نرمافزارهای انحصاری با این روشی که تا الآن در پیش گرفتن، کاربرانشون رو به
بردگی کشیدن. مسلماً همه موافق هستن که بردگی گرفتن یکی از زشتترین اوناع نقض حقوق بشر هست.
شما اجازه نداری برای کسب درآمد، دیگران رو به بردگی بکشی.
من به کسانی که فکر میکنن نرمافزار آزاد فقط برای خیرخواهی هست و یا دیگرانی که در مقایسهی اون با نرمافزارهای انحصاری، فقط بحث مالی مطرح میکنن پیشنهاد می کنم چندین و چند بار
سخنرانی استالمن در TED رو ببینن و خوب روش فکر کنن.