انجمن‌های فارسی اوبونتو

لطفاً به انجمن‌ها وارد شده و یا جهت ورود ثبت‌نام نمائید

لطفاً جهت ورود نام کاربری و رمز عبورتان را وارد نمائید

نویسنده موضوع: داشتن زندگی خوب و شاد  (دفعات بازدید: 1390 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال مشاهده موضوع.

آفلاین AmirZare

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 147
  • جنسیت : پسر
داشتن زندگی خوب و شاد
« : 24 دی 1396، 11:09 ب‌ظ »
بعد از چند ماه، یک فیلم داخل فایل هام پیدا کردم که مصاحبه آقای جادی بود.
سوال پرسیده بودن که چطور زندگی خوب و شاد داشته باشیم؟
بعد آقای جادی گفتند:
باید زندگی رو آسون بگیرین اگر به دنبال چیزی باشین، همیشه در حال رنجوندن خودتون هستین.
اما در جواب سوال دیگر که نوشته بود (چه داشنگاهی خوب هست؟) جواب دادند:
قطعا دانشگاه mit، خیلی بهتر از دانشگاه های ایران هست.

خوب حالا من میگم:
با این وجود نباید fun باشیم، اگه fun باشیم از همه عقب می افتیم! چطور میشه fun باشیم ولی به اینجور دانشگاه ها برسیم؟ ???
اما چطور آقای جادی به این راحتی پیشرفت میکنند ( البته نمیگم راحت هست ولی آقای جادی اون رو آسون گرفته ) جای تعجب دارد.

حالا سوالی که در پاسختون میخوام جوابش رو بگیرم:
باید fun باشیم یا هدف داشته باشیم و سخت تلاش کنیم؟
ممنون میشم پاسخ بدید. :)

آفلاین Silvio Dante

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1221
  • جنسیت : پسر
  • Arch Linux
    • وبلاگ شخصی
پاسخ : داشتن زندگی خوب و شاد
« پاسخ #1 : 24 دی 1396، 11:24 ب‌ظ »
بنظرم فان بودن یا خوشحال بودن دلیلی برای اینکه جلوی پیشرفت رو بگیره نیست.
در مورد اینکه راحت بگیری زندگی رو بنظرم با اینکه هدف بزرگ داشته باشی فرق داره. در واقع هدف داشتن سخت گرفتن زندگی نیست یه جورایی این خودمونیم که برای خودمون یه سری باید ها رو حالا بنا بر هر دلیلی درست می‌کنیم و توی اکثر اوقات مجبور میشیم خودمون رو توی سختی بزاریم.

می‌تونی بدون اینکه به خودت سختی بدی و فشار بیاری دنبال هدفت بری! کاری که من دارم سعی می‌کنم انجامش بدم!
شاید یکم احمقانه باشه ولی من هیچ باید خاصی برای خودم تعریف نکردم که بخوام بخاطرش خودم رو توی سختی بزارم و به خودم سخت بگیرم :) خیلی نرمال و آروم کارم رو میکنم.

این چیزیه که من شخصا دارم این روزا طی می‌کنم. حالا امیدوارم دوستان هم نظراتشونو بگن شاید بدرد همه‌مون بخوره ...
به ما نگفته بودند ایران در زمان احمدشاه قاجار چگونه بوده است. همیشه به ما دادند، ما هم فکر کردیم باید می‌داده‌اند و تازه خیال می‌کردیم کم‌مان است باز هم می‌خواستیم!!
فریدون فرخزاد

آفلاین سلمان م.

  • ناظر انجمن
  • *
  • ارسال: 4106
  • جنسیت : پسر
  • GNU Operating System - سیستم عامل گنو
پاسخ : داشتن زندگی خوب و شاد
« پاسخ #2 : 25 دی 1396، 12:48 ب‌ظ »
درود بر تو،

من این نظر رو می‌دم به عنوان کسی که هم در ایران و هم در آلمان دانشگاه رفتم و دانشجوهایی از خیلی از کشورها دیدم و ارتباط داشتم، از آمریکای شمالی گرفته تا آمریکای جنوبی و اروپایی و آسیایی و آفریقایی. و حرف‌هایی که می‌زنم حاصل تجربه شخصی خودم هست.

۱. زندگی خوب یک مساله است، زندگی شاد یک مساله جدا هست. می‌تونن با هم باشن، می‌تونن جدا باشن.

۲. fun بودن رو می‌تونم این جوری برداشت کنم، که به کسایی می‌گن که شوخی می‌کنن، میگن فلانی آدم «فان»ی هست! از نظر من،  fun بودن و شادبودن بازهم دو مساله جدا هست. شاد بودن این هست که از لحاظ درونی دید مثبتی نسبت به زندگی داشته باشی که نمودهای بیرونیش مثلا لبخند زدن و ...

۳. گفتی که چجوری میشه هم فان بود و هم در فلان دانشگاه درس خوند. باز هم می‌گم که ارتباطی با هم ندارن! می‌تونن با هم باشن، می‌تونن جدا باشن.

مهم‌ترین بخش حرفم این‌جاست: برای وارد شدن به بهترین دانشگاه‌ها و درس‌خوندن و با موفقیت به پایان رساندن، باید یک سری از رفتارها رو بیاموزی. لزوما همه هم اون‌ها رو از قبل نیاموخته‌اند. کتاب‌ها و فیلم‌های روانشانی معتبر می‌تونن بهت کمک کنن. این قابلیت‌ها این ها هستن:


۱. برنامه ریزی کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت.
یعنی باید بتونی که برای هر ترم (semester, trimester, quarter یا هرمدلی که دانشگاه هست)، بتونی از اول ترم برنامه ریزی کنی و بگی که فلان روزها فلان درس رو می‌خونم، و فلان تمرین رو انجام می‌دم و بعد انتخاب کنی که هر ترمی چه درس‌هایی رو برداری و ...

۲. توانایی نه گفتن به صورت مودبانه
یعنی باید بتونی وقتی که خودت داری درس می‌خونی یا تمرین‌ها رو انجام میدی، اگر کسی گفت بیا فلان کار رو انجام بده، به صورت مودبانه بهش بگی که الآن مشغول کاری هستی و بعد از تموم شدنش می‌تونی بهشون برای تفریح بپیوندی یا اینکه در تعمیر دوچرخه‌اش بهش کمک کنی یا هزارتا کار دیگه.

۳. توانایی تمرکز بر روی یک کار.
یعنی اینکه بدونی، الآن که داری مثلا پایتون می‌خونی یا ریاضی می‌خونی یا داری فلان تمرین رو انجام می‌دی، وقت چت کردن نیست، وقت این نیست که چک کنی توی فلان وبسایت چه خبر هست، یا از میوه‌ها و خوراکی‌های توی یخچال آمارگیری کنی و هر یک ساعت یکبار بری بهشون سر بزنی! این قسمت خیلی مهم هست، باید با procrastination آشنا باشی و اگه این مشکل رو داری حلش کنی. این یک مشکل روانشناسی هست و حتی شاید لازم باشه که به مشاور بری.

۴. توانایی تصمیم‌گیری برای خودت.
یعنی خودت برای آینده خودت، کارهایی که می‌خوای بکنی و درس‌هایی که می‌خوای بخونی و ... تصمیم‌گیری کنی. مشاوره گرفتن از دیگران خیلی خوب هست و بسیار کمک کننده ولی این تو باید باشی که تصمیم نهایی رو با توجه به نظر خودت و نظر دیگران، می‌گیری.

۵. تشخیص اولویت‌ها بر اساس هدف‌ها.
یعنی باید بدونی که الآن باید جه کاری رو انجام بدی. الآن موقع انجام تمرین‌های فلان درس هست، یا خوندن یه درس دیگه. این هم خیلی مهم هست.

۶. توانایی انجام کارها در یک ددلان (deadline) مشخص.
یعنی باید یادبگیری که بر اساس ددلاین کار کنی، با کمک مورد قبلی، می‌تونی که کارهات رو براساس اولویت برنامه‌ریزی کنی و در ددلاین به پایان برسونی.

۷. غذای مناسب و ورزش
غذای مناسب یعنی اینکه ویتامین و پروتئین و مواد معدنی به حدکافی به بدنت برسه. و ورزش، البته نه اینکه بری تیم ملی فوتبال! یعنی در حد همین ورزش صبح‌گاهی که حرکت‌های کششی انجام بدی و عضله‌هات تقویت بشه خوب هست. چون درس خوندن و پشت میز نشستن، نیاز به توان بدنی بالایی داره، و اگه بدنت آماده نباشه، توی طولانی مدت کم میاری. هرچی درس‌ها سنگین‌تر، نیاز به ورزش بیشتر.

۸. روزهای استراحت داشتن.
یعنی باید یک روز رو برای خودت تعیین کنی و بگی که فلان روز رو کامل من استراحت می‌کنم و درس نمی‌خونم و به کارهایی بپرداز که دوست داری، باید از این روز به عنوان آماده‌سازی برای کل هفته استفاده کنی، که نظر شخضی من، شامل کارهای آرامش‌بخش هست تا کارهای بدنی سنگین. یعنی مثلا پیاده روی کوتاه، دوش آب گرم، خوابیدن زیاد، لم دادن روی کاناپه و ...

۹. نه زیاده روی، نه کم‌روی
این مورد رو گفتم، تا بدونی که توی هیچ کاری نه زیاده روی کن و نه کم‌روی. شناخت از خود، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های هر انسانی هست. ببین که علاقه‌هات چیا هستن، توانایی‌هات چیا هستن و متناسب با اون‌ها، زندگی‌ات رو جلو ببر. در مورد مسایل متفرقه بخون، مثلا در مورد تاریخ معاصر ایران بخون، یا در مورد هنر در چین، یا روش‌های مراقبت از گیاهان یا هرچی که دوست داری. یک بعدی بودن، زیاد حس جالبی نیست.

۱۰. پاداش دادن به خود.
این هم مهم هست، به خودت بگو که اگر من فلان درس رو قبول شدم، بعد میرم سینما، یا تا موقعی که فلان درس رو قبول نشدی، نرو. توجه کن که این‌جا خودت با خودت هست که داری امر و نهی می‌کنی و نه کس دیگه!



تمام این‌هایی که گفتم، ربطی به خوشحال بودن و فان بودن نداره، یکی از راه‌های خوشحال بودن، رسیدن به موفقیت‌های شخصی هست، وقتی ببینی که در کارهات داری جلو میری، حس خوبی بهت میده.
« آخرین ویرایش: 25 دی 1396، 01:00 ب‌ظ توسط سلمان م. »

آفلاین Fadaei.a

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 109
  • جنسیت : پسر
پاسخ : داشتن زندگی خوب و شاد
« پاسخ #3 : 25 دی 1396، 01:55 ب‌ظ »
سلام...
ما یک سری قوانین رو برای خودمون تعریف میکنیم، و خودمون را مقید به انجام آنها هم میکنیم. بالاخره هر انسانی باید چهارچوب کلی برای خودش و زندگیش داشته باشه(مثلا با شلوارک بلند نشی بری دانشگاه)، ولی یادمون نره که هر قانون بیشتر، یعنی محدودیت بیشتر. اگر این قوانین زیاد بشوند، یا به عبارتی ما سخت بگیریم، خودمون رو مقید به انجام دادن یا ندادن کارهایی کردیم که در اصل داستان تاثیری نداره. و درنتیجه ما خودمون رو محدود کردیم. با محدودیت هم طبعا پیشرفت و رو به جلو بودن سخت تر میشود.
من با نظر آقای مهران موافق ترم. یعنی هرچه مواردی که انسان را ناراحت و ذهنش رو درگیر میکنه کمتر باشه، فضای بیشتر، ذهن آرامتر و فرصت بیشتری برای کارهاش و در نتیجه پیشرفت داره. تقریبا همون چیزی که آقای جادی گفتند. اگه مشکلی پیش اومد هرچه راحت تر ازش بگذری بهتره(البته منظورم بی خیال بودن نیست). یه مثال بزنم، شما تو مسیر میبینی تصادفی فجیع شده. نگاهت به چندتا جنازه تیکه پاره شده انسان میفته. مطمعنا اگه آدمی نباشی که بتونی از کنار این صحنه بگذری، هر روز جلوی چشمات میاد و شاید واسه هفته ها ذهنتو درگیر کنه و خدای ناکرده از زندگی عقب بیفتید. امیدوارم منظورم رو از رد شدن از مشکلات خوب رسونده باشم. 
من در آستانه سی سالکی میگم که اگر تنبلی نداشته باشید، و پشتکار داشته باشید و همچنین مسئولیت پذیر، این قول رو با شما میدم که تو سن من حسرت گذشته رو نخورید و از نگاه کردن به گذشته خودت لذت ببری (با این پیش فرض که میدونید چه کاری میخواهید انجام دهید و هدفتان مشخص است).