من از طریق جادی با لینوکس و اوبونتو آشنا شدم. آن زمان دبیرستان بودم - الآن هم دبیرستان هستم.
من به این سیستم علاقمند شدم و یک DVD به یکی از دوستانم دادم که نصبش کند و برایش توضیح دادم چه کار کند. نمیدانم من درست توضیح نداده بودم یا او درست نفهمیده بود و زد کل هاردش - که چیزهای مهمی هم داشت - را پاک کرد. هنوز دربارش احساس گناه میکنم.
یکی از فامیلهایم هم یک رایانهی قدیمی و ضعیف داشت که فکر میکردم Zubuntu برایش مناسبتر باشد. Zubuntu را برایش نصب کردم ولی اشتباهی یکی از درایوهایش را پاک کردم. این بار تفاوت داشت چون مجبورم کرد که ریکاوریش کنم و همه چیز حل شد.
عجیب است که تا به حال 30 بار روی رایانهی خودم نسخههای مختلف لینوکس را نصب کردم و هیچ مشکلی نداشتم ولی زمانی که میخواهم دیگران را لینوکسی کنم فاجعه رخ میدهد!