چگونه یک مهندس سختافزار خفن باشیمیا چگونه یک سیستم خوب به شکلی “کاملاً ایرانی”ببیندیم و یک یاروی سختافزاری خفن ایرانی باشیم:الف- مواد لازم:
1- تعدادی دوست که به شما مهندس بگویند.
2- پلاس بودن در بازار پایتخت و حفظ کردن چند مدل سختافزار مختلف، شناخت دقیق روی جدیدترین مدلهای بلندگو، هر چقدر مشکیتر و بزرگتر بهتر! توجه کنید مارک به هیچوجه مهم نیست! فقط خفن باشد!
3- تکرار کلمههای گیگابایت، ایسوس و بعد دوباره گیگابایت، ایسوس به صورت ناناستاپ برای حداقل 15 دقیقه در هر مکالمه
4- حفظ بودن کلمات زیر: فولکش، پنتیوم5، ایامدی داغ میکنه، گرافیکا رو با هم میبندی، رم باید ژل باشه، ویستا مزخرفه، مشکل از پاوره، باطری رو عوض کن، گرافیک باهاست رمش خیلی زیاد باشه، بزنی یواش با مشت ریز بقل کیس درست میشه، فن چراغدار بگیر، ایکسپی سرویس پک 4 2009 بریز، هاردو به کل پاک کن درست میشه!
ب- روش کار:
1- مهندسین عزیز توجه کنید که هیچ بالانسی بین قطعات خریداری شده و یا خدای نکرده توصیهی شما لازم نیست وجود داشته باشد. به عنوان مثال در یک سیستم 300 تومانی ميتوانید 200 تومن سیپییو برای مشتری گرفته و بعد 100 تومان آت و آشغال برایش جمع کنید. شرط مهم در اینجا فولکش بودن سیپییو است و این که جعبهاش را حتماً به خریدار نشان دهید تا آهان بگوید.
2- در خرید رم توجه کنید حتماً ابتدا رم ژل را معرفی کنید نه به خاطر این تلفظ درست آن گِائل است بلکه به خاطر این که کلمهی ژل به گوش مخاطب فارسی زبان آشنا بوده و حاضر میشود این مارک مزخرف الکی گران را حتماً خریداری کند. در ادامه در صورت گداصفت بودن مشتری کینگستون همیشه قهرمان و ارزان و تقلبی بهترین دوست شماست.
3- در خرید دیویدیرام حتماً پایونیر بگیرید. چون سال 83 که آمد خیلی خوب بود و خفن بود و اصلاً مهم نیست که الان خیلی وقت است حتی جزء 5 مارک برتر اوپتیک دنیا هم نیست و زیر یک سال میسوزد چرا پایونیر همیشه خفن است و همیشه در دلهای ما خفن باقی خواهد ماند!
4- در خرید گرافیک توجه کنید که همیشه از مشتری بپرسید که اهل بازی است و مشتری غیرممکن است بگوید نه و به وی بگویید: “اوووووووووف واست گرافیک میبندم طلا!” در قدم بعدی از آنجایی که تشخیص مدلهای گرافیک کمی گیج کننده است لازم است همیشه نکات زیر را به خاطر بسپارید:
4-1: گرافیکهای آشغال همیشه پسوندهای GS,LE, SE دارند.
4-2: گرافیکهای آشغال همیشه به 200و300، 400 و یا خوردهایهای آنها ختم میشوند مثلاً 7300و 5200و 4350
4-3: گرافیکهای آشغال همیشه رم بالایی دارند که همش الکی است و از زمان شاه سلطان حسین روی دست کارخانه سازنده باقی مانده! توجه کنید که این بزرگترین برگ برنده شماست! کافی است به مشتری بگویید: گرافیکه یه گیگ رم داره! تلویزیونم بندازی کنار کامپیوتر لامصب کم نمیاره! وووواه — توجه کنید حواس مشتری را طوری پرت کنید که از شما نپرسد پس چرا این یه گیگه 40 تومنه و اونی که اونجاست و 512 مگه 200 تومنه؟!
4-4: گرافیکهای فراتر از آشغال اصلاً رم ندارند و از رم سیستم استفاده میکنند منتهی این مهم نیست چون روی جعبه آنها ميزند که Up to 2gb shared memory در اینجا به مشتری بگویید که این گرافیک از بس خفن است علاوه بر 2گیگ رم خود ميتواند از 2گیگ رم سیستم هم استفاده کند.
5- در خرید سیپییو همیشه اول به ایامدی فحش بدهید چرا که در سال 2000 مشکل حرارتی داشت و مهم نیست که 8 ساله این مشکل حل شده است و بعد برای مشتری اینتل بخرید چون جعبهاش هم قشنگتر است و فولکش است. (تکرار میکنم جعبه سیپییو را حتماً به مشتری نشان دهید تا وی با سطح علمی شما بیشتر حال کند. در ضمن مهم نیست که شما هیچ ایدهای ندارید فولکش یعنی چه و از 2002 با سه لول شدن کشها همچین مفهومی اصلاً وجود ندارد! همیشه مستحکم باشید!)
6- مادربورد حتماً پنتیوم 5 باشد (به فروشند بگویید “جدید چی اومده ممد *جووون؟!” خودش شما را راهنمایی خواهد کرد) و حتماً گیگابایت باشد چرا که جعبهاش خیلی قشنگ است و وقتی مادربورد را از توی قوطی درمیآورید توش کلی خرت و پرت دارد و رنگیرنگی است.
* هر مغازهای حداقل یک ممد دارد
7- هارد مهم نیست. منتهی از آنجایی که فقط همه مکستور میبندند (و دلایلش هنوز بر کسی روشن نیست) شما هم مکستور بگیرید.
8- پاور حتماً وات بالایی داشته باشد و مشکی باشد و اعداد کنار آن را با قرمز درشتی نوشته شده باشند تا خفنتر به نظر برسد. توجه کنید خروجی و توان واقعی آن و آمپر ریل 12v و ورژن ISI و این چیزای پیچیده به هیچوجه مد نظر نیست! فقط “خوب کار کنه”!ـ
9- و حالا به سختافزارهای کلیدی میرسیم یعنی کیبورد و ماوس و کیس! در انتخاب این سه سختافزار کلیدی دقت کنید چون مشتری شما توجه خاصی به آنها خواهد کرد و دهن شما را برای خرید آنها سرویس خواهد کرد. در این جا توصیه میکنم ابتدا همان اول کار یک کیبورد و ماوس 180 هزارتومانی به وی نشان دهید و بعد بروید 10 تومان فراسو بخرید. در مورد کیس تجربهی کهنهی مرا بپذیرید و رانیِ خنکی برای خودتان بگیرید و به مشتری بگویید: “کیسا همش یکیه با هر چی حال میکنی برو بگیر!” و بعد رانی را با خیال راحت نوش جان کنید. مشتری شما احتمالاً چند ساعت بعد با کیسی که چراغهای رنگی و فنهای رنگینکمان زیادی خواهد داشت برمیگردد.
10- خب سیستم شما بسته شده و فقط مهمترین و ارزشمندترین و کلیدیترین و حرفهایترین سختافزار شما یعنی بلندگو باقی مانده است. در اینجا در نظر میگیریم که 500 تومن بودجه مشتری حداقل 300 تومانش را برای بلندگو در نظر گرفته و شما با مشقت بسیار و دلهدزدی و جعل فاکتور و جنس اسپری خورده موفق شدهاید با 200 تومان برای وی سیستم جمع کنید و حالا نوبت خرید بلندگو است. نکات زیر را به خاطر بسپارید:
10-1 : کیفیت صدا به هیچوجه مهم نیست.
10-2: درجهی ولوم بلندگو باید آنقدر زیاد باشد که صدای در حال پخش اصلاً مفهوم نباشد.
10-3: تمام شیشههای سرتاسر پاساژ باید در حال لرزیدن باشد.
10-4: مشتری در صورت کنار سابوفور ایستادن باید اندام بدنش بلرزد و ایــــــــــــــــــــــــــــول بگوید.
10-5: بلندگو باید حداقل 2/3 قد مشتری طول داشته باشند.
10-6: باید حتماً مشکی یا قهوهای تیره بوده و طرح چوب باشند.
10-7: باید یک چراغ آبی داشته باشند که نورش اندازه یک پروژکتور توان داشته باشد.
10-8: مارک بلندگو باید چیز نامعلومی مثل GaxosionX باشد و شما به مشتری بگویید خیلی معروف است.
10-9: حداقل دارای پنچ پیچ تنظیم مختلف باشد که مهم نیست کار خاصی انجام بدهند
10-10: حداقل 150هزار تومان قیمت داشته باشد
مهندس عزیز به شما تبریک میگویم! شما سیستمی بسیار خفن بستهاید وسیستم شما که توسط آقا رضا (دوست ممد آقا) در طبقهی دوم در کمتر از یه ربع بسته شده بسیار خفن است! در این مرحله شما باید برای مشتری نرمافزار نصب کنید و اوج هنر و خلاقیت خود را به نمایش بگذارید:
1- ویندوز ایکسپی سرویس پک 2 (سرویس پک 3 مشکل دارد، کند است، کلاً مشکل دارد، کلاً کند است — ادامهی لوپ) نسخهی 2009 فولادیشن وریخفن با 1500 قلم زیبای فارسی، نرمافزار قرآنکریم، خط نستعلیق، تقویم فارسی، ساعت زنگدار، صدها قالب زیبا برای پسزمینه، عکس بازیگران معروف، بیش از 2000 نرمافزار کاربردی ایرانی و خارجی و آمادهی اتصال به اینترنت، اتوکد فارسی، فوتوشاپ فارسی ، فرانتپیج فارسی، تریدیمکس فارسی، آفیس فارسی و … (این توضیحات لازم نیست معنی خاصی داشته باشند! فقط زیاد باشند و حتماً فارسی داشته باشند)
2- بعد از عملیات نصب نسخهی ویندوز دستکاری شده شما که احتمالاً فقط یک ماه عمر میکند لازم است کارهای زیر را انجام دهید:
2-1: خاموش کردن سیستمریستور برای عدم امکان بازیابی ویندوز توسط کاربر برای درآمدزایی بیشتر شما – غیر از این که این ویژگی ویندوزایراد دارد و کلاً مایکروسافت غلط کرده! اَه!
2-2: خاموش کردن اوتوآپدیت ویندوز، این ویژگی ویندوز نیز اضافه بوده و اصلاً مهم نیست و شما خیلی بیشتر از این چیزها از کامپیوتر میفهمید که همچین ویژگی پیشپا افتادهای را روشن رها کنید!
2-3: نصب حداقل 10 برنامه پخش موسیقی و آهنگ که با هم تداخل داشته باشند
2-4: نصب هر چی کُدک فیلم/عکس/صدا که در جهان وجود دارد.
2-5: نصب دو آنتیویروس تاریخ گذشته باستانی که با هم تداخل داشته باشند
2-6: نوشتن اسمتان با پینت روی بکگراند ویندوز
2-7: ایجاد شورتکات از تکتک برنامههای ویندوز روی دسکتاپ
2-8: و بالاخره خاموش کردن فایروال ویندوز برای افزایش سرعت اینترنت و بازیها!
3- بعد از نصب کلیهی آت و آشغالهای بالا ویندوز کاملاً درد دارد و برای کمک به سریعتر کرش کردن آن اکنون زمان اوج هنرنمایی شماست! در این مرحله شما دست خود را داخل باکسهای سختافزارهای مختلف کرده و درایورهای بتای تاریخگذشته داخل آنها را که حداقل ماله 2 سال پیش هستند به هر زحمتی هست نصب میکنید. توجه کنید در بعضی موارد ویندوز پیام اخطاری مبنی این که “لامصب این درایوره دیگه خیلی ضایس!” میدهد که شما گزینهی “بزن بره!” را باید انتخاب کنید!
4- در پایان توصیه میکنیم با دستمال کاغذی مانیتور را هم دستمال بکشید (با تف کمی مرطوب میکنید) تا مشتری متوجه میزان بالای شرافت کاری شما بشود!
مؤخره:
تبریک میگویم! شما یک مهندس خبرهی سختافزار هستید که هم خیلی خفنید و هم مطلع! همه با شما حال ميکنند و مهندس مهندس گفتن از دهانشان نمیافتد و مرتب میخواهند در مورد سختافزارهای جدید از شما اطلاعات کسب کنند. از این جا به بعد این شمایید که باید راه خود را ادامه دهید و پنتیوم 6ها و سیپییوهای خیلیفولکش و ویندوز ایکسپیهای 2010 را کشف کنید. چرا که این تازه اول راه است و من به عنوان برادری بزرگتر بر سر جاده ایستاده و با چراغی کمنور ولی پرامید تازه اول راه را برای شما روشن کردهام! پس اینک گام بردار برادر/خواهرم (که بعیده البته!) که دنیای مهندسی ایران از آن توست!
منبع: http://thegreatdarklord.wordpress.com/2009/12/11/چگونه-یک-مهندس-سختافزار-خفن-باشیم/