اول از همه ببخشید که ریتم مشاعره رو بهم زدم و ادامه مشاعره ندادم نمی دونم چی شد که این شعر رو گفتم . دیدم اینجا مشاعره هستش گفتم این شعرو تقپیم کنم به دوستان
اسم شعر : کم خاکیسروده HessaM
کرم خاکی دست و پا نداره اما یک دل ساده داره ، با یه دنیا عشق و احساس
کرم خاکی جاش تو خاکه ، دل نازش پاکه پاکه
غمای دنیا تو جونش ، عمریه داره می گرده پی یار مهربونش
همه میگن عشق دروغه ، عشق تو کشکه و دوغه
کرم خاکی غصه داره ، شده کفشاش پاره پاره
خداییش چاره نداره . اون بدون یار میمیره
تو دعا کن که نمیره
زیر خاکا هی می گرده یار خوبشه و ببینه
همه می گن غصه از چی ؟یه روزی پیدا میشه خوب
این همه زاری که کردی ، شب و روزو چاله کندی
رفتی تو باغچه مردم ، حاجی رو دیوونه کردی
فایده داشته تا به حالا ؟
کرم بیچاره دلش سوخت ، گریه کرد به حال و روزش
یادش اومد روزی سختی روزی که حاجی با بیلش می کوبید تو دک و پوزش
هی می لرزید و می غلتید تا که برگرده تو باغچه
هی می گفت رحمی کن حاجی ، اونم هی می گفت به من چه
زد و بیچاره رو نصف کرد . حالا یک دوم قدش رفته پیش یار دیگه
نصفه دیگشم میگرده تا که پیدا بشه یارش
کرم خاکی نازنینه
نمی دونه اگه حتی
یه روزی پیداش کنه باز
دستی نداره
پایی نداره تا یارو رو ببره پارک
تفریح
کرم خاکی خستست
کرم خاکی دیگه نیست مرد .