انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: محمدرضا حقیری در 03 آذر 1402، 06:38 ب‌ظ

عنوان: چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 03 آذر 1402، 06:38 ب‌ظ
می‌دونم اینجا فروم اوبونتوئه...
ولی خب اینجا کافه‌ست. آدم میاد کافه دو دقیقه خلوت کنه :)
همین، دوست دارم بدونم روزهایی تو زندگی که از همه چیز ناامید بودید چه کردید که به نرمالتون برگشتید؟
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: S Y N C R E X در 03 آذر 1402، 06:44 ب‌ظ
تحمل کردم ، و روزمرم و ادامه دادم ،
با خودم گفتم این یه حال‌ه حاصل کلی چیزای بد ،
اگه امروز و تحمل کنم که بگذره ، فردا حال بهتری دارم حتما .
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: aFard88 در 03 آذر 1402، 06:46 ب‌ظ
چرا باید نامید باشم؟ به چی؟ چرا؟
آدم هیچ وقت نباید نا امید باشه! همیشه باید امید داشته باشه! و برای هدفش تلاش بکنه!
به نظرم حتی اگر راهی نیست شما ادامه بده ! ادامه بده!
اصلا از گیگاچد یاد بگیر  و با سرت دیوار رو بشکن اینجوری :  ](*,)
(گفتم چون استیکر دیگه ای نبود  :P)
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: 🇬🇧بریتانیای کبیر🇬🇧 در 03 آذر 1402، 06:53 ب‌ظ
نقل‌قول
همین، دوست دارم بدونم روزهایی تو زندگی که از همه چیز ناامید بودید چه کردید که به نرمالتون برگشتید؟
خودکشی.  :guitar: >:D >:D
به این فکر میکنم که تلاش مهمه و نه نتیجه، چون در آخر اون دنیا نتیجش به ثمر میرسه.
فکر کنم ناظران باید ورود کنن، چون انجمن داره از ریلش خارج یا خارج تر میشه. بهتره بحث هارو در خصوصی ادامه بدید.
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: 13Mahdi84 در 03 آذر 1402، 06:53 ب‌ظ
می‌دونم اینجا فروم اوبونتوئه...
ولی خب اینجا کافه‌ست. آدم میاد کافه دو دقیقه خلوت کنه :)
همین، دوست دارم بدونم روزهایی تو زندگی که از همه چیز ناامید بودید چه کردید که به نرمالتون برگشتید؟
من الان دقیقا تو اون نقطه  از زندگیم قرار دارم و نمیدونم چه کنم   :)
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 04 آذر 1402، 12:14 ق‌ظ
تحمل کردم ، و روزمرم و ادامه دادم ،
با خودم گفتم این یه حال‌ه حاصل کلی چیزای بد ،
اگه امروز و تحمل کنم که بگذره ، فردا حال بهتری دارم حتما .

یک جایی هم تحمل آدم تموم میشه خب. دوست دارم بدونم وقتی تو نقطه‌ای هستی که قادر به تحمل کردن نیستی، چی میشه؟

چرا باید نامید باشم؟ به چی؟ چرا؟
آدم هیچ وقت نباید نا امید باشه! همیشه باید امید داشته باشه! و برای هدفش تلاش بکنه!
به نظرم حتی اگر راهی نیست شما ادامه بده ! ادامه بده!
اصلا از گیگاچد یاد بگیر  و با سرت دیوار رو بشکن اینجوری :  ](*,)
(گفتم چون استیکر دیگه ای نبود  :P)

احساسات و هیجانات منفی هم جزئی از فرایندهای مغز مان و خب حقیقتا مفیدتر از مثبت‌ها هم هستن، منتها موضوع اینه که هیچوقت بهمون یاد نمیدن چطور بهشون غلبه کنیم.

عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: S Y N C R E X در 04 آذر 1402، 10:15 ق‌ظ
نقل‌قول
یک جایی هم تحمل آدم تموم میشه خب. دوست دارم بدونم وقتی تو نقطه‌ای هستی که قادر به تحمل کردن نیستی، چی میشه؟
من از تجربیات دیگران استفاده کردم تا چیزهایی رو یاد بگیرم در این باره ، از اتفاقات تلخ اطرافیان مثل خودکشی‌ها ، از داستان‌ها و روایت‌ها ، و بخصوص از فیلم‌ها ، مثلا یکشنبه غم‌انگیز !
نتیجه و تجربه این بود ، که در بدترین حالتی که انسان امیدش رو از دست داده و واقعا هیچ راهی بجز مرگ و تموم شدن جلوی خودش نمی‌بینه ، درست همون موقعی که داره تصمیم می‌گیره که دست به اقدامی بزنه برای تموم کردن همه چیز ، دراون لحظات اون انسان مغلوب احساسات شده ، احساساتی که حاصل اتفاقات و ادغامشون با ساختار شکل گرفته مغزش از کودکی ، و هورمونهای شیمیایی مغزی ، و خاطرات گذشته و .... هست ،
ولی نکته قضیه اینه که اگه همون آدم از اون لحظه ها بگذره و کار اشتباهی نکنه ، فرداش ممکنه امیدوار و با انگیزه باشه ، انگاری که دیروز هیپنوتیزم شده بوده و از خودش می‌پرسه چرا می‌خواستم اون اشتباه و انجام بدم !
من  اینطور می‌بینمش که حال خیلی خراب هم ، یک حالت‌ه از همه حالت‌های حالم ! ، این هم جزو چرخه تغیره و میاد و میره ، پس من نباید اونقدر آدم احساساتی باشم که اجازه بدم احساساتم تصمیم‌های به اینقدر مهم برام بگیره ، مثلا اینکه زنده بمونم یا بمیرم تصمیمی هست که اصلا در سطح و لول احساسات نیست ، یک غریزه ذاتی هست ، این مشکل منه که اجازه می‌دم این‌ها ادغام بشن .

ولی اگه منظور خودکشی نیست و صرفا نامیدی هست ، می‌تونم اینطوری بگم که این مسئله رو باید از ریشه بهش نگاه کرد و از ریشه حلش کرد ،
مثالی می‌تونم بزنم ، من از دوسال و نیم پیش موهای سرم شروع کرد به ریزش و داشتم به اصطلاح کچل یا تاس می‌شدم ، کلی شامپو و قطره و آمپول و قرص و .... فایده ای نداشت ، تا اینکه رفتم پیش یه دکتر خوب که ایشون بهم توضیح داد که دلیل کچلی مردان در سن ۳۰ به بالا ، هورمون تستسترون هست ، این هورمون در حالت عادی غذای ریشه مو هست ولی در حالتی که مقدار این هورمون بیشتر از حد طبیعی باشه برعکس می‌شه و این هورمون هست که ریشه مو رو می‌خوره و می‌سوزونه ، یه قرص مهارکننده این هورمون برام نوشت و بعد از دوسال و نیم مصرف ، ریزش موها که قط شده بود هیچ ، مقدار زیادی هم ازش برگشت و من از کچل شدن نجات پیدا کردم !
این مثال و برای این گفتم که این منظور رو برسونم که بعضی مسائل رو از بالا هرچقدر هم که بخوایم ببینیم و حل کنیم نمیشه ، چون اون چیزی که ما داریم می‌بینیم حاصل اتفاقاتی هست که در پایین و در ریشه داره می‌افته ، مثل همین مسئله نامیدی ،
درواقع باید ریشه‌هایی که عمدتا اتفاقات هستند رو دید ، که ادغام اون‌ها در درازمدت نتیجش نامیدی میشه ،
مثلا ممکنه یه سبک زندگی متفاوت رو انتخاب کرده باشیم از پونزده سال پیش تا الان ، برای رسیدن به چیزی ، ولی الان می‌بینیم که بعد این همه سال اون که نشد هیچ ، برداشتمون هم از دنیا تغییر کرده ، ولی این خیلی سخته برامون که بپذیریم و مسیرمون رو تغییر بدیم بعد این همه زحمت ،
ممکنه پروژه هایی رو شروع کرده باشیم و با تمام توان روشون وقت و انرژی گذاشته باشیم ، درحالی که همیشه تخیل و تصور موفقیت‌هاش رو داشتیم امروز ببینیم حتی یک نفر هم ازشون استفاده نمی‌کنه ،
ممکنه با افکاری یا ابزاری مخالفتی کرده باشیم سال ها و امروز فهمیده باشیم که نگاه واقع بینانه‌ای نداشتیم ،
ممکنه کسی رو به عنوان شریک زندگی انتخاب کرده باشیم که امروز پشیمونیم و .....
خیلی حالات دیگه ممکنه ، البته این‌ها همه مثال‌های عامیانه هست و ممکنه برای شخصی خیلی اتفاقا خاصی باشه ، ولی به هرحال مسئله این هست که اینجا باید به دو چیز دقت بشه :
واقع‌بینی
قدرت تغیر انسان

واقع‌بینی ، یعنی اینکه بپذیریم در اون زمان‌هایی که اون تصمیمات رو گرفته بودیم واقع‌بین نبودیم ، یا خوشبین بودیم یا خوشخیال ، ولی هرچه بودیم در جهان خیالی خودمون بودیم و بر اساس داده‌های اون جهان تصمیم گرفتیم ، نه واقعیت ، پس به عنوان تجربه و با برچسب گذشته ازشون می‌گذریم و سعی می‌کنیم از این به بعد با دید واقعی‌تری جهان رو ببینیم و تصمیماتمون رو بهتر بگیریم

قدرت تغیر انسان ، به قول هلاکویی عزیز ، انسان این قدرت رو داره که یک تفکر ۶۰ ساله رو ، به محض اینکه فهمید اشتباه بوده در کمتر از ۶۰ ثانیه در کل ساختار مغزش تغییر بده ، این هم ادامه توضیح قبلی هست

ما با پیدا کردن این ریشه‌ها ، می‌تونیم  نامیدی رو کم کنیم ، اونقدر که مهم نباشه .
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: aFard88 در 04 آذر 1402، 01:06 ب‌ظ
به نظرم نا امیدی اصلا معنایی نداره! حتی اگر زندگیت نابود شده باید ادامه بدی ! 
خودکشی گناه کبیره هستش اگر هم کافری یا دینت اسلام نیستش باز هم خودکشی بزرگ ترین جرم در حق خودته!
تنها راه اینه که امید داشته باشی رو به جلو حرکت کنی
حتی اگر همه چیز تموم شده باشه!
احساسات منفی رو کنترل کن!
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: sajadspeed در 04 آذر 1402، 04:49 ب‌ظ
سلام، والا به نظرم باید ببینیم اصلا اون ناامیدی از چه سمت و منشعی داره میاد. مثلا افسردم؟ مشکل روانی دیگه‌ای دارم؟ یا نه صرفا یه ناامیدی مقطعی هست. به نظر بنده در ناامیدی‌های مقطعی که مثلا بر اساس یه شرایطی، تغییری چیزی در ما به وجود میاد کاملا باید به شکل فیزیکی/منطقی بریم سراغشون و حل بکنیم. مثلا توی کسب‌وکار خودمون توی یه زمینه‌ای شکست می‌خوریم یا به مرحله‌ای می‌رسیم که می‌بینیم ادامه دادن فایده نداره. خوب پس حالا اینجا می‌تونیم کارهای جدید رو امتحان کنیم، نمی‌دونم توی حوزه‌های دیگه سرک بکشیم، حتی اگر فکر می‌کنیم فایده نداره، چون ممکن هر کدوم از این‌ها یک در جدید به سمت روشنایی برامون باز کنه.
موضوع دیگه ناامیدی‌ها عمیقی هست که ممکن در درون آدم باشه و به قول معروف با پوست و خون آدم تنیده شده باشه. به نظرم اینجا اولین کاری که باید کرد اینه که ساده به این مسائل پاسخ ندیم به خودمون، چون یه مکانیزم دفاعی که مخصوصا برای برنامه‌نویس‌ها خیلی خیلی شایع هست، «عقلانی‌سازی» است. سریع شروع می‌کنیم برای خودمون منطق بافی کردن که نه من جواب تموم سوالات رو می‌دونم همه چیز منطقی حل می‌شه، احساسات چیه و از اینجور حرفا، یه جورایی ریزترین مسائل رو در مورد مشکلمون می‌دونیم، راه‌کارها رو هم خوندیم ولی هیچ وقت اون احساسی رو که داریم احساس نکردیم. بابا اگه ناراحتیم، ناراحت باشیم، می‌خوایم گریه کنیم، گریه کنیم، نمی‌دونم ناامید باشیم اصلا چند وقت چه اشکالی داره؟
به نظرم اولین و مهم‌ترین قدم همینه، احساستمون رو احساس کنیم، برچسب خوب و بد روش نزنیم. حالا بریم سراغ عوامل بیرونی یا درونی که حلش کنیم. نمی‌دونم تراپی و راه‌های مختلف دیگه... توی این مورد حتما حتما اگر کسی انیمیشن Inside Out رو ندیده، حتما پیشنهاد می‌کنم ببینید. یه جورایی من برای خودم می‌گم اگه کسی پای این انیمیشن نشست، فهمید و زار نزد آدمیه که دقیقا دچار اون عقلانی‌سازی شده :)
در آخر یه چیز دیگری هم هست اینه که ما انسانیم، همون راه‌کارهای سطحی مثل ورزش کردن، رفتن توی طبیعت، کارهای جدید کردن، چهار تا هورمون رو اینور و انور می‌کنه و تا حدی حالمون خوب می‌شه ;D راهکار نیستن اینا ولی کمک می‌کنن به آدم که انرژی یه استارت کوچیک رو داشته باشه تا برسه به سراغ رفع اون مشکل...

در کل یک کلام اینکه احساس کنیم، بدون عذاب وجدان، که وای چرا حال من بده، چرا من ناامیدم، قبول کردن، آروم بودن، حرکت به سمت مسیری که شاید ذره نوری دیده بشه بدون حرص خوردن برای رسیدن به روشنایی آخر مسیر، آروم آروم آدم حرکت کنه، حالش رفته رفته خوب می‌شه.
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: ehsanavy در 04 آذر 1402، 05:32 ب‌ظ
فقط نیازه توی خلوط با خودت نا امیدی رو حل کنی.
یا به قول معروف : (بزرگ میشی یادت میره)
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: milad.fashi در 07 آذر 1402، 06:18 ب‌ظ
بستگی داره چرا نا امیدی.مثلا اگر شغلی رو نداری و ناامیدی ات به خاطر بیکاری باشه.توصیه من مهاجرت به شهرهایی هستش که شغل توشون زیاده.و خودت رو به یه کار مفید سرگرم کنی.حتی اگر درآمدش بخور و نمیر باشه.بستگی داره چرا نا امید شدی
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: USSR در 08 آذر 1402، 12:17 ب‌ظ
من شخصا هرگز ناامید و مایوس نشدم. چرا؟
چون هرگز امیدوار نبودم تا ناامیدی را احساس کنم.
ولی یک دایی پیری دارم که تعریف میکنه در جوانی روزی ناامید شده و چون دلیل ناامیدی خود را هم محله بودن با یک ساواکی میدانسته یک روز یارو را میگیره به باد کتک.
میگه بعد از آن حالش خوب شده. و دیگه ناامید نشده.
گمان کنم باید علت ناامیدی را پیدا کنی و حسابی از خجالتش در بیای.
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 08 آذر 1402، 10:29 ب‌ظ
خب دوستان ممنون از همه.
من پاسخ‌ها رو خوندم. نقل قول نمی‌کنم که پاسخم شلوغ نشه و سعی می‌کنم پاسخ رو طوری بدم که مشخص بشه چی به چیه :)

۱. من مبتلا به افسردگی و همچنین اختلال توجه (ADHD) هستم. خوشبختانه ADHD برای من جنبه مولد داره، یعنی بیش از این که آسیب بزنه کمکم کرده. ولی خب افسردگی واقعا درد بدیه. خیالتون هم راحت باشه که تحت درمان - هم روان‌درمانی و هم دارودرمانی - هستم. این خودش یکی از عواملیه که هیجانات منفی رو تشدید می‌کنه. یکی از چیزهایی که طی این چند روز بهش رسیدم اینه که بهتره هیجانات منفی شناسایی و کند و کاو بشن.
حقیقتا ما با «روان‌شناسی زرد» محاصره شدیم. این نوع روان‌شناسی میگه «حق ناامیدی نداری». اما خب اینطور نیست. حتی اگر شما در دسته «اشخاص مذهبی» قرار بگیرید هم می‌بینید که در همون آموزه‌های مذهبی هم به کرات از زمانی که انسان شکست میخوره و حس ناامیدی داره حرف زده شده. حتی اولیاءالله هم گاهی این حس رو تجربه می‌کردند. پس عجیب نیست که من و شما هم تجربه کنیم  ;D

۲. دوستی از «حل کردن مشکل در خود» گفته که خب این رو شدید قبول دارم. من مدتیه که جنبه مالی زندگیم (علیرغم داشتن پس‌انداز کافی) به هم خورده و این راحت اذیتم می‌کنه.

۳. در مورد مهاجرت، اول این که من خودم صاحب کسب و کار هستم و دوم این که ساکن کرجم. دیگه واقعا در کرج و تهران زندگی کردن، نیاز به مهاجرت به شهر دیگری نداره ((:

پ.ن :
هیچوقت هم فکر نمی‌کردم «پادشاهی متحده بریتانیا» و «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» در یک تاپیک در مورد ناامیدی یک شهروند ایرانی نظر بدن 😂
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: learner:~$ در 14 آذر 1402، 07:12 ب‌ظ
سماجت محض! من  میدونم که ن ناامیدی همیشه هست و همیشه هم خواهد بود و راه فراری هم نیست ازش   :) اما سماجت من برای ادامه دادنه که باعث میشه نا امیدی رو ندیده بگیرم  :D
نقل‌قول
:)
همین، دوست دارم بدونم روزهایی تو زندگی که از همه چیز ناامید بودید چه کردید که به نرمالتون برگشتید؟
من به همیشه به این دوتا جمله فکر میکنم و امیدوار میشم :
این نیز بگذرد...
یک شب بخور نان و تره یک عمر بخور نان و کره ;D

عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: milad.fashi در 15 آذر 1402، 12:37 ق‌ظ
راهکار دوستمون برای فرار از نا امیدی "سماجت محض" هم جالب بود که منو به یاد فیلم پروانه یا پاپیون انداخت Papillon
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: hartin در 19 آذر 1402، 07:49 ب‌ظ
خب دوستان ممنون از همه.
من پاسخ‌ها رو خوندم. نقل قول نمی‌کنم که پاسخم شلوغ نشه و سعی می‌کنم پاسخ رو طوری بدم که مشخص بشه چی به چیه :)

۱. من مبتلا به افسردگی و همچنین اختلال توجه (ADHD) هستم. خوشبختانه ADHD برای من جنبه مولد داره، یعنی بیش از این که آسیب بزنه کمکم کرده. ولی خب افسردگی واقعا درد بدیه. خیالتون هم راحت باشه که تحت درمان - هم روان‌درمانی و هم دارودرمانی - هستم. این خودش یکی از عواملیه که هیجانات منفی رو تشدید می‌کنه. یکی از چیزهایی که طی این چند روز بهش رسیدم اینه که بهتره هیجانات منفی شناسایی و کند و کاو بشن.
حقیقتا ما با «روان‌شناسی زرد» محاصره شدیم. این نوع روان‌شناسی میگه «حق ناامیدی نداری». اما خب اینطور نیست. حتی اگر شما در دسته «اشخاص مذهبی» قرار بگیرید هم می‌بینید که در همون آموزه‌های مذهبی هم به کرات از زمانی که انسان شکست میخوره و حس ناامیدی داره حرف زده شده. حتی اولیاءالله هم گاهی این حس رو تجربه می‌کردند. پس عجیب نیست که من و شما هم تجربه کنیم  ;D

۲. دوستی از «حل کردن مشکل در خود» گفته که خب این رو شدید قبول دارم. من مدتیه که جنبه مالی زندگیم (علیرغم داشتن پس‌انداز کافی) به هم خورده و این راحت اذیتم می‌کنه.

۳. در مورد مهاجرت، اول این که من خودم صاحب کسب و کار هستم و دوم این که ساکن کرجم. دیگه واقعا در کرج و تهران زندگی کردن، نیاز به مهاجرت به شهر دیگری نداره ((:

پ.ن :
هیچوقت هم فکر نمی‌کردم «پادشاهی متحده بریتانیا» و «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» در یک تاپیک در مورد ناامیدی یک شهروند ایرانی نظر بدن 😂
چرا البرزلاگ نیومدید؟
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 21 آذر 1402، 11:54 ق‌ظ
چرا البرزلاگ نیومدید؟

نمی‌دونستم برگزار میشه، اگر جلسه جدیدی باشه من میام حتما.
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: hartin در 21 آذر 1402، 05:10 ب‌ظ
بی صبرانه منتظر دیدار شما هستم
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: md2014 در 04 دی 1402، 02:36 ب‌ظ
صرف نظر از اینکه علت نا امیدی چی میتونه باشه،
مخلوطی از فلسفه نیهیلیسم و ذره ای دانش ستاره شناسی و زمین شناسی میتونه مثل یک داروی قوی و البته رایگان ضد افسردگی عمل کنه.
وقتی به این فکر میکنم که چقدر جایگاه انسان،بهتره بگم سیاره زمین،نه منظومه شمسی؛نه کهکشان راه شیری،نه خوشه کهکشانی  :)
در برابر وسعت و عظمت این جهانی که تا بحال کشف شده ( تخمین زده میشه شامل دو تریلیون کهکشانه که هر کدوم از این کهکشانها خودش شامل میلیونها ستاره و سیاره است)
"ناچیزه"
مشکلات و نگرانی ها و دغدغه ها و دلبستگی ها و... دیگه جایی تو ذهنم پیدا نمیکنند.
میلیاردها جانور زنده از جمله انسان از ابتدای تشکیل حیات تا به امروز روی زمین پدیدار شدند و روزی هم ناپدید شدند.بعضی هاشون عمر بیشتری داشتند بعضی ها کمتر.
ولی مقصد همه یجاست.با هر قدرت و جایگاه.
"مرگ"
 زندگی ما انسانها؛ متاسفانه یا خوشبختانه بسیار بسیار بی ارزشه.بودن یا نبودن بشریت مثل بودن یا نبودن یک دانه شن در میان شنهای ساحل اقیانوس بزرگیه که ابتدا و انتهاش مشخص نیست.
so,i dont care  :D
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: غیاث در 07 دی 1402، 06:35 ب‌ظ
صرف نظر از اینکه علت نا امیدی چی میتونه باشه، ....
هرچند جهان خلقت و هستی واقعا به قسمی هست که ما در برابرش تو گویی صفر مطلقیم؛ ولی باز کوچکترین زندگی ها با ارزشن؛
بلکه شاید بهتر این باشه که  به جای کوچک دونستن ارزش زندگی؛ به قدری ارزش زندگی رو  بالا بدونیم که پدیده های ناچیزی مث غم و غصه ها و شادی و خنده های زود گذر رو اصلا در حد اهمیت ندونیم 8)
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 28 بهمن 1402، 01:54 ب‌ظ
من مجدد اومدم اینجا، چون مساله‌ای پیش آمده که دوباره در هم شکستم.
ولی این بار هیچی نمی‌تونه انگار حالم رو خوب کنه :)
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: learner:~$ در 28 بهمن 1402، 02:22 ب‌ظ
من مجدد اومدم اینجا، چون مساله‌ای پیش آمده که دوباره در هم شکستم.
ولی این بار هیچی نمی‌تونه انگار حالم رو خوب کنه :)
تا مشکلتون رو نگید نمیشه حرفی زد.

مشکلات زیاد و نک زندگی هم هستند.ولی خب هرکس یه طوری باهاش کنار میاد.
اگر هم هیچی حال شما رو خوب نکنه مشکلی نیست.
زمان اینکار رو انجام میده!
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: md2014 در 28 بهمن 1402، 02:52 ب‌ظ
از اونجایی که نمیدونیم مشکل چیه!

شاید نیاز به یک مشاور یا یک روانشناس دارید.

اینجا جایی نیست که بشه درباره این موضوعات کمکی گرفت.
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: آوید! در 28 بهمن 1402، 05:26 ب‌ظ
می‌دونم از این شوخی پشیمون می‌شم ولی:
شایدم حقیری با این تاپیک داره برای مدل هوش مصنوعی جدیدش داده جمع می‌کنه :)))
عنوان: پاسخ : چطور بر ناامیدی خودتون غلبه می‌کنید؟
ارسال شده توسط: mohi در 28 بهمن 1402، 06:57 ب‌ظ
دوستان عزیز

این مشکلات، چیزهای گاها مهمی هستن که نیاز به بررسی و اظهار نظر توسط متخصص دارن و عنوان کردنشون در این‌جا، صرف‌نظر از این‌که جای مناسبی  برای چنین حرف‌هایی نیست، ممکنه برای بقیه هم ایجاد مشکل بکنه. متشکرم.