انجمن‌های فارسی اوبونتو

لطفاً به انجمن‌ها وارد شده و یا جهت ورود ثبت‌نام نمائید

لطفاً جهت ورود نام کاربری و رمز عبورتان را وارد نمائید




نویسنده موضوع: کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟  (دفعات بازدید: 39379 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال مشاهده موضوع.

آفلاین mohammad kazemi

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 896
  • جنسیت : پسر
  • ... :|
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #105 : 30 خرداد 1393، 04:28 ب‌ظ »
کنون رزم و يروس و رستم شنو * دگرها شنيدستی اين هم شنو

که اسفنديارش يکی ديسک داد * بگفتا به رستم که ای نيک زاد

در اين ديسک باشد يکی فايل ناب * که بگرفتم از سايت افراسياب

چنين گفت رستم به اسفنديار * که من گشنمه نون سنگک بيار

جوابش چنين داد ٬خندان طرف * که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدين ديسک٬ هان ! * که هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش * شتابان به ديدار رايانه اش

چو آمد به نزد مينی تاورش * بزد گرز بر دکمه ی پاورش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت * مر آن ديسک را در درايوش گذاشت

نکرد هيچ صبر و نداد هيچ لغت * يکی ليست از روی ديسک او گرفت

در آن ديسک ديدش يکی فايل بود * بزد انتر آنجا و اجرا نمود

کزان يک دم و شد همان دم عيان * يکی فيلم و موزيک و شرح و بيان

به ناگه چنان سيستمش کرد هنگ * که رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر باره ريست نمود * همی کرد هنگ و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد * ز بخت بد خويش فرياد زد

چو تهمينه فرياد رستم شنود * بيامد که ليسانس رايانه بود

بدو گفت رستم همه مشکلش * وز آن ديسک وبرنامه ی خوشگلش

چو رستم بدو داد قيچی و ريش * يکی ديسک بوتيبل آورد پيش

يکی برنامه اندر آن ديسک بود * بر آورد آن را و اجرا نمود

به ناگه يکی رمز ويروس يافت * پی کشف امضای ايشان شتافت

چو ويروس را نيک بشناختند * مر از بوت سکتور بر انداختد

به خاک اندر افکند ويروس را * تهمتن به رايانه زد بوس را

چنين گفت تهمينه با شوهرش * که اين بار بگذشت از پل خرش

دگر باره اما خريت مکن * ز رايانه اصلآ تو صحبت مکن

قسم خورد رستم به پروردگار * نگيرد دگر ديسک از اسفنديار


رستم باید چی کار می کرد؟ لینوکس نصب می کرد! ;D

آفلاین mohammad kazemi

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 896
  • جنسیت : پسر
  • ... :|
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #106 : 30 خرداد 1393، 04:49 ب‌ظ »
مناجات نامه یک برنامه نویس به خدا:  ;D

ای خدا ویندوز دل را باز کن! * یک پرینت از رحمتت آغاز کن!

Optionغم را خدا On مکن! * Fileاشکم را خدایا Run مکن !

Jumperشادی بیا تا Setکنیم * سیستم اندوه راreset کنیم
 
نام تو Passwordدرهای بهشت * آدرسe-mail سایت سرنوشت
 
ای خدا روز ازل Cad داشتی * Mouse بود اما مگرpadداشتی؟

که چنین طرح 3d میزدی * طرح خود بر روی Cd میزدی

ای خدا از بهر ما ایمن فرست * بهر دلهای پر آتش Fan فرست

تا نیافتد Bug* در اندیشه مان * تا که Virusi نگردد ریشه مان

ای خدا Hard دلم Format مکن * Fildمن را خالی از برکت مکن

Del Treeکن شاخه های غصه را! * سردی و افسردگی و هرسه راه!

ای خدا حرف دلم با کی زنم؟ help می خواهم که F1 میزنم.

refresh این دل به الطاف تو است * save انعامش در این ماه نو است

با clear کردن ذهن ها از گناه * ما به تو می آوریم عذر و پناه

ای خدا این کهنه دل فرمت نما * از خود و قرآن مکن ما را جدا

آفلاین HSN6

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 866
  • جنسیت : پسر
  • یک راَکتیست اسپرانتیست پایتونیست گودوئیست!
    • بلاگ شخصی
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #107 : 30 خرداد 1393، 05:39 ب‌ظ »
اون شعر حماسی قشنگ بود.
آقا از توشون گلچین کنیم ، دیوان شعر خوبی می‌شه ( PDF ).

آفلاین HSN6

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 866
  • جنسیت : پسر
  • یک راَکتیست اسپرانتیست پایتونیست گودوئیست!
    • بلاگ شخصی
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #108 : 07 دی 1393، 06:12 ب‌ظ »
همه چی از خودم !
البته آهنگ رپ فقط انگشت‌شمار به گوشم خورده بود .  ::)
باتشکر از LMMS که با تمام ناواردیم قطعه‌هایی که ضبط کرده بودم رو به هم چسبوند  :)
و وقتی که نداشتم ...
و ذخیره‌ی پیوستی که همش با خطا مواجه می‌شد تا بالأخره این‌جا بارگذاریش کردم :
https://db.tt/1BdL8SK8


---------
اینم شعرش :
با سه پای خود می‌روی به سلامت
دوره‌ی سلامت به سر آمد
سه زنگ نیمه‌شب محکم است و قلب تو ضعیف
بازوان پسرت تنومند و تن تو نحیف
استخوانت شده مثل چوب‌شور
گوش و چشمت همه کور کور
عدد سال‌هات رقم کارت‌شارژ
تو دیدی از آدم تا قاجارشاه
خردسالان را می‌کنی ماچ ماچ
نوعروسان را هم همان تاچ تاچ
گفتم اینی که می‌بینی آرچه
گفتا نوه‌ی گل منظورت پارچه ؟
گفتم این اوبونتو آزاده
گفتا مگه تا حالا کوپن بوده ؟
گفتم استالمن مرد بزرگیه
گفتا پس یقیناً دو سال رفته نظمیه
گفتم شما لااقل باید داس یادت بیاد
گفتا چی ؟
خب گوش پیرمرده کر بود
بالمر اون موقع هنوز خیلی خر بود
گفتم پدرجان داس داس
گفتا ابزار کارم بود ولی خیلی بد بود
گفتم آره همه چیش با نوشتن خط بود
گفتا ولی الآن درو مکانیزه شده
فهمیدم که داس با داس اشتباه شده
ترمینال خالی‌ رو باز کردم گفتم این‌جا برا دخترت نامه بنویس
نشست پشت سیستم و نوشت اِکو خر خودتی !
وی‌آر‌ام‌اس رو باز کرد و گفتا خاک بر سرت این بود آرمانای ما ؟
من خودم یک زمانی گنواللهی بودم
اگه نبودم الآن الّاف می‌موندم
با کرون تنظیم کردم و ای‌اسپِک
هر صبح اسم نوه‌هامو می‌گه یک یک
دوای هر چین و چروک گیمپه
هر کی دیده گفته این کیه دیگه
درسته که ماهیچه‌هام ضعیف شده
ولی تو لوگارو گرگ باهام حریف شده
بچه‌جون اون استیم رو پاک کن
برو توٖ محلّه فکری به حال لاگ کن
ویکی مطالب‌ش مال سن بابامه
فعالیت شما اون‌جا فقط چاخانه
گفتم که پدرجان من اصلاً کامپیوتر ندارم
این که هیچ ؛ من کلاً سانترومر ندارم
گفتا نوه‌ی گل گنو رو دریاب
مشارکت کن دو خط کد توی گیت‌هاب
پیرمرد اینو گفت و به گنو پیوست
ولی منبع زندگی‌شو کرد پیوست
« آخرین ویرایش: 11 دی 1393، 07:35 ق‌ظ توسط HSN6 »

آفلاین داریوش عباسی

  • Newbie
  • *
  • ارسال: 3
  • جنسیت : پسر
    • داریوش عباسی
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #109 : 07 دی 1393، 08:57 ب‌ظ »
همه چی از خودم !
البته آهنگ رپ فقط انگشت‌شمار به گوشم خورده بود .  ::)
باتشکر از LMMS که با تمام ناواردی قطعه‌هایی که ضبط کرده بودم رو به هم چسبوند  :)
و وقتی که نداشتم ...
و ذخیره‌ی پیوستی که همش با خطا مواجه می‌شد تا بالأخره این‌جا بارگذاریش کردم :
https://db.tt/1BdL8SK8
احسنت  :D

آفلاین HSN6

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 866
  • جنسیت : پسر
  • یک راَکتیست اسپرانتیست پایتونیست گودوئیست!
    • بلاگ شخصی
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #110 : 10 اسفند 1393، 06:02 ق‌ظ »
این متن فقط تخیلات نویسنده است و ارزش دیگری ندارد ! :

فراتر از پیکسل‌ها بنگر ! چه بسا انسان‌هایی که از میان پیکسل‌های انبوه ، دیدشان به شبکه‌‌ی جهانی کم‌تر از ۱۶۰×۱۲۸ پیکسل است .
کوشش تو در راه قطع وابستگی به این کارت‌های گرافیک فریبنده و پیوستن به دایره‌ی اینتل‌داران باشد .
نگذار کاشی‌های پرزرق و برق ، رنگ را از نگاه تو بربایند ؛ در جهان هیچ چیز بهتر از عشق به اکس‌اف‌سی‌ای نیست .
قناعت پیشه کن و حافظه‌های سنگین و کم سرعت مگیر که اگر چنین کنی ، افکارت همانند لوحِ چرخانِ درونِ وی شود . اما در خرید حافظه‌های جامد سخاوتمند باش ؛ نه این که سنگین‌تر ، که سریع‌ترین آن‌ها را به دست آور .
بکوش چندان هم‌آواز با زمان باشی که بتوانی نمایشگرها را لمس کنی و چندان به گذشته پایبند باشی که لمس نمایشگرها تو را از تخته‌کلیدها غافل نکند .
با سوءاستفاده از باگ‌ها راه سعادت نپویی که با گزارش آن است که به مقصود رسی .
هیچ‌گاه فریب مایکروسافت مخور که گاه گرگی است در پوستین میش ؛ گاه در جامه‌ی اهل متن‌باز و گاه در جامه‌ی اهل سخاوت .
گوگل نیز دزدی بیش نیست که همگان می‌بلعد و کاش تن‌فروشی که آدم‌فروشی می‌کند !
چندان به لینوکس هم دل نبند ؛ همانا صاحب‌ش در گمراهی آشکار است . وجودت را آکنده از هرد کن و گوش به فرمان استالمن باش که تا ندایت دهد ، اجابت کنی و در گسترش‌ش کوشا باشی .
هیچ چیز بهتر از یونیتی نیست آن زمان که کنونیکال به راه راست هدایت شود .
همانا کلاه قرمز بهتر از حلقه‌ی بنفشان است ؛ یکی پایبند و رستگار و دیگری سست‌عنصر و سرگردان .
غرق در پوسته شو ! چنان که از اجزای گرافیکی غافل نشوی .
بگذار کودک درون‌ت ( هر طور که می‌خواهد ) گاهی با کودک درون دوستان‌ت بازی کند و این مرز میان بازی خوب و بد است .
کد بخوان !  کد بنویس !  کد بخوان !  کد بنویس !    چندان که بر زبان مادری‌ت غلبه نماید .
و چنان به این سیستم عشق بورز که گویی تکه‌ای از روح و جسم توست !

HSN6
زمستان ۹۳ - خیابان لادن

آفلاین Thomson

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 258
  • جنسیت : پسر
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #111 : 03 فروردین 1394، 06:25 ب‌ظ »
کلی خندیدم عالی بود بچه ها  ;D
همواره تشکر میکنم از بهترین دوستانم، در انجمن اوبونتو فارسی که استادانه بنده علم آموختند.

آفلاین HSN6

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 866
  • جنسیت : پسر
  • یک راَکتیست اسپرانتیست پایتونیست گودوئیست!
    • بلاگ شخصی
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #112 : 08 اردیبهشت 1394، 12:49 ب‌ظ »
بلندر و رایانه‌ی کم‌توان


  انگشت اشارت بر دکمه‌ی قدرت نهاده تا از باب مشاهدت نمایشی  بر پا سازم . زان پس موشکی سرفه کرد و به زیر دستم خزید ؛ با وی پنجره‌ها گشودم .
  صحنه‌ای اختیار کردم ؛ پس از درنگی بسیار بر پا گشت لیکن تاریک و سهمناک . چراغی افروختم و به پرداخت زوایای نورانی و اشباح روی آوردم .
  از افراط ظرافت آن و تفریط کرامت این ، مهر در نظرم چنان ایستاد که گویی چشمان‌ش را به پرده‌ی مظروفه دوخته است .
  اینجانب از سهم سوختن نباتات از پی ایستادن مهر در ایستگاهی چنین ، دست‌ها از پرداختن کشیده ، قدرت فرو نهاده و اسباب نمایش چنان بر چیدم که هور دوان‌دوان خود را به پشت کوه کشانید تا کوتاهی خویش در اسباب عالم جبران نماید .
HSN6
خیابان لادن - بهار ۱۳۹۴ خورشیدی

آفلاین ُSaeidR

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 152
پاسخ : کی شعر در مورد اوبونتو و لینوکس بلده؟
« پاسخ #113 : 10 اردیبهشت 1394، 01:09 ق‌ظ »
چندتا رو خوندم و خیلی باحال بود

باید سر فرصت بشینم و بخونمشون

عجب آدمهای باحالی پیدا میشه اینجا  ;)



به نام خداوند جان آفرین
که به ز لینوکس ندیدم اندر زمین

چو آرند فلش های ویروس دار  ;D
دگر نگویم که ای مردک تو چیزی نیار

همی تا توانی تو فلش بیار
فلش های خوب و ویروس دار  :o



بیشتر چندتا جمله هست تا شعر ولی دیگه...