انجمن‌های فارسی اوبونتو

لطفاً به انجمن‌ها وارد شده و یا جهت ورود ثبت‌نام نمائید

لطفاً جهت ورود نام کاربری و رمز عبورتان را وارد نمائید

نویسنده موضوع: تجربم از ریکاوری  (دفعات بازدید: 836 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال مشاهده موضوع.

آفلاین marashian.arash

  • Jr. Member
  • *
  • ارسال: 26
  • جنسیت : پسر
    • www.bu-text.mihanblog.com
تجربم از ریکاوری
« : 28 تیر 1394، 11:39 ب‌ظ »
سلام.
گفتم تجربمو از ریکاوری بگم شاید که بکار یسری بخوره.
خوب،
در اصل من هنوز نمیدونم ک سیستم ریکاوری شد یا نه، چون قضیه از این قرار بود، لینوکس رو نصب کردم، بعد متوجه شدم 2تا درایو فقط دارم: یکی 380گیگ یکی 8گیگ، خلاصه احتمال دادم فایلام پریده، بعد از چند روز استفاده از تست دیسک و سرچ و ور رفتن با تست دیسک، متوجه شدم که باید به صورت لایو اجرا شه!
رو فلش بوت کردم لینوکس و زنده اجراش کردم، تست دیسک رو اجرا کردم، چند مدل کار کردم باش، طبق سایت خودش جولو رفتم(تو سایت بگردین هست) زبان اصلیش بهتر از ترجمه هست، ترجمش مشکل داره. خلاصه من ریکاوری داشتم میکردم، آنالیز کردم سیستم رو و متوجه شدم که اسم پارتیشن هام رو صفحه هست(این لحظه خوبی بود) احتمال دادم که فایلا هستن. با دکمه p وارد شدم و فایلام رو دیدم. با خوده تست دیسک کپی کردم ولی فایده نداش، چون اجرا نمیشدن.
احتمال دادم مشکل از گراب هست که نمیذاره ویندوز بالا بیاد. گراب رو غیر فعال کردم. حالا نه ویندوز داشتم نه لینوکس :-|
بعد CD ویندوز گذاشتم، پارتشن هامو دیدم، ولی نمیشد نصب کرد، ارور میداد، یدور repair windows رو زدم بعد ویندوز رو نصب کردم. همه فایلام سره جاشون بود غیر از چندتا که ارور دمیج میداد. خلاصه نفهمیدم آخر فایل هارو ریکاوری کردم یا پارتیشن هارو درست کردم.
به هرحال، اگه عزم رو جذب کنید و پاش بشینید، میشه. خسته نشید، من موقعی که میخواستم سیستم رو فرمت کنم و از اول کار کنم، گفتم یبار دیگه امتحان کنم، شاید شد. "و شد"

از همه کسایی که کمک کردن ممنونم.
من از خوده سایت ubuntu.com سوال کردم ولی جوابی نگرفتم ولی بچه های اینجا خیلی پیگیر هستن.
بازم مرسی.
« آخرین ویرایش: 28 تیر 1394، 11:44 ب‌ظ توسط marashian.arash »

آفلاین { AliReaza }

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 866
  • جنسیت : پسر
  • اگه کفشت پاتو می زد و از ترس قضاوت مردم پابرهنه نشدی و درد رو به پات تحمیل کردی، دیگر در مورد آزادی شعار نده...
پاسخ : تجربم از ریکاوری
« پاسخ #1 : 28 تیر 1394، 11:55 ب‌ظ »
از روزی که به طور کامل اومدم سمت GNU/Linux متوجه شدم که باید:
۱− جرات داشتن
۲− ترسیدن ممنوع

اگر جرات کاری نداشته باشی، مسلما گیر می کنی و هی خرابی بار میاری. و البته تجربه کسب نمیکنی.
اما بدتر از اون ترس هست. اگر بترسی، مطمئنا نمی تونی هیچ کاری انجام بدی.

طبق کارهایی که شما انجام دادید، میتونم بگم که هم جرات به خرج دادید و هم با مشت و لگد زدید تو سر و صورت ترس و.... و این خیلی خوبه

امیدوارم همیشه و همه جا همینطوری باشید.
و یادتون نره که هیچ وقت این روز رو فراموش نکنید.

آفلاین marashian.arash

  • Jr. Member
  • *
  • ارسال: 26
  • جنسیت : پسر
    • www.bu-text.mihanblog.com
پاسخ : تجربم از ریکاوری
« پاسخ #2 : 29 تیر 1394، 12:06 ق‌ظ »
آره این چند روز کامل پاش بودم !
یه تجره دیگه !!!!!!
اول همه فایل هاتون رو بکاپ بگیرید ! لطفا این کارو بکنید حتی اگه 2-3 روز وقت بگیره! اینجوری خیالتون راحت میشه

آفلاین Риал Краесис

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1178
  • جنسیت : پسر
  • !!! I FIGHT FOR THE USERS
پاسخ : تجربم از ریکاوری
« پاسخ #3 : 29 تیر 1394، 01:25 ق‌ظ »
آره این چند روز کامل پاش بودم !
یه تجره دیگه !!!!!!
اول همه فایل هاتون رو بکاپ بگیرید ! لطفا این کارو بکنید حتی اگه 2-3 روز وقت بگیره! اینجوری خیالتون راحت میشه
بعد از یه مدت کمی حرفه ای شدی مثل هلو بپر تو گلو توزیع رو عوض میکنی از نو نصب میکنی در کنار ویندوز نصب میکنی بدون بک اپ و بدون از دست دادن یه فایل یک دهم میلیون بایتی.(۰٫۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱)


If you do not like Arch use Gentoo and just shut up
 and If you do not like Gentoo use Arch and shut up
finaly If you do not like either use Ubuntu and shut the f*** up

آفلاین کیهان

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1054
  • Debian User
    • کیهان
پاسخ : تجربم از ریکاوری
« پاسخ #4 : 29 تیر 1394، 05:21 ب‌ظ »
خیلی‌ها هم هستند که این وضع رو مواجه بشن کلا برای همیشه از لینوکس متنفر میشن