طبق تجربهی خودم باید بگم گنو/لینوکس با کتاب یاد گرفتنی نیست !!
کتاب خوندن برای یادگیری گنو/لینوکس کار فوق العاده بیهودهای است اگه میخواید با دنیای گنو/لینوکس آشنا شید, کارای زیر را انجام بدید :
- زیاد چرخ زدن در فرومهای پارسی
- سعی در جواب دادن سوالات کاربران در فرومها با کمک از اینترنت
- نصب و پیکربندی توزیع آرچ یا دبیان از صفر
- استفاده از توزیعهای مختلف حداقل یک بار برای آشنایی با آنها (حتی جنتو)
- استفاده از مدیر پنجرهها به عنوان دسکتاپ برای آشنایی با اونها و درگیری باشون
- درگیری با زبان بش برای یادگیری اون
- کار با ابزار تحت خط فرمان (برای مثال به جای winff از خود ffmpeg استفاده کنید)
- دنبال کردن وبسایتهای فارسی و انگلیسی و خوندن تک تک مقالهها و آموزشهاشون
- دست زدن به کاری که توی گنو/لینوکس بلد نیستی
- .....
فکر کنم با تفاسیر بالا متوجه منظورم شده باشید
خوندن کتاب برای یادگیری گنو/لینوکس کار خیلی بیهودهای است این علم باید با تجربه و حل مشکلات شخصی به دست بیاد.
خوندن کتاب کار خوبی هست البته نه وقتی که نوشته باشه (آموزش کار با گنو/لینوکس ) و آموزش کار با اوبونتو و نصبش و .. را گذاشته باشه, کتاب خونی راجع قسمتهای مختلف داخلی گنو/لینوکس خوبه (مثل خوندن کتاب راجع به ffmpeg, بش, تور , ...)
لیستت یک سری موارد کم داره؛
- هدر دادن وقت و انرژی به بهترین نحو
- گمراه کردن دیگران با جوابهای اشتباه
- اصرار بر انجام کاری که هیچ چیز ازش نمیدونیم (بهجای یاد گرفتن درست مبانی) و در نتیجه خراب کردن همه چیز و انداختن تقصیر گردن لینوکس (:
- بیهوده قلمداد کردن روشهای یادگیری که حوصلهشون رو نداریم
- بهترین هکر دنیا شدن صرف نصب کالی لینوکس (و شرکاء)
- پیرو مورد بالا؛ خدای لینوکس شدن با نصب آرچ (جنتو هم قبوله)
- داشت مهمترین نکته رو یادم میرفت؛ به همه نشون دادن که من خیلی خفنم (شایدم خفن خیلی منه)
____________________________
پ.ن: من مخالف متد یادگیری Learning by Doing نیستم، اما بهنظرم همیشه بهترین روش نیست.
پ.ن: ارسال این پست انگیزه شخصی نداشت، اما لازم دونستم نکاتی که به ذهنم رسید رو به اشتراک بگذارم.