وقتی سرباز حرفه ای که فقط کارش نظامی گری هست مثل خیلی از کشورهای دیگه توی کشور ما نیست مجبورند از جوانان استفاده کنند . حالا خیلی از این جوانان توی خدمت شانس میارند و توی بخش های اداری قرار میگیرند و مسلما چیزهای زیادی یاد میگیرند حالا خواه توی مرز باشند و مرزبان باشند یا توی شهر باشند و عشق و حال کنند. یک سری هم بدشانسی می آورند و از همون اول ........
بنظر من چند دسته رو نباید بفرستند خدمت باقیه رو از دم باید بفرستند :
1- کسی که توی خونه دانشجویی زندگی می کنه . زندگی کردن توی خونه دانشجویی به مراتب سخت تر از خدمت سربازی هست فقط فرقش این هست که کسی اعصابت رو در حد دیوانه شدن خورد نمی کنه کسی نمی تونه بهت زور بگه و از طرفی سر و کله زدن با مسائل زندگی باعث میشه طرف یواش یواش روی پای خود وایسه و این چیزی هست که سربازی با زور اینو به تو میده البته این واسه همه سربازا صادق نیست.
2- کسی که تک فرزنده و واقعا حقشه نه اینکه یا رو تک فرزنده باباش هم میلیونره و اونوقت این آقا معاف میشه یعنی اگر این آقا پسر نباشه باباش نمی تونه کارهاشو از پیش ببره .
شما وقتی میای خدمت تازه می بینی کسایی اومدن خدمت که خیلی هاشون حداقل نان آور یک خانواده هستند و 3ماه یک بار هم مرخصی نمی رند تا وقع کشت و زرع برند روی مزرعه کار کنند .
توی خدمت معروف بود این جمله و هرکه می گفت از ته دل یک آه می کشید :
به نام سه کس : غریب و بی کس و زندونی که وقتی اومدیم سربازی فهمیدیم هم غریبیم هم بی کس هم زندونیمن در طول خدمت مرز بودم و شاهد حوادس ناگواری بودم که هنوز اثرات مخرب اون روی روحیه ام هست با وجود اینکه منکر خاطراتش نمیشم ولی من خودم خیلی چیزها یاد گرفتم و خیلی چیزهای بیشتری از دست دادم.