بروبچز الزام به خدمت

[sayres]

ایراد نگیرید که بگید اعزامه میدونم
ولی در حقیقت الزامه چون اگه الزام نبود اعزامی نبود
حالا بحث الزام و اعزام مثل بحث این میمونه که بگیم اول مرغ بود یا تخم مرغ

از شوخی گذشته این پست واسه این ایجاد کردم که
1-من خودم دارم اول اسفند 88 یعنی درست امروز ساعت 7 صبح الزام ببخشید اعزام میشم
2-بچه ها از خاطراتشون اینجا بنویسند که اونایی که دارن اعزام میشن دلگرم بشن
3-...........و هرچی در مورد این مسئله میشه نوشت بنویسید

من مدتی تا اولین مرخصی از شما بچه ها و این انجمن و اوبونتو و کامپیوتر و لصلا از زندگی دور میشم
دلم واسه همتون تنگ میشه :'(خولاصه حلالم کنید

حالا بدبختی من اینه که نمیدونم تو چه ارگانی و کجا الزامم
کد 226 یعنی نخدی  
هرجاکه نیاز داشته باشن من بی چاره رو میفرستن همونجا

من نمیتونم جواب های این پست بخونم چون الان ساعت 1:27:59 صبحه دقیقا 5ساعت دیگه باید راه بیافتم
محل جمع آوریه سربازها

آقا مارو حلالمون کنید
یا علی

[B]

سخت نگیر ؛ زود تموم میشه ؛ بر میگردی ؛

[mahdisama]

موفق باشی  sayres جان
ما هم دلمون واست تنگ میشه.
ایشالا که زود بر میگردی پیشمون.

[محمد باقر اهتمام]

بابا ما که رفتیم تموم شد اومدیم  من که خونمون همش 300 کیلومتر با بندرعباس فاصله داره افتادم سنندج  کلی سختی کشیدم و با کوله باری از خاطره و حسرت که چرا تموم شد حوصله باشه بجای دفترچه کنکور یکبار دیگه دفترچه خدمت پست می کنم   

[Azhang]

بابا ما که رفتیم تموم شد اومدیم  من که خونمون همش 300 کیلومتر با بندرعباس فاصله داره افتادم سنندج  کلی سختی کشیدم و با کوله باری از خاطره و حسرت که چرا تموم شد حوصله باشه بجای دفترچه کنکور یکبار دیگه دفترچه خدمت پست می کنم   

اتفاقا دااش منم در طول خدمتش همش غر میزد که چرا تموم نمیشه حالا بعد یکی دو سال فیلش یاد هندستون کرده و میگه عجب ایامی بود یادش بخیر
sayres جون سخت نگیر ایشالا چش روهم بذاری تموم شده فقط بعد برگشتن نیای بگی چرا تموم شد

[فاراب]

الان که این جوابو میخونی احتمالا تو راهی.
منم حالت تو رو داشتم چند ماهه پیش. دلتو خوش نمیکنم چون خیلی بده اما میگذره، باور کن!

[محمد باقر اهتمام]

تجربیات حقیر میگه که ایشون امشب یا حداکثر فرداشب بر میگرده یک پست میزنه اینجا . اگر نیومد مرد نیستم تو امضام بزرگ نزنم دماغ سوخته.
خدمت کردن روشهایی داره که باید یاد گرفت وگرنه آدم و بیچاره       پسر من بخاطر لینوکس دو هفته انفرادی کشیم برج هشت امسال فکنم شما ها داشتید اون موقع اوبونتو رو تست می کردید من داشتم پوست می انداختم     وای که خدا چقدر خندیدم اون موقع بعدشم که از انفرادی آزاد شدم به دلیل پایه بالا بودن دهم صغیر و کبیر و سرویس کردم چی بلاهایی که سرشون آوردم همین حالا که یادم می افته دارم از خنده روده بور میشم 

[آی سهیل]

ای بابا .. زود تموم میشه برمیگردی ...
راستی خیلی کوچولو موچولویین ها!!
من حدود سه چهار سال پیش تموم کردم!
من که حین خدمت حال کردم خیلی باحال بود

[سعید رسولی]

منم الآن مشمول هستم(طبق اصل شمول و عدم شمول! )
ولی دارم معافیت پزشکی می‌گیرم. یه ۱۰ ماهی میشه دنبالش هستم. خیلی دردسر داره(کلی رفتم و اومدم، دو تا بیمارستان رفتم برای تائید. دو بار هم آزمایش خون دادم! ). ولی بازم از خدمت رفتن خیلی بهتره.

[Caesar]

منم الآن مشمول هستم(طبق اصل شمول و عدم شمول! Grin )

بابا ریاضیات!!!!

[محمد باقر اهتمام]

نکته جالب اینجاست که چون سیستم صدور کارت های تغییر کرده به ما گفتند برید کارتاتون میاد پلیس +10 . ما رفتیم پلیس +10 گفتند بما چه برو حوزه نظام وظیفه ( همون نظام نظافت که سربازا می گن بهتره) میریم اونجا میگن ما فقط کارت صادر می کنیم واسه اونهایی که خدمت زیر پرچم نیستند یعنی معافیا و زبر و زرنگا برو از جایی که خدمت کردی کارتت رو بگیر زنگ میزنیم جایی که خدمت کردیم میگن برید جمعش کنید شما تا موقعی که خدمت زیر پرچم بودید و اینجا خدمت می کردید ما کارتونو راه می انداختیم الان دیگه به ما ربطی نداره . فقط یک برگه دادند به ما با مهره حفاظت اطلاعات اونم تازه فتوکپی که برابر اصل هم نکردند     . نمی دونم تا حالا کسی اینجا مثل من سرش اومده یا نه ؟  خلاصه ما از اول خدمتمون تا آخرش و ادامه آخرش همش داریم می خندیم و بد میاریم.

[dingdang]

من فقط کلی ذوق کردم کسی بش نگفت « سربازی چه ربطی به اوبونتو داره» و «قفل»‌ و اینا .
:پی

با کوله باری از خاطره و حسرت که چرا تموم شد حوصله باشه بجای دفترچه کنکور یکبار دیگه دفترچه خدمت پست می کنم   

O: بیخیال D:

[آی سهیل]

با کوله باری از خاطره و حسرت که چرا تموم شد Brick Wall حوصله باشه بجای دفترچه کنکور یکبار دیگه دفترچه خدمت پست می کنم   Cheesy Cheesy Embarassed

آقا به منم خوش‌گذشت، اما نه تا این حد دیگه!!

[silica]

سربازی بستگی به روحیات و تفکر و دیدگاه و درجه یا ظرفیت سختی پذیری هر فرد دارد البته بعلاوه شانس ( پول ، پارتی ، رشوه و .... )
سربازی به دوگونه هست : الف - خوش حالت ب - بدحالت
الف - در مورد اول ممکن است کسانی در شهر و دیار خود خدمت کنند و یا نه دور از شهر خود در یک پادگان . در بهترین حالت در اینجا ممکن است کسانی به برکت همین خدمت صاحب کار و درامد و زندگی شوند .
ب - در این مورد کسانی نه تنها باید از شهر و دیار خود دور شوند بلکه باید در پایگاه - برجک های لب مرز در شرق و غرب کشور به خدمت بپردازند که در صورت برگشت از سربازی دچار بیماریهای روحی - روانی و گاها جسمی خواهند شد که یاد و خاطره سربازی آنها را به ........ و در نهایت ........
یادمان نرفته است سربازان وظیفه در شرق کشور را که توسط گروهی ربوده شدند و نظام مقدس هم برای آنها کاری نکرد و در نهایت به قتل رسیدند ( خدایشان بیامرزاد )
بهر حال برای این عزیز آرزوی موفقیت و سلامتی دارم

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

 

[ساسان تراب خصلت]

اینطوری که بچه ها میگن خیلی باید باحال باشه و من دنیای قشنگی رو از دست دادم   ولی حیف شد!!!! (آخه من معافیت حضور والدین (پدر)در من منطقه جنگی رو دارم) راستی بابام جا داره یه فرزند دیگه رو معاف کنه اگه کسی میخاد معاف بشه عجله کنه بیاد داداش من بشه!!!