سلام اگه مشکلتون اینه که اوبونتو کند تر از ویندوزه من هم همین مشکل رو دارم! رم 4 پردازنده core i3..
تازه من اوبونتو رو با ویندوز 10 مقایسه می کنم.. نه ویندوز 7..
ویندوز 10 با این که می گن سنگین تره اما سریع تر می آد بالا (dual boot ه) ولی اوبونتو معلوم نی چه بلایی سر hibernate و این جور چیزاش آوردن (مث این که hibernate اش برای خیلی ها کار نمی کنه از جمله من..) sleep اش کار می کنه اونم اگر usb3 رو غیر فعال کنم! اما ویندوز sleep اش همیشه کار می کنه.. (البته این مشکل بعضی لپ تاپ ها.. یه راه حل واسه اوبونتو پیدا کردم که باید bios ام رو update کنم مث این که..) ویندوز نمی دونم چه جوری می تونه خودش رو سریع boot کنه (نه همیشه اگه کامل خاموش کنی نه) اما من تا حالا یه بار هم تو عمرم ندیدم اوبونتو خودش رو سریع boot کنه حالا هر جوری که خاموشش می کنم.. نمی دونم چه کدی برای ویندوز نوشتن..
نرم افزارها تو ویندوز روون تر اجرا می شن انگار.. البته شاید به خاطر خود خود ویندوز نباشه.. شاید به خاطر خوب نوشته شدن نرم افزارها باشه.. خوب بودن درایورهاش.. مثلا اخیرا متوجه شدم opera ای که تو ویندوز استفاده می کنم خیلی سریع تر از firefox می آد بالا.. جالبه که بعدا دیدم تو لینوکس هم همین طوره و از این پس از opera استفاده می کنم.. (با این که open source و آزاد و از این حرفا نیس.. تازه opera یه سرویس vpn نامحدود و رایگان هم داره که خیلی باحاله..)
یه چیز دیگه ای هم که متوجه شدم اینه که تو ویندوز انگار نرم افزارها رو یه جوری نوشتن که سریع تر به نظر برسن.. مثلا وقتی شما یه چیزی رو launch می کنی سعی می کنه هر چه سریع تر gui رو بیاره بالا.. بعدا بقیه ی چیزا رو load کنه.. در صورت نیاز.. همه چی رو نمی آد اول load کنه بعد نرم افزارو بیاره بالا.. اما ظاهرا تو لینوکس خیلی از نرم افزارهای گرافیکی رو جوری نوشتن که صرفا کار کنن.. حالا این که سریع باشن یا سریع به نظر برسن و طراحی خوبی داشته باشن و غیره بماند.. مثلا شما وقتی یه برنامه ای رو باز می کنی که توش 4 تا دونه دکمه داره اصن بر فرض که با دیتای سنگینی کار می کنه چرا باید لود شدن 4 تا دونه دکمه قربانی بقیه ی مسائل و دیتای بی ربط دیگه بشه.. باو اول gui رو لود کن..!!!
البته یه مساله ی دیگه هم در بحث سرعت به نظرم می رسه.. تو لینوکس ما کلی toolkit مختلف داریم واسه مثلا gui.. خوب وقتی چن تا نرم افزار نیاز به یه امکانات دارن اما به دلیل تفاوت toolkit ها باید هر کدوم کتابخونه ی جداگانه ی خودشون رو load کنن این هم به نظرم تو سرعت تاثیر داره.. این که شما بیای یه سیستمی طراحی کنی که تعداد زیادی از نرم افزار ها به صورت یکپارچه ازش استفاده کنن و منابع رو هدر ندن هم به نظرم تو سرعت تاثیر داره..
یا مثلا گفتم یه بحث دیگه درایور ها هستن.. مثلا تو ویندوز من wifi ام خیلی روون و خوب بود.. اما تو اوبونتو به شدن سرعتش افت می کرد و گاهی قطع می شد و مجبور بودم module اش رو restart کنم.. البته بعدا مشکلم با غیر فعال کردن یکی از امکانات درایور حل شد.. (ظاهرا قراره این مشکل wifi بعد از مدت ها با kernel جدید حل بشه..)
یا مثلا elementary os دارم الان.. حتی بعد این که سیستم boot می شه جونش بالا می آد desktop رو load کنه.. ممکنه 4 5 دقیقه صبر کنم و load نکنه.. جدا برید مقایسه کنید دسکتاپ رو با دسکتاپ ویندوز.. بالاخره گاهی مجبورم lightdm رو restart کنم.. در صورتی که دسکتاپ elementary os خیلی سبک تر از ویندوز 10 باید باشه و باید سریع تر بالا بیاد..
از این مشاهدات زیاد داشتم..
خلاصه من خیلی شنیدم که لینوکس سریع تره و ویندوز سنگینه.. ویندوز سنگینه رو قبول دارم.. اما این که لینوکس سریع تره..؟! فک نکنم..! شاید تو بعضی سیستم ها بعضی لینوکس ها سریع تر از ویندوز 10 باشن.. (اما تو سیستم من که ویندوز 10 حرف اول رو از نظر روونی می زنه..) کلی توزیع لینوکسی نصب کردم.. تقریبا همشون همین جورین.. مگر این که بیام کلی از امکانات رو از دست بدم و حذف کنم و یه توزیع خیلی خیلی ساده نصب کنم سر این که در مقابل ویندوز با اون همه امکانات توزیع لینوکسیم شاید سریع تر به نظر برسه.. خوب این دیگه چه جوری سرعتیه.. باید امکانات رو هم در بحث مقایسه ی سرعت در نظر گرفت..
حالا شاید مشکل اوبونتوی شما دقیقا همین ها نباشه و کارای دیگه ای حل بشه ولی این هم درد دل ما..
شاید بهتر باشه یه سریا که دفعه ی بعد فکر ساخت توزیع لینوکسی می زنه به سرشون بیان به این مسائلی که باعث می شه توزیع سریع تر به نظر برسه هم فکر کنن.. حداقل یه توزیعی باشه که برنامه های اساسی مورد نیاز کاربر روون باشه.. یکی از همین مسائل که گفتم lazy loading هست اسمش:
Lazy loading is a design pattern commonly used in computer programming to defer initialization of an object until the point at which it is needed. It can contribute to efficiency in the program's operation if properly and appropriately used. The opposite of lazy loading is eager loading.
https://en.wikipedia.org/wiki/Lazy_loadingمثلا emacs بدون این قابلیت lazy loading رو (یه init.el چن هزار خطی رو).. با emacs با این قابلیت مقایسه کنید.. (spacemacs مثلا این قابلیت رو داره..)
همین نکات ریز در طراحی نرم افزار هست که باعث می شه روون تر به نظر برسه.. وگرنه این که نرم افزارتون سبک باشه و صرفا کلی امکاناتش رو حذف کنید موجب روون شدنش نمی شه لزوما..