دوستان بازم شلام! من مجددا ظهور فرماییدم!
البت نظریات فلسفناک خودم اندر حکایت شما دوستان مافوق حرفه ائی و کاربلدم رو پیشتر عرض فرمودم و هم عرض فرمودم که بفرمائید چائی!
ولی خوب این نظرات دوست گرامیمان ناچارم کرد که به ظهورناک شدن نو!
قصد و غرض هم البت یک کوتاه: اینترنت مکانیست عمومی که در آن همگان همه چیز نویسند و همگان همه چیز خوانند! پس زیباست که حتی (بسان من) اگر کمتر کسی تاب فهم نوشتارمان را ندارد کمینه
خودمان حرف خودمان را بفهمیم! زیاد نوشتن بی مغز و یا اظهار نظر از روی این ادب که : ما هم هستیم! البت هیچ ایرادی ندارد و من هم می خوانم و می فرمایم که : احسن به شما که هستید! ولی انصافا مزاج معیوب غالبمان که در معلم و مدرسه بسیار بیمار و ضعیف گشته ، گاهی از این بی تصددی کلام دچار شکم روش می شود که دیفنوکسیلات یارای درمان آن نتواند
و این البت برای ذهن خود نویسنده بسیار خطرناکتر تا خوانندگان که در انتها اگر نپسندند می بندند و می روند!
جناب برهانی از دوستان بسیار توانای لینوکس کار هستند که در این فروم هم افتخار همجواری متونمان گاهی پیدا می شود . از این نظر من خودم به آن به صداقت اذعان دارم.
فقط آنچه اسباب تشدد خاطر شده این جمله ایشان است ( از دیگر دوستان البت انتظاری نیست و جائی برای حرف هم ندارد!):
علا قه به حرفه ای شدن داره یا حدقال علاقه به `علاقه مندان حرفه ای شدن` داره
!!!!!!!!!!
جناب برهانی عزیز! پوزم را می طلبم ( و نه پوزش که از خود خرج کرده باشم
) بابت سند دادن از نقل شما که از باب آشنائی می دانم بر من ، این ناشی گری می بخشید.
شما را به خدا:
آن خطات سه گونه خط می نوشتی! یکی را هم خود خواندی و هم غیر. یکی را خود خواندی و لاغیر!
و یکی را نه خود خواندی و نه غیر!