اگر رخصت داشته باشم و مورد خشم عشاق GL قرار نگیرم؛ وعلاقمند باشید که حرفهای یک کاربر عادی را هم بدانید؛ عرض میکنم که:
مجسم کنید طرف جراح مغزو اعصابه میره ماشین بخره فروشنده میپرسه شما میدانی میل لنگ چیه و کجای ماشین قرار داره؟ دکتر میگه نه! فروشنده میگه برو اول چند واحد تعمیرات و اصول ساخت ماشین را یاد بگیر بعد بیا بخر.
بنده بعنوان یک کار بر عادی بار ها در این فروم باین دیوار برخورده ام. یعنی طوری شده که برای کار کردن با سیستم عامل گنولینوکس چنین در یافته ام که باید کارم را کنار بگذارم و بروم چند واحد و یک ترم مبانی کار با لینوکس را آموزش ببینم بعد تازه اجازه داشته باشم که اصلا سوال مطرح کنم. چون استادان در این انجمن کسرشان خود میدانند که به پرسشهای عادی و ابتدایی جواب بدهند. البته که موظف نیستند ولی فلسفه ی ایجاد این انجمن جذب بیشتر افراد به استفاده از لینوکس بوده. مگر اینکه هدف چیزی دیگر بوده که ما بیخبریم.
دو بار نصب برنامه رو گفته ای که لازم نیست توضیح بدیم واقعا؛ تو لینوکس راحتترین نصب یه برنامه رو داریم.
چنین نیست عزیزم! محاسبه ی مدار کیهان نورد هم بسیار ساده است ولی برای متخصصش نه برای فردی که چم و خم ها را نمیداند. مثلا ببینید این توزیع های مختلف حتی برای یک کار خاص یک اسم یا اصطلاح واحد ندارند هر کدام بنابر سلیقه ی خودشان یک اسم و طراحی ویژه دارند که باز برای تازه کار ها گیج کننده است .
اینجا میرسیم به جواب اینکه چرا مردم نمیایند طرف لینوکس. لابد عقلشان کم است و از چیز مجانی خوشش شان نمیاد؟
خود متخصصین IT درایران معترفند که بهترین نرمافزار ها برای ویندوز ساخته شده. (حالا اگر با این نظر مخالفین میتوانید یقه آنها را بگیرید).
نرمافزار های قفل شکسته هم که فراوانند؛ خود سیستم عامل هم که باز قفل شکسته و مجانیه . در چنین شرایطی چه دلیل دارد که افراد بیایند دنبال لینوکسی که برایشان خوش قلق نیست و انجمنهای یاری رسانش هم یکی دو تا هستند. در حالیکه ویندوز مثل پیکانه تعمیر و قطعه اش در هر دهاتی هم پیدا میشه.
خود من اگر ویندوز XP همچنان پشتیبانی میشد چون سازگاری بیشتری با سخت افزار های قدیمی داشت هرگز مزاحم لینوکس نمیشدم. چون نه میخوام شخصی سازی کنم و نه پیکربندی سیستم عامل برام مهمه که بخوام به سلیقه خودم آرایشش کنم. من و بیشتر مردم یک سیستم عامل پایدار و به روز شونده میخواهیم که شور بختانه بعد از دوسال سرو کله زدن با لینوکس هنوز مجبورم تاکید میکنم -مجبورم- برای کار هایم از ویندوز تاریخ گذشته ی قفل شکسته و بقول شما آشغال استفاده کنم تا کارم انجام بشه و از اول شروع به کارم تا پایان مجبور نباشم ذکر دعای حاجات بگیرم و صد مرتبه سبحان الله بخوانم و اطراف رایانه فوت کنم.دراین دوسال و اندی هنوز میترسم فایلهایم را در رایانه ای که لینوکس داره ذخیره کنم. چون نگرانم که در موقع لزوم سیستم عامل چیزیش بشه و فایلهایم ازبین بروند.
البته عادت خیلی مهمه ولی خیلی هاشون لجبازن و ذهنشون خرابه.
گمان نمیکنم این فرض درست باشد.عادت شاید ولی مردم شعور دارن و فرق دوچرخه ساخت پژو فرانسه و دوچرخه ساخت تاتان هندی را خوب میفهمند.
خوب دیگه مشکل همینه که کسی که میاد سمت گنولینوکس معمولا فعالیتش توی برنامه نویسی
منهم موافق این نظر هستم. توی بازار هم که میرم برای خرید قطعه ای از رایانه وقتی فروشندگان که معمولا بیشتر از من فنون رایانه را بلد هستند؛ میشنوند که سیستم عاملم لینوکسه؛ با تعجب نگاهم میکنن و میگن چرا؟
آدم باید نیازی داشته باشه که بهش پاسخ بده.
با این سخن هم موافقم. در ادامه این دوست بسیار گرامی و یاری رسانم اشاره دارند به چند جنبه که ترتیب اولویت های مطروحه ی ایشان را کمی جابجا میکنم یعنی بترتیب اولویت باین صورت هستند: پایداری- بهینگی- امنیت- حریم خصوصی. چون اگر پایداری و بهینگی نباشه اصلا بقیه موارد موضوعیت پیدا نمیکند.