پر خاطره ترین توزیع گنو/لینوکس من

[somo]

خوب می خوام تو این نظرسنجی هرکسی که از هر توزیعی خاطره ی خوب یا بدی داره که نمی تونه فراموش کنه بنویسه
فکر می کنم تا حالا هر کدوم از ما ده ها توزیع مختلف رو تست کردیم واسه همین این نظر سنجی به ذهنم رسید، گفتم با بقیه معاشرت کنم.
برا خودم mandriva هیچ وقت فراموش نمیشه چون کار با لینوکس رو با mandriva شروع کردم و دو سالم باهاش کار کردم و تنها چیزی که باعث شد ازش دل بکنم همین سایتهای فارسی در مورد اوبونتو بود که یکیش همین سایته چیزی که در ایران برای mandriva وجود نداره.
 و توزیع دیگه ای که فراموش نشدیه واسه من pclinux هست که یه بار موقع نصب کردنش هاردم با 500 گیگ اطللاعات که توی 2 الی 3 سال جمع کرده بودم پرید ( باور کنین تا سه چهار روز تو خودم نبودم ) که الانم خیلی از اون فایلارو نتونستم از اینترنت پیدا کنم.

[Taher]

اولین بار دقیقا ۱۰ سال قبل بود (زمستان سال ۷۹) که تصمیم گرفتم برم کار لینوکس. رد هت را نصب کردم. هیچ کسی و هیچ منبعی نبود که بهم بگه حتی چطور پارتیشن بندی کنم. باور کنید با چه بدبختی لینوکس را نصب کردم و چقدر برای پارتیشن بندی آن دچار مزاحمت شدم. بعد از اینکه لینوکس را نصب کردم و بعد از وارد کردن یوزر و پسورد وارد محیط شل میشد. همش می گفتم که چرا اینطوری هست ؟ محیط گرافیکی چرا بالا نمیاد(خیال می کردم که جایی بسته ای را نصب نکرده ام) و چند بار و در فواصل مختلف آنرا نصب کردم. متاسفانه چون هیچ منبع کمکی پیدا نکردم و با دستورات آشنایی نداشتم از کار با آن دلزده شدم. مدتی بعد فهمیدم که کارم درست بود و فقط باید دستور start x را وارد می کردم ...

[سعید رسولی]

سه چهار سال پیش بود... رفتم ۵ تا سیدی سوزه 9.2 رو گرفتم، دیویدی 11.1 رو هم از فروشگاه تکنوتاکس گرفتم، ولی نمی‌تونستم نصب کنم (نمی‌دونم باید از توی بایوس تنظیم کنم که از سیدی بوت بشه) زنگ زدم به یکی از آشناها و کمکم کرد (مخصوصاً توی پارتیشن‌بندی که نصبش کنم)
نصب کردم و یه مدتی باهاش کار کردم (کلی نرم‌افزار توی dvd خودش داشت که خیلی حال کردم).
ولی بلد نبودم به اینترنت وصل بشم. یه کتاب redhat 9 داشتم که توی نوشته بود چطوری به اینترنت وصل بشیم، دو تا سیدی ردهت هم توی داشت، می‌خواستم بجای سوزه اینو نصب کنم که بتونم به اینترنت وصل بشم  یادش بخیر
آخرش یکی از رفقا بهم گفت مودمت اینترناله یا اکسترنال؟ گفتم یعنی چی؟ ... خلاصه آخرش فهمیدم مودمم اینترناله و درایور میخواد درایورش رو هم نتونستم پیدا کنم.... آخرش یه مودم اکسترنال گرفتم و بعد از کلی تلاش با نرم‌افزار KPPP تونستم به اینترنت وصل بشم ... وقتی یه صفحهٔ اینترنت رو باز کردم داشتم از خوشحالی سکته می‌کردم
بعدا یادم گرفتم که چطوری با KInternet و بعدش با wvdial هم به اینترنت وصل بشم...
یکی دو سال که با سوزه کار کردم، بعدش یواش یواش سوییچ کردم به اوبونتو.
الآن هم که با آرچ کار می‌کنم.

[sayres]

من هم سال ۸۳ داشتم ردهت نصب میکردم اون موقع حتی نمیدونستم لینوکس چیه .
من اون موقع عاشق جمع کردن عکس actor های هالیوود بودم(یادش بخیر).تقریبا بعد ۵سال
عکس جمع کردن با نصب ردهت تمام پارتیشن هام یکی شد و نتیجه زحمات ۵ساله من به باد
فنا رفت ....اون موقع نمیدونستم چیکار کنم واسه همین از ناراحتی ۵ روز یادش که میافتادم همش میخندیدم
میدونین چرا؟؟
چون یاد یک مطلب درسی که تو دبستان تو کتای فارسی میخوندیم میافتادم.اون این بود:

از ماست که بر ماست

تازه معنی این کلمه رو فهمیدم..

دیگه گذشت تا ۳سال پیش با اوبونتو آشنا شدم و الان هم سیستم عامل اصلیم آرچه و
سرور هم دبیان کار میکنم