ازین بحث های فلسفی ی که من هم چون خیلی دوست دارم یادم بگیرم! پایه ی قلم فرسایی شدم
می دونید! مثل تولید پراید می مونه در شرکت سایپا
خیلی یم ربط داره ها!
منظورم اینه که اونا هم آخرش که میاد ماشین از خط بیرون یک دفترچه می اندازند توی داشبورد اش که هیچ احدی هم نمی خونتش!!!
ولی نکته همین جاست! مثلا با سمبا مثال می زنم
می دونی که سمبا یک بسته برای اشتراک گذاری فایل با لیوندوز بیس ها هستش!
خب اینو ی آدم مخی مثل من و تو آمد مثلا با زبانی مثل سی نوشته! یا هر چیز دیگه و یک سری توابع توش نوشته که در کنار هم ی کارایی رو می کنن که ما رو کف بر می کنند!!
این توابع همون درستورایی ی که ما نمی دونیم از کجا می یاد
اگه بری سایت پروژه سمبا می تونی کنی مستندات و ویکی و سورس گیر بیاری که ببیین اون بندگان خدا چه کردند و چه سلوشنی رو پیاده سازی کردند.
و بعدش شما هم اکه همش و بخونی می فهمی برای این که یک کاری رو انجام بندی ! به چه ترتیبی و با چه پارامتر هایی باید این توابع رو صدا بزنی تا کارت رو راه بی اندازند.
ولی خب خیلی کار راحتی نیست ! یکمی زمان بره و طاقت فرسا
برا همین میان براش ویکی و پست و ازین چیزا رو راه می اندازند!هرکی تا هر جایی پیش بره! خلاصه و شسته رفته ! می نویسه! که درد سر خوندن سورس کد نداشته باشیم
امید است مفید واقع شد باشد