سلام دوستان
درشماره ۱۳۷
ماهنامه شبکه مقالهایی با عنوان "لینوکس دسکتاپ مرده است؟" به قلم آقای عرفان نظری فاضل چاپ شد.برای اون دسته از افراد که ایشون رو نمی شناسند باید بگم که آقای نظری فاضل برنامه نویس و از طرفداران پر و پا قرص جنبش اوپن سورس هستند که در تحریریه ماهنامه شبکه فعالیت می کنند و بارها در مقالاتشون برتری لینوکس رو به اثبات رسوندن.
اما حالا ایشون با دیدی منطقی به نظاره دنیای اسرار آمیز گنولینوکس نشستن و متاسفانه آفتاب این سیستم عامل رو در سمت دسکتاپ در حال غروب می بینند.
من این مقاله رو برای شما دوستان خوبم قرار می دم تا با خوندن اون به سوالم پاسخ بدید:
لینوکس دسکتاپ مرده است؟
=======================================================================================
مدت زمان زیادی از آخرین استفادههای من از لینوکس بهعنوان دسکتاپ میگذرد. سیستمعاملی که در حقیقت آن را شایستهتر از هر سیستمعامل دیگری میدانم و بارها و بارها، در قالبهای مختلف به این مهم اشاره کردهام. با این حال، این روزها، واقعاً فرصت دست و پنجه نرمکردن با لینوکس را نداشته و بهسادگی، از محصول شرکت آقای بالمر استفاده میکنم و هیچ شکایتی نیز ندارم.
اما بهراستی چه چیزی باعث عقب افتادن لینوکس دسکتاپ از ویندوز و OS X شده است؟ امری که این روزها بسیار به چشم میآید و نشریاتی چون وایرد نیز با انتشار مقالاتی باعنوان« OS X لینوکس دسکتاپ را نابود کرده است» به این موضوع پرداختهاند. من نیز با نظر میگوئل دوایکازا (Miguel De Icaza)،
خالق GNOME و پروژههایی از قبیل مونو موافقم که ریشه اصلی این مشکل را در فرهنگ توسعهدهندگان لینوکس میداند. وقتی لینوس توروالدز و دیگر توسعهدهندگان کرنل، با خیال راحت پشتیبانی باینری از درایورهای تجهیزات را کنار میگذارند و بهدلیل اهمیت کارشان، صنعت خود را با آنها تطبیق میدهند، دیگر توسعهدهندگان لینوکس نیز چنین کاری را سرلوحه کار خود قرار داده و با اینکه قدرتی در حد و اندازه آنها ندارند، از این طریق باعث بروز مشکل بزرگی بهنام عدم انطباق میشوند. امری که بسیاری از توسعهدهندگان را از تولید و پشتیبانی برنامه برای لینوکس دسکتاپ فراری داد و باعث شد تا پشتیبانی از نرمافزارهایشان، چندان بهصرفه و قابل قبول نباشد.
توسعهدهندگان لینوکس دسکتاپ، با ایدهآلگرایی مفرط، سعی در ارائه کد عالی داشتند نه نرمافزار عالی وبه نظر من، یک نرمافزار عالی همیشه از یک کد عالی و خوشساخت و مرتب بهره نمیبرد. همین امر باعث انجام اشتباهاتی شد که مشکلات پیش روی لینوکس دسکتاپ را بیشتر کرد! آنها API را حذف کردند چون فکر میکردند راه بهتری را در پیش گرفتهاند، بسیاری از قابلیتهای کاربردی را بهخاطر این تصور که یک حفره امنیتی است یا با طراحی کلی انطباق ندارد، حذف کردند و قابلیتهایی از قبیل لایههای انطباق و transition path را مطرح کردند که نه بهدرستی نگهداری میشد و نه به درستی و خوبی کار میکرد! چیزی که جامعه اپنسورس و کاربران آن اصلاً انتظارش را نداشتند و بر اساس آن، بهتدریج از حول و حوش لینوکس دسکتاپ پراکنده شدند.
مشکل دیگری که وجود دارد، این است که وقتی کاربر یک سیستمعامل کاملاً رایگان دراختیار دارد، میتواند بهسادگی هر بخش آن را بهروزرسانی کند و همین سبب بروز مشکلات مربوط به عدم انطباق نرمافزارها شده و ممکن است باعث شود که یک توسعهدهنده مجبور به بهروزرسانی گاه و بیگاه نرمافزار شود و درنهایت، این فرآیند به نبود هماهنگی درکل اکوسیستم لینوکس دسکتاپ منجر شده و تنها نتیجهاش نیز تجربهای نامناسب از استفاده لینوکس برای کاربر میشود.
میگوئل معتقد است جنبه دیگر مشکل لینوکس دسکتاپ، ناهماهنگی توزیعهای لینوکس، حتی درنحوه بهکارگیری بخشهایی همانند اجزای اصلی است که باعث تعدد قابلیتها و تنوع درنحوه توسعه یک برنامه منفرد توسط توسعهدهنده آن میشود. اما مشکل بزرگتر آنجا است که نهتنها توزیعها با یکدیگر انطباق عملکردی و فنی ندارند، بلکه در بهروزرسانی و گذار بهسمت نسخههای جدید نیز هماهنگی ندارند و به همین دلیل، رقابتی میان آنها برای ارائه قابلیتهای معادل نیز وجود ندارد. امری که تنها نتیجه آن تکثر در پلتفرم بوده و توسعهدهنده و کاربر نهایی را از ادامه کار با این محیط ناامید میکند. بدبختانه، تمام تلاشها برای استانداردسازی کرنل و چند کتابخانه اصلی برای لینوکس نیز با شکست مواجه شد چرا که توزیعهای اصلی و پرطرفدار کنونی، به هیچ وجه حاضر نیستند در زمینههایی کوتاه آمده و از این طریق فرصت توسعه را برای توزیعهای کوچکتر فراهم سازند! در اصل، عدمانطباق با دیگر توزیعها، راهی برای کسب سهم از بازار برای توزیعهای لینوکس بهشمار میآید و بهنظر میرسد که همچنان ادامه داشته باشد. با این حال، کافی است خود را جای یک توسعهدهنده برنامه برای لینوکس بگذاریم و سعی کنیم برای یکی از سه توزیع پر طرفدار لینوکس برنامه توسعهداده و آن را پشتیبانی کنیم. بهدلیل تحولات درونی توزیعها، مطمئناً نرمافزار مربوطه پس از 6 ماه به طور کلی از کار خواهد افتاد و همین امر، به چالشی بزرگ برای توسعهدهندگان، بهخصوص توسعهدهندگان مستقل تبدیل شده است.
این موارد در کنار هم باعث شده است تا فرصت، برای سیستمعاملهایی مانند مک فراهم شود تا کاربران و همچنین توسعهدهندگان و هکرها را به سمت خود جذب کرده و با ارائه مجموعهای از ابزارها و امکانات در کنار محیطهای گرافیکی و قابلیتهای مناسب، پاسخی مناسب برای ایدهآلگراییهای اعضای جنبش اپنسورس باشد.
میگوئل می گوید: «بسیاری از ما در دنیای لینوکس، هنوز معتقدیم که میتوان هر چیزی را بهصورت نرمافزار متنباز پیاده کرد و ما تاکنون، بارها این کار را کردهایم؛ برنامههای اداری، طراحی، گرافیکی و... . لینوکس سیستم مدیریت پکیج بسیار قوی و قدرتمندی را به دنیا معرفی کرد و پیشرفتهترین روش بهروزرسانی نرمافزارها را بهکار گرفت و این کار مناسبی در راستای اهداف و فرهنگ ما بود. با این حال، ما فرصت را از دست دادیم و حس بیگانگی را به هر توسعهدهنده مستقل فعال در اکوسیستم القا کردیم. اکوسیستمی که اکنون توسط AppStore در مک به وجود آمده، با ساختار کنونی لینوکس دسکتاپ امروزی غیر قابل پیادهسازی بود!»