خوب برای من چون با روند یکنواخت بودن زندگیم مشکل دارم و عادت دارم همش چیز یاد بگیم ویندوز برای من چیز جدیدی نداشت و مگر در مواد خاص (حتی بعضا نرم افزار های خاص رو تست میکردم و باهاشون ور میرفتم)و دیگه این جور کارها هم خسته کننده شده بود آمدم یه کاری کردم و اوبونتو رو نصب کردم (البته قبلش نصب کرده بودم و بخاطر نصب گرافیک و نصب کامپیز خراب شد و نتونستم درستش کنم)آخه من فکر میکردم مثل ویندوزه و خودم همه کارهام رو بشخصه میتونم انجام بدم!!! بخاطر همین راه حل هام محدود به دانش ویندوزیم بود تا این که بلاخره اون حس اینکه من باید از کار این سیستم عامل سر در بیارم باعث شد دوباره نصبش کنم و فکر کنم موندگار شم
چون یکنواخت بودن رو از من گرفته و یه چیز جالب این هست که خودت باید همه چیز رو کشف کنی
(البته همیشه کشفیات موفقیت آمیز نیست و گاهی آدم رو پشیمون می کنه
)ولی در کل یکنواختی رو از من گرفت و این خودش خیلی
البته من سرعتش رو دوس دارم و البته این که تمام مرکز نرم افزاری رو میتونی داشته باشی و سرعت بوتت هنوز کم نشه (البته باید بدونی چی سرعت بوت رو کم میکنه و چه چیزی نمیکنه)در کل با ویندوز مشکلی ندارم (ماکروسافت اگه میخواست ما کرک شده استفاده نکنیم ساپورتش رو برای ما غیر فعال میکرد مثل اپل ولی هم خودش میدونه و هم ما میدونیم که استفاده از ویندوز کرک شده هم به نفعش هست)
بطور کلی من دلیل خاصی برای بعضی از کار هام ندارم
و نصب و استفاده از اوبونتو یکیشه
سعی کردم وقتی این پست رو دیدم سکوت کنم
چون دلیلی از نظر من وجود نداره (مگر اون چیزایی که گفتم
)ولی آمدم این نظر رو دادم تا اگه بشه تایپیک رو به روال عادی برگردونم
نمیدونم حالا با این حرف های ضد و نقیض تایپیک رو به روال عادی بر می گرده؟!!