-
پتیشن برکناری تمام بورد بنیاد نرمافزار آزاد و حذف استالمن از تمام موقعیتهای رهبریش. موزیلا هم حمایت کرده.
نظرتون چیه؟
https://rms-open-letter.github.io
(https://forum.ubuntu-ir.org/index.php?action=dlattach;topic=152426.0;attach=50402)
-
خب این بنده خدا یه کم زیادی رک صحبت و رفتار میکنه ((:
-
من نظراتشو قبول ندارم ولی میکنم اگه کسی با این عقاید سفت و سخت وجود نداشت جامعه آزاد تا این حد پیشرفت نمیکرد
-
البته جریان سر صحبتهاش یا نظراتش در مورد آزادی نرمافزار و … نیست، اون جور که تو نامه هست بحث سر رفتارهای «ضد زن»، «ضد معلولان» و «تراجنسیتهراسی» استالمنه.
He has shown himself to be misogynist, ableist, and transphobic, among other serious accusations of impropriety.
-
به نظر من در حق استالمن با توجه به کمکهایی که به نرمافزار آزاد کرده، دارند ظلم میکنند. اینکار به جامعه کمکی نمیکنه و حق استالمن هم نیست.
-
به نظر من در حق استالمن با توجه به کمکهایی که به نرمافزار آزاد کرده، دارند ظلم میکنند. اینکار به جامعه کمکی میکنه و حق استالمن هم نیست.
دنیایی شده که اکثریت، به ظاهر و پوسته خیلی بیشتر از باطن آدما و اتفاقات بها میدن. کسایی که این پتیشن رو نوشتهن هم فقط نمیخوان شخصیتی که به قوانین و کلیشههای امروزی بها نمیده رو به عنوان چهرهی اصلی و front man کامینویتی قبول کنن.
بعدم به هر حال این جامعهی بزرگ رو تکتک اعضاش به این جایگاه رسوندهن، نه فقط اون ۱ نفر. اولین بودن و سابقه داشتن نباید هیچ امتیاز و مزیت خاصی واسه آدما بوجود بیاره.
-
یک مشت راستگرای افراطی که سرشون با دمشون بازی میکنه و خودشون هم نمیدونن چی کار میکنن، چنین بیانیهای نوشتن! محض اطّلاعاتون، اون فردی که از موزیلا این بیانیه رو امضا کرده، همونیه که وقتی ترامپ حسابش رو از توییتر برد به یه شبکهٔ اجتماعی دیگه، با دسترسیای که تو اون مرکز داده داشت، کارسازهای اون شبکهٔ اجتماعی رو از برق کشید!
توصیه میکنم این مقاله رو بخونید: https://www.wetheweb.org/post/cancel-we-the-web
-
اولین بودن و سابقه داشتن نباید هیچ امتیاز و مزیت خاصی واسه آدما بوجود بیاره.
بحث سر اولین نفر بودن نیست. قسمت بزرگی از پیادهسازی و طراحی و انگیزهدادنها از استالمن اومده. فراهم کردن بستر هم از استالمن اومده. چنین افرادی کم هستند و باید ازشون قدردانی کرد.
-
اولین بودن و سابقه داشتن نباید هیچ امتیاز و مزیت خاصی واسه آدما بوجود بیاره.
بحث سر اولین نفر بودن نیست. قسمت بزرگی از پیادهسازی و طراحی و انگیزهدادنها از استالمن اومده. فراهم کردن بستر هم از استالمن اومده. چنین افرادی کم هستند و باید ازشون قدردانی کرد.
صحبت شما درسته و اگر استالمن نبود نرمافزار آزاد به این شکلی که الان میشناسیم نبود. ولی اگر اتهامهایی که بهش نسبت میدن درست باشه یا نظرهاش خلاف چیزهایی باشه که ارزش هستند (این که واقعا ارزش هستند یا فقط Political correctness رو من شخصا نمیتونم در تک تک موارد تشخیص بدم!) آیا امروز باز هم صلاحیت رهبری داره؟
لیست سازمانهایی که تا حالا حمایت کردن:
Organizations
Calyx Institute
CommitChange
The FreeDOS Project (@freedos_project)
Globenet
GlobaLeaks
GNOME Foundation
The HardenedBSD Foundation / The HardenedBSD Project
MidnightBSD Project
MousePaw Media
Mozilla
Open Life Science
Open Source Diversity
Tor Project
X.org Foundation
-
رهبری بنیاد نرمافزار آزاد؟ بله! آدمها سیاه و سفید نیستند و باید به کارهاشون در حوزهی وظایف خودشون نگاه کرد. مثال شبیه این رو در ایران داریم، مثلا ستارهدار کردن دانشجو بر اساس فعالیتهای اجتماعی یا سیاسی و مصاحبههای عقیدتی (مثلا در مورد نماز و ورود به دستشویی!) برای استخدام شغلهای دولتی.
-
تا جایی که من متوجه شدم هدف این پتشین استعفای این افراد از موقعیتهای رهبریه، نه حذف اونا (حالا این کار باعث بایکوتشون میشه احتمالا نگرانی درستیه، ولی به نظر میاد هزینهایه که باید پرداخت)
من فکر میکنم (اگر فرض درست باشه)، نه صلاحیت رهبری نداره، FSF باید مستقل از نظر اشخاص بمونه. همونطور که از حذف فردی مثل استالمن باید جلوگیری کرد نباید این جور به نظر بیاد که rms یا هر کس دیگهای FSF رو ریپرزنت میکنه.
حالا سوال من اینه، با توجه به این که به نظر میاد در خواست نسبتا بزرگی علیه حضور استالمن در هیئت مدیره FSF وجود داره و حمایت سازمانهایی مثل موزیلا یا پروژه تور رو داره که تا جایی که من اطلاع دارم سازمانهای معقول و با سابقهای در حوزه نرمافزار آزاد هستن، نتیجه این اعتراض چی میشه؟ آیا یه فورک از FSF به وجود میاد؟ چون خود استالمن گفت این دفعه کنارهگیری نمیکنه. سازوکار دموکراتیکی داره بورد FSF؟
-
این ویدیوی یوتیوب به نظرم نکات خیلی خوبی رو گفته:
https://youtu.be/Uun2YhnUNGc
(https://youtu.be/Uun2YhnUNGc)
خیلی خوب افرادی که امضا کردن این طرحو بررسی کرده که چه کسایی هستن.
-
تا جایی که من متوجه شدم هدف این پتشین استعفای این افراد از موقعیتهای رهبریه، نه حذف اونا (حالا این کار باعث بایکوتشون میشه احتمالا نگرانی درستیه، ولی به نظر میاد هزینهایه که باید پرداخت)
من فکر میکنم (اگر فرض درست باشه)، نه صلاحیت رهبری نداره، FSF باید مستقل از نظر اشخاص بمونه. همونطور که از حذف فردی مثل استالمن باید جلوگیری کرد نباید این جور به نظر بیاد که rms یا هر کس دیگهای FSF رو ریپرزنت میکنه.
حالا سوال من اینه، با توجه به این که به نظر میاد در خواست نسبتا بزرگی علیه حضور استالمن در هیئت مدیره FSF وجود داره و حمایت سازمانهایی مثل موزیلا یا پروژه تور رو داره که تا جایی که من اطلاع دارم سازمانهای معقول و با سابقهای در حوزه نرمافزار آزاد هستن، نتیجه این اعتراض چی میشه؟ آیا یه فورک از FSF به وجود میاد؟ چون خود استالمن گفت این دفعه کنارهگیری نمیکنه. سازوکار دموکراتیکی داره بورد FSF؟
اصلا ریچارد استالمن که رهبر نیست و فقط برگشته به FSF نه به رهبری
و در مورد اون سازمان ها هم موزیلا که خیلی جاها کلا برخلاف جامعه آزاد حرکت می کنه. درسته که نسبت به گوگل ارجحیت داره ولی از نظر خیلی عقاید مخصوصا همین مدت اخیر خیلی کارها کرده که برخلاف روح جامعه آزاد بوده
-
اولین بودن و سابقه داشتن نباید هیچ امتیاز و مزیت خاصی واسه آدما بوجود بیاره.
بحث سر اولین نفر بودن نیست. قسمت بزرگی از پیادهسازی و طراحی و انگیزهدادنها از استالمن اومده. فراهم کردن بستر هم از استالمن اومده. چنین افرادی کم هستند و باید ازشون قدردانی کرد.
معتقدی قدرت تصمیمگیری دادن به یه شخص، یعنی قدردانی کردن از اون شخص؟ یعنی هیچ راه دیگهای واسه قدردانی کردن نیست؟ اصلا مگه قدرت رهبری داشتن به خودی خود چیز خوبی به حساب میاد؟ من فکر میکردم مسؤولیت داشتن نه تنها مفید نیست، که تازه بار اضافه هم روی دوش آدما میذاره و سختیهای خودش رو داره.
آیا اینکه یه جامعهای نمیخوان ۱ نفر یا ۱ گروه رو به عنوان رهبر خودشون قبول کنن، معنیش اینه که دارن در حق اون شخص و گروه اجحاف میکنن؟
ویرایش: کلی میگم. وگرنه که توی این مورد خاص خودم طرف استالمنم، البته نظر من تأثیری نداره.
-
این ویدیوی یوتیوب به نظرم نکات خیلی خوبی رو گفته:
https://youtu.be/Uun2YhnUNGc
(https://youtu.be/Uun2YhnUNGc)
خیلی خوب افرادی که امضا کردن این طرحو بررسی کرده که چه کسایی هستن.
ممنون، خیلی جالب بود.
اصلا ریچارد استالمن که رهبر نیست و فقط برگشته به FSF نه به رهبری
و در مورد اون سازمان ها هم موزیلا که خیلی جاها کلا برخلاف جامعه آزاد حرکت می کنه. درسته که نسبت به گوگل ارجحیت داره ولی از نظر خیلی عقاید مخصوصا همین مدت اخیر خیلی کارها کرده که برخلاف روح جامعه آزاد بوده
به هیئت مدیره برگشته که در نتیجه میتونه مقام بالاتر هم بگیره، ولی خود عضو هئیت مدیره بودن هم موقعیت رهبری حساب میشه.
در مورد موزیلا اگه لینک یا منبعی معرفی کنی خیلی ممنون میشم بتونم بیشتر بخونم
-
https://rms-support-letter.github.io
اینم باشه همینجا
-
معتقدی قدرت تصمیمگیری دادن به یه شخص، یعنی قدردانی کردن از اون شخص؟
خیر، ولی معتقدم اگر کمپین تشکیل بدی که از جایی که میخواد بره (در همون زمینهای که کار کرده، نه مثلا ریاستجمهوری یا نمایندهٔ مجلس یا چیز نامرتبطی) بندازیش بیرون، عدم قدردانیه.
-
ولی اگر اتهامهایی که بهش نسبت میدن درست باشه یا نظرهاش خلاف چیزهایی باشه که ارزش هستند (این که واقعا ارزش هستند یا فقط Political correctness رو من شخصا نمیتونم در تک تک موارد تشخیص بدم!) آیا امروز باز هم صلاحیت رهبری داره؟
من فکر میکنم (اگر فرض درست باشه)، نه صلاحیت رهبری نداره، FSF باید مستقل از نظر اشخاص بمونه.
خیر فرض غلطیه، چون تمام این فشارهایی که از سمت یه سی هوچیگر داره میاد، تماماً بر اساس دروغ و صحنهسازیه.
-
خیر، ولی معتقدم اگر کمپین تشکیل بدی که از جایی که میخواد بره (در همون زمینهای که کار کرده، نه مثلا ریاستجمهوری یا نمایندهٔ مجلس یا چیز نامرتبطی) بندازیش بیرون، عدم قدردانیه.
منظورت رو متوجه نشدم. اما ظاهرا خیلی از کسایی که پتیشن رو امضا کردهن اصن در موقعیتی نیستن که حق داشته باشن در مورد عملکرد fsf نظر بدن.
مشکلی که هست هم اینه که مثلا داخل یه کشور تعاریف واضحی از حقوق شهروندی هست، اما اینجا مرز مشخصی وجود نداره که کی حق رأی داره و کی نداره.
به هر حال با فرض اینکه همهی اون آدما حق نظر دادن دارن، انتخاب کردن رهبرشون یه حق اولیه حساب میشه و نباید عدم قدردانی به حساب بیاد. چون جریان نرمافزار آزاد یه موضوع شخصی و گروهی نیست و دیگه خیلی بزرگ شده. استالمن اگه هر حرفی بزنه و هر رفتاری بروز بده خواهی نخواهی من و شما رو هم درگیر میکنه. چون همه ایشون رو رهبر کل جریان میدونن.
خیر فرض غلطیه، چون تمام این فشارهایی که از سمت یه سی هوچیگر داره میاد، تماماً بر اساس دروغ و صحنهسازیه.
البته ممکنه یه بخشاییش هم راست باشهها!
rms فقط رک و مستقیم عقایدش رو به زبون آورده که باعث شده به یه سریا بر بخوره، همین. حالا دارن همون حرفا رو علیهش استفاده میکنن (نیتشون رو هم نمیدونم. بر فرض که کل بورد استعفا داد، حالا کی جاشونو پر کنه؟!). به هر حال باید دید استدلال اون آدما در چه حد اعتبار داره، بدون اینکه به شخصیتشون حمله کنیم یا کل ادعاهاشون رو برچسب دروغ بزنیم.
-
البته ممکنه یه بخشاییش هم راست باشهها!
rms فقط رک و مستقیم عقایدش رو به زبون آورده که باعث شده به یه سریا بر بخوره، همین. حالا دارن همون حرفا رو علیهش استفاده میکنن (نیتشون رو هم نمیدونم. بر فرض که کل بورد استعفا داد، حالا کی جاشونو پر کنه؟!). به هر حال باید دید استدلال اون آدما در چه حد اعتبار داره، بدون اینکه به شخصیتشون حمله کنیم یا کل ادعاهاشون رو برچسب دروغ بزنیم.
اون بخشهاییش که با اون دارن فشار رو میآرن، مثل حمایت از اپستین یا حمایت از پدوفیلیا، چیزهایی هستن که دروغ بودنشون، برای هرکسی که توانایی خوندن داشته باشه و به جای درست فرض کردن حرف عریضهنویسها و بقیهٔ امضاکنندههها، خودش بره ببینه قضیه چیه، واضحه! در کل این جنبش، یه جنبش راستگرایانهٔ افراطی، علیه آزادی بیان و حق تفکّره. از عملکر پیشین اضاکنندگانش هم تا حد زیادی مشخّصه این رویکرد.
-
این ویدیوی یوتیوب به نظرم نکات خیلی خوبی رو گفته:
https://youtu.be/Uun2YhnUNGc
(https://youtu.be/Uun2YhnUNGc)
خیلی خوب افرادی که امضا کردن این طرحو بررسی کرده که چه کسایی هستن.
ممنون، خیلی جالب بود.
اصلا ریچارد استالمن که رهبر نیست و فقط برگشته به FSF نه به رهبری
و در مورد اون سازمان ها هم موزیلا که خیلی جاها کلا برخلاف جامعه آزاد حرکت می کنه. درسته که نسبت به گوگل ارجحیت داره ولی از نظر خیلی عقاید مخصوصا همین مدت اخیر خیلی کارها کرده که برخلاف روح جامعه آزاد بوده
به هیئت مدیره برگشته که در نتیجه میتونه مقام بالاتر هم بگیره، ولی خود عضو هئیت مدیره بودن هم موقعیت رهبری حساب میشه.
در مورد موزیلا اگه لینک یا منبعی معرفی کنی خیلی ممنون میشم بتونم بیشتر بخونم
در مورد موزیلا داخل همون لینک گفته شده + اظهار نظرهایی که در مورد ترامپ ارائه میدادن
-
اون بخشهاییش که با اون دارن فشار رو میآرن، مثل حمایت از اپستین یا حمایت از پدوفیلیا، چیزهایی هستن که دروغ بودنشون، برای هرکسی که توانایی خوندن داشته باشه و به جای درست فرض کردن حرف عریضهنویسها و بقیهٔ امضاکنندههها، خودش بره ببینه قضیه چیه، واضحه! در کل این جنبش، یه جنبش راستگرایانهٔ افراطی، علیه آزادی بیان و حق تفکّره. از عملکر پیشین اضاکنندگانش هم تا حد زیادی مشخّصه این رویکرد.
هدف و نیتشون چیه الان؟ کل بورد هم که استعفا بده، بعدش میخوان چیکار کنن؟ مثلا خودشون قدرت بگیرن؟
-
دقیق یادم نیست حوصله گشتن هم ندارم ولی فکر میکنم حرفی که اون زمان زده بود این بود که چرا بین یه انسان 17سال و 364 روزه و 18 ساله فرق میزاریم ، مگه توی این یک شب چه اتفاقی میوفته که مسایل جنسی یکباره شکل دیگه ای در برخوردهای قانونی میگیرن ، که بنظرم یکی از منطقی ترین و شجاعانه ترین سوالاتیه که یه شخص فقط زمانی میتونه مطرحش کنه که در سطح بالایی از تمرکز درازمدت و بدور از تاثبرات اجتماعی بر من درونش باشه ، و از دید من تمام اون سروصداهایی که منجر به استعفاش شد چیزی بیشتر از یک موج احمقانه دسته جمعی نبود ، با یه مثال توضیح میدم :
خودتون رو به عنوان یک فرد تصور کنید ، شما شخصیت ، عادات ، واکنش ها و رفتارهای خودتون رو دارید ، مثلا وقتی نشستید آروم هستید و با گوشی یا لپ تاپ کار میکنید ، یا وقتی مشغول عبور از یه راهرو هستید خیلی عادی این کار رو انجام میدید ، یا به اتفاقات کوچیک مثل افتادن و شکستن یه لیوان واکنش تندی نشون نمیدید ، حالا همین شخصیت رو ببرید توی یه استدیوم ورزشی بین 100 هزار آدم ، همون شخصیت وقتی نشسته همه تمرکزش روی بازی فوتباله مثلا ، همون شخص موقع خروج از راهروی ورزشگاه در حالی که ازدحام زیادی هست و در اثر فشار جمعیت نفس کشیدن براش سخت شده هرکاری برای خلاص شدن خودش میکنه حتی پا گذاشتن روی دیگران ، همون شخص با یه اتفاق ساده مثل خراب شدن یک موقعیت گل همه فحش هایی که بلده رو نصار بازیکن تیمش میکنه اون هم با صدای بلند و در بین جمعیت ، و شاید تقریبا همه کسانی که در اون استدیوم هستن هم همین حالات رو داشته باشن ،
نکته "فکر جمعی"ه ، حالتی که در اون تفکر و رفتار و واکنش های افراد در تعامل با جمعیت تاثیرپذیر و تاثیرگذارتر میشه و در مجموع یک شخصیت و رفتار و واکنش واحد جمعی رو تشکیل میده ، شخصیتی بسیار قوی بخاط تعداد و بسیار سطحی و شاید احمق به خاطر اتصال لایه های بیرونی و نه عمیق رفتاری و شخصیتی ،
همون فردی که در بین جمعیت گیر کرده و برای پریدن از روی مثلا زنجیر درب خروجی هر کاری میکنه ، ولی به محض خروج و جدا شدن از اون جمعیت دوباره آدم مستقل قبلی میشه با کمترین میزان تاثیرپذیری ،
حالا تصور کنید که در جریانی ، تاثیرگذارها آدم هایی با موقعیت های اجتماعی و سیاسی بالا باشن ، و با هم یه فکر جمعی تشکیل بدن ، و از قرار اتفاق کمی هم احمق باشن ، نتیجش میشه جریان موج مانندی که علیه نظرات شخصی استالمن راه افتاد ،
یادمه که حدود 25 سال پیش زمانی که کلاس اول مدرسه بودم یکی از همکلاسی هامون سعی کرد بهمون توضیح بده که پدر و مادرهامون چطور ما رو بوجود آوردن ، نتیجه واقعیتی که میگفت این بود که 10 نفری ریختیم سرش و تا میخورد زدیمش ! ، حالا استالمن هم یه واقعیت رو درباره سن 18 سالگی مطرح کرده و کسایی که قدرت درکش رو نداشتن با اون تبلیغات منفی اون جریان رو بوجود آوردن ، و کسایی هستن که حتی بعد از فروکش کردن فرکانس اون موج باز هم بهش دامن میزنن .
پ ن : این ها نظرات شخصی هست ، نه فکت و نه توهینی .
-
https://rms-support-letter.github.io
اینم باشه همینجا
ترجمه:
نامهای سرگشاده در حمایت از ریچارد استالمن
ریجارد استالمن با مشارکتهایی نظیر سیستمعامل گنو و ایمکس، دهههاست که نیرویی محرک در جنبش نرمافزار آزاد است.
به تازگی به بهانهٔ ابراز برخی نظرات شخصیش، حملاتی شرمآور در فضای برخط به منظور حذفش از هیأت مدیرهٔ بنیاد نرمافزار آزاد شکل گرفته است. پیش از این نیز شاهد چنین حرکتهای سازمانیافتهای از سوی برخی برنامهنویسان و فعّالان شناختهشدهٔ نرمافزار آزاد بودهایم، ولی این بار که به یکی از نمادهای این اجتماع حمله شده است، دست روی دست نخواهیم گذاشت.
بنیاد نرمافزار آزاد، موجودیتی مستقل با توانایی برخورد منصفانه و به دور از تعصّب با اعضایش است و نباید در برابر فشارهای اجتماعی خارجی، شانهخالی کند. ما از بنیاد نرمافزار آزاد درخواست میکنیم که بحثها علیه استالمن را به صورت عینی دنبال کرده و اعمال و گفتههایش را به معنای واقعی کلمه درک کند.
در طول تاریخ، استالمن دیدگاههایش را به روشهایی مطرح کرده است که باب میل بسیاری افراد نبوده است. تمرکز او عموماً بر زیرساختهای فلسفی، تعقیب واقعیتهای قابل مشاهده و خلوص زبانی بوده و کمتر به احساسات دیگران راجع به موضوعات مورد بحث، اهمیت میدهد. این موضوع، استدلالهایش را مستعد درک و بازنمایی نادرست میکند. امری که معتقدیم در نامهٔ سرگشادهٔ درخواست حذفش نیز در حال رخ دادن است. بیانات او نیازمند تفسیر در بافتارشان و در نظر گرفتن این نکته اند که او معمولاً در طرح نظراتش، رویکرد دیپلماتیک ندارد.
با این وجود، دیدگاههایی از استالمن که باعث این حساسیتها شدهاند، هیچ ارتباطی با توانایی او در راهبری اجتماعی چون بنیاد نرمافزار آزاد ندارند. افزون بر این، او همانند هر کس دیگری، مستحق داشتن نظرات خودش است. اعضا و حامیان، اجباری برای موافقت با نظرهایش ندارند، هرچند که باید به حق آزادی اندیشه و بیانش، احترام بگذارند.
خطاب به بنیاد نرمافزار آزاد:
حذف ریچارد استالمن، موجب تخریب وجههٔ بنیاد نرمافزار آزاد شده و آسیبی جدی به حرکت جنبش نرمافزار آزاد میزند. ما از شما درخواست میکنیم که گامهایتان را با دقّت بردارید؛ چرا که اتّخاذ هر تصمیمی، تأثیری جدی بر آیندهٔ صنعت نرمافزار خواهد گذاشت.
خطاب به اوباش کمینکردهای که برای استدلالهای منطقی استالمن در مناظرهها و دیدگاهها و عقاید مختلفی که طی دههها به عنوان چهرهای سرشناس بیان کرده، علیهش دار و دسته جمع کردهاید:
شما جایگاهی در تعیین رهبری هیچ جامعهای ندارید. به ویژه نه از طریق غوغاسالاری دیگری که هیچ نسبت دوری با یک مباحثهٔ منصفانه که شیوهٔ افرادی با اصل و نصب نظیر استالمن است، ندارد.
برای امضا، لطفاً درخواست ادغام بفرستید (https://github.com/rms-support-letter/rms-support-letter.github.io/pulls).
-
هدف و نیتشون چیه الان؟ کل بورد هم که استعفا بده، بعدش میخوان چیکار کنن؟ مثلا خودشون قدرت بگیرن؟
کم کردن قدرت بنیاد نرمافزار آزاد، چون فهمیدن که با وجود استالمن نمیتونن بنیاد رو از مسیر درستش منحرف کنن.
-
ترجمه:
نامهای سرگشاده در حمایت از ریچارد استالمن
ریجارد استالمن با مشارکتهایی نظیر سیستمعامل گنو و ایمکس، دهههاست که نیرویی محرک در جنبش نرمافزار آزاد است.
به تازگی به بهانهٔ ابراز برخی نظرات شخصیش، حملاتی شرمآور در فضای برخط به منظور حذفش از هیأت مدیرهٔ بنیاد نرمافزار آزاد شکل گرفته است. پیش
...
خیلی قشنگ نوشتی! روی خود گیت هم فرستادیش که اضافه بشه به ترجمههای صفحه؟
-
https://rms-support-letter.github.io
اینم باشه همینجا
ترجمه:
نامهای سرگشاده در حمایت از ریچارد استالمن
ریجارد استالمن با مشارکتهایی نظیر سیستمعامل گنو و ایمکس، دهههاست که نیرویی محرک در جنبش نرمافزار آزاد است.
به تازگی به بهانهٔ ابراز برخی نظرات شخصیش، حملاتی شرمآور در فضای برخط به منظور حذفش از هیأت مدیرهٔ بنیاد نرمافزار آزاد شکل گرفته است. پیش از این نیز شاهد چنین حرکتهای سازمانیافتهای از سوی برخی برنامهنویسان و فعّالان شناختهشدهٔ نرمافزار آزاد بودهایم، ولی این بار که به یکی از نمادهای این اجتماع حمله شده است، دست روی دست نخواهیم گذاشت.
بنیاد نرمافزار آزاد، موجودیتی مستقل با توانایی برخورد منصفانه و به دور از تعصّب با اعضایش است و نباید در برابر فشارهای اجتماعی خارجی، شانهخالی کند. ما از بنیاد نرمافزار آزاد درخواست میکنیم که بحثها علیه استالمن را به صورت عینی دنبال کرده و اعمال و گفتههایش را به معنای واقعی کلمه درک کند.
در طول تاریخ، استالمن دیدگاههایش را به روشهایی مطرح کرده است که باب میل بسیاری افراد نبوده است. تمرکز او عموماً بر زیرساختهای فلسفی، تعقیب واقعیتهای قابل مشاهده و خلوص زبانی بوده و کمتر به احساسات دیگران راجع به موضوعات مورد بحث، اهمیت میدهد. این موضوع، استدلالهایش را مستعد درک و بازنمایی نادرست میکند. امری که معتقدیم در نامهٔ سرگشادهٔ درخواست حذفش نیز در حال رخ دادن است. بیانات او نیازمند تفسیر در بافتارشان و در نظر گرفتن این نکته اند که او معمولاً در طرح نظراتش، رویکرد دیپلماتیک ندارد.
با این وجود، دیدگاههایی از استالمن که باعث این حساسیتها شدهاند، هیچ ارتباطی با توانایی او در راهبری اجتماعی چون بنیاد نرمافزار آزاد ندارند. افزون بر این، او همانند هر کس دیگری، مستحق داشتن نظرات خودش است. اعضا و حامیان، اجباری برای موافقت با نظرهایش ندارند، هرچند که باید به حق آزادی اندیشه و بیانش، احترام بگذارند.
خطاب به بنیاد نرمافزار آزاد:
حذف ریچارد استالمن، موجب تخریب وجههٔ بنیاد نرمافزار آزاد شده و آسیبی جدی به حرکت جنبش نرمافزار آزاد میزند. ما از شما درخواست میکنیم که گامهایتان را با دقّت بردارید؛ چرا که اتّخاذ هر تصمیمی، تأثیری جدی بر آیندهٔ صنعت نرمافزار خواهد گذاشت.
خطاب به اوباش کمینکردهای که برای استدلالهای منطقی استالمن در مناظرهها و دیدگاهها و عقاید مختلفی که طی دههها به عنوان چهرهای سرشناس بیان کرده، علیهش دار و دسته جمع کردهاید:
شما جایگاهی در تعیین رهبری هیچ جامعهای ندارید. به ویژه نه از طریق غوغاسالاری دیگری که هیچ نسبت دوری با یک مباحثهٔ منصفانه که شیوهٔ افرادی با اصل و نصب نظیر استالمن است، ندارد.
برای امضا، لطفاً درخواست ادغام بفرستید (https://github.com/rms-support-letter/rms-support-letter.github.io/pulls).
ممنون بابت ترجمه :)
درکل نه زیاد این شخص میشناسم نه مدت زیادی هست باهاش آشنا شدم ولی اینطور که تا الان دیدم این شخص نرم افزار های آزاد خیلی خوب و سخت نگه داشته وگرنه فکر نمیکنم نرم افزار های آزاد خوب دووم می آوردن تا الان ...
این انجمن هم یه چیزی که ازش خوشم میاد دقیقا مثل قبل روی اولش موندن هستش وگرنه احتمالا توی ویکی باید آموزش نصب نرم افزار های منبع بسته و ویندوز مشاهده میکردیم !
-
فکر میکنم حرفی که اون زمان زده بود این بود که چرا بین یه انسان 17سال و 364 روزه و 18 ساله فرق میزاریم ، مگه توی این یک شب چه اتفاقی میوفته که مسایل جنسی یکباره شکل دیگه ای در برخوردهای قانونی میگیرن ، که بنظرم یکی از منطقی ترین و شجاعانه ترین سوالاتیه که یه شخص فقط زمانی میتونه مطرحش کنه
خب سن قانونی چیز دیگه ای هم بود باز هم این سوال به وجود میاومد که اگه یه روز کمتر میشد چه اتفاقی میافتاد، خواه یا ناخواه بالاخره یک سنی رو باید قانونی دونست، فکر نکنم این خیلی استدلال جالبی باشه.
-
خب سن قانونی چیز دیگه ای هم بود باز هم این سوال به وجود میاومد که اگه یه روز کمتر میشد چه اتفاقی میافتاد، خواه یا ناخواه بالاخره یک سنی رو باید قانونی دونست، فکر نکنم این خیلی استدلال جالبی باشه.
سن قانونی به مفهوم رسیدن به حداقل درک و فهم و استدلال و قدرت تصمیم گیریه ، این بلوغ فکری در همه انسان ها یکسان نیست و ممکنه کسی در 23 سالگی بهش برسه و کسی در 16 سالگی ، چیزی که شما میگید ناتوانی قانونه ، قانون چون وسیله ای برای سنجش بلوغ فکری فرد نداره (یا حداقل براش هزینه بر و زمانبر هست) یک عدد رو جایگزینش کرده که اصلا دقیق نیست ، در ماجرایی که استالمن بهش اعتراض کرد دختر یا دخترانی علیه شخصی شکایت کردن و عنوان کردن که وقتی 17 سالشون بوده با اون شخص رابطه جنسی برقرار کردن ، و طبق قوانین آمریکا رابطه جنسی با افراد زیر 18 سال جرم محسوب میشه ، استالمن هم گفت این خنده داره ، شاید حتی اون دختر از این اشکال قانون به عنوان حربه ای برای شکایت استفاده کرده باشه ، استالمن به رضایت اون دخترها در اون زمان از اون رابطه اشاره کرد و به سنجش قانونی بودن یا نبودنش (همون سن 18 سال) اعتراض کرد ، بنظر من هم خنده داره که داشتن رابطه با کسی امروز که یه روز مونده به 18 سالش جرم باشه ولی راس ساعت ۱۲ همون شب نه !
-
خب سن قانونی چیز دیگه ای هم بود باز هم این سوال به وجود میاومد که اگه یه روز کمتر میشد چه اتفاقی میافتاد، خواه یا ناخواه بالاخره یک سنی رو باید قانونی دونست، فکر نکنم این خیلی استدلال جالبی باشه.
سن قانونی به مفهوم رسیدن به حداقل درک و فهم و استدلال و قدرت تصمیم گیریه ، این بلوغ فکری در همه انسان ها یکسان نیست و ممکنه کسی در 23 سالگی بهش برسه و کسی در 16 سالگی ، چیزی که شما میگید ناتوانی قانونه ، قانون چون وسیله ای برای سنجش بلوغ فکری فرد نداره (یا حداقل براش هزینه بر و زمانبر هست) یک عدد رو جایگزینش کرده که اصلا دقیق نیست ، در ماجرایی که استالمن بهش اعتراض کرد دختر یا دخترانی علیه شخصی شکایت کردن و عنوان کردن که وقتی 17 سالشون بوده با اون شخص رابطه جنسی برقرار کردن ، و طبق قوانین آمریکا رابطه جنسی با افراد زیر 18 سال جرم محسوب میشه ، استالمن هم گفت این خنده داره ، شاید حتی اون دختر از این اشکال قانون به عنوان حربه ای برای شکایت استفاده کرده باشه ، استالمن به رضایت اون دخترها در اون زمان از اون رابطه اشاره کرد و به سنجش قانونی بودن یا نبودنش (همون سن 18 سال) اعتراض کرد ، بنظر من هم خنده داره که داشتن رابطه با کسی امروز که یه روز مونده به 18 سالش جرم باشه ولی راس ساعت ۱۲ همون شب نه !
متوجه حرفت هستم، اما به هر حال فعلا این کار که بیان برای هر شخص با توجه به هوشی که داره سن تعیین ممکن نیست، حتی اگه سن هم تعیین کنن باز هم این سوال پیش میاد که خب اگه فلانی تو آخرین دقیقۀ قبل از رسیدن به سن قانونی ماشین برونه/سکس داشته باشه/الکل مصرف کنه و... چی؟
به هر حال مجبوریم به قوانین تا زمانی که راهکار بهتری وجود نداره احترام بذاریم، شاید نواقص زیادی وجود داشته باشه، اما به هر حال شرایط بشر ایجاب میکنه که بیان یه عده روانشناس و متخصص و سیاستمدار رو دور هم جمع کنن و یه رده سنی رو به صورت کلی در نظر بگیرن، حالا این که یه دقیقه قبل یا بعدش اتفاق بیوفته درسته که میتونه مسخره باشه، اما خب همینه واقعاً.
-
خب سن قانونی چیز دیگه ای هم بود باز هم این سوال به وجود میاومد که اگه یه روز کمتر میشد چه اتفاقی میافتاد، خواه یا ناخواه بالاخره یک سنی رو باید قانونی دونست، فکر نکنم این خیلی استدلال جالبی باشه.
سن قانونی به مفهوم رسیدن به حداقل درک و فهم و استدلال و قدرت تصمیم گیریه ، این بلوغ فکری در همه انسان ها یکسان نیست و ممکنه کسی در 23 سالگی بهش برسه و کسی در 16 سالگی ، چیزی که شما میگید ناتوانی قانونه ، قانون چون وسیله ای برای سنجش بلوغ فکری فرد نداره (یا حداقل براش هزینه بر و زمانبر هست) یک عدد رو جایگزینش کرده که اصلا دقیق نیست ، در ماجرایی که استالمن بهش اعتراض کرد دختر یا دخترانی علیه شخصی شکایت کردن و عنوان کردن که وقتی 17 سالشون بوده با اون شخص رابطه جنسی برقرار کردن ، و طبق قوانین آمریکا رابطه جنسی با افراد زیر 18 سال جرم محسوب میشه ، استالمن هم گفت این خنده داره ، شاید حتی اون دختر از این اشکال قانون به عنوان حربه ای برای شکایت استفاده کرده باشه ، استالمن به رضایت اون دخترها در اون زمان از اون رابطه اشاره کرد و به سنجش قانونی بودن یا نبودنش (همون سن 18 سال) اعتراض کرد ، بنظر من هم خنده داره که داشتن رابطه با کسی امروز که یه روز مونده به 18 سالش جرم باشه ولی راس ساعت ۱۲ همون شب نه !
یه عده هم هستن همین دور و بر خودمون که میگن دختران عرب ۱۴ قرن پیش خیلی زودتر از دخترای امروزی به بلوغ جسمی و فکری میرسیدهن. معتقدن اگه ۱ دونه دین تو دنیا داریم که ازدواج با کودکان رو مشروع میدونه، مشکلی نیست و پیروانش خیلی هم خوبن. این آدما قوانین امروز دنیا رو قبول ندارن و با حالت مسخره میگن «به اصطلاح حقوق بشر».
مقایسه نمیکنم. فقط میخوام بگم اگه یه سری چیزا طبق علوم و عقلانیت استاندارد شده به هر حال خوبه که توسط همه رعایت بشن، با اینکه میدونیم قوانین کاملی نیستن. وگرنه که شاید واقعا دختران عرب ۱۴ قرن پیش، در ۹ سالگی ۶۰ کیلو وزن و ۱۶۰ سانتیمتر قد داشتهن (((:
-
این استانداردهایی که میگید از کشور تا کشور فرق داره. حالا که خوبه ما این استاندارد ها رو رعایت کنیم کدومو رعایت کنیم؟
در عین حال چجوریه که این استاندارد های عقلانیشونو توی فیلماشون و کارهای تبلیغاتی و هنریشون رعایت نمیکنن بعد انتظار دارن استالمن تو حرفاش رعایت کنه؟ نظر هر فردی متفاوته ممکنه یه عده با توجه به یه سری دلیل بگن ۱۸ سال یه عده دیگه بگن ۱۴ سال یه عده دیگه کلن بگن سن مهم نیست. چیزی که اینجا مهمه اینه که هر کسی حق اظهار نظر داره و فلسفه جامعه آزاد هم همینه. اینکه همین شرکت موزیلا توی جریان بستن اکانت توییتر ترامپ از توییتر حمایت کرد و مورد انتقاد جامعه آزاد قرار گرفت همینه. درسته شاید ما بگیم خب دلیلش این بوده که خیلی چرت و پرت میگفته و امنیت رو به خطر می انداخته ولی بر اساس تفکر جامعه آزاد نباید کسی رو به خاطر جلوی اظهار نظر اون فردو گرفت. به همین خاطر هم بود که خیلی مورد انتقاد قرار گرفت
-
این استانداردهایی که میگید از کشور تا کشور فرق داره. حالا که خوبه ما این استاندارد ها رو رعایت کنیم کدومو رعایت کنیم؟
در عین حال چجوریه که این استاندارد های...
از اتفاق کشورهای جهان اول (حداقل در ظاهر) که خیلی سفت و سخت اینجور مسائل رو رعایت میکنن و قوانینشون هم مجازاتهای سنگینی واسه عدم تبعیت داره... حالا نمیدونم داخل کدوم فیلم و کدوم تبلیغ چیزی خلافش رو دیدید.
در کشور خودمون هم چطوریه که شخص زیر ۱۸ سال حق رأی نداره، حق رانندگی نداره، حق این رو نداره که حتی ۱ سیمکارت به اسم خودش سند بزنه، اما میتونه با یه آدمی که مثلا ۴۰ سال از خودش بزرگتره ازدواج کنه؟! خیلی عجیبه خب. چطوریه که سن قانونی واسه هر چیزی ۱۸ ساله و استاندارده، اما یهو واسه ازدواج فرق میکنه؟! پس نگید استانداردها فرق میکنه. نخیر، داخل کشور ما هم همون ۱۸ سال استاندارده.
در مورد ترامپ هم صد درصد با تصمیم توییتر و فیسبوک موافقم. چون کسی جلوی اظهار نظر اون آدم رو نگرفته، فقط صاحب اختیاران تصمیم گرفتهن سرویس رایگانی که مال خودشونه و مالکیتش رو دارن رو از اون ۱ نفر آدم پس بگیرن، همین. اختیار وبسایت و پلتفرم خودشون رو دارن یا ندارن؟!
ترامپ هم آزاده بره هر جای دیگه که دلش خواست هر نظری که دلش خواست بده. به شرطی که صاحب اون مکان یا شبکهی اجتماعی بهش اجازه بده. حتی آزاده واسه خودش یه شبکهی اجتماعی تأسیس کنه و صبح تا شب نظرات مزخرف بده.
الان هم کسی نمیخواد جلوی اظهارنظر شخص استالمن رو بگیره. فقط میگن نمیخوان این فرد رو به عنوان spokesperson و رهبر خودشون قبول کنن.
بازم میگم با همهی این اوصاف من واقعا به rms ارادت دارم و خودمو مدیونش میدونم.
-
خیلی قشنگ نوشتی! روی خود گیت هم فرستادیش که اضافه بشه به ترجمههای صفحه؟
اضافه شده: https://rms-support-letter.github.io/index_fa.html
-
یه عده هم هستن همین دور و بر خودمون که میگن دختران عرب ۱۴ قرن پیش خیلی زودتر از دخترای امروزی به بلوغ جسمی و فکری میرسیدهن. معتقدن اگه ۱ دونه دین تو دنیا داریم که ازدواج با کودکان رو مشروع میدونه، مشکلی نیست و پیروانش خیلی هم خوبن. این آدما قوانین امروز دنیا رو قبول ندارن و با حالت مسخره میگن «به اصطلاح حقوق بشر».
مقایسه نمیکنم. فقط میخوام بگم اگه یه سری چیزا طبق علوم و عقلانیت استاندارد شده به هر حال خوبه که توسط همه رعایت بشن، با اینکه میدونیم قوانین کاملی نیستن. وگرنه که شاید واقعا دختران عرب ۱۴ قرن پیش، در ۹ سالگی ۶۰ کیلو وزن و ۱۶۰ سانتیمتر قد داشتهن (((:
چند وقت پیش سازمان ملل توی دوره سالانه خودش لیستی از حقوق شهروندی ایرانی ها که نقض شدن منتشر کرده بود و نقض حقوق بشر در ایران رو بشدت محکوم کرده بود ، فرداش ، امثال همین عده ای که گفتی ، ریخته بودن تو خیابون در تظاهرات گسترده مردمی خودجوش ، شعار میدادن "مرگ بر حقوق بشر" !!!!!
اضافه شده: https://rms-support-letter.github.io/index_fa.html
درود .
-
در مورد ازدواج داخل کشور ما هم حداقل سن قانونی ازدواج ۱۶ ساله آنچنان فرقی با ۱۸ نداره. حالا اینکه کسی قبلش ازدواج کنه بدون ثبت قانونی دیگه به خودش مربوطه. یه زمانی هم بود گفتن سن رای ۱۴ سال بعد کردن ۱۸ بعد کردن ۱۹ بعد دوباره آوردن ۱۸. در مورد مسئله موزیلا هم صرف نظر از این که نظر شما چیه نظر بخش زیادی از همین جامعه آزاد اشتباه موزیلا بود. تا حدی که رفتن به جای فایر فاکس از مرورگر های کم تر معروف استفاده کنن.
در مورد همین سن ۱۸ سال خیلی از افراد توی همین کشور های جهان اولی که میگید قبل ۱۸ رابطه دارن هیچ اتفاقی هم نمیوفته. فقط وقتی که شکایت کنن بررسی میشه. معنی نداره طرف خودش عقل داشته رفته یه کاری کرده بعد بره شکایت کنه که من ۱۷ ساله بودم. بعله اگه بدون رضایت بوده یه چیزی وگرنه اینطوری که معنی نداره همچین قانون مسخره ای بزارن و طرف هر کار خواست با رضایت خودش بکنه و بعد هم بیاد شکایت کنه که یکی دیگه رو بدبخت کنه و یه چیزی هم به خودش برسه. تو پرانتز بگم خیلی از همین استاندارد ها بین ایالت های مختلف آمریکا فرق داره چه برسه به اینکه بخوایم بگیم استاندارد جهانیه و نظر شخصی نیست و کاملا درسته. در مورد فیلم ها هم نیازی نیست اسم ببرم همه فیلم های دبیرستانی که چه نتفلیکس منتشر میکنه چه شبکه های دیگه همین طورین
-
در مورد ازدواج داخل کشور ما هم حداقل سن قانونی ازدواج ۱۶ ساله آنچنان فرقی با ۱۸ نداره.
از ۹ سال میتونه به صورت رسمی ثبت بشه.
در مورد فیلم ها هم نیازی نیست اسم ببرم همه فیلم های دبیرستانی که چه نتفلیکس منتشر میکنه چه شبکه های دیگه همین طورین
رابطهٔ جنسی یک فرد بالغ بالای ۱۸ سال با یک فرد زیر ۱۸ سال مشکل داره. اگر هر دو زیر ۱۸ سال باشند، در اکثر کشورها جرم نیست.
-
تا جایی که من متوجه شدم هدف این پتشین استعفای این افراد از موقعیتهای رهبریه، نه حذف اونا (حالا این کار باعث بایکوتشون میشه احتمالا نگرانی درستیه، ولی به نظر میاد هزینهایه که باید پرداخت)
پیشنهاد میکنم این ویدئو از برایان لاندوک رو ببینید. در اون توضیح میده که چه طور برخی از امضا کنندگان اون طومار، به اشکال مختلف سعی در حذف لاندوک از برنامههای مختلف رو داشتهاند. کارنامه این آدمها به لحاظ نتیجه عملی رفتارهاشون در فضای اجتماعی، تاریکه. اگر استالمن آرای عجیب و غریب داره، برخی از این غوغاسالاران در عمل دست به تخریب جامعه نرمافزار آزاد زدهاند.
نتیجه این اعتراض چی میشه؟ آیا یه فورک از FSF به وجود میاد؟ چون خود استالمن گفت این دفعه کنارهگیری نمیکنه. سازوکار دموکراتیکی داره بورد FSF؟
قبلا مگه متنباز رو راه ننداختند؟ بعضی از اون امضا کنندگان هم که کلا با نرمافزار آزاد مشکل دارند و چیز مزخرفی به نام نرمافزار اخلاقی رو پیگیری میکنند. من نگران جدا شدن کسانی که آزادی نرمافزار براشون مساله نیست نیستم. نگران آسیب دیدن نهادی هستم که مظهر ایستادگی برای آزادی نرمافزاره. حتی اگر این نهاد تبدیل بشه به یک نهاد تبلیغی (که بده) خیلی بهتر از اینه که کلا استهاله بشه به یک چیز تهی از ارزش.
-
دوستان سلام.
در خصوص نظرات شخصی افراد در مورد پتیشن بر حمایت یا نکوهش آقای استالمن کاری ندارم. ولی در خصوص اکانتی که در توییتر خودش را منتسب به کاربران ایرانی اوبونتو میداند/مینامد و اطلاعیهای (https://twitter.com/ubuntu_ir/status/1375587330766073858) نوشته، میخواستم بدانم که این آیا نظر جمعی یا اکثریت Ubuntu Iranian LoCo (https://launchpad.net/~ubuntu-ir-members/+mugshots) شامل آقایان امیرصمیمی، گودرزی، حسنپور، ناربه، زبردست و بقیه هم بوده؟ و همچنین با توجه به استفاده این اکانت از اسم/لگو/نام و شهرت برند اوبونتو، آیا این توییت با تایید کنونیکال بوده است؟ و چه کسی این اکانت را مدیریت میکند.
در این توییت یک عده را اراذل و اوباش نامیدهاند.
با تشکر.
-
پیشنهاد میکنم این ویدئو از برایان لاندوک رو ببینید. در اون توضیح میده که چه طور برخی از امضا کنندگان اون طومار، به اشکال مختلف سعی در حذف لاندوک از برنامههای مختلف رو داشتهاند. کارنامه این آدمها به لحاظ نتیجه عملی رفتارهاشون در فضای اجتماعی، تاریکه. اگر استالمن آرای عجیب و غریب داره، برخی از این غوغاسالاران در عمل دست به تخریب جامعه نرمافزار آزاد زدهاند.
لینک ویدیویی که گفتین رو پیدا نکردم، ولی احتمالا منظورتون این بوده:
https://odysee.com/@Lunduke:e/DefenseofStallman:9
قبلا مگه متنباز رو راه ننداختند؟ بعضی از اون امضا کنندگان هم که کلا با نرمافزار آزاد مشکل دارند و چیز مزخرفی به نام نرمافزار اخلاقی رو پیگیری میکنند. من نگران جدا شدن کسانی که آزادی نرمافزار براشون مساله نیست نیستم. نگران آسیب دیدن نهادی هستم که مظهر ایستادگی برای آزادی نرمافزاره. حتی اگر این نهاد تبدیل بشه به یک نهاد تبلیغی (که بده) خیلی بهتر از اینه که کلا استهاله بشه به یک چیز تهی از ارزش.
چرا تا امروز واکنشی از FSF یا خود استالمن ندیدیم(حداقل من ندیدم) آیا دارن مذاکره میکنن؟
-
در خصوص نظرات شخصی افراد در مورد پتیشن بر حمایت یا نکوهش آقای استالمن کاری ندارم. ولی در خصوص اکانتی که در توییتر خودش را منتسب به کاربران ایرانی اوبونتو میداند/مینامد و اطلاعیهای (https://twitter.com/ubuntu_ir/status/1375587330766073858) نوشته، میخواستم بدانم که این آیا نظر جمعی یا اکثریت Ubuntu Iranian LoCo (https://launchpad.net/~ubuntu-ir-members/+mugshots) شامل آقایان امیرصمیمی، گودرزی، حسنپور، ناربه، زبردست و بقیه هم بوده؟
هم رسانی نامهٔ حمایت از استالمن، نظر جمعی گروه کاربران ایرانی ابونتو بود و اتّفاقاً به دلیل حسّاسیت بالای موضوع، دقّت شد که همهٔ واژههای بهکار رفته در متن توییت، نقلقول از خود نامه باشن که خطا در انتقال پیام پیش نیاد.
و همچنین با توجه به استفاده این اکانت از اسم/لگو/نام و شهرت برند اوبونتو، آیا این توییت با تایید کنونیکال بوده است؟
البته این موارد ربطی به کنونیکال ندارن منطقاً. حق استفاده از نام و نشان اوبونتو، منحصر به شورای جوامع کاربری اوبونتوست که اون رو به صورت موردی، به گروههای کاربری و اعضای رسمی اوبونتو اعطا میکنه. در این مورد در ایران، «گروه اوبونتو ایران»، «مهدی حسنپور» و «دانیال بهزادی» حق استفاده از نام و نشان اوبونتو رو به هر منظوری دارن.
و چه کسی این اکانت را مدیریت میکند.
جمعی از اعضای گروه راهبران اوبونتو ایران.
-
خب سن قانونی چیز دیگه ای هم بود باز هم این سوال به وجود میاومد که اگه یه روز کمتر میشد چه اتفاقی میافتاد، خواه یا ناخواه بالاخره یک سنی رو باید قانونی دونست، فکر نکنم این خیلی استدلال جالبی باشه.
سن قانونی به مفهوم رسیدن به حداقل درک و فهم و استدلال و قدرت تصمیم گیریه ، این بلوغ فکری در همه انسان ها یکسان نیست و ممکنه کسی در 23 سالگی بهش برسه و کسی در 16 سالگی ، چیزی که شما میگید ناتوانی قانونه ، قانون چون وسیله ای برای سنجش بلوغ فکری فرد نداره (یا حداقل براش هزینه بر و زمانبر هست) یک عدد رو جایگزینش کرده که اصلا دقیق نیست ، در ماجرایی که استالمن بهش اعتراض کرد دختر یا دخترانی علیه شخصی شکایت کردن و عنوان کردن که وقتی 17 سالشون بوده با اون شخص رابطه جنسی برقرار کردن ، و طبق قوانین آمریکا رابطه جنسی با افراد زیر 18 سال جرم محسوب میشه ، استالمن هم گفت این خنده داره ، شاید حتی اون دختر از این اشکال قانون به عنوان حربه ای برای شکایت استفاده کرده باشه ، استالمن به رضایت اون دخترها در اون زمان از اون رابطه اشاره کرد و به سنجش قانونی بودن یا نبودنش (همون سن 18 سال) اعتراض کرد ، بنظر من هم خنده داره که داشتن رابطه با کسی امروز که یه روز مونده به 18 سالش جرم باشه ولی راس ساعت ۱۲ همون شب نه !
متوجه حرفت هستم، اما به هر حال فعلا این کار که بیان برای هر شخص با توجه به هوشی که داره سن تعیین ممکن نیست، حتی اگه سن هم تعیین کنن باز هم این سوال پیش میاد که خب اگه فلانی تو آخرین دقیقۀ قبل از رسیدن به سن قانونی ماشین برونه/سکس داشته باشه/الکل مصرف کنه و... چی؟
به هر حال مجبوریم به قوانین تا زمانی که راهکار بهتری وجود نداره احترام بذاریم، شاید نواقص زیادی وجود داشته باشه، اما به هر حال شرایط بشر ایجاب میکنه که بیان یه عده روانشناس و متخصص و سیاستمدار رو دور هم جمع کنن و یه رده سنی رو به صورت کلی در نظر بگیرن، حالا این که یه دقیقه قبل یا بعدش اتفاق بیوفته درسته که میتونه مسخره باشه، اما خب همینه واقعاً.
در کل درسته که باید قانون رعایت بشه ولی قوانین همیشه بی عیبو نقض نیستن و باید مورد بررسی و چالش قرار بگیرن.
فیکس شدن این قانون روی عدد ۱۸ سال میتونه باعث ایجاد سوءاستفاده از این قانون و موارد مشابه اون بشه. استالمن هم داره این سوءاستفاده رو میبینه و اون رو به چالش میکشونه.
اگر قوانین به چالش کشده نشن و مورد بررسی و بروزرسانی قرار نگیرن، همیشه این ایرادات و سوءاستفادهها باقی میمونن و هیچ وقت موضوع بهینه کردن این قوانین مطرح نمیشن.
در کل استالمن نگفته که این قانون رو قبول نداره بلکه داره اون رو نقد میکنه و انتظار میره که به جای دعوا کردن با استالمن به فکر ی راه حل بهتر برای این دسته از قوانین باشن.
-
برگردیم به عریضه علیه و در حمایت استالمن و FSF
به هر ترتیب باید روشن شود این شعار تکثرگرایی در عمل قرار است چه معنایی داشته باشد. نه در عرصه بینالمللی بلکه در همین ایران هم ما مثالهایی داریم از کسانی که در ظاهرا مدعی ارزشهای دموکراتیک هستند اما در مقاطعی، از هیچ تلاشی برای سرکوب و خلعید کردن افراد مخالفشان فرونگذاشتهاند. این، رفتاری مسموم است اما چه میشود کرد در دنیایی که با ژستهای دموکراتیزه، افراد مشغول بازاریابی شخصی هستند.
اگر قرار باشد از متفکران جامعه بخواهیم چیزی را طوطیوار تکرار کنند که بقیه دوست دارند بشنوند که مصداقا در حال صحبت درباره ابتذال در اندیشهایم.
خاص بنیاد نرمافزار آزاد به نظرم این نکته بسیار دارای اهمیت است که ببینیم نسبت معترضین با فلسفه وجودی و سنت موجود در بنیاد نرمافزار آزاد چیست. این نه به آن معناست که دیگران حق نقد ندارند. هر کسی حق دارد نقد کند. اما تفاوت است بین نقد کردن به هدف اصلاح و نقد کردن به هدف زمین زدن. بنیاد نرمافزار آزاد و استالمن، مواضع روشن و مشخصی در خصوص آزادی نرمافزار و مخالفت با دستاندازیها به آزادی رایانش افراد دارند. اینکه اهالی متنباز (که گویی کلمه آزادی در وبگاهشان یک کلمه ممنوعه است) به این بنیاد نقد کنند بیش از آن که نشانی از تلاش برای اصلاح داشته باشد، تلاشی است برای زمین زدن.
حتی اگر کسی معتقد به درستی نقدها به استالمن و FSF باشد، باید در مقابل این شیوه مواجهه با مساله ایستادگی کند. اگر چنین روشی باب شود (که در ایران کاملا باب است) نتیجهای جز نابودی جامعه نرمافزار آزاد در پی نخواهد داشت.
من در این مقطع، نامه حمایتی را امضا کردم. (از دانیال بهزادی برای اطلاعرسانی دربارهاش ممنونم) تبلیغش هم کردم که دیگران امضا کنند. اینکه چند نفر امضا کنند بحث دیگری است اما این، کمترین کار من برای درخواست از FSF برای تسلیم نشدن در برابر فشارهای خارجی است.
فکر نمیکنم FSF آنقدری منابع مالی به خود جذب کند که معترضین نگران هدر رفتن آن باشند. FSF حتی متاسفانه نقش پر رنگی در فعالیتهای رسانهای هم ندارد که بگوییم نگراناند که این بنیاد با استفاده از آن منابع عظیم مالی! بخواهد یک جریان فرهنگی غلط را رهبری کند. تنها چیزی که میتواند این اعتراضها را قابل درک کند، تلاش برای زمین زدن است و باید جلوی چنین امری ایستادگی کرد. نقد به جای خود، تخریب جای خود.
-
دیگه با این درخواست حذف تمام اعضای تصمیمگیر در بنیاد، کاملاً مشخّصه هدف این «جنبش لغو»، زمین زدن FSF است که جلوی شرکتهای انحصاری دراومده و نمیذاره اونها هرجوری خواستن، چنبش آزادی نرمافزار رو منحرف کنن. دنیای دلخواه اونها، دنیای اوپنسورسه و نرمافزار آزاد. یعنی دنیایی که توش، ردهت بتونه از دولت فدرال ایالات متحده پول بگیره و سیستمدی رو بیاره رو همهٔ توزیعها، حتا به قیمت از بین رفتن یکپارچگی، راحتی، امنیت و ورود کلّی مشکل عجیب و غریب که تا دیروزش، خبری ازشون نبود.
-
دیگه با این درخواست حذف تمام اعضای تصمیمگیر در بنیاد، کاملاً مشخّصه هدف این «جنبش لغو»، زمین زدن FSF است که جلوی شرکتهای انحصاری دراومده و نمیذاره اونها هرجوری خواستن، چنبش آزادی نرمافزار رو منحرف کنن. دنیای دلخواه اونها، دنیای اوپنسورسه و نرمافزار آزاد. یعنی دنیایی که توش، ردهت بتونه از دولت فدرال ایالات متحده پول بگیره و سیستمدی رو بیاره رو همهٔ توزیعها، حتا به قیمت از بین رفتن یکپارچگی، راحتی، امنیت و ورود کلّی مشکل عجیب و غریب که تا دیروزش، خبری ازشون نبود.
این فشار سابقه طولانی تر هم داره ، یادمه چندسال پیش مطرح شد که پدر لینوس تروالدز اعلام کرده که FBI چند بار برای در پشتی در کرنل لینوکس با پسرش تماس گرفته که با مخالفت شدید لینوس مواجه شدن ،
اتفاقا من هم چندین بار این سوال توی ذهنم مطرح شده که آیا کسانی مثل استالمن و تروالدز فکری برای بعد مرگشون کردن یا نه ، آیا سیستم رو طوری بنا گذاشتن که با تغییر شخص ها و پست ها ، تغییر زیادی در سیستم ایجاد نشه و روند سابق یا حتی بهتر از قبل رو داشته باشه یا نه ، اگر اینطور باشه که حتی در صورت کنار رفتن استالمن نباید خیلی ناراحتی وجود داشته باشه ، اما برای مثال نحوه مدیریت تروالدز و تاثیر نظرات شخصیش در کارش ، کمی این نگرانی رو برای من بوجود میاره که با نبودن تروالدز یا استالمن خیلی چیزها عوض بشه یا از دست بره .
-
دیگه با این درخواست حذف تمام اعضای تصمیمگیر در بنیاد، کاملاً مشخّصه هدف این «جنبش لغو»، زمین زدن FSF است که جلوی شرکتهای انحصاری دراومده و نمیذاره اونها هرجوری خواستن، چنبش آزادی نرمافزار رو منحرف کنن. دنیای دلخواه اونها، دنیای اوپنسورسه و نرمافزار آزاد. یعنی دنیایی که توش، ردهت بتونه از دولت فدرال ایالات متحده پول بگیره و سیستمدی رو بیاره رو همهٔ توزیعها، حتا به قیمت از بین رفتن یکپارچگی، راحتی، امنیت و ورود کلّی مشکل عجیب و غریب که تا دیروزش، خبری ازشون نبود.
دقیقا یه نرم افزار های آزاد دیدیم بی کلک و... بود که خیلی جذبش شدم این یکی حداقل خوب بمونه ولی همینطور که گفتید دقیقا دارن منحرف میکنن از راه اصلی ولی نرم افزار آزاد نرم افزار آزاده و نباید با کوتاه اومدن خراب بشه نمونش همین چیز هایی که درمورد سیستم عامل گفتید که بعد فهمیدنش که اینجام که اسمش نرم افزار آزاد کمی رو مخه مثلا گنو/لینوکس های مشکل دار یا systemd اذیتم کرده خیلی ... که نباید بجای خوب و درست شدن بدتر شه
-
دیگه با این درخواست حذف تمام اعضای تصمیمگیر در بنیاد، کاملاً مشخّصه هدف این «جنبش لغو»، زمین زدن FSF است که جلوی شرکتهای انحصاری دراومده و نمیذاره اونها هرجوری خواستن، چنبش آزادی نرمافزار رو منحرف کنن. دنیای دلخواه اونها، دنیای اوپنسورسه و نرمافزار آزاد. یعنی دنیایی که توش، ردهت بتونه از دولت فدرال ایالات متحده پول بگیره و سیستمدی رو بیاره رو همهٔ توزیعها، حتا به قیمت از بین رفتن یکپارچگی، راحتی، امنیت و ورود کلّی مشکل عجیب و غریب که تا دیروزش، خبری ازشون نبود.
ببخشید اطلاعات من زیاد نیست شاید سوالهای ابتدایی میکنم، ولی این که میگید جلوشون دراومده آیا مورد موفقی هم هست که مثال بزنید؟ یعنی FSF موفق شده باشه یا تلاش قدرتمندی در مقابله با این شرکتها کرده باشه؟
سوالم دقیقتر اینه که به صورت مشخص FSF چه تهدیدی برای این شرکتها داره؟ (با این فرض که مثل الان به کارشون ادامه بدن، نه اون نرمافزار اخلاقی و …) چه انگیزه اقتصادی پشت خراب کردن این بنیاد هست؟
چون اونجور که به نظر میاد تا حالا هرکاری خواستن کردن!
-
ببخشید اطلاعات من زیاد نیست شاید سوالهای ابتدایی میکنم، ولی این که میگید جلوشون دراومده آیا مورد موفقی هم هست که مثال بزنید؟ یعنی FSF موفق شده باشه یا تلاش قدرتمندی در مقابله با این شرکتها کرده باشه؟
سوالم دقیقتر اینه که به صورت مشخص FSF چه تهدیدی برای این شرکتها داره؟ (با این فرض که مثل الان به کارشون ادامه بدن، نه اون نرمافزار اخلاقی و …) چه انگیزه اقتصادی پشت خراب کردن این بنیاد هست؟
چون اونجور که به نظر میاد تا حالا هرکاری خواستن کردن!
بنیاد نرمافزار آزاد تقریباً تنها سازمان آگاهیرسان فعّال در خصوص آزادیهای دیجیتاله که خیلی از چیزهای آزادی که امروزه داریم، مدیون تلاشهای اونه. از جمله بنیاد گنوم، بنیاد بلندر، پروژهٔ گنو و خب جلوی خیلی چیزها هم با موافقت دراومده، مثل افزایهٔ آمازون در یونیتی، سفتافزارهای انحصاری در کرنل دبیان، بخشهای انحصاری در مونو و…. هرچند مهم ترین کارش همون آگاهیرسانیه مثل کارزارهای Defective By Design که جلوی چنبرهزدن DRM رو تا حد زیادی گرفته.
-
آیا مورد موفقی هم هست که مثال بزنید؟ یعنی FSF موفق شده باشه یا تلاش قدرتمندی در مقابله با این شرکتها کرده باشه؟
سوالم دقیقتر اینه که به صورت مشخص FSF چه تهدیدی برای این شرکتها داره؟ (با این فرض که مثل الان به کارشون ادامه بدن، نه اون نرمافزار اخلاقی و …) چه انگیزه اقتصادی پشت خراب کردن این بنیاد هست؟
چون اونجور که به نظر میاد تا حالا هرکاری خواستن کردن!
حتی اگر فرض رو بگذاریم روی اینکه FSF هیچ موفقیتی نداشته باشه در زمینههایی که گفتید، سوال اینجاست که آیا بقیه داشتهاند؟ کمترین کارکرد FSF اینه که در این زمینهها لااقل پرچم رو بالا نگه داشته.
اصلا FSF رو بگذاریم کنار. در همین ایران شما ببینید چه دشمنیهایی با کسانی که فقط درباره نرمافزار آزاد حرف میزنند وجود داره.
نباید حرف زدن رو دست کم گرفت. در دنیایی که انحصارگرایان، از همه سو تفکر مورد نظرشان را در اذهان تثبیت میکنند، بزرگترین دشمن، کسانی هستند که تلاش میکنند برای آگاهسازی عموم.
-
این قصه سر دراز دارد:
https://fedoramagazine.org/fedora-council-statement-on-richard-stallman-rejoining-fsf-board/
https://wptavern.com/fsf-doubles-down-on-stallman-reinstatement-wordpress-does-not-support-his-return-to-the-board
https://www.zdnet.com/article/the-free-software-foundations-leadership-crisis-worsens/
-
موضوع در صفحه شخصی استالمن هم اعلام شده است.
https://stallman.org
(https://forum.ubuntu-ir.org/index.php?action=dlattach;topic=152426.0;attach=50468;image)
خیلی قشنگ نوشتی! روی خود گیت هم فرستادیش که اضافه بشه به ترجمههای صفحه؟
اضافه شده: https://rms-support-letter.github.io/index_fa.html
پیوند اصلاح شده است
https://rms-support-letter.github.io/index-fa.html
شمار امضاها از 5400 هم گذشت.
-
در دو شماره اخیر رادیو گیک ۱۲۰ و ۱۲۱ هم به این موضوع پرداخته شده است.
https://anchor.fm/radiojadi
-
مطالب مرتبط
بررسی آمار (https://rms.zezic.ru/)
گزارش پیکار (https://free-software-fight.gitlab.io/)
منبع
ماجرای بازگشت استالمن به FSF (https://mehdix.ir/stallman.html)