انجمن‌های فارسی اوبونتو

جامعه کاربران => کافه اوبونتو => نویسنده: محمدرضا حقیری در 15 امرداد 1401، 11:11 ب‌ظ

عنوان: چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 15 امرداد 1401، 11:11 ب‌ظ
خیلی از قدیمی‌های اینجا (و احتمالا کل کامیونیتی) من رو از خیلی وقت پیش می‌شناسند. سال ۹۰ بود که اولین حساب کاربریم رو در این انجمن ایجاد کردم و خب اون زمان فقط ۱۵ سالم بود :) شروع کردم به سوال پرسیدن، به خواندن و یاد گرفتن. واقعا وارد دنیای جدیدی شده بودم و خب دروغ نگم، دنیایی بود که از سال ۸۹ جسته و گریخته واردش شده بودم و حالا مطالبی که در این انجمن، سایت آزادراه و سایت لینوکس ری‌ویو می‌خوندم باعث شد در این دنیا بمونم تا همین امروز.
از سایت‌هایی که اسم بردم فقط همین انجمن کمی زنده و فعال مونده. همین هم شاید به لطف این باشه که یه ربطی به اوبونتو و کنونیکال به صورت مستقیم داره. آزادراه رو گمان کنم از سال ۹۲-۹۳ دیگه کم کم بسته شد و آخرین فعالیت لینوکس‌ری‌ویو هم سال ۹۴ بود. خیلی غمگینه نه؟ اما خب حقیقت همینه. همه قرار نیست همیشه یکجا بمونن. خیلیا میان و خیلیا میرن. همونطور که جای این فروم‌های اینترنتی رو گروه‌های تلگرامی گرفتند و خدا می‌دونه بعد از گروه‌های تلگرامی قراره چی بشه (مثلا VR Chat؟).
بگذریم. این مطلب رو ایجاد کردم که براتون غر بزنم. روزهای اولی که وارد کامیونیتی نرم‌افزار آزاد شده بودم یکی از رسالت‌های خودم رو این می‌دونستم که توزیع لینوکس بسازم (جالبه که حتی استالمن هم در حرف‌هاش اشاره می‌کنه که این قضیه بین تازه‌کاران شایعه) و خب راستش من پا رو بیش از رویا در این قضیه فرا گذاشتم و واقعا این کار هم کردم. توزیعی ساخته بودم به اسم جبیر.
احتمالا برای خیلی از قدیمی‌ها تداعی‌کننده خاطرات خوششون باشه این پروژه :) حقیقتش رو بخواهید برای من هم خاطرات خوب داشت هم خاطرات بد. این خنده‌ها و شوخی‌ها من رو اون زمان تراماتایزد کرد (Traumatized یک اصطلاحه که وقتی کسی آسیب روحی روانی جدی می‌بینه به کار میره، معادل فارسی درستی نداره یا لااقل من نمی‌دونم) و خب همون تروما تا همین امروز با من مانده.
آمدم اینجا غرش رو بزنم چون یادمه نوجوون ۱۶ ساله‌ای بودم که سوژه شده بود. سوژه‌ای در انجمن فارسی اوبونتو. تا اینجا می‌گیم عیب نداره، اعضای این انجمن خیلی خوش‌اخلاق نیستن (که البته بعدا برعکسش بهم ثابت شد) ولی این شوخی‌ها جاش عوض شد. رفت در توییتر، آیدنتیکا (شما یادتون نمیاد احتمالا، قدیما شبکه آزاد اجتماعی داشتیم به اسم آیدنتیکا) و فیسبوک و ... .
خلاصه سرتون رو درد نیارم. همه این موارد روی هم باعث شده بود من جَری بشم. بیام انجمن رو با یه سری حرف‌ها و چرندیات ترول کنم. حقیقت اینه که انجمن هم خوشش اومده بود چون هر حرفی زده می‌شد بلافاصله یه جوک و میمی ازش درمیامد.
می‌خواستم بگم اگر امروز سرپام، اگر امروز حالم ظاهرا خوبه، از درون داغونم :) خیلی وقتا فکرم میگه که It's time to commit the unthinkable ولی خب اونقدرا هم نبریدم که بخوام اون کار هم بکنم.
خلاصه که امیدوارم اگر میخونید و رد می‌شید یکم هم فکر کنید. همین. این تاپیک رو نساختم که بحثی در بگیره، درگرفت هم خواهش دارم به هم توهینی نکنید.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: ABOLDOM در 15 امرداد 1401، 11:34 ب‌ظ
سلام
فکر میکردم چون پروژه های بزرگی داشته باشی دیگه خیلی چیزا برات مهم نباشه
خیلی خوش قلبی  و همه ما در گذشته چیزایی نمیدونستیم اشتباهاتی هم کردیم و.. حالا یکی خیلی زیاد بد نام شده یکی کم و واقعیت اینه ارزشی نداره سر اینا خودمون ببازیم :) اما چیزی که متوجه نشدم این بود که دقیقا این غر زدن از چه چیزی بود چیز خیلی تلخی تو این حرفا ندیدم جز تلخی گذر زمان و رفتن خیلی چیزها که واقعا گاهی سخته و غیرقابل حل..
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 15 امرداد 1401، 11:44 ب‌ظ
سلام
فکر میکردم چون پروژه های بزرگی داشته باشی دیگه خیلی چیزا برات مهم نباشه
خیلی خوش قلبی  و همه ما در گذشته چیزایی نمیدونستیم اشتباهاتی هم کردیم و.. حالا یکی خیلی زیاد بد نام شده یکی کم و واقعیت اینه ارزشی نداره سر اینا خودمون ببازیم :) اما چیزی که متوجه نشدم این بود که دقیقا این غر زدن از چه چیزی بود چیز خیلی تلخی تو این حرفا ندیدم جز تلخی گذر زمان و رفتن خیلی چیزها که واقعا گاهی سخته و غیرقابل حل..

علیک سلام.

در مورد خط اول. ببین بحث اینه که صرف پروژه بزرگ داشتن قرار نیست شخصی رو از ناراحتی‌های روح و روانش نجات بده. کما این که آدم‌های بزرگی در دنیا بودند که مغلوب این ناراحتی‌ها شدند (رابین ویلیامز، چستر بنینگتون، مریلین مونرو و ...). گرچه خیلی سعی کردم این ناراحتی‌ها رو طوری کمرنگ کنم، ولی خب بعضی شبا مثل امشب می‌زنن بالا ...
در مورد خوش‌قلبی، باید بگم که نظر لطفته. در مورد خودباختگی هم نمی‌دونم، شاید صرفا یه وزنه سنگین بود که باید زمین می‌ذاشتمش.
این غر هم باشه سر یه ناراحتی شبانه که بر اثر خستگی و تنهایی پیش آمده.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: 🇬🇧بریتانیای کبیر🇬🇧 در 16 امرداد 1401، 12:23 ق‌ظ
O____O
پس شما باید الآن ۲۵ سالت باشه. من در پانزده سالگی اصلا به حرف کسی اهمیت  نمی‌دادم و از همون اول فهمیدم که کلا حرف مردم برای اهمیت ندادن است. مردم به من اهمیت نمی‌دن، خب منم جزئ از مردمم، ؛) پس منم به اونا اهمیت نمی‌دم
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: hartin در 16 امرداد 1401، 01:17 ق‌ظ
جیبر چیه ؟من اون موقع پنج سالم هم نبود یکم توضیح میدید؟هنوز فعاله؟
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 03:09 ق‌ظ
جیبر چیه ؟من اون موقع پنج سالم هم نبود یکم توضیح میدید؟هنوز فعاله؟

پروژه جبیر یک توزیع گنو/لینوکسی با کاربری میزکار بود که سال ۱۳۹۰ وقتی در مقطع دوم دبیرستان (فکر کنم الان میشه دهم) تحصیل می‌کردم استارت زدم و ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ اولین نسخه‌ش عرضه عمومی شد.
این پروژه اول بر مبنای اوبونتو و در کل گنو/لینوکس بود و بعد از دو سال، تصمیم شد که کلا گنو/لینوکس نباشه و برمبنای FreeBSD بره جلو (یک اشتباه استراتژیک). بعد هم بعد از چند نسخه (دقیق، دو و نیم نسخه) در سال ۱۳۹۵ پروژه برای همیشه خاموش شد. بعد از اون هم در ۲-۳ تا پروژه توزیع گنو/لینوکسی مشارکت داشتم و بعدش دیگه کلا پروژه‌ها رو بوسیدم و گذاشتم کنار (گرچه ته دلم هنوز مایل به ساخت توزیعم  ;D).
اگر هم توضیحات بیش‌تری نیاز داری این تاپیک رو بخون:
https://forum.ubuntu-ir.org/index.php?topic=154047.msg1201258#msg1201258
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: میمو ☕ در 16 امرداد 1401، 03:23 ق‌ظ
حقیری جان، من خوندم تاپیکت رو، و کاملا درک می‌کنم، همین که چنین تایتلی رو دیدم، نخونده متوجه شدم که به جبیر و شوخی‌هایی که می‌شه مربوطه.
اما واقعا متوجه نمی‌شم که ساخت یه توزیع چرا باید سوژه شده باشه، فرضا که عجیب و غریب بوده باشه (حتا در این باره هم چیزی پیدا نکردم که قانعم کنه)،  کلی توزیع عجیب و غریب مثل hannah montana linux وجود داره، یعنی صرفا به‌خاطر لایسنس سوژه شده؟
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 03:40 ق‌ظ
حقیری جان، من خوندم تاپیکت رو، و کاملا درک می‌کنم، همین که چنین تایتلی رو دیدم، نخونده متوجه شدم که به جبیر و شوخی‌هایی که می‌شه مربوطه.
اما واقعا متوجه نمی‌شم که ساخت یه توزیع چرا باید سوژه شده باشه، فرضا که عجیب و غریب بوده باشه (حتا در این باره هم چیزی پیدا نکردم که قانعم کنه)،  کلی توزیع عجیب و غریب مثل hannah montana linux وجود داره، یعنی صرفا به‌خاطر لایسنس سوژه شده؟

ببین یه بحث دیگری هم هست، من اون زمان از کامیونیتی اپل تازه کنده بودم و اومده بودم اینور. یکم طول می‌کشید تا اداپته شم و خب تو این مدت هم دوستان به جای این که کمک کنند این اداپتاسیون اتفاق بیفته، بیشتر آدم رو پر می‌دادن :))
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: جعفر فرقانلوژ در 16 امرداد 1401، 09:31 ق‌ظ
سلام
کاملا درکتون می کنم انجمن جای عجیبیه به وقتش شوخی و خندست به وقتش ... نمیخوام بحث راه بندازم بیشتر درد و دله
من به پدرم خیلی حسودیم میشه چون وقتی لازمه خیلی راحت فراموش می کنه یعنی خودش عمدا روی خودش کنترل داره که فراموش کنه یک ساعت بعد دوباره با روحیه و خندونه همه باید این حرکت  رو یاد بگیریم .
موضوعات قدیمی رو از جیبر دنبال کردم مطالب وبلاگتون رو خوندم حتی درباره این موضوع تا حدودی برای توزیع ساختن جستجو کردم اما به قول خودتون توی همون رویا موند  :)
درست میگید توی تازه کار ها یا بهتر بگم نو جوون ها شایعه به عنوان یک ۱۶ ساله این موضوع رو قبول دارم  :D
روحیتون رو از دست ندید شخصا با این موضوع برخورد و اخلاق انجمن کنار اومدم اوایل واقعا برام قابل درک نبود اما الان نه شاید خودم هم جزوی از همین شده باشم اما حد اقل سعی کردم در خودم این موضوع رو حل کنم و حد اقلش با تازه کار ها خوش برخورد تر باشم  یا نرم تر برخورد کنم
روی خودتون کار کنید راهش رو پیدا کنید براش وقت بزارید و حلش کنید درست نیست خودتون رو برای حتی چیز های مهم هم ازیت کنید 
من توی یک شهر کوچیک زندگی می کنم وقتی توی این حالت هستم میرم بیرون شهر فاصله میگیرم پیاده راه میرم داد میزنم گاهی شده توی خلوت خودم تحت فشار روحی گریه می کنم خودم رو خالی می کنم اروم که شدم مثل روز اول برمیگردم  :)
بچه های انجمن شاید در ظاهر کمی ... (کلمه ای برای توضیحش پیدا نکردم خودتون بهتر متوجه میشید )هستند اما واقعا چیزی توی دلشون ندارند
به نظرم بیشتر توی انجمن یا گروه های کاربری باشید بهتر با موضوع کنار میاین و به این حالت دچار نمیشید
ببخشید زیاد حرف زدم خودم هم درد و دل زیاد دارم  :P
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 12:24 ب‌ظ
سلام
کاملا درکتون می کنم انجمن جای عجیبیه به وقتش شوخی و خندست به وقتش ... نمیخوام بحث راه بندازم بیشتر درد و دله
من به پدرم خیلی حسودیم میشه چون وقتی لازمه خیلی راحت فراموش می کنه یعنی خودش عمدا روی خودش کنترل داره که فراموش کنه یک ساعت بعد دوباره با روحیه و خندونه همه باید این حرکت  رو یاد بگیریم .
موضوعات قدیمی رو از جیبر دنبال کردم مطالب وبلاگتون رو خوندم حتی درباره این موضوع تا حدودی برای توزیع ساختن جستجو کردم اما به قول خودتون توی همون رویا موند  :)
درست میگید توی تازه کار ها یا بهتر بگم نو جوون ها شایعه به عنوان یک ۱۶ ساله این موضوع رو قبول دارم  :D
روحیتون رو از دست ندید شخصا با این موضوع برخورد و اخلاق انجمن کنار اومدم اوایل واقعا برام قابل درک نبود اما الان نه شاید خودم هم جزوی از همین شده باشم اما حد اقل سعی کردم در خودم این موضوع رو حل کنم و حد اقلش با تازه کار ها خوش برخورد تر باشم  یا نرم تر برخورد کنم
روی خودتون کار کنید راهش رو پیدا کنید براش وقت بزارید و حلش کنید درست نیست خودتون رو برای حتی چیز های مهم هم ازیت کنید 
من توی یک شهر کوچیک زندگی می کنم وقتی توی این حالت هستم میرم بیرون شهر فاصله میگیرم پیاده راه میرم داد میزنم گاهی شده توی خلوت خودم تحت فشار روحی گریه می کنم خودم رو خالی می کنم اروم که شدم مثل روز اول برمیگردم  :)
بچه های انجمن شاید در ظاهر کمی ... (کلمه ای برای توضیحش پیدا نکردم خودتون بهتر متوجه میشید )هستند اما واقعا چیزی توی دلشون ندارند
به نظرم بیشتر توی انجمن یا گروه های کاربری باشید بهتر با موضوع کنار میاین و به این حالت دچار نمیشید
ببخشید زیاد حرف زدم خودم هم درد و دل زیاد دارم  :P

حقیقت اینه که من به قدر کافی روی خودم کار کردم، اما خب وقتی دیدم که تو اون تاپیک دبیان باز بحثش باز شد و بچه‌ها زدند کانال مسخره‌بازی یکم ناراحت شدم. به همین خاطر این غرها رو باز کردم مجدد...
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: hartin در 16 امرداد 1401، 01:46 ب‌ظ
جیبر چیه ؟من اون موقع پنج سالم هم نبود یکم توضیح میدید؟هنوز فعاله؟

پروژه جبیر یک توزیع گنو/لینوکسی با کاربری میزکار بود که سال ۱۳۹۰ وقتی در مقطع دوم دبیرستان (فکر کنم الان میشه دهم) تحصیل می‌کردم استارت زدم و ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ اولین نسخه‌ش عرضه عمومی شد.
این پروژه اول بر مبنای اوبونتو و در کل گنو/لینوکس بود و بعد از دو سال، تصمیم شد که کلا گنو/لینوکس نباشه و برمبنای FreeBSD بره جلو (یک اشتباه استراتژیک). بعد هم بعد از چند نسخه (دقیق، دو و نیم نسخه) در سال ۱۳۹۵ پروژه برای همیشه خاموش شد
از جایی نمیشع دانلود کردش؟
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 02:38 ب‌ظ
جیبر چیه ؟من اون موقع پنج سالم هم نبود یکم توضیح میدید؟هنوز فعاله؟

پروژه جبیر یک توزیع گنو/لینوکسی با کاربری میزکار بود که سال ۱۳۹۰ وقتی در مقطع دوم دبیرستان (فکر کنم الان میشه دهم) تحصیل می‌کردم استارت زدم و ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ اولین نسخه‌ش عرضه عمومی شد.
این پروژه اول بر مبنای اوبونتو و در کل گنو/لینوکس بود و بعد از دو سال، تصمیم شد که کلا گنو/لینوکس نباشه و برمبنای FreeBSD بره جلو (یک اشتباه استراتژیک). بعد هم بعد از چند نسخه (دقیق، دو و نیم نسخه) در سال ۱۳۹۵ پروژه برای همیشه خاموش شد
از جایی نمیشع دانلود کردش؟

نه متاسفانه. خودم هم هیچ ایزو و ...ای ازش ندارم که مجدد بارگذاری کنم.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: 🇬🇧بریتانیای کبیر🇬🇧 در 16 امرداد 1401، 02:42 ب‌ظ
O______O
چطور میشه آدم چیزی رو که ساخته یک نسخش رو نداشته باشه؟
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: hartin در 16 امرداد 1401، 02:44 ب‌ظ
دوستان اگر کسی جایی داره بگه دوست دارم انلود کنم
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 03:04 ب‌ظ
دوستان اگر کسی جایی داره بگه دوست دارم انلود کنم

خودم یک هارد قدیمی دارم که ۳-۴ تا ایزو روشه.
اما چرا میخوای نصب کنی؟ فکر کنم آخرین نسخه لینوکسیش برمبنای اوبونتو ۱۳.۰۴ بود :)
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: amini_am در 16 امرداد 1401، 03:05 ب‌ظ
من تاپیک‌های مربوط به پروژه‌ی جبیر رو پیش از این مطالعه کرده بودم (تقریباً همشو). فارغ از حواشی که ناخواسته به وجود می‌اومد، همیشه استعداد و سواد جناب حقیری تو این حوزه رو ستایش می‌کردم.
خطاب به آقای حقیری این نکته رو بگم که این پروژه اصلا جای شکست نداره و قبول کنید با این سواد و تجربه‌ای که در راستای این پروژه کسب کردید ده هیچ از امثال ماها جلوترید.
نکته‌ی دوم هم این که انجمن همیشه جای دعوا و بحث بوده و هست (شما همین تاپیک با عنوان آیا خدا  رو ببینید.) و نظرات مخالف هم با بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن ارائه می‌شن و از نظر من ایرادی نداره. اگه کسی سر این دعواها بخواد جا بزنه که فایده نداره.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: M!lad در 16 امرداد 1401، 03:12 ب‌ظ
حقیقت اینه که من به قدر کافی روی خودم کار کردم، اما خب وقتی دیدم که تو اون تاپیک دبیان باز بحثش باز شد و بچه‌ها زدند کانال مسخره‌بازی یکم ناراحت شدم. به همین خاطر این غرها رو باز کردم مجدد...

واقعا نمی‌خواستم اصلا در این موضوع ارسالی داشته باشم، منتهی چون تنها کسانی که در اون تایپیک به این موضوع اشاره کردند من و سلمان بودیم، مجبورم اینجا توضیحی ارائه کنم تا بیش از این برداشت اشتباه از پست‌هام صورت نگیره.


در ابتدا که بنده نسبت به هیچ یک از عملکردهای OP، چه در "توسعه" یک توزیع و چه در ترولینگ‌های پی‌ در پی در طی سال‌های گذشته در انجمن هرگز واکنشی نداشتم (می‌تونید برید بررسی بفرمایید). توزیع که پروژه شخصی ایشون بود و مثل هزاران توزیع دیگه اهمیتی برای یکی مثل من نداشت، ترولینگ هم بار اول نبود که توی انجمن شاهدش بودیم.

اما چیزی که من خاطرم هست، بر خلاف صحبت‌های مطرح شده، عزیزان زیادی بارها تلاش کردند که ایشون رو راهنمایی و کمک کنند اما خودشون مقاومت می‌کردند. خیلی ها هم بازخورد مثبتی نسبت به توزیع داشتند. توزیع هم مورد نقد بود، اما واقعا سوژه نبود. بیشتر رفتار توسعه دهنده سوژه بود. (اینا هم همه قابل بررسی هست).

مزاح من هم به این خاطر بود که تصور می‌کردم رفتار توسعه دهنده تغییر کرده و باعث می‌شه یک لحظه همگی لبخند بزنیم.

به هر حال... آرزوی موفقیت روز افزون.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: دانیال بهزادی در 16 امرداد 1401، 03:42 ب‌ظ
حقیقت اینه که من به قدر کافی روی خودم کار کردم، اما خب وقتی دیدم که تو اون تاپیک دبیان باز بحثش باز شد و بچه‌ها زدند کانال مسخره‌بازی یکم ناراحت شدم. به همین خاطر این غرها رو باز کردم مجدد...
جبیر بخشی از hall of fame نرم‌افزار آزاد ایرانه. به این راحتی فراموش نمی‌شه 😁
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: جعفر فرقانلوژ در 16 امرداد 1401، 05:28 ب‌ظ
میلاد جان درست میگه درسته من اونوقت انجمن نبودم اما با اخلاق کاربران اشنایی دارم نمیخوام توضیح بدم اما درسته گاهی تیکه و کنایه و حتی با جدیت برخورد میشه اما واقعا منظوری زیرش نیست این لبخند ارسال بالای جناب بهزادی مهر خوبیه بر این موضوع  :D
حالا که بحثش شد منم بدم نمیاد جیبر رو ببینم !
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 05:50 ب‌ظ
حقیقت اینه که من به قدر کافی روی خودم کار کردم، اما خب وقتی دیدم که تو اون تاپیک دبیان باز بحثش باز شد و بچه‌ها زدند کانال مسخره‌بازی یکم ناراحت شدم. به همین خاطر این غرها رو باز کردم مجدد...

واقعا نمی‌خواستم اصلا در این موضوع ارسالی داشته باشم، منتهی چون تنها کسانی که در اون تایپیک به این موضوع اشاره کردند من و سلمان بودیم، مجبورم اینجا توضیحی ارائه کنم تا بیش از این برداشت اشتباه از پست‌هام صورت نگیره.


در ابتدا که بنده نسبت به هیچ یک از عملکردهای OP، چه در "توسعه" یک توزیع و چه در ترولینگ‌های پی‌ در پی در طی سال‌های گذشته در انجمن هرگز واکنشی نداشتم (می‌تونید برید بررسی بفرمایید). توزیع که پروژه شخصی ایشون بود و مثل هزاران توزیع دیگه اهمیتی برای یکی مثل من نداشت، ترولینگ هم بار اول نبود که توی انجمن شاهدش بودیم.

اما چیزی که من خاطرم هست، بر خلاف صحبت‌های مطرح شده، عزیزان زیادی بارها تلاش کردند که ایشون رو راهنمایی و کمک کنند اما خودشون مقاومت می‌کردند. خیلی ها هم بازخورد مثبتی نسبت به توزیع داشتند. توزیع هم مورد نقد بود، اما واقعا سوژه نبود. بیشتر رفتار توسعه دهنده سوژه بود. (اینا هم همه قابل بررسی هست).

مزاح من هم به این خاطر بود که تصور می‌کردم رفتار توسعه دهنده تغییر کرده و باعث می‌شه یک لحظه همگی لبخند بزنیم.

به هر حال... آرزوی موفقیت روز افزون.

درسته میلاد جان. شما واکنشی نداشتید، سلمان هم عموما به جز یکی دو مورد مثل همون تاپیک که شوخی کرده همیشه دوست و همراه بوده. منتها بیا قبول کنیم وسط اون تاپیک جای اون شوخی نبود  ;D که البته به قول خودت شوخی و ترول و این داستان‌ها هم چیز غریبی در این انجمن و در کل این کامیونیتی نیست.
در طی این سال‌ها البته اتفاقات بدتری برای من افتاد، بخصوص اگر بخوام از سال ۹۸ تا ۱۴۰۰ رو برات بگم خودش یک روضه میشه ((: حساسیتم روی شوخی‌های مرتبط با گذشته کمی بالاتر رفته.

حقیقت اینه که من به قدر کافی روی خودم کار کردم، اما خب وقتی دیدم که تو اون تاپیک دبیان باز بحثش باز شد و بچه‌ها زدند کانال مسخره‌بازی یکم ناراحت شدم. به همین خاطر این غرها رو باز کردم مجدد...
جبیر بخشی از hall of fame نرم‌افزار آزاد ایرانه. به این راحتی فراموش نمی‌شه 😁

عجبا 😂
البته یکی از دلایلی که هنوز با خودت و تعداد زیادی از بچه‌ها رفاقت دارم همین جبیره ((: این رو نمیشه انکار کرد اصلا.

میلاد جان درست میگه درسته من اونوقت انجمن نبودم اما با اخلاق کاربران اشنایی دارم نمیخوام توضیح بدم اما درسته گاهی تیکه و کنایه و حتی با جدیت برخورد میشه اما واقعا منظوری زیرش نیست این لبخند ارسال بالای جناب بهزادی مهر خوبیه بر این موضوع  :D
حالا که بحثش شد منم بدم نمیاد جیبر رو ببینم !

ببین من به واسطه کارم تا سال ۹۹ تقریبا با کمترین آدمی اینترکشن داشتم. اصلا نمی‌تونستم درست بشناسم و درک کنم. گرچه این وسط صاحب مشاغلی بودم که خدمات ارائه میداد ولی باز اون تعامل با آدم‌ها رو به افراد دیگری سپردم و خودم صرفا مدیریت (شما بخون خرج کردن پول 😂) می‌کردم.
از سال ۹۹ کمی بیشتر با آدم‌ها تعامل داشتم. اول که کرونا گرفتم  ](*,) بعدش کم کم شناخت آدم‌ها دستم آمد. راستش رو بخواهی نوجوانی سن سرکشیه. فکر می‌کردم خودم به واسطه یک سری اتفاق خاص در زندگیم انقدر سرکش (و بعضا پارانوید) بودم اما کم کم دیدم که همه نوجوان‌ها دستکم تا ۲۰-۲۱ سالگی این رفتار رو در حد و حدود مختلف، نشان میدن از خودشون.
نمی‌دونم جامعه اون موقع می‌دونست این رو یا نه؟ حقیقت امر اینه که شخصا نمی‌خوام بگم (یا حتی فکر کنم) که نمی‌دونست، بهرحال دوستان ما همه تحصیلکرده و باسواد هستند و اون زمان بخصوص بویژه چند سر و گردن از امثال خودشون بالاتر هم بودند، شاید نمی‌تونستند نوجوان درون خودشون رو کنترل کنند  ;D شاید هم من رفتار ناجوری داشتم، هنوز نمی‌دونم و مطمئن نیستم.
فقط می‌دونم ترومای اون دوران برام باقی مانده. شاید روزی ویدئو یا پادکستی از همون ۱۴ تا ۱۸ سالگیم ضبط کنم و حرف بزنم راجع بهش.

عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: nixoeen در 16 امرداد 1401، 06:37 ب‌ظ
از سایت‌هایی که اسم بردم فقط همین انجمن کمی زنده و فعال مونده. همین هم شاید به لطف این باشه که یه ربطی به اوبونتو و کنونیکال به صورت مستقیم داره.
البته اینجا خیلی ربطی به کنونیکال نداره. فقط کنونیکال ما رو به رسمیت میشناسه.

آمدم اینجا غرش رو بزنم چون یادمه نوجوون ۱۶ ساله‌ای بودم که سوژه شده بود. سوژه‌ای در انجمن فارسی اوبونتو.
من به شخصه خیلی تلاش کردم که اون سوژه شدن، حذف بشه و صحبت‌های زیادی کردم که از خودتون جلو نیفتید، خالی نبندید، بزرگ‌نمایی نکنید، ... . فقط هم در مورد جبیر نبود، در مورد اکثر پروژه‌هایی بود که سعی می‌کردید انجام بدید و رفتارهایی که تحریک‌آمیز بود. پیشنهاد هم می‌دادم که مثلا با Bug Report یا چنین کارهایی شروع کنید یا تغییرات و حل مشکلات کوچیک در نرم‌افزارهای آزاد، ولی متاسفانه ما هر کاری می‌کردیم، با مقاومت عجیبی مواجه می‌شدیم. توضیح میدادیم، مسخره‌بازی درمی‌آوردید. اخطار میدادیم، تاثیری نداشت. حساب‌کاربری رو می‌بستیم، چند تا حساب کاربری دیگه باز می‌کردید. هم انجمن رو بهم می‌ریختید، هم خودتون رو مسخرهٔ بقیه می‌کردید.

رفت در توییتر، آیدنتیکا (شما یادتون نمیاد احتمالا، قدیما شبکه آزاد اجتماعی داشتیم به اسم آیدنتیکا) و فیسبوک و ... .
چون خودتون همون کارهایی که اینجا کردید رو برداشتید بردید توی اون شبکه‌های اجتماعی. احتمالا این موارد رو هر جایی می‌بردید، همون واکنش رو اونجا می‌دیدید.

نه اینکه چنین رفتارهایی رو تایید کنم، ولی باید قبول کرد که جامعه در حال حاضر چنین رفتاری رو داره و احتمالا عوض هم نمیشه. من هنوز هم که هنوزه رگه‌هایی از اون ماجراجویی‌های گذشته رو توی پست‌هاتون می‌بینم. در کل، اگر این رفتارها اذیتتون می‌کنه، احتمالا اینکه تغییر رفتار خودتون نتیجهٔ بهتری بده، بیشتر از اینه که بتونید بقیه رو تغییر بدید.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: جعفر فرقانلوژ در 16 امرداد 1401، 06:47 ب‌ظ
نقل‌قول
۱۴ تا ۱۸
کتاب ها میشه نوشت سن عجیبیه
من هم گمان کنم مقداری اینطوریم اما نه به حد
نقل‌قول
، ولی متاسفانه ما هر کاری می‌کردیم، با مقاومت عجیبی مواجه می‌شدیم. توضیح میدادیم، مسخره‌بازی درمی‌آوردید. اخطار میدادیم، تاثیری نداشت. حساب‌کاربری رو می‌بستیم، چند تا حساب کاربری دیگه باز می‌کردید. هم انجمن رو بهم می‌ریختید، هم خودتون رو مسخرهٔ بقیه می‌کردید.
در حد چهار پنج اخطار از طرف معین خان  ;D
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: محمدرضا حقیری در 16 امرداد 1401، 07:30 ب‌ظ
نقل‌قول
البته اینجا خیلی ربطی به کنونیکال نداره. فقط کنونیکال ما رو به رسمیت میشناسه.

این رو نمی‌دونستم حقیقتا، یکم هم برام جالب بود که این انجمن تنها انجمن گنو/لینوکسی زنده در وب فارسیه تقریبا (از باقی انجمن‌ها خبر ندارم راستش، فقط لینوکس‌ری‌ویو و تکنوتاکس رو می‌دونم که دیگه نیستن). یعنی پس ذهنم مونده بود که شاید چون حمایت یک شرکت پشت این انجمنه زنده مانده؛ پس حمایت اصلی از سمت جامعه بوده و نه کنونیکال.

نقل‌قول
من به شخصه خیلی تلاش کردم که اون سوژه شدن، حذف بشه و صحبت‌های زیادی کردم که از خودتون جلو نیفتید، خالی نبندید، بزرگ‌نمایی نکنید، ... . فقط هم در مورد جبیر نبود، در مورد اکثر پروژه‌هایی بود که سعی می‌کردید انجام بدید و رفتارهایی که تحریک‌آمیز بود.

این حرف رو قبول دارم حقیقتا، موضوعات پیچیده و عجیبی هم این میان پیش می‌آمد که می‌تونست اوضاع رو بدتر کنه. نمی‌دونم شاید دید درستی به ماجرا نداشتم.

نقل‌قول
ولی متاسفانه ما هر کاری می‌کردیم، با مقاومت عجیبی مواجه می‌شدیم. توضیح میدادیم، مسخره‌بازی درمی‌آوردید. اخطار میدادیم، تاثیری نداشت. حساب‌کاربری رو می‌بستیم، چند تا حساب کاربری دیگه باز می‌کردید. هم انجمن رو بهم می‌ریختید، هم خودتون رو مسخرهٔ بقیه می‌کردید.

اینجا کمی میخوام با شما مخالفت کنم، این «مسخره‌بازی» که شما می‌فرمایید من می‌ذارم به پای همون داغی نوجوانی؛ بخصوص که بعد از مدتی خب کلا رفت روی این سیستم که دوستان هم پایه شده بودند و فکر کنم این خودش یه باگ بزرگ بود. یعنی نمی‌دونم چه اتفاقی باید می‌افتاد که از سمت من متوقف بشه، شاید الان خودم با یکی مثل خودِ ۱۶ ساله‌م برخورد کنم؛ احتمالا اگر اون مسخره‌بازی‌ها رو دربیاره، ایگنورش می‌کنم.

نقل‌قول
چون خودتون همون کارهایی که اینجا کردید رو برداشتید بردید توی اون شبکه‌های اجتماعی. احتمالا این موارد رو هر جایی می‌بردید، همون واکنش رو اونجا می‌دیدید.

راستش رو بخواهید من تا حدود سال ۹۲ اصلا در شبکه‌های اجتماعی خاصی فعالیت نداشتم. اواخر سال ۹۱ و اوایل ۹۲ بود که به توییتر رفتم، و حساب قدیمیم رو زنده کردم. اونجا بود که کلیدواژه‌هایی مثل «جبیری» رو دیدم. این مورد رو حقیقتا بذارید قبول نکنم  ;D

نقل‌قول
۱۴ تا ۱۸
کتاب ها میشه نوشت سن عجیبیه
من هم گمان کنم مقداری اینطوریم اما نه به حد
نقل‌قول
، ولی متاسفانه ما هر کاری می‌کردیم، با مقاومت عجیبی مواجه می‌شدیم. توضیح میدادیم، مسخره‌بازی درمی‌آوردید. اخطار میدادیم، تاثیری نداشت. حساب‌کاربری رو می‌بستیم، چند تا حساب کاربری دیگه باز می‌کردید. هم انجمن رو بهم می‌ریختید، هم خودتون رو مسخرهٔ بقیه می‌کردید.
در حد چهار پنج اخطار از طرف معین خان  ;D

نوجوانی دوره تجربه کردنه، شما تجربه می‌کنی تا راهت رو پیدا کنی. در تمام ابعاد زندگیت! یعنی از آینده تحصیلی و شغلی بگیری تا ... در دوره نوجوونی می‌تونه تجربه بشه. خیلی عجیبه در کل.
تعداد اخطار رو یادم نیست دقیقا، فقط می‌دونم به حدی رسید که نتونم با حساب اصلیم پست ارسال کنم  ;D


عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: M!lad در 16 امرداد 1401، 10:24 ب‌ظ
نقل‌قول
منتها بیا قبول کنیم وسط اون تاپیک جای اون شوخی نبود

اعتقاد دارم یکی از زیباترین، ظریف‌ترین و به‌جا ترین شوخی‌هایی بود که طی این هفته کردم.
عنوان: پاسخ : چند غر ساده بعد از چندین سال :)
ارسال شده توسط: سودو. در 16 امرداد 1401، 11:14 ب‌ظ
فقط خواستم بگم سخت نگیر ، اونقدرام دیگه چیز مهمی نبوده ، درسته ، حمایت میخواستی ، راهنمایی شدی ، سرکشی کردی ، ادامه دادی ، خوش گذشت ، حرف شنیدی ، تموم شد ، هر چیزی بخواد تاثیر بذاره روت که نمیشه ، فقط باید رد بشی ، چه واقعا قصدشون نارحت کردن بوده باشه و چه شوخی و در انتظار ظرفیت ! کینه بگیری ، یا حتی در سطوح کوچک تر ، همین که بعنوان توهین یادت مونده برای هیچکس یه ذره مهم نیس ، فقط خودتو ازار میده پسر 🙃
نقل‌قول
منتها بیا قبول کنیم وسط اون تاپیک جای اون شوخی نبود

اعتقاد دارم یکی از زیباترین، ظریف‌ترین و به‌جا ترین شوخی‌هایی بود که طی این هفته کردم.
بشدت موافقم !