انجمنهای فارسی اوبونتو
تازه کار => فلسفهٔ اوبونتو، گنو/لینوکس و نرمافزارهای آزاد و متنباز => نویسنده: ٍاحسان ترکم در 18 فروردین 1390، 05:56 بظ
-
اين نوشته هم ممكن است در تضاد با بسياري از واقعياتي باشد كه شما آن را بديهي فرض كردهايد. كماكان ان را بگذاريد به حساب « پريشان گوييهاي فلان بن هيچ كس». اگر خواستيد آن را جدي بگيريد ميتوان در كانتها بيشتر در مورد آن بحث كرد.
چيزي كه در اين مطلب تحت عنوان «محصولات فرهنگي» از آنها نام برده ميشود اشاره به دستهاي از كالاها دارد كه بار فرهنگي داشته، توليدكننده زحمات فكري زيادي براي آن متقبل شده و طبعا انتظار دارد متناسب با آن زحمات، بهايي متناسب دريافت كند. شايد از همينجا باشد كه مفهوم «كپي رايت» سربرآورده باشد. فارغ از اين كه «كپي رايت» يك مفهوم درست هست يا غلط؟ يك مفهوم براي حمايت از توليدكننده هنري است يا براي استثمار مصرف كننده؟ و…. بايد پذيرفت كه در دنياي كنوني چيزي به نام «كپي رايت» سالهاست در تمام كشورهاي مدرن مورد پذيرش و اجرا قرار گرفته است. قبل از شروع بحث اين مطلب بديهي را ذكر كنم كه چون در كشور ما «كپي رايت» به معنايي كه در تمام دنيا مرسوم هست جايگاهي ندارد، پس هيچكدام از مطالب اين بحث ربطي به كشور ما ندارد.
معتقدم اينترنت – جدا از تاثيرات مثبت يا منفي آن بر روي محصولات فرهنگي- كلا مفهوم كپي رايت را متحول كرده است! معتقدم اگرچه شركتها و موسسات حامي «كپي رايت» به شدت هرچه تمامتر سختگيريهاي لازم را در مورد اجراي كپي رايت در تمام كشورهاي متعهد به اين قضيه دنبال ميكنند اما دير يا زود بايد در تفكر خود تجديدنظري اساسي كنند[ كما اينكه تاكنون هم عقب نشينيهاي بسياري برخلاف ميلشان داشتهاند اما هنوز كافي نيست!! ] .ميخواهيم نيم نگاهي داشته باشم به آينده احتمالي كه در انتظار هركدام از اين مدياها- يا همان محصولات فرهنگي- خواهد بود. طبعا آينده بصورت كامل قابل پيش بيني نيست اما بعضي حدسها را ميتوان تا حدودي صائب دانست:
بنظرم تمامي توليدكنندگان محصولات فرهنگي بايد دو نسخه از هر محصول را در ذهن خود مجسم كنند:
١- نسخه مجازي(آنلاين) آن محصول
٢-نسخهاي از ان محصول در دنياي واقعي.
دير يا زود همگان مجبورند- مجبورند نه اين كه راغب خواهند بود!- كه نسخه آنلاين را رايگان عرضه كنند. نكته كليدي بحثم همين است: اينترنت شما را مجبور ميكند
هرچيز كه قابل تبديل شدن به صفر و يك هست را رايگان عرضه كنيد!
ادامه : منبع: http://mhmazidi3.wordpress.com/2010/04/20/internet-film-book-etc/
-
من هنوز مطلب رو نخوندم ولی با توجه به عنوانش فکر میکنم اگه منبع رو درست معرفی کنید خوب باشه.
حداقل لینک بدید به کنبع. مثلا من از کجا بدونم این وب 2010 کیه؟
مطلب رو که خوندم نظرم رو میگم. ;)
-
کپی رایت بده ! ولی باید رعایتش کرد تا در یک شرایط خاصی بشه اون و (عوامل پشتیبانش )رو از بین برد
پ.ن:دوستان این نظر منه وحکم کلی هم صادر نمی کنم !
-
منبع: http://mhmazidi3.wordpress.com/2010/04/20/internet-film-book-etc/
-
کپی رایت بده ! ولی باید رعایتش کرد تا در یک شرایط خاصی بشه اون و (عوامل پشتیبانش )رو از بین برد
پ.ن:دوستان این نظر منه وحکم کلی هم صادر نمی کنم !
پس یعنی اگه شما مثلا یه روزی یه چیزی اختراع کردی و من به جای اینکه استفاده کنم بیام ایده اصلی رو ثبت کنم و خودم ازش پول در بیارم اشکال نداره دیگه؟
-------------------- از این قسمت مخاطبم هیچ شخص خاصی نیست و فقط عقیده خودمو میگم ---------------------
شما یه نرم افزار نوشتی و اصلا" رایگان منتشر کردی و حداقل خواسته ات اینه که نام سازنده ( شما ) روش باشه.و یا مثل گنو اگه طرف به اسم خودش هم زد ( با انجام تغییرات ) حداقل منابعش رو در اختیار دیگران هم قرار بده. حالا اگه کسی رعایتش نکنه عیب نداره؟
اینطوری سنگ روی سنگ بند نمیشه که. دنیای بدون مقررات هم مثل همین میمونه.
به این فکر کردید اگه همین گنو/لینوکس کپی رایت نداشت هیچ وقت توسعه پیدا نمیکرد؟
فکر کردید مثلا ردهت بیمار بود بیاد چیزی رو بسازه؟ یا اینکه در راه رضای خدا پول بریزه دور؟
پس باید از کجا نون بخورن؟
جوامع انسانی کلونی مورچه ها نیست که همه برای هم کار کنن تا بقای خودشون رو حفظ کنن که....
خیلی ها اسم کپی رایت که میاد یاد کرک و پول میوفتن. شما اگه این مطلب رو نوشته بودی و کسی میومد به اسم خودش توی سایت خودش ثبت میکرد راضی بودی؟ ( همین مورد باعث نابودی وب پارسی داره میشه. بعضی نوشته ها اصلا معلوم نیست از کجا اومدن. نمیشه بهشون اعتماد کرد. چون منبع اصلی گم و گور شده این وسط )
نرم افزار های رایگان و آزاد هم کپی رایت خودشون رو دارن.
حالا بعضی از مجوز ها سخت گیر تر هستند و بعضی ساده تر. شما میتونی یه توزیع گنو/لینوکس از اوبونتو مشتق کنی و به اسم خودت بزنی ولی هیچ وقت اجازه نداری اون رو کلوز سورس کنی و یا اسم گنو/لینوکس رو ورداری ( و مثلا بگی سیستم عامل ملی!! )
در کل روی صحبتم با هیچ شخص خاصی نبود و این "شما" نوعی بود. :-X
-
نوشته طولانیه آخرش رو حذف می کنه خودتون ادامشو تو اون وبلاگه نگاه کنید که لینکشو گذاشتم اون بالا.
منبع: http://mhmazidi3.wordpress.com/2010/04/20/internet-film-book-etc/
-
کپی رایت بده ! ولی باید رعایتش کرد تا در یک شرایط خاصی بشه اون و (عوامل پشتیبانش )رو از بین برد
پ.ن:دوستان این نظر منه وحکم کلی هم صادر نمی کنم !
پس یعنی اگه شما مثلا یه روزی یه چیزی اختراع کردی و من به جای اینکه استفاده کنم بیام ایده اصلی رو ثبت کنم و خودم ازش پول در بیارم اشکال نداره دیگه؟
در آرمان شهرم! چرا اشکال داره من یک چیزی رو درست می کنم و اون رو با همه ی متعلقاتش در اختیار (در مالکیت)همه ی کسانی می زارم که از اون استفاده می کنند در آرمانشهرم نه من ونه شما ونه هیچکس دیگه هیچ برتری بر دیگری نخواهد داشت (تحت هیچ شرایطی حتی استعدادوخلاقیت )در واقع این خودخواهی محض است که بگیم این ایده مال منه درواقع همه ی افراد اون جامعه در اون ایده سهیم اند وفقط اون نفر (مخترع) آخرین قطعه ی اون پازل رو گذاشته من آنارشیست-کمونیستم برای اینکه بیشتر روشن بشه منظورم از این کلمات (مثل مالکیت و برابری و...)در این حیطه فکر کنید(نمی گم درسته وهمه ی شما باید مثل من فکر کنید فقط می گم که من از این وبا این دیدگاه جهان رو می بینم)
اما در جهان واقعی نه زیاد بدم نمی یاد خود من در خیلی جاها (حتی توی دانشگاه)میگم که قانون رو رعایت کنید فقط به خاطر اینکه با اینکار آدما از قانون متنفر بشن (توی زندگی واقعی من خیلی دیوان سالار هستم)حق ثبت اختراع هم همینگونه وفقط با زندگی کردن با همان اصول اشتباه (به نظرمن)است که می شه مردم (اکثریت جامعه) رو انقلابی کرد باید کاری کرد که مردم بدی واشتباه و ظلم رو لمس کنند تا به فکر راه چاره بیفتند
-
سید جان قصد توهین ندارما. فقط نظر خودم رو میگم.
این حرف های شما خیلی آرمان گرایانه هست و کشورهای پیشرفته تر از ما ( از نظر فرهنگی ) هم نتونستن چنین طرز فکری رو جا بندازن.
حرف های شما من رو یاد اون افرادی میندازه که میگفتن باید انقدر دنیا رو پر از بدی و ظلم و سیاهی کنیم تا امام زمان ظهور کنه!!
-
دیر یا زود مجبورند محصولات خود را به رایگان در اینترنت عرضه کنند؟
خیر هرگز چنین چیزی عملی نخواهد شد.
-
دیر یا زود مجبورند محصولات خود را به رایگان در اینترنت عرضه کنند؟
خیر هرگز چنین چیزی عملی نخواهد شد.
دقیقا ...
-
کپی رایت بده ! ولی باید رعایتش کرد تا در یک شرایط خاصی بشه اون و (عوامل پشتیبانش )رو از بین برد
پ.ن:دوستان این نظر منه وحکم کلی هم صادر نمی کنم !
پس یعنی اگه شما مثلا یه روزی یه چیزی اختراع کردی و من به جای اینکه استفاده کنم بیام ایده اصلی رو ثبت کنم و خودم ازش پول در بیارم اشکال نداره دیگه؟
در آرمان شهرم! چرا اشکال داره من یک چیزی رو درست می کنم و اون رو با همه ی متعلقاتش در اختیار (در مالکیت)همه ی کسانی می زارم که از اون استفاده می کنند در آرمانشهرم نه من ونه شما ونه هیچکس دیگه هیچ برتری بر دیگری نخواهد داشت (تحت هیچ شرایطی حتی استعدادوخلاقیت )در واقع این خودخواهی محض است که بگیم این ایده مال منه درواقع همه ی افراد اون جامعه در اون ایده سهیم اند وفقط اون نفر (مخترع) آخرین قطعه ی اون پازل رو گذاشته من آنارشیست-کمونیستم برای اینکه بیشتر روشن بشه منظورم از این کلمات (مثل مالکیت و برابری و...)در این حیطه فکر کنید(نمی گم درسته وهمه ی شما باید مثل من فکر کنید فقط می گم که من از این وبا این دیدگاه جهان رو می بینم)
اما در جهان واقعی نه زیاد بدم نمی یاد خود من در خیلی جاها (حتی توی دانشگاه)میگم که قانون رو رعایت کنید فقط به خاطر اینکه با اینکار آدما از قانون متنفر بشن (توی زندگی واقعی من خیلی دیوان سالار هستم)حق ثبت اختراع هم همینگونه وفقط با زندگی کردن با همان اصول اشتباه (به نظرمن)است که می شه مردم (اکثریت جامعه) رو انقلابی کرد باید کاری کرد که مردم بدی واشتباه و ظلم رو لمس کنند تا به فکر راه چاره بیفتند
یه جمله معروفی هست که میگه از تاریخ درس بگیر!!
مگه همین روسیه نیومد حکومت کمونیسمی راه انداخت و بعد متلاشی شد؟!
اصلا اگه اینجور باشه که من با کار کردن زیاد برابر باشم با یه نفر که کار انجام نمیده منم ترجیح میدم بشم مثل اون!
اینجوری میشه که سنگ روی سنگ بند نمیشه!
به اینی که شما میگید ما میگیم مساوات که بعضی وقتها برخلاف عدالت هست!!
مساوات میگه:شما با هیچ شخص دیگه ای تفاوت ندارین حتی اگه شما برای پیشرفت جامعه و بشریت تا مرز مرگ هم کار و تلاش کنین نه موقعیت و نه حقوق و مزایای اضافی نسبت به شخصی دارین که دنبال هرزه گری و تباه بشریت هست(حتی با یه قاتل!!)
عدالت:شما هرچه بهتر کار کنین یعنی کارتون و با فکر و قدرت انجام بدین(این بخش فکرش خیلی مهمه چون خیلیها پرکاری بدون فکر میکنن(== خر کاری) و نتیجه نمیگیرن این دلیل بی عدالتی نیست!)حقوق جایگاه بهتری خواهید داشت!
توی قران هم خیلی جا ها اومده عدالت رو رعایت کنین!
-
خب که چی؟
-
مگه همین روسیه نیومد حکومت کمونیسمی راه انداخت و بعد متلاشی شد؟!
تقریبا هیچ گاه اندیشه ها و آرمان ها به طور کامل پیاده نمیشن وگرنه میشد نتیجه رو پیش بینی کرد.
در بسیاری از مکاتب اندیشه های بسیار زیبایی هم وجو داره که بخاطر عدم پیاده سازی صحیح کل اندیشه زیر سوال میره.
من نمیدونم کجای جامعه ای که ما توش زندگی میکنیم واقعا اندیشه های اسلام وجود داره. ( تقریبا هیچ جاش )
( خواهشا برچسب کمونیست و.. نزنید به ما. فقط نظر شخصی بود :-X )
-
کمونیسم و قرآن و ایدئولوژی چه ربطی دارد به قانون کپی رایت؟ لازم نیست برای تعریف هر چیز هزار چیز دیگر را داخل بحث کنیم. قانون کپی رایت بسیار خوب است و بسیار منصفانه است اما نباید تا جایی پیش رود که به انحصارگرایی تبدیل و منتج شود. برای مانند، این که همه حقوق اثری تا ۳۰ سال برای پدید آورنده آن باشد زیاده روی است مگر پدید آورنده چقدر می خواهد از این اثر درآمد به دست آورد؟ از دید من بهتر است این زمان به طور منطقی کوتاه شود و پس از آن هم برای جلوگیری از سو استفاده عنوان رایگان برای اثر در نظر گرفته شود.
-
حرفای بعضی از دوستان حال منو متحول کرد و از الآن دارم میخندم!
مرسی سید وحید خراسانی به خاطر خندوندن من
-
حرفای بعضی از دوستان حال منو متحول کرد و از الآن دارم میخندم!
مرسی سید وحید خراسانی به خاطر خندوندن من
نمی دونم سید وحید خراسانی کیه ولی اگر منظورت من هستم من سید وحید رضا برهانی هستم من نه حرف خنده داری زدم ونه می خواستم کسی بخنده ونه می خواستم کسی کس دیگری(من جمله خودم) رو دست بندازه یا مسخره کنه
پیغام به ناظران -مدیران:آقا/خانم اگر می شه این تاپیک رو اگرم به ناسزا و دعوا هم کشیده شد قفلش نکنید بزارید یکبار برای همیشه بفهمیم که با چه آدمایی هم فرومی هستیم بفهمیم آدمای قدیم با تازه کارها چه تفاوتی فکری دارند
-
کپی رایت خوب است اما با کمی اصلاحات و ب روز شدن قانون فعلی تقریبا مال بیش از 80 سال پیشه و با دنیای امروز زیاد کارایی نداره.
-
خب که چی؟
چی خب که چی
شما یه سری از عقایدتو گفتی منم گفتم از نظرم به این دلایل غلطه(البته با یه سریش موافقم ولی نه به این شدت!!)
حالا شما سه گزینه داری:
۱.من عقایدمو دوست دارم عوضشم نمیکنم!
۲.بیا با هم بحث کنیم بالاخره میفهمیم که کی راست میگه اونوقت دوتایی میریم سراغ اون درسته \\:D/
۳.من نظرم و عوض نمیکنم میخوای حاضرم بحث کنم ولی این که فک کنی من از نظرم یکم پایین بیام عمرا
مگه همین روسیه نیومد حکومت کمونیسمی راه انداخت و بعد متلاشی شد؟!
تقریبا هیچ گاه اندیشه ها و آرمان ها به طور کامل پیاده نمیشن وگرنه میشد نتیجه رو پیش بینی کرد.
در بسیاری از مکاتب اندیشه های بسیار زیبایی هم وجو داره که بخاطر عدم پیاده سازی صحیح کل اندیشه زیر سوال میره.
من نمیدونم کجای جامعه ای که ما توش زندگی میکنیم واقعا اندیشه های اسلام وجود داره. ( تقریبا هیچ جاش )
( خواهشا برچسب کمونیست و.. نزنید به ما. فقط نظر شخصی بود :-X )
دقیقا به همین دلیله که عقیده سید برهانی(اسم کوچیکش یادم نموند ;D) غلطه
منم سعی داشتم همینو بگم
ایده ای که ایشون دارن تا ۱-۲ سال پیش آرزوی من بود و بندبال راه حلی برای عملیاتی شدنش میگشتم ولی بعد فهمیدم چون من اینو میخوام دلیل نداره دیگران هم بخوان و اگه همه اینو نخوان این کار عملیاتی نیست!
و این حقیقت که این کار حرص و اشتیلق بدست آوردن چیز بیشتر را از انسانی که ایمانش به این عقیده محکم نباشه رو میگیره!
توی این جامعه هم اگه خوب نگاه کنین در بعضی مکان ها اندیشه اسلامی هست فقط به قول شاعر چشم ها را شستشویی لازم است(البته خیلی جاها هم نیست!!)
آقا من کی گفتم شما کمونیست هستی؟!
و تازه باشی چه مشکلی داره!
من با افتخار میگم که خودم تا ۱-۲ سال پیش بعضی از اون عقیده های کمونیستی و کمالگرایی را داشتم و هنوزم میگم اگه عملیاتی باشه من صف اول کسایی هستم که کمک میکنن به این نهضت
کمونیسم و قرآن و ایدئولوژی چه ربطی دارد به قانون کپی رایت؟ لازم نیست برای تعریف هر چیز هزار چیز دیگر را داخل بحث کنیم. قانون کپی رایت بسیار خوب است و بسیار منصفانه است اما نباید تا جایی پیش رود که به انحصارگرایی تبدیل و منتج شود. برای مانند، این که همه حقوق اثری تا ۳۰ سال برای پدید آورنده آن باشد زیاده روی است مگر پدید آورنده چقدر می خواهد از این اثر درآمد به دست آورد؟ از دید من بهتر است این زمان به طور منطقی کوتاه شود و پس از آن هم برای جلوگیری از سو استفاده عنوان رایگان برای اثر در نظر گرفته شود.
کاملا مربوطه!!
چون تمام قانونهایی که در دنیا داریم همشون پشتش یه ایدءولوژی بوده
یعنی یه مغز متفکری بوده با یه تفکر خاص که اونو بر این داشته که این قانونو بوجود بیاره!
با نظر شما کاملا موافقم بقول یارو گفتنی:
human knowledge belongs to everyone
-
سلام
اول بگم که ما یک معلم تاریخی داشتیم که بهمون یاد داد که ما صحبت نمی کنیم که حرفمون رو ثابت کنیم ویا اثبات کنیم که طرفمون اشتباه می کنه بلکه فقط به این خاطر صحبت می کنیم که بگیم ما چطوری فکر می کنیم همین !و لزومی نداره که بعد از صحبت به نتیجه ی یکسانی برسیم
منم خیلی وقت پیش کمونیست بودم(اولین گرایشی که داشتم) ولی آلان آنارشیست هستم که خب یعنی کاملا با کمونیستها هم عقیده نیستم (آنارشیسم-کمونیسم با کمونیسم یا حتی باکمونیسم لیبرالیسم فرق داره)پس من رو کمونیست ندون
خودت باید بهتر بدونی که آنارشیسم یک الگوی مشخصی نداره که بشه به دیگران دیکته کرد آنارشیسم پویاست خود جامعه تصمیم می گیره که چی باید چی باشه (این همون مفهوم بی فانونی هست) این که شما یک چیزی رو دوست داری ودیگری دوست نداره فقط در جامعه ی آنارشیسم می شه کنار هم قرار بگیره دقیقا همون چیزی که در جامعه ی نرم افزاری آزاد هست من فکر می کنم که با کمی چشم پوشی می شه جامعه ی نرم افزاری آزاد رو جامعه آنارشیستی در نظر گرفت
امید وارم که جواب سوالت رو گرفته باشی و فهمیده باشی که من چجوری فکر می کنم من با ماهیت قانون مخالفم فرقی نمی کنه که بخواد کپی رایت باشه یا قوانین اسلام ناب محمدی! یا اینکه چقد خوب باشه یا چقدر بد باشه به طور کلی قانون فقط می تونه بهتر باشه نه خوب مطلق ! خوب مطلق فقط در بی قانونی نهفته است زمانی که همه ی افراد جامعه تعهدات رو بوجود بیارند نه اینکه یکی از بالا قوانین رو بوجود بیاره
-
سلام
اول بگم که ما یک معلم تاریخی داشتیم که بهمون یاد داد که ما صحبت نمی کنیم که حرفمون رو ثابت کنیم ویا اثبات کنیم که طرفمون اشتباه می کنه بلکه فقط به این خاطر صحبت می کنیم که بگیم ما چطوری فکر می کنیم همین !و لزومی نداره که بعد از صحبت به نتیجه ی یکسانی برسیم
منم خیلی وقت پیش کمونیست بودم(اولین گرایشی که داشتم) ولی آلان آنارشیست هستم که خب یعنی کاملا با کمونیستها هم عقیده نیستم (آنارشیسم-کمونیسم با کمونیسم یا حتی باکمونیسم لیبرالیسم فرق داره)پس من رو کمونیست ندون
خودت باید بهتر بدونی که آنارشیسم یک الگوی مشخصی نداره که بشه به دیگران دیکته کرد آنارشیسم پویاست خود جامعه تصمیم می گیره که چی باید چی باشه (این همون مفهوم بی فانونی هست) این که شما یک چیزی رو دوست داری ودیگری دوست نداره فقط در جامعه ی آنارشیسم می شه کنار هم قرار بگیره دقیقا همون چیزی که در جامعه ی نرم افزاری آزاد هست من فکر می کنم که با کمی چشم پوشی می شه جامعه ی نرم افزاری آزاد رو جامعه آنارشیستی در نظر گرفت
امید وارم که جواب سوالت رو گرفته باشی و فهمیده باشی که من چجوری فکر می کنم من با ماهیت قانون مخالفم فرقی نمی کنه که بخواد کپی رایت باشه یا قوانین اسلام ناب محمدی! یا اینکه چقد خوب باشه یا چقدر بد باشه به طور کلی قانون فقط می تونه بهتر باشه نه خوب مطلق ! خوب مطلق فقط در بی قانونی نهفته است زمانی که همه ی افراد جامعه تعهدات رو بوجود بیارند نه اینکه یکی از بالا قوانین رو بوجود بیاره
یه سوال:
خوب مطلق وجود داره؟!
از نظر من وجود نداره!!(البته از نظر من خدا خوب مطلق هست ولی بعد از اون نه!!حالا شاید اماما و پیامبر رو هم بشه اضاف کرد ;) )
از نظر من خوب مطلق رو نمیشه بهش رسید ولی میشه تا حدی بهش نزدیک شد پس باید تلاش کرد!
ولی از این راهی که شما میگی نتیجه ای که میده نابودیه!
روش شما تنها زمانی جواب میده که همه انسانها با تمام وجود اونو بخوان یعنی یه جامعه واحد
که متاسفانه یا خوشبختانه بدلیل پیچیدگی مغز و ... امکان پذیر نیست
شما میخوای جامعه رو اونقدر پایین بیاری تا به جامعه مورچه ها نزدیکش کنی(یا حیوانهای دیگه!)
من بجز شما کسیو ندیدم که از بی قانونی بدش بیاد!
حتی یه دزد (ببخشید تمثیل به شما یا دیگری نیست خواهشا کسی بد برداشت نکنه) هم با اینکه قانون جامعه رو زیر پا میذاره به یه سری از قانون ها پابنده!
در آخر بی قاونوی == مرگ !
راستی اگه قراره با بحث کردن نظر کسی عوض نشه پس فایدش چیه؟!
کلا شما دارین با این حرف انعطاف پذیری انسانها رو زیر سوال میبرین!!
-
سلام
اول بگم که ما یک معلم تاریخی داشتیم که بهمون یاد داد که ما صحبت نمی کنیم که حرفمون رو ثابت کنیم ویا اثبات کنیم که طرفمون اشتباه می کنه بلکه فقط به این خاطر صحبت می کنیم که بگیم ما چطوری فکر می کنیم همین !و لزومی نداره که بعد از صحبت به نتیجه ی یکسانی برسیم
منم خیلی وقت پیش کمونیست بودم(اولین گرایشی که داشتم) ولی آلان آنارشیست هستم که خب یعنی کاملا با کمونیستها هم عقیده نیستم (آنارشیسم-کمونیسم با کمونیسم یا حتی باکمونیسم لیبرالیسم فرق داره)پس من رو کمونیست ندون
خودت باید بهتر بدونی که آنارشیسم یک الگوی مشخصی نداره که بشه به دیگران دیکته کرد آنارشیسم پویاست خود جامعه تصمیم می گیره که چی باید چی باشه (این همون مفهوم بی فانونی هست) این که شما یک چیزی رو دوست داری ودیگری دوست نداره فقط در جامعه ی آنارشیسم می شه کنار هم قرار بگیره دقیقا همون چیزی که در جامعه ی نرم افزاری آزاد هست من فکر می کنم که با کمی چشم پوشی می شه جامعه ی نرم افزاری آزاد رو جامعه آنارشیستی در نظر گرفت
امید وارم که جواب سوالت رو گرفته باشی و فهمیده باشی که من چجوری فکر می کنم من با ماهیت قانون مخالفم فرقی نمی کنه که بخواد کپی رایت باشه یا قوانین اسلام ناب محمدی! یا اینکه چقد خوب باشه یا چقدر بد باشه به طور کلی قانون فقط می تونه بهتر باشه نه خوب مطلق ! خوب مطلق فقط در بی قانونی نهفته است زمانی که همه ی افراد جامعه تعهدات رو بوجود بیارند نه اینکه یکی از بالا قوانین رو بوجود بیاره
نه این طوری هم نیست که یکی از بالا قانون بنویسد و همه بگویند چشم! بهترین نمونه هم سوییس است که همه با هم قانون می نویسند. پس قانون خوب است و باید باشد چرا که بی قانونی از نبود قانون یا بودن قانون بی اساس و منطق پدید می آید. مثلا قانون کپی رایت در نخستین روزهای خود بسیار خوب بوده یا اینکه حق انحصاری اثری تا ۳۰ سال به پدیدآورنده اش تعلق داشته باشد اما امروزه بی معنا است با این همه اثر هنری و اختراع و اکتشافی همه روزه خلق و انجام می شود. سی سال زمانی بسیار زیاد و بی منطق است. انسان ها بدون قانون چگونه تعهدات را پدید بیاورند؟ تا قانون کپی رایت نباشد چگونه تعهد بر کپی نکردن پیدا می شود؟
نکته: اگر نمی خواهید عنوان سید بر نام شما باشد خیلی ساده است آن را پاک کنید بسیار هم خوب است. پیشنهادم این است که از منابع مطمئن درباره این لقب تحقیق کنید تا بدانید از کجا آمده است.
-
کمونیسم و قرآن و ایدئولوژی چه ربطی دارد به قانون کپی رایت؟ لازم نیست برای تعریف هر چیز هزار چیز دیگر را داخل بحث کنیم. قانون کپی رایت بسیار خوب است و بسیار منصفانه است اما نباید تا جایی پیش رود که به انحصارگرایی تبدیل و منتج شود. برای مانند، این که همه حقوق اثری تا ۳۰ سال برای پدید آورنده آن باشد زیاده روی است مگر پدید آورنده چقدر می خواهد از این اثر درآمد به دست آورد؟ از دید من بهتر است این زمان به طور منطقی کوتاه شود و پس از آن هم برای جلوگیری از سو استفاده عنوان رایگان برای اثر در نظر گرفته شود.
کاملا مربوطه!!
چون تمام قانونهایی که در دنیا داریم همشون پشتش یه ایدءولوژی بوده
یعنی یه مغز متفکری بوده با یه تفکر خاص که اونو بر این داشته که این قانونو بوجود بیاره!
با نظر شما کاملا موافقم بقول یارو گفتنی:
human knowledge belongs to everyone
[/quote]
وجود مغز متفکر در پس چیزی به معنای ایدئولوژیک بودن آن چیز نیست. بسیاری از قوانین بر پایه اخلاق وضع شده اند و بسیاری هم بر پایه علوم دیگر و اصول اجتماعی نه ایدئولوژی خاص. البته این هایی که می گویم به این دلیل است که خودم در رشته حقوق تحصیل کرده ام. قوانینی که در پایه ایدئولوژی وضع شده اند همواره از عقب اقتاده ترین سیستم ها تبعیت می کنند و هیچ انعطافی در آن ها دیده نمی شود و پر هستند از کاستی ها و بی عدالتی ها.
در این بحث قانون کپی رایت در نخستین گام با یک دیدگاه اخلاقی وضع شده و آن گرامی داشت حقوق پدید آورنده است نه بر پایه یک ایدئولوژی چون کمونیسم یا کاپیتالیسم و یا دیدگاه مذهبی.
-
یه سوال:
خوب مطلق وجود داره؟!
از نظر من وجود نداره!!(البته از نظر من خدا خوب مطلق هست ولی بعد از اون نه!!حالا شاید اماما و پیامبر رو هم بشه اضاف کرد ;) )
از نظر من خوب مطلق رو نمیشه بهش رسید ولی میشه تا حدی بهش نزدیک شد پس باید تلاش کرد!
ولی از این راهی که شما میگی نتیجه ای که میده نابودیه!
روش شما تنها زمانی جواب میده که همه انسانها با تمام وجود اونو بخوان یعنی یه جامعه واحد
که متاسفانه یا خوشبختانه بدلیل پیچیدگی مغز و ... امکان پذیر نیست
شما میخوای جامعه رو اونقدر پایین بیاری تا به جامعه مورچه ها نزدیکش کنی(یا حیوانهای دیگه!)
من بجز شما کسیو ندیدم که از بی قانونی بدش بیاد!
حتی یه دزد (ببخشید تمثیل به شما یا دیگری نیست خواهشا کسی بد برداشت نکنه) هم با اینکه قانون جامعه رو زیر پا میذاره به یه سری از قانون ها پابنده!
در آخر بی قاونوی == مرگ !
راستی اگه قراره با بحث کردن نظر کسی عوض نشه پس فایدش چیه؟!
کلا شما دارین با این حرف انعطاف پذیری انسانها رو زیر سوال میبرین!!
سلام
منظورم از خوب مطلق یعنی اینکه خوب بودن رو هرکسی برای خودش تعیین کنه یعنی خوب فردی نه اینکه یک عده بیان بگن که ما توافق می کنیم که خوب یعنی این. وبه نظر من این خوب ، می تونه وجود داشته باشه
نابودی ! شاید حق با شما باشه چون من معتقدم که یک جامعه ی خوب وپویا به طور مستمر در حال نابودی قوانین ورسوم و خرافاتیه که دیگه کارایی ندارند و در حال بوجود آوردن ارزش ها ی جدید وکاراتر هست (یکی از مشکلات قانون همینه که نمی زاره همچین جامعه ای با سطح پویایی به وجود بیاد)
نه ! باز برگشتیم سر خونه ی اول ! هیچ آنارشیستی نمی تونه بگه که همه ی آدما باید اینطوری باشه یا اونطوری نباشند نمی شه که کسی که به ازادی معتقد باشه بگه همه ی آدما باید آزاد باشند !(درواقع خودش ، خودش رو نقض می کنه) اکو-آنارشیستها معتقدند که باید جامعه رو به قبیله های کوچکتر تقسیم کرد (ایده ی جالبیه ولی من فکر می کنم که خیلی افراطی باشند)اینطوری مشکل جامعه ی واحد تا
حدودی حل می شه
چجوری فهمیدید ؟! بله من فکر می کنم که فرق ما با مورچه ها (البته درست تره بگیم که شامپانزه ها-قصد توهین ندارم)اینکه ما یکمی بزرگتریم ! ولی همون اصولی که روی دیگر حیوانات حکمرانی می کنه روی انسان هم حکومت می کنند من زیستشناسی می خونم و عاشق اکولوزی ام و از طرفداران سوسیوبیولوژي
من از بی قانونی بدم می یاد!؟؟ من از فانون خوشم نمی یاد البته باید حواستون باشه که ما آنارشیستها رو بیشتر سانسنور می کنند شاید به این دلیل باشه که شما آنارشیستهای زیادی رو ندیدید
بی قانونی جچوری باعث مرگ می شه ! به قول یکی از دوستان ما با هر نوع نظام مخالفیم نه با نظم ها ی جزئی وبا محدوده ی کم . شما نگاه کن همین نزم افزار آزاد الان مرده ! نه ولی قانونی هم نداره هیچ کی نمی که که چجوری نرم افزار بنویسی (مثلا کسی نمی که که همه باید از فلان تابع استفاده کنند یا اینکه از این ساختار تبعیت کنید)ولی خود افراد به این نتیجه می رسند که اگه یک اصولی رو رعایت کنند بهتر منی تونند نرم افزار بنویسند واین طوری باهم توافق می کنند که چجوری برنامه بنویسند و البته این ویژگیه بی قانونی هنوز حفظ شده یعنی هرکی که خواست می تونه دقیقا بر خلاف توافقات رفتار کنه وکسی هم مجازاتش نمی کننه ! این اصلیه که باعث پیشرفت نرم افزار آزاد شد(البته به نظر من) جامعه ی آنارشیستی هم همینگونه است (تقریبا)
منظور من این نبود که آدما نباید تغییر کنند بلکه منظورم این بود که نباید با هدف تغییر عقاید طرف مقابل وارد بحث بشن و فقط باید دیدگاه خودشون رو شفاف کنند
-
نه این طوری هم نیست که یکی از بالا قانون بنویسد و همه بگویند چشم! بهترین نمونه هم سوییس است که همه با هم قانون می نویسند. پس قانون خوب است و باید باشد چرا که بی قانونی از نبود قانون یا بودن قانون بی اساس و منطق پدید می آید. مثلا قانون کپی رایت در نخستین روزهای خود بسیار خوب بوده یا اینکه حق انحصاری اثری تا ۳۰ سال به پدیدآورنده اش تعلق داشته باشد اما امروزه بی معنا است با این همه اثر هنری و اختراع و اکتشافی همه روزه خلق و انجام می شود. سی سال زمانی بسیار زیاد و بی منطق است. انسان ها بدون قانون چگونه تعهدات را پدید بیاورند؟ تا قانون کپی رایت نباشد چگونه تعهد بر کپی نکردن پیدا می شود؟
نکته: اگر نمی خواهید عنوان سید بر نام شما باشد خیلی ساده است آن را پاک کنید بسیار هم خوب است. پیشنهادم این است که از منابع مطمئن درباره این لقب تحقیق کنید تا بدانید از کجا آمده است.
من زیاد از نظام سوئیس سر در نمی یارم ولی تا اونجایی که می دونم بازم تصویب قانون با رای اکثریت مردم هست که این بهتره ولی هنوز خوب نیست من و بعضی از دوستان آنارشیست به این روش می گیم استبداد اکثریت ! اینکه من یک چیز رو نمی خواهم ولی همه ی مردم می خوان نباید دلیلی بشه که همه ی مردم به من زور بگند ! و بر من تسلط داشته باشند
«پس قانون خوب است» دقیقا چطوری به این نتیجه رسیدید (من نفهمیدم ;D)
یک مثال دیگه بزنم: الان تقریبا بیشتر جوانان با سنگسار مخالفند (ومنم مخالفم)خب حالا اگر یک قانون تصویب بشه که سنگسار ممنوع بشه بسیاری از همون جوانان موافق این قانون جدید می شن ولی من با قانون ممنوعیت سنگسار هم باز مخالفم ! من فکر می کنم که تغییر قوانین موجب بهتر شدن می شوند ولی نه باعث خوب شدن چون با خودش اجبار می یاره و حتی اجبار به خوب بودن هم خیلی بد است
چرا آدما کپی نکنند ؟ خوب بودن قانون کپی رایت یعنی چی(یعنی کجاش خوبه)؟ اگر مسئله نون شب و این حرفاست که توی بی قانونی این مشکل کاملا حل شده چون جامعه آزاد(منظورم نرم افزار آزاد نیست) هست آدما خودشون به اون مخترع نان می دهند چون این مخترع براشون فایده داره و مجبورند که ازش حمایت کنند از طرفی اون مخترع هم مجبوره که چیز های خوب رو اختراع کنه که بتونه آدما رو به سمت خودشون جذب کنه رفتار شناسی این جور رفتارها رو هزاران بار اثبات کرده البته چون ما اینگونه تکامل(فرگشت) یافتیم اصلا احساس بدی نمی کنیم و نمی دوینم که الان مجبوریم (البته به طور نا خداگاه)
نکته:ممنون از توجهتون ولی من دوست دارم که ویژگی های سید بودن رو حذف کنم نه اصل سید بودن من سیدم یعنی عربم! اگر سید رو حذفش کنم چجپری بگم که اجدادم عرب بودن نه ایرانی من اجدادم رو دوست دارم هرچند که کارهای دوست داشتنی انجام نداده باشن ولی حاظر نیستم که نادیده بگیرمشون یا از کسی مخفی شون کنم
-
اون روز که تاپیک رو زدم فکر نمی کردم بحث به این جااه برسه! واقعا خودمم تعجب کردم از کپی رایت رسید به فلسفه سیاست! ;)
-
اون روز که تاپیک رو زدم فکر نمی کردم بحث به این جااه برسه! واقعا خودمم تعجب کردم از کپی رایت رسید به فلسفه سیاست!
کپی رایت زیر مجموعه ای از اوناست. یک قانون باید از منشا بررسی بشه. ;)
-
اون روز که تاپیک رو زدم فکر نمی کردم بحث به این جااه برسه! واقعا خودمم تعجب کردم از کپی رایت رسید به فلسفه سیاست!
کپی رایت زیر مجموعه ای از اوناست. یک قانون باید از منشا بررسی بشه. ;)
+1
بله کلا هر سوالی که این مفهوم خوب یا بد رو داشته باشه همیشه همینطور بوده وخواهد بود و به نتیجه ی درستی هم نمی رسه سه شنبه پیش شبیه همین بحث رو من با استاد زبانم داشتم(منتها در مورد هنر -تابلو مونالیزا) بعد از کلی بحث به این نتیجه رسیدیم که بهتره من به راه خودم برم و استادم هم به راه خودش!
-
کمونیسم و قرآن و ایدئولوژی چه ربطی دارد به قانون کپی رایت؟ لازم نیست برای تعریف هر چیز هزار چیز دیگر را داخل بحث کنیم. قانون کپی رایت بسیار خوب است و بسیار منصفانه است اما نباید تا جایی پیش رود که به انحصارگرایی تبدیل و منتج شود. برای مانند، این که همه حقوق اثری تا ۳۰ سال برای پدید آورنده آن باشد زیاده روی است مگر پدید آورنده چقدر می خواهد از این اثر درآمد به دست آورد؟ از دید من بهتر است این زمان به طور منطقی کوتاه شود و پس از آن هم برای جلوگیری از سو استفاده عنوان رایگان برای اثر در نظر گرفته شود.
کاملا مربوطه!!
چون تمام قانونهایی که در دنیا داریم همشون پشتش یه ایدءولوژی بوده
یعنی یه مغز متفکری بوده با یه تفکر خاص که اونو بر این داشته که این قانونو بوجود بیاره!
با نظر شما کاملا موافقم بقول یارو گفتنی:
human knowledge belongs to everyone
وجود مغز متفکر در پس چیزی به معنای ایدئولوژیک بودن آن چیز نیست. بسیاری از قوانین بر پایه اخلاق وضع شده اند و بسیاری هم بر پایه علوم دیگر و اصول اجتماعی نه ایدئولوژی خاص. البته این هایی که می گویم به این دلیل است که خودم در رشته حقوق تحصیل کرده ام. قوانینی که در پایه ایدئولوژی وضع شده اند همواره از عقب اقتاده ترین سیستم ها تبعیت می کنند و هیچ انعطافی در آن ها دیده نمی شود و پر هستند از کاستی ها و بی عدالتی ها.
در این بحث قانون کپی رایت در نخستین گام با یک دیدگاه اخلاقی وضع شده و آن گرامی داشت حقوق پدید آورنده است نه بر پایه یک ایدئولوژی چون کمونیسم یا کاپیتالیسم و یا دیدگاه مذهبی.
[/quote]
خوب منم منظورم همین بود
یه عده هستن که همه چیز رو بر حسب اخلاقیات میبینند خوب اینم یه ایدهءولوژی هست دیگه!!
یه سوال:
خوب مطلق وجود داره؟!
از نظر من وجود نداره!!(البته از نظر من خدا خوب مطلق هست ولی بعد از اون نه!!حالا شاید اماما و پیامبر رو هم بشه اضاف کرد ;) )
از نظر من خوب مطلق رو نمیشه بهش رسید ولی میشه تا حدی بهش نزدیک شد پس باید تلاش کرد!
ولی از این راهی که شما میگی نتیجه ای که میده نابودیه!
روش شما تنها زمانی جواب میده که همه انسانها با تمام وجود اونو بخوان یعنی یه جامعه واحد
که متاسفانه یا خوشبختانه بدلیل پیچیدگی مغز و ... امکان پذیر نیست
شما میخوای جامعه رو اونقدر پایین بیاری تا به جامعه مورچه ها نزدیکش کنی(یا حیوانهای دیگه!)
من بجز شما کسیو ندیدم که از بی قانونی بدش بیاد!
حتی یه دزد (ببخشید تمثیل به شما یا دیگری نیست خواهشا کسی بد برداشت نکنه) هم با اینکه قانون جامعه رو زیر پا میذاره به یه سری از قانون ها پابنده!
در آخر بی قاونوی == مرگ !
راستی اگه قراره با بحث کردن نظر کسی عوض نشه پس فایدش چیه؟!
کلا شما دارین با این حرف انعطاف پذیری انسانها رو زیر سوال میبرین!!
سلام
منظورم از خوب مطلق یعنی اینکه خوب بودن رو هرکسی برای خودش تعیین کنه یعنی خوب فردی نه اینکه یک عده بیان بگن که ما توافق می کنیم که خوب یعنی این. وبه نظر من این خوب ، می تونه وجود داشته باشه
نابودی ! شاید حق با شما باشه چون من معتقدم که یک جامعه ی خوب وپویا به طور مستمر در حال نابودی قوانین ورسوم و خرافاتیه که دیگه کارایی ندارند و در حال بوجود آوردن ارزش ها ی جدید وکاراتر هست (یکی از مشکلات قانون همینه که نمی زاره همچین جامعه ای با سطح پویایی به وجود بیاد)
نه ! باز برگشتیم سر خونه ی اول ! هیچ آنارشیستی نمی تونه بگه که همه ی آدما باید اینطوری باشه یا اونطوری نباشند نمی شه که کسی که به ازادی معتقد باشه بگه همه ی آدما باید آزاد باشند !(درواقع خودش ، خودش رو نقض می کنه) اکو-آنارشیستها معتقدند که باید جامعه رو به قبیله های کوچکتر تقسیم کرد (ایده ی جالبیه ولی من فکر می کنم که خیلی افراطی باشند)اینطوری مشکل جامعه ی واحد تا
حدودی حل می شه
چجوری فهمیدید ؟! بله من فکر می کنم که فرق ما با مورچه ها (البته درست تره بگیم که شامپانزه ها-قصد توهین ندارم)اینکه ما یکمی بزرگتریم ! ولی همون اصولی که روی دیگر حیوانات حکمرانی می کنه روی انسان هم حکومت می کنند من زیستشناسی می خونم و عاشق اکولوزی ام و از طرفداران سوسیوبیولوژي
من از بی قانونی بدم می یاد!؟؟ من از فانون خوشم نمی یاد البته باید حواستون باشه که ما آنارشیستها رو بیشتر سانسنور می کنند شاید به این دلیل باشه که شما آنارشیستهای زیادی رو ندیدید
بی قانونی جچوری باعث مرگ می شه ! به قول یکی از دوستان ما با هر نوع نظام مخالفیم نه با نظم ها ی جزئی وبا محدوده ی کم . شما نگاه کن همین نزم افزار آزاد الان مرده ! نه ولی قانونی هم نداره هیچ کی نمی که که چجوری نرم افزار بنویسی (مثلا کسی نمی که که همه باید از فلان تابع استفاده کنند یا اینکه از این ساختار تبعیت کنید)ولی خود افراد به این نتیجه می رسند که اگه یک اصولی رو رعایت کنند بهتر منی تونند نرم افزار بنویسند واین طوری باهم توافق می کنند که چجوری برنامه بنویسند و البته این ویژگیه بی قانونی هنوز حفظ شده یعنی هرکی که خواست می تونه دقیقا بر خلاف توافقات رفتار کنه وکسی هم مجازاتش نمی کننه ! این اصلیه که باعث پیشرفت نرم افزار آزاد شد(البته به نظر من) جامعه ی آنارشیستی هم همینگونه است (تقریبا)
منظور من این نبود که آدما نباید تغییر کنند بلکه منظورم این بود که نباید با هدف تغییر عقاید طرف مقابل وارد بحث بشن و فقط باید دیدگاه خودشون رو شفاف کنند
مثل اینه که بگید توی صنعت شیرینی سازی بی قانونی حاکمه چرا؟!
چون هرکی با هر طرحی میخواد شیرینی میزنه!!
ولی اگه یه نفر یه شیرینیی بسازه که باعث ضرر به مردم بشه خوب میگیرنش میکننش تو زندون
شما هم اگه یه کرم بسازی و به عنوان نرم افزار بدی دست مردم میان میگیرنت دیگه
تازه اینجا دنیای مجازی هست پس ممکنه بعضی وقتا تنبیه فیزیکی ممکن نباشه !!(اینجا امکانش نیست ولی قانونش هست!!)
نه این طوری هم نیست که یکی از بالا قانون بنویسد و همه بگویند چشم! بهترین نمونه هم سوییس است که همه با هم قانون می نویسند. پس قانون خوب است و باید باشد چرا که بی قانونی از نبود قانون یا بودن قانون بی اساس و منطق پدید می آید. مثلا قانون کپی رایت در نخستین روزهای خود بسیار خوب بوده یا اینکه حق انحصاری اثری تا ۳۰ سال به پدیدآورنده اش تعلق داشته باشد اما امروزه بی معنا است با این همه اثر هنری و اختراع و اکتشافی همه روزه خلق و انجام می شود. سی سال زمانی بسیار زیاد و بی منطق است. انسان ها بدون قانون چگونه تعهدات را پدید بیاورند؟ تا قانون کپی رایت نباشد چگونه تعهد بر کپی نکردن پیدا می شود؟
نکته: اگر نمی خواهید عنوان سید بر نام شما باشد خیلی ساده است آن را پاک کنید بسیار هم خوب است. پیشنهادم این است که از منابع مطمئن درباره این لقب تحقیق کنید تا بدانید از کجا آمده است.
من زیاد از نظام سوئیس سر در نمی یارم ولی تا اونجایی که می دونم بازم تصویب قانون با رای اکثریت مردم هست که این بهتره ولی هنوز خوب نیست من و بعضی از دوستان آنارشیست به این روش می گیم استبداد اکثریت ! اینکه من یک چیز رو نمی خواهم ولی همه ی مردم می خوان نباید دلیلی بشه که همه ی مردم به من زور بگند ! و بر من تسلط داشته باشند
«پس قانون خوب است» دقیقا چطوری به این نتیجه رسیدید (من نفهمیدم ;D)
یک مثال دیگه بزنم: الان تقریبا بیشتر جوانان با سنگسار مخالفند (ومنم مخالفم)خب حالا اگر یک قانون تصویب بشه که سنگسار ممنوع بشه بسیاری از همون جوانان موافق این قانون جدید می شن ولی من با قانون ممنوعیت سنگسار هم باز مخالفم ! من فکر می کنم که تغییر قوانین موجب بهتر شدن می شوند ولی نه باعث خوب شدن چون با خودش اجبار می یاره و حتی اجبار به خوب بودن هم خیلی بد است
چرا آدما کپی نکنند ؟ خوب بودن قانون کپی رایت یعنی چی(یعنی کجاش خوبه)؟ اگر مسئله نون شب و این حرفاست که توی بی قانونی این مشکل کاملا حل شده چون جامعه آزاد(منظورم نرم افزار آزاد نیست) هست آدما خودشون به اون مخترع نان می دهند چون این مخترع براشون فایده داره و مجبورند که ازش حمایت کنند از طرفی اون مخترع هم مجبوره که چیز های خوب رو اختراع کنه که بتونه آدما رو به سمت خودشون جذب کنه رفتار شناسی این جور رفتارها رو هزاران بار اثبات کرده البته چون ما اینگونه تکامل(فرگشت) یافتیم اصلا احساس بدی نمی کنیم و نمی دوینم که الان مجبوریم (البته به طور نا خداگاه)
نکته:ممنون از توجهتون ولی من دوست دارم که ویژگی های سید بودن رو حذف کنم نه اصل سید بودن من سیدم یعنی عربم! اگر سید رو حذفش کنم چجپری بگم که اجدادم عرب بودن نه ایرانی من اجدادم رو دوست دارم هرچند که کارهای دوست داشتنی انجام نداده باشن ولی حاظر نیستم که نادیده بگیرمشون یا از کسی مخفی شون کنم
خوب اینطور که شما میگین توی جامعه شما بالای ۶۰ سال برن بمیرن!چون کاری از دستشون بر نمیاد!
شما از طرفی خواهان حق کامل برای خودتون هستین ولی از طرفی نمیتونید این امکانو به همه بدین!
مثلا نانو میگه آقا این سید برهانی من کارش دارم پس نون بهش میدم ولی این مرتیکه لندهور ۶۰ ساله تا حالا هم هرکاری کرده دستش درد نکنه منم نون بهش دادم حالا نمیتونه کار کنه از کار افتاده پس بره بمیره!
این مثالو میشه برای یه فرد فلج هم زد!
شما که اینقدر واقع بینی چرا یه چیزو که نمیتونی تغییر بدی(اجدادت) آرزوی تغییرشو داری؟!
-
خیلی موضوعات رو مخلوط کردی یک چیزهایی رو نتیجه گرفتی که اصلا فکر نمی کردم این طوری نتیجه هم می شه گرفت!
مثل اینه که بگید توی صنعت شیرینی سازی بی قانونی حاکمه چرا؟!
چون هرکی با هر طرحی میخواد شیرینی میزنه!!
ولی اگه یه نفر یه شیرینیی بسازه که باعث ضرر به مردم بشه خوب میگیرنش میکننش تو زندون
شما هم اگه یه کرم بسازی و به عنوان نرم افزار بدی دست مردم میان میگیرنت دیگه
تازه اینجا دنیای مجازی هست پس ممکنه بعضی وقتا تنبیه فیزیکی ممکن نباشه !!(اینجا امکانش نیست ولی قانونش هست!!
به همون دلیلی که می گی ، می شه گفت که(تو شیرینی پزی) قانون وجود داره وشما فقط اختیار عمل دارید در ثانی نکته ی مهم اینکه شما رو به جرم درست کردن شیرینیه فاسد مجازات نمی کنند بلکه به خاطر مسموم کردن مردم مجازات می کنند واین دوتا با هم فرق داره سوما شیرین پزی یک جامعه ی آزاد نیست اگر یک شیرینی پز دستور تهیه شیرینی رو به افراد اون جامعه (هر کسی که به نحوی از اون شیرینی استفاده می کنه) هیچ وقت اون مشکلات به وجود نمی یاد
نکته:من نگفتم که آنارشیسم به خودیه خود کامله بلکه من معتقدم که بخشی از یک سیستم کامل خواهد بود برای همین شما لازم نیست مثال نقضی برای اشکال گیری از انارشیسم بیان کنید (البته مثال های شما با خود آنارشیسم می شه رفعش کرد)
بله اگه من از کرمی استفاده کنم علیه مردم حتماو باید مجازات بشم توی وضع کنونی من با قانون وتوسط پلیس مجازات می شم ولی توی مدلم (آنارشیسم) توسط خود جامعه مجازات می شم از طرفی این کار خیلی کم صورت می گیره چون ما اینده نگر هستیم واز همه مهمتر محتاجیم به جامعه و حمایت جامعه و اگر کسی این کار رو بکنه از جامعه طرد می شه واین بدترین نوع مجازات هست
خوب اینطور که شما میگین توی جامعه شما بالای ۶۰ سال برن بمیرن!چون کاری از دستشون بر نمیاد!
شما از طرفی خواهان حق کامل برای خودتون هستین ولی از طرفی نمیتونید این امکانو به همه بدین!
مثلا نانو میگه آقا این سید برهانی من کارش دارم پس نون بهش میدم ولی این مرتیکه لندهور ۶۰ ساله تا حالا هم هرکاری کرده دستش درد نکنه منم نون بهش دادم حالا نمیتونه کار کنه از کار افتاده پس بره بمیره!
این مثالو میشه برای یه فرد فلج هم زد!
شما که اینقدر واقع بینی چرا یه چیزو که نمیتونی تغییر بدی(اجدادت) آرزوی تغییرشو داری؟!
آفرین! این دقیقا مشکلی بود که خیلی از نظام ها دارن مشکل اینکه فرد باید (ومجبوره)برای جامعه قربانی بشه در واقع جامعه مهمتر از فرده آنارشیسم تا حدودی مخالف اینه ما می گیم که حقوق یک فرد مهمه (من با شعار یکی برای همه وهمه برای یکی مخالفم) وچون اون فرد تنها نیست (در واقع در جامعه زندگی می کنه) جامعه هم به خاطر فرد مهم می شه نمونه ی کاملش در آنارشیستهای فردگرا (بیشتر آنارشیستهای آمریکایی )دیده وبحث می شه
من پدر بزرگم کار زیادی از دستش بر نمی یاد (فقط صبح تا شب تلویزیون نگاه می کنه) عملا برای جامعه بی فایده است ولی هیچ کدوم از خانوادمون نمی زاریم که بهش بد بگذره یا حتی حس بدی بهش دست بده در واقع حرف شما از لحاظ تئوری کاملا درسته ولی از لحاظ عملی همچین اتفاقی نمی افته احترام افراد مسن جامعه حتی در حیوانات هم دیده می شه نمی دونم چرا ولی به هردلیلی توسط انتخاب طبیعی انتخاب شده شما خیلی سیاه سفید می بینید جامعه پر از صفات حد واسط هست
دقیقا قدرت انارشی همین هست که یک فرد سرنوشت یک نفر دیگر رو تعیین نمی کنه بلکه تک تک افراد اون جامعه (و هر کس به اندازه ی سهمش)می تونند روی هر فرد دیگر (نه اون بابای ۶۰ ساله)اون جامعه اثر بزاره بنابراین یک نفر نمی تونه یک کس دیگر رو بگه که برو بمیر بلکه باید همه ی جامعه (از جمله خانواده و دوستان اون فرد که گاهی قدرتشون از بقیه جامعه هم بیشتر میشه)تصمیم بگیرند(در واقع یک تصمیم کلی نمی گیرند بلکه هر کسی تصمیم خودش رو می گیره و برآیند اون اثر کلی رو می زاره) وبگند که برو بمیر!
پ.ن:توجه کنید که آنارشیسم به لحاظ منطقی اصلا نمی تونه که هنجار ها رو مشخص کنه و ممکنه که نظر دو آنارشیست مخالف باشه (البته نه در مسائل کلی مثل دولت و قانون و...)پس همه ی آنارشیست ها رو مثل من ندونید آنارشیسم رو نمی شه به سادگی پیش بینی کرد چون تصمیمات در لحظه گرفته می شه درست مثل انتخاب طبیعی
-
خوب اینطور که شما میگین توی جامعه شما بالای ۶۰ سال برن بمیرن!چون کاری از دستشون بر نمیاد!
شما از طرفی خواهان حق کامل برای خودتون هستین ولی از طرفی نمیتونید این امکانو به همه بدین!
مثلا نانو میگه آقا این سید برهانی من کارش دارم پس نون بهش میدم ولی این مرتیکه لندهور ۶۰ ساله تا حالا هم هرکاری کرده دستش درد نکنه منم نون بهش دادم حالا نمیتونه کار کنه از کار افتاده پس بره بمیره!
این مثالو میشه برای یه فرد فلج هم زد!
شما که اینقدر واقع بینی چرا یه چیزو که نمیتونی تغییر بدی(اجدادت) آرزوی تغییرشو داری؟!
آفرین! این دقیقا مشکلی بود که خیلی از نظام ها دارن مشکل اینکه فرد باید (ومجبوره)برای جامعه قربانی بشه در واقع جامعه مهمتر از فرده آنارشیسم تا حدودی مخالف اینه ما می گیم که حقوق یک فرد مهمه (من با شعار یکی برای همه وهمه برای یکی مخالفم) وچون اون فرد تنها نیست (در واقع در جامعه زندگی می کنه) جامعه هم به خاطر فرد مهم می شه نمونه ی کاملش در آنارشیستهای فردگرا (بیشتر آنارشیستهای آمریکایی )دیده وبحث می شه
من پدر بزرگم کار زیادی از دستش بر نمی یاد (فقط صبح تا شب تلویزیون نگاه می کنه) عملا برای جامعه بی فایده است ولی هیچ کدوم از خانوادمون نمی زاریم که بهش بد بگذره یا حتی حس بدی بهش دست بده در واقع حرف شما از لحاظ تئوری کاملا درسته ولی از لحاظ عملی همچین اتفاقی نمی افته احترام افراد مسن جامعه حتی در حیوانات هم دیده می شه نمی دونم چرا ولی به هردلیلی توسط انتخاب طبیعی انتخاب شده شما خیلی سیاه سفید می بینید جامعه پر از صفات حد واسط هست
دقیقا قدرت انارشی همین هست که یک فرد سرنوشت یک نفر دیگر رو تعیین نمی کنه بلکه تک تک افراد اون جامعه (و هر کس به اندازه ی سهمش)می تونند روی هر فرد دیگر (نه اون بابای ۶۰ ساله)اون جامعه اثر بزاره بنابراین یک نفر نمی تونه یک کس دیگر رو بگه که برو بمیر بلکه باید همه ی جامعه (از جمله خانواده و دوستان اون فرد که گاهی قدرتشون از بقیه جامعه هم بیشتر میشه)تصمیم بگیرند(در واقع یک تصمیم کلی نمی گیرند بلکه هر کسی تصمیم خودش رو می گیره و برآیند اون اثر کلی رو می زاره) وبگند که برو بمیر!
پ.ن:توجه کنید که آنارشیسم به لحاظ منطقی اصلا نمی تونه که هنجار ها رو مشخص کنه و ممکنه که نظر دو آنارشیست مخالف باشه (البته نه در مسائل کلی مثل دولت و قانون و...)پس همه ی آنارشیست ها رو مثل من ندونید آنارشیسم رو نمی شه به سادگی پیش بینی کرد چون تصمیمات در لحظه گرفته می شه درست مثل انتخاب طبیعی
[/quote]
من هنوز متوجه نشدم توی جامعه ای که شما میگید جایگاه یه فرد از کار افتاده کجاست؟
من نمیگم جامعه ای که شما ازش صحبت میکنید بده البته دقیقا باهاش موافق نیستم ولی همونطور که قبلا هم گفتم با همچین جامعه ای در صورت اتفاق افتادن موافقم
ولی از نظر من تنها درصورتی عملی هست که همه افراد جامعه با تمام وجود اونو بخوان
برای این چی میگین؟!
-
هرچیزی مثلا جایگاه فرد دقیقا همونجایی که باید باشه! ما به افراد فقط به چشم نیروی کار نگاه نمی کنیم اصلا ما نگاه خاصی نداریم انارشی یعنی همین ! آنارشی یعنی هرچی دل تنگت می خواهد بگو! ولی این حق رو نداری که مردم رو مجبور کنی که به حرفت گوش کنند شما فرد ۶۰ ساله رو مثال زدید یعنی اینکه به این افراد احترام می زارید انارشی می گه شما آزادید که به این افراد احترام بزارید (یعنی اگه نمی خوای خب احترام نذار !ولی حق نداری که برای دیگران (به هر شکلی)تعیین تکلیف کنی که به دیگران احترام بذارند یا نه!)دیدگاه ما در باره ی همه چیز(به غیر از یک سری اصول کوچیک مثل آزادی و برابری مطلق)پویا است یعنی الن جامعه می خواد که به یک کار افتاده کمک کنه ولی دو ماه بعد خود جامعه (برایند تصمیمات تک تک مردم)که نه باید از کار افتاده ها بروند بمیرند!البته تا اونجایی که می دونم هیچ فردی(در واقع اکثریت) راضی نمی شه که با پدر و مادرش همچین کاری بکنه
بله در همون لحظه ی ابتدایی وآغازین باید همه ی افراد بخواهند وآنارشیست ها هم برای همینه که فعالیت می کنند البته چون هیچ سرزمین بدون صاحبی پیدا نمی شه که آنارشیستها برن اونجا مجبورند که یک حکومت رو از بین ببرند تا جایی برای زیستن پیدا کنند (البته بیشتر آنارشستها جهان وطنی هستند)
-
پس به یه مشکل برخوردیم!
اونم نبودن ثبات در جامعه!
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
یا مثلا شما یه حکومت ساختین حالا حکومتهای دیگه نمیتونن به شما اطمینان کنن!
چون شما قانون رو دوست ندارین اگه بهشون بگید آقا ما میایم کمکتون میکنیم ولی شما باید فلان کار رو بکنید اونا قبول نمیکنن چون میدونن ممکنه شما یهو عشقتون نکشه بهشون کمک کنین!
راستی ببخشید من این چند وقته فرصت تحقیق و ... ندارم من هنوز نتونستم برم یه تحقیق درست حسابی بکنم ببینم آرتاشی چیه!
ولی کلیتی رو از شما گرفتم
از نظر تءوری کار قشنگیه ولی از نظر عملی به سرعت میاد پایین مگر اینکه یه تغییرات شدیدی توی عمل توش پیدا بشه!
-
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
اونوقت خود جامعه به اون فرد اعتماد نمیکنه و فرد رو تنبیه میکنن. مثلا دیگه کار دستت نمیدن. در کل من فکر نمیکنم روابط به هم بریزه.
شما مگه همه ی کارها رو بخاطر قانون و مجازات انجام میدین؟ پس عرف و وجدان و... کجا میره؟
بقیه رو هم خود برهانی جان پاسخ بدن بهتره. ;)
-
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
اونوقت خود جامعه به اون فرد اعتماد نمیکنه و فرد رو تنبیه میکنن. مثلا دیگه کار دستت نمیدن. در کل من فکر نمیکنم روابط به هم بریزه.
شما مگه همه ی کارها رو بخاطر قانون و مجازات انجام میدین؟ پس عرف و وجدان و... کجا میره؟
بقیه رو هم خود برهانی جان پاسخ بدن بهتره. ;)
خوب یارو که داره برای افراد دیگه جامعه خونه میسازه از تو خوشش نیومده میگه من نمیسازم!
راستی من یخورده تحقیق کردم (البته یه نگاه اجمالی انداختم) آرتاشیسم میشه ضد حکومت
اگه این ضد حکومت تبدیل بشه به حکومت واحد خیلی حال میده!
یعنی دیگه جنگی نباشه بین کشورها چون همه یکیند
این چیزیه که من دوست دارم!
بی قاونونی بده!
سید برهانی یجا گفت بدید مادی و منفعت همه توی این دیدگاه دیده نمیشن!
ولی توی صحبتاش داره میگه دقیقا به این دید دیده میشن!
یکی دیگه از مشکلهای این جامعه اینه که بی نظمی ایجاد میشه
الان هیچ مثال خوبی توی ذهنم نیست ولی یه مثال خیلی الکی میزنم ;D
مثلا شما یه فرد این جامعه باشی و خوب طبیعیه که توی این جامعه چون قانون وجود نداره تو خودت باید برای احقاق حقت اقدام کنی!
حالا تو میخوای بری نون بخری توی ذهن تو یه قاونونی هست که میگه زنبیل میزارم میرم و ۱۰ دقیقه بعد میام اینجوری برای جامعه مفید تره چون میتونم توی این ۱۰ دقیقه به جامعه کمک کنم بجای اینکه منتظر باشم
میری میای میبینی یه نفر اومده زنبیلتو ندیده گرفته و جلوی جای تو واساده
خوب باید احقاق حق کنی
پس بهش میگی ببخشید آقا اینجا جای منه زنبیلم گذاشتم!
از اونطرف چون قانونی وجود نداره و هرکس قاونون خودش. یارو واسش این تعریف نشده که میتونی زنبیل بذاری و بری بعد بیای ! و اونم میخواد به حقش برسه!
پس میگه نه آقای محترم با زنبیل که نمیشه جا گرفت باید سرجات وایمیستادی!
تو میگی نه من توی اینمدت ۱۰ دقیقه به جامعه خدمت کردم پس کار درستیه!
یارو میگه من اینجا جامه حالا چی میگی!
شما نمیخوای حقت ضایع بشه اونم نمیخواد پس یارو چاقو رو در میاره و شما رو میکشه!
جامعه هم نمیاد تردش کنه تنها به این دلیل که شما رو کشته . چون شما میخواستی توی صف بزنی پس حقت بوده که بمیری!
از طرف دیگه اگه شما هم اینکارو بکنی نمیان بکشنت چون اون میخواسته توی صف بزنه!
تازه توی این جامعه فرضا یه دزد که از تعدادی از افراد جامعه دزدی کرده پیدا بشه
حالا یه چیزی پیش میاد اینجا اون اینکه هیچ نهاد تخصصی ای نیست که دنبال اون بگرده و مردمی که دزدی ازشون شده باید دنبال دزد بگردن و احتمالا هم جدا جدا این کارو بکنن چون نمیدونن دزدشون یکی هست یا نه!
خوب اگه دزد حرفه ای باشه هرگز پیدا نمیشه چون مردم تخصص دزد پیدا کردن رو ندارن!
و اداره پلیس هم معنی نداره چون قاونونی نیست!
حالا گیریم دزد رو یه عده پیدا کردن!(چه جوری؟ به سختی)
حالا یکی از کسایی که ارزش دزدی شده میگه از وسط جرش بدین یکی دیگه میگه نه زندانش کنین یکی میگه ببخشینش!
از اونجایی که رای با اکثریت وجود نداره توی این جامعه این دزد رو چه بلایی سرش میارن؟!
خوب شاید بگین جامعه تردش میکنه !!
برای اون مهم نیست اون برای بدست اوردن نون شب نیازی به منت کشیدن دیگران نداره!
میره دزدی تردش هم بکنن دزدیشو میکنه!
-
همونطور که گفتید مثال خیلی عجیبی زدید :o
آخه مگه الان برای این مورد قانونی وجود داره؟ چیزی که این روابط رو بوجود میاره عرفه. شما الان اگه یکی جاتو بگیره هم مثل همون میشه. نمیتونید برید دادگاه شکایت کنید که!!!
این که میگید یارو واسش تعریف نشده ربطی به قانون نداره. این تعریفی هست که جامعه ایجاد میکنه. یعنی همون عرف.
عرف اینه که من تو صف بایستم. و اگر نایستم نون گیرم نمیاد . اگه جنجال به پا کنم شخصیت خودم رو زیر سوال میبرم.
شما همش اسم جامعه رو میارید ولی در مورد فرد صحبت میکنید.
در ضمن آنارشیسم چیزی نیست که بگیم امروز و فردا با یه قیام پیروز میشه. آنارسیشم وقتی کامل میشه که همه ی مردم به اون سطح از فهم و شعور برسن که بقای خودشون رو در سعادت جامعه ببینن. نمیشه با شرایط الان اون رو دید.
آقای برهانی به من یه جا گفتن ' یا انسان ها به اونجا میرسن و یا ناگزیر حذف میشن ( از نظر زیست شناسی ' گرچه خیلی موافق نیستم با این مورد ولی منظور اینه که اینطور جامعه ای نیازمند تکامل عقلی تک تک افراد اون هست. برای همین خیلی ها به آنارشیست ها میگن آرمان گرا.
وقتی ما به اون سطح از فهم برسیم که زحمات سازنده ی نرم افزار رو درک کنیم هیچ وقت هیچ نیازی به قانون برای حفظ حقوق نویسنده نخواهد بود.
-
با تشکر از آقا مسعود خیلی از حرفایی رو که می خواستم بگم رو زدید ولی برای اینکه نظر خودمم رو بگم یکمی اظافه اش می کنم
پس به یه مشکل برخوردیم!
اونم نبودن ثبات در جامعه!
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
یا مثلا شما یه حکومت ساختین حالا حکومتهای دیگه نمیتونن به شما اطمینان کنن!
چون شما قانون رو دوست ندارین اگه بهشون بگید آقا ما میایم کمکتون میکنیم ولی شما باید فلان کار رو بکنید اونا قبول نمیکنن چون میدونن ممکنه شما یهو عشقتون نکشه بهشون کمک کنین!
راستی ببخشید من این چند وقته فرصت تحقیق و ... ندارم من هنوز نتونستم برم یه تحقیق درست حسابی بکنم ببینم آرتاشی چیه!
ولی کلیتی رو از شما گرفتم
از نظر تءوری کار قشنگیه ولی از نظر عملی به سرعت میاد پایین مگر اینکه یه تغییرات شدیدی توی عمل توش پیدا بشه!
می دونی دو تا موضوع هست که هیچ ربطی به هم ندارن یکی قانون و دیگری تعهدات هست اولیش توسط شخص دیگری(یا پادشاه یا مجلس) از طرف شما نوشته می شه و شما رو مجبور می کننه که ازش تبعیت کنید ولی دومیش خود شما اون رو قبول می کنید و هیچ کسی هم شما رو مجبور نمی کنه یک مثال بزنم نمی دونم سن فرومی شما می رسه یا نه ولی امضای قبلی من بند ۱۴ قوانین(که قانون نیست در حقیقت تعهدات هست) بود می تونید از ناظرین بپرسید هرکسی که این بند رو زیر پا می زاشت به محض دیدن گزارش می دادم و با کاربر خاطی کلاهمون می رفت تو هم ! می بینی من آنارشیست هستم وهم مدافع تعهدات ! آنارشی به معنی بی نظمی نیست ترجمه ی اشتباه هرج و مرج رو ولش کن (می دونی مثل نودیسم می مونه که ترجمه ی فوق گمراه کننده ای مثل برهنه گرایی داره)تر جمه ای که من می پسندم اقتدار گریز هست آنارشیسم به معنی نوع خاصی از نظم هست ما با قانون مخالفیم نه با نظم !
ما حکومت نمی سازیم (چون خودش خودش رو نقض می کنه) نمی دونم قوانین صادرات و واردات چجوریه ولی مطمئنم که حد اقل بعضی از داد وستد ها افراد با هم انجام می دهند و به دولت هم کاری ندارند (البته به قوانین دو دولت کار دارند ولی به خود دولت نه)که خب همه ی داد و ستد ها اینطوری می شن حرفهای آقا مسعود هم در این باره قبول دارم
-
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85
کسایی که می خوان بدونن آنارشیسم چیه!
-
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
اونوقت خود جامعه به اون فرد اعتماد نمیکنه و فرد رو تنبیه میکنن. مثلا دیگه کار دستت نمیدن. در کل من فکر نمیکنم روابط به هم بریزه.
شما مگه همه ی کارها رو بخاطر قانون و مجازات انجام میدین؟ پس عرف و وجدان و... کجا میره؟
بقیه رو هم خود برهانی جان پاسخ بدن بهتره. ;)
خوب یارو که داره برای افراد دیگه جامعه خونه میسازه از تو خوشش نیومده میگه من نمیسازم!
راستی من یخورده تحقیق کردم (البته یه نگاه اجمالی انداختم) آرتاشیسم میشه ضد حکومت
اگه این ضد حکومت تبدیل بشه به حکومت واحد خیلی حال میده!
یعنی دیگه جنگی نباشه بین کشورها چون همه یکیند
این چیزیه که من دوست دارم!
بی قاونونی بده!
سید برهانی یجا گفت بدید مادی و منفعت همه توی این دیدگاه دیده نمیشن!
ولی توی صحبتاش داره میگه دقیقا به این دید دیده میشن!
یکی دیگه از مشکلهای این جامعه اینه که بی نظمی ایجاد میشه
الان هیچ مثال خوبی توی ذهنم نیست ولی یه مثال خیلی الکی میزنم ;D
مثلا شما یه فرد این جامعه باشی و خوب طبیعیه که توی این جامعه چون قانون وجود نداره تو خودت باید برای احقاق حقت اقدام کنی!
حالا تو میخوای بری نون بخری توی ذهن تو یه قاونونی هست که میگه زنبیل میزارم میرم و ۱۰ دقیقه بعد میام اینجوری برای جامعه مفید تره چون میتونم توی این ۱۰ دقیقه به جامعه کمک کنم بجای اینکه منتظر باشم
میری میای میبینی یه نفر اومده زنبیلتو ندیده گرفته و جلوی جای تو واساده
خوب باید احقاق حق کنی
پس بهش میگی ببخشید آقا اینجا جای منه زنبیلم گذاشتم!
از اونطرف چون قانونی وجود نداره و هرکس قاونون خودش. یارو واسش این تعریف نشده که میتونی زنبیل بذاری و بری بعد بیای ! و اونم میخواد به حقش برسه!
پس میگه نه آقای محترم با زنبیل که نمیشه جا گرفت باید سرجات وایمیستادی!
تو میگی نه من توی اینمدت ۱۰ دقیقه به جامعه خدمت کردم پس کار درستیه!
یارو میگه من اینجا جامه حالا چی میگی!
شما نمیخوای حقت ضایع بشه اونم نمیخواد پس یارو چاقو رو در میاره و شما رو میکشه!
جامعه هم نمیاد تردش کنه تنها به این دلیل که شما رو کشته . چون شما میخواستی توی صف بزنی پس حقت بوده که بمیری!
از طرف دیگه اگه شما هم اینکارو بکنی نمیان بکشنت چون اون میخواسته توی صف بزنه!
تازه توی این جامعه فرضا یه دزد که از تعدادی از افراد جامعه دزدی کرده پیدا بشه
حالا یه چیزی پیش میاد اینجا اون اینکه هیچ نهاد تخصصی ای نیست که دنبال اون بگرده و مردمی که دزدی ازشون شده باید دنبال دزد بگردن و احتمالا هم جدا جدا این کارو بکنن چون نمیدونن دزدشون یکی هست یا نه!
خوب اگه دزد حرفه ای باشه هرگز پیدا نمیشه چون مردم تخصص دزد پیدا کردن رو ندارن!
و اداره پلیس هم معنی نداره چون قاونونی نیست!
حالا گیریم دزد رو یه عده پیدا کردن!(چه جوری؟ به سختی)
حالا یکی از کسایی که ارزش دزدی شده میگه از وسط جرش بدین یکی دیگه میگه نه زندانش کنین یکی میگه ببخشینش!
از اونجایی که رای با اکثریت وجود نداره توی این جامعه این دزد رو چه بلایی سرش میارن؟!
خوب شاید بگین جامعه تردش میکنه !!
برای اون مهم نیست اون برای بدست اوردن نون شب نیازی به منت کشیدن دیگران نداره!
میره دزدی تردش هم بکنن دزدیشو میکنه!
ما با چه پلیسی مخالفیم ؟ ما با پلیسی مخالفیم که ضامن اجرای قوانین باشه ! نه با پلیسی که از ما محافظت کنه! بین این دو تا فرق هست !(دقت کردی چه قدر این جمله ی آخری رو گفتم ;D ) قانون از ما حمایت نمی کنه بلکه قانون فقط ابزاریست برای محدود کردن و اجبار ما که توسط حکومت تهیه می شه در واقع قانون بیشتر از حکومت (یا ایدئولوژی پشت حکومت مثلا برای ما می شه اسلام نگاه کنید الان واقعا قانون بیشتر از ما محافظت می کنه یا از دستورات اسلام؟ )محافظت می کنه تا انسان ها ! این دیدگاهی که شما پیدا کردید دید آنارشیسم نیست بلکه دیدگاه بدوی گراها و اکو-انارشیسم هست(که خیلی کم هستند در واقع آنارکوفمنیستها خیلی ااز این دسته بیشترند) ما پیشرفتهای که با تجربه و علم باعث پدیدار شدن افراد تخصصی شدن رو نادیده نمی گیرم (ما که انسانیم هیچ ! ولی خیلی از گونه های دیگه (نه تنها ایپهای بزرگ)مثل پرندگان هم کارهای تخصصی انجام می دن و آموزش می بینند مثلا گروهی فقط برای دیده بانی تخصصی می شن)
اما در مورد دزده! جامعه ی ایدال ما کسی به خاطر نون شب نمی ره دزدی ! اصلا چرا دزد ها به وجود اومدن ؟ چرا دیگر گونه های جانوری به خاطر نون شب از هم گونه ای خودشون دزدی نمی کنند؟ (شما چه جوابی به این پرسش ها می دهید) فراموش نکنید که اگر حکومت نباشه منابع بین همه ی افراد جامعه تقسیم می شه و دیگر چیزی به نام صندوق دولت ، صندوق ذخیره ی ارزی یا هر صندوق حکومتیه دیگری وجود نداره دیگه کسی با پول من و شما برج نمی سازه و من حق خودمم رو دارم وکسی حق من رو نمی خوره که من بخوام حق کس دیگری رو بگیرم (تیکه ی آخری خیلی احساسی شد ؟نه؟)در ثانی در جامعه ی آنارشی که آدما دقدقه های بی مورد نداشته باشند که الان من پول می خوام یا ممکنه که بعدا پول بخوام پس به کسی کمک نمی کنم بیشتر آنارشی ها با پول مخالفند در ثانی کمک و فداکاری صفتیه که فقط موجودات تکامل یافته تونستند بهش دست پیدا کنند و انسان به طور ذاتی دوست داره که به دیگران کمک کنه حتی در بعضی از گونه های پرنده ها ، پرنده ها سر کمک به دیگران با هم رقابت می کننند ! بیشتر ما ها تجربه رویارویی با مورچه ای که غذاییی رو نمی بینه رو داشتیم ! (من که داشتم) بیشتر ما ها اولین کاری که می کنیم اینکه غذا رو می ندازیم جلوش تا ببینه البته اون هم می بینه ولی از کنارش رد می شه! دو نکته هست اولیش اینکه چرا ما به مورچه کمک کردیم ؟ دومیش اینکه چرا اون مورچه اون غذا رو بر نداشت؟ جواب این دو سوال توی رفتار شناسی و سوسیوبیولوژی هست( این سوالات رو بهش می گن سوالات چرایی یعنی مهم نیست که در این فرآیند چه ماده ای ترشح می شه و در کجا اثر می کنه(این رو بهش می گن سوالات چگونگی)و فقط مهم اینکه چرا این رفتار انتخاب شده) هر وقت وقت کرید بخون چون اگه بخوام من توضیح بدم تا شب باید بشینم بنویسم
-
سید وحید رضا برهانی
دوست گرامی من. جامعه آنارشی که در آن همه به فکر هم هستند و همه با هم بایدها و نبایدها را می سازند و به قانون نیازی ندارند همان شهر کاملی است که بشر از ابتدای زندگی به دنبالش می گردد تا امروز و آینده. چطور ممکن است کسی اختراع کند و انسانی که همواره به دنبال منافع خود بوده است در ازای این اختراع رایگان به پدیدآورنده کمک کند؟ این همان انسان کاملی است که افسانه ها از آن باد کرده اند. پس قانون خوب است چرا که با دید منطقی به این افسانه می نگرد: آدمی هرگز به شهر کامل دست نخواهد یافت چرا که خلق و خوی آدمی مانند حیوان است با این تفاوت که این انسان ناطق است (نطق درون). پس نباید کپی کنند چون بشر به صورت طبیعی علاقه ای ندارد که در برابر دریافت سود، ضرری دهد.
درست است که همیشه حق با اکثریت نیست اما به رک ترین صورت ممکن می توان گفت چاره ای جز این نیست. درباره سنگسار هم گفتید این یک رسم بدوی است که به دلیل توحش کسانی که آن را انجام می داده اند و این توحش تا به امروز هم ادامه داشته، سنگسار به حکمی ایدئولوژیک تبدیل شده و این با قانون بسیار متفاوت است.
دوست گرامی lsf
در پاسخ به شما بگویم که خیر اخلاق همان ایدئولوژی نیست. اخلاق آن از جمله بدیهیات است و ایدئولوژی هرگز از بدیهیات نبوده است به همین دلیل است که همواره ناچار است از بدیهیات اخلاقی استفاده کند تا بتواند در اندیشه مردم رسوخ نماید. پیش از این که هر دینی بگوید دزدی و دروغ بد است، اخلاق به این اصل دست یافته بود. بحث بسیار گسترده اما در بند سیاست های ایدئولوژیک گرفتار است.
-
سید وحید رضا برهانی
دوست گرامی من. جامعه آنارشی که در آن همه به فکر هم هستند و همه با هم بایدها و نبایدها را می سازند و به قانون نیازی ندارند همان شهر کاملی است که بشر از ابتدای زندگی به دنبالش می گردد تا امروز و آینده. چطور ممکن است کسی اختراع کند و انسانی که همواره به دنبال منافع خود بوده است در ازای این اختراع رایگان به پدیدآورنده کمک کند؟ این همان انسان کاملی است که افسانه ها از آن باد کرده اند. پس قانون خوب است چرا که با دید منطقی به این افسانه می نگرد: آدمی هرگز به شهر کامل دست نخواهد یافت چرا که خلق و خوی آدمی مانند حیوان است با این تفاوت که این انسان ناطق است (نطق درون). پس نباید کپی کنند چون بشر به صورت طبیعی علاقه ای ندارد که در برابر دریافت سود، ضرری دهد.
درست است که همیشه حق با اکثریت نیست اما به رک ترین صورت ممکن می توان گفت چاره ای جز این نیست. درباره سنگسار هم گفتید این یک رسم بدوی است که به دلیل توحش کسانی که آن را انجام می داده اند و این توحش تا به امروز هم ادامه داشته، سنگسار به حکمی ایدئولوژیک تبدیل شده و این با قانون بسیار متفاوت است.
دوست گرامی lsf
در پاسخ به شما بگویم که خیر اخلاق همان ایدئولوژی نیست. اخلاق آن از جمله بدیهیات است و ایدئولوژی هرگز از بدیهیات نبوده است به همین دلیل است که همواره ناچار است از بدیهیات اخلاقی استفاده کند تا بتواند در اندیشه مردم رسوخ نماید. پیش از این که هر دینی بگوید دزدی و دروغ بد است، اخلاق به این اصل دست یافته بود. بحث بسیار گسترده اما در بند سیاست های ایدئولوژیک گرفتار است.
خوب ممنون ولی منظورم یه چیز دیگه بود!
مثلا اینکه اخلاقیات جزو پایه هاست!
-
با تشکر از آقا مسعود خیلی از حرفایی رو که می خواستم بگم رو زدید ولی برای اینکه نظر خودمم رو بگم یکمی اظافه اش می کنم
پس به یه مشکل برخوردیم!
اونم نبودن ثبات در جامعه!
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
یا مثلا شما یه حکومت ساختین حالا حکومتهای دیگه نمیتونن به شما اطمینان کنن!
چون شما قانون رو دوست ندارین اگه بهشون بگید آقا ما میایم کمکتون میکنیم ولی شما باید فلان کار رو بکنید اونا قبول نمیکنن چون میدونن ممکنه شما یهو عشقتون نکشه بهشون کمک کنین!
راستی ببخشید من این چند وقته فرصت تحقیق و ... ندارم من هنوز نتونستم برم یه تحقیق درست حسابی بکنم ببینم آرتاشی چیه!
ولی کلیتی رو از شما گرفتم
از نظر تءوری کار قشنگیه ولی از نظر عملی به سرعت میاد پایین مگر اینکه یه تغییرات شدیدی توی عمل توش پیدا بشه!
می دونی دو تا موضوع هست که هیچ ربطی به هم ندارن یکی قانون و دیگری تعهدات هست اولیش توسط شخص دیگری(یا پادشاه یا مجلس) از طرف شما نوشته می شه و شما رو مجبور می کننه که ازش تبعیت کنید ولی دومیش خود شما اون رو قبول می کنید و هیچ کسی هم شما رو مجبور نمی کنه یک مثال بزنم نمی دونم سن فرومی شما می رسه یا نه ولی امضای قبلی من بند ۱۴ قوانین(که قانون نیست در حقیقت تعهدات هست) بود می تونید از ناظرین بپرسید هرکسی که این بند رو زیر پا می زاشت به محض دیدن گزارش می دادم و با کاربر خاطی کلاهمون می رفت تو هم ! می بینی من آنارشیست هستم وهم مدافع تعهدات ! آنارشی به معنی بی نظمی نیست ترجمه ی اشتباه هرج و مرج رو ولش کن (می دونی مثل نودیسم می مونه که ترجمه ی فوق گمراه کننده ای مثل برهنه گرایی داره)تر جمه ای که من می پسندم اقتدار گریز هست آنارشیسم به معنی نوع خاصی از نظم هست ما با قانون مخالفیم نه با نظم !
ما حکومت نمی سازیم (چون خودش خودش رو نقض می کنه) نمی دونم قوانین صادرات و واردات چجوریه ولی مطمئنم که حد اقل بعضی از داد وستد ها افراد با هم انجام می دهند و به دولت هم کاری ندارند (البته به قوانین دو دولت کار دارند ولی به خود دولت نه)که خب همه ی داد و ستد ها اینطوری می شن حرفهای آقا مسعود هم در این باره قبول دارم
۱.اضافه نه اظافه!
این قانونه که اضافه رو اینجوری بنویسین!
اگه اینجوری ننویسین مردم گیج میشن ولی تردتون نمیکنن!چون علاقه مندن ببینن چی نوشتین ;D
۲.تعهدات:
تعهدات یجورایی همون قانونهان دیگه!
مثلا من اگه با شما یه قرارداد ببندم که شما برام یه خونه بسازی(مثلا) حالا شاید بگی خوب قانون نداره که خوب پس اگه من برات یه کاری بکنم و ازت بخوام که برام خونه بسازی
اومدیم و شما یهو وسط کار بیخیال شدی عشقت نکشید خونه رو بسازی تکلیف چیه؟!
اونوقت خود جامعه به اون فرد اعتماد نمیکنه و فرد رو تنبیه میکنن. مثلا دیگه کار دستت نمیدن. در کل من فکر نمیکنم روابط به هم بریزه.
شما مگه همه ی کارها رو بخاطر قانون و مجازات انجام میدین؟ پس عرف و وجدان و... کجا میره؟
بقیه رو هم خود برهانی جان پاسخ بدن بهتره. ;)
خوب یارو که داره برای افراد دیگه جامعه خونه میسازه از تو خوشش نیومده میگه من نمیسازم!
راستی من یخورده تحقیق کردم (البته یه نگاه اجمالی انداختم) آرتاشیسم میشه ضد حکومت
اگه این ضد حکومت تبدیل بشه به حکومت واحد خیلی حال میده!
یعنی دیگه جنگی نباشه بین کشورها چون همه یکیند
این چیزیه که من دوست دارم!
بی قاونونی بده!
سید برهانی یجا گفت بدید مادی و منفعت همه توی این دیدگاه دیده نمیشن!
ولی توی صحبتاش داره میگه دقیقا به این دید دیده میشن!
یکی دیگه از مشکلهای این جامعه اینه که بی نظمی ایجاد میشه
الان هیچ مثال خوبی توی ذهنم نیست ولی یه مثال خیلی الکی میزنم ;D
مثلا شما یه فرد این جامعه باشی و خوب طبیعیه که توی این جامعه چون قانون وجود نداره تو خودت باید برای احقاق حقت اقدام کنی!
حالا تو میخوای بری نون بخری توی ذهن تو یه قاونونی هست که میگه زنبیل میزارم میرم و ۱۰ دقیقه بعد میام اینجوری برای جامعه مفید تره چون میتونم توی این ۱۰ دقیقه به جامعه کمک کنم بجای اینکه منتظر باشم
میری میای میبینی یه نفر اومده زنبیلتو ندیده گرفته و جلوی جای تو واساده
خوب باید احقاق حق کنی
پس بهش میگی ببخشید آقا اینجا جای منه زنبیلم گذاشتم!
از اونطرف چون قانونی وجود نداره و هرکس قاونون خودش. یارو واسش این تعریف نشده که میتونی زنبیل بذاری و بری بعد بیای ! و اونم میخواد به حقش برسه!
پس میگه نه آقای محترم با زنبیل که نمیشه جا گرفت باید سرجات وایمیستادی!
تو میگی نه من توی اینمدت ۱۰ دقیقه به جامعه خدمت کردم پس کار درستیه!
یارو میگه من اینجا جامه حالا چی میگی!
شما نمیخوای حقت ضایع بشه اونم نمیخواد پس یارو چاقو رو در میاره و شما رو میکشه!
جامعه هم نمیاد تردش کنه تنها به این دلیل که شما رو کشته . چون شما میخواستی توی صف بزنی پس حقت بوده که بمیری!
از طرف دیگه اگه شما هم اینکارو بکنی نمیان بکشنت چون اون میخواسته توی صف بزنه!
تازه توی این جامعه فرضا یه دزد که از تعدادی از افراد جامعه دزدی کرده پیدا بشه
حالا یه چیزی پیش میاد اینجا اون اینکه هیچ نهاد تخصصی ای نیست که دنبال اون بگرده و مردمی که دزدی ازشون شده باید دنبال دزد بگردن و احتمالا هم جدا جدا این کارو بکنن چون نمیدونن دزدشون یکی هست یا نه!
خوب اگه دزد حرفه ای باشه هرگز پیدا نمیشه چون مردم تخصص دزد پیدا کردن رو ندارن!
و اداره پلیس هم معنی نداره چون قاونونی نیست!
حالا گیریم دزد رو یه عده پیدا کردن!(چه جوری؟ به سختی)
حالا یکی از کسایی که ارزش دزدی شده میگه از وسط جرش بدین یکی دیگه میگه نه زندانش کنین یکی میگه ببخشینش!
از اونجایی که رای با اکثریت وجود نداره توی این جامعه این دزد رو چه بلایی سرش میارن؟!
خوب شاید بگین جامعه تردش میکنه !!
برای اون مهم نیست اون برای بدست اوردن نون شب نیازی به منت کشیدن دیگران نداره!
میره دزدی تردش هم بکنن دزدیشو میکنه!
ما با چه پلیسی مخالفیم ؟ ما با پلیسی مخالفیم که ضامن اجرای قوانین باشه ! نه با پلیسی که از ما محافظت کنه! بین این دو تا فرق هست !(دقت کردی چه قدر این جمله ی آخری رو گفتم ;D ) قانون از ما حمایت نمی کنه بلکه قانون فقط ابزاریست برای محدود کردن و اجبار ما که توسط حکومت تهیه می شه در واقع قانون بیشتر از حکومت (یا ایدئولوژی پشت حکومت مثلا برای ما می شه اسلام نگاه کنید الان واقعا قانون بیشتر از ما محافظت می کنه یا از دستورات اسلام؟ )محافظت می کنه تا انسان ها ! این دیدگاهی که شما پیدا کردید دید آنارشیسم نیست بلکه دیدگاه بدوی گراها و اکو-انارشیسم هست(که خیلی کم هستند در واقع آنارکوفمنیستها خیلی ااز این دسته بیشترند) ما پیشرفتهای که با تجربه و علم باعث پدیدار شدن افراد تخصصی شدن رو نادیده نمی گیرم (ما که انسانیم هیچ ! ولی خیلی از گونه های دیگه (نه تنها ایپهای بزرگ)مثل پرندگان هم کارهای تخصصی انجام می دن و آموزش می بینند مثلا گروهی فقط برای دیده بانی تخصصی می شن)
اما در مورد دزده! جامعه ی ایدال ما کسی به خاطر نون شب نمی ره دزدی ! اصلا چرا دزد ها به وجود اومدن ؟ چرا دیگر گونه های جانوری به خاطر نون شب از هم گونه ای خودشون دزدی نمی کنند؟ (شما چه جوابی به این پرسش ها می دهید) فراموش نکنید که اگر حکومت نباشه منابع بین همه ی افراد جامعه تقسیم می شه و دیگر چیزی به نام صندوق دولت ، صندوق ذخیره ی ارزی یا هر صندوق حکومتیه دیگری وجود نداره دیگه کسی با پول من و شما برج نمی سازه و من حق خودمم رو دارم وکسی حق من رو نمی خوره که من بخوام حق کس دیگری رو بگیرم (تیکه ی آخری خیلی احساسی شد ؟نه؟)در ثانی در جامعه ی آنارشی که آدما دقدقه های بی مورد نداشته باشند که الان من پول می خوام یا ممکنه که بعدا پول بخوام پس به کسی کمک نمی کنم بیشتر آنارشی ها با پول مخالفند در ثانی کمک و فداکاری صفتیه که فقط موجودات تکامل یافته تونستند بهش دست پیدا کنند و انسان به طور ذاتی دوست داره که به دیگران کمک کنه حتی در بعضی از گونه های پرنده ها ، پرنده ها سر کمک به دیگران با هم رقابت می کننند ! بیشتر ما ها تجربه رویارویی با مورچه ای که غذاییی رو نمی بینه رو داشتیم ! (من که داشتم) بیشتر ما ها اولین کاری که می کنیم اینکه غذا رو می ندازیم جلوش تا ببینه البته اون هم می بینه ولی از کنارش رد می شه! دو نکته هست اولیش اینکه چرا ما به مورچه کمک کردیم ؟ دومیش اینکه چرا اون مورچه اون غذا رو بر نداشت؟ جواب این دو سوال توی رفتار شناسی و سوسیوبیولوژی هست( این سوالات رو بهش می گن سوالات چرایی یعنی مهم نیست که در این فرآیند چه ماده ای ترشح می شه و در کجا اثر می کنه(این رو بهش می گن سوالات چگونگی)و فقط مهم اینکه چرا این رفتار انتخاب شده) هر وقت وقت کرید بخون چون اگه بخوام من توضیح بدم تا شب باید بشینم بنویسم
خوب اگه شما پلیس داشته باشین پلیس باید از چی تبعیت کنه؟!
کی رو باید دزد بدونه کی رو کلاه بردار؟!
اصلا یه دزد رو گرفت حالا چجوری مجازاتش کنه!
شما گفتین توی این جامعهچرا کسی باید دنبال دزدی باشه
فرض کنین من یه نفرم که بنا به دلایلی جامعه تردم کرده توی جامعه شما تنها راهی که برای زنده بودن دارم دزدیه!
گفتین شما بدنبال حکومت نیستین!
ولی یه جا دیگه گفته بودین آرتاشیسم باید یه حکومت رو نابود کنه بعد روش یه حکومت بسازه!
گفتین حیوانات برای نون شب از هم دزدی نمیکنن؟!
خب تا اونجایی که من توی این رازبقا ها و.. دیدم میکنن خوب هم میکنن!
حالا یه سوال از نظر خودتون این کار شدنیه؟!
-
آنارشیسم رو اگر بخوام با لیبرالیسم که بیشتر کشورهای جهان بر مبنای اون هستند توضیح بدم. باید بگم لیبرالیسم می گه که همه چیز باید خصوصی و مردم نهاد باشه و لی یک حکومت باید هرچند کوچک ولی دست بالا را بگیرد ولی آنارشیسم می گوید با هر نوع حکومتی چه نوع استبداد اکثریت (دموکراسی فعلی) مخالف است. و تفاوت عمده لیبرالیسم و آنارشیسم این و تفاوتای جزیی م وجود داره. از مهمترین آنارشیسم ها می شه به نوام چامسکی فیلسوف معروف آمریکایی نام برد.
پلیس نباید از بالا تعیین و بر مردم تحمیل شود بلکه باید از طریق مردم و توسط خود مردم باشد. یعنی پلیس هم خصوصی باشه (یعنی خودم پلیس خودم تو پلیس خودت همه پلیس خودشون) . اقتصاد کامل دست خود مردم باشه. فرهنگ دست خودمون باشه. علم و ... دست خودمون باشه. در این دنیا جنگی نیست چون حکومتی نیست که بخواهد به خاطر منافع خودش جنگ راه بیندازد. و یا اصلا شاید مرزی نباشد. جهانی رو تصور کنید شما بری تو استرالیا یه زبان مشترک جهانی حرف بزنی بری چین یه زیان مشترک جانی باشه! بدون هیچ محدودیتی و هم مردم دنیا انگار همشهری باشن! این شدنی اما نه امروز نه فردا بلکه چند صد سال دیگه!
-
چرا بحث اينتوري شده؟؟؟؟؟؟
-
آنارشیسم رو اگر بخوام با لیبرالیسم که بیشتر کشورهای جهان بر مبنای اون هستند توضیح بدم. باید بگم لیبرالیسم می گه که همه چیز باید خصوصی و مردم نهاد باشه و لی یک حکومت باید هرچند کوچک ولی دست بالا را بگیرد ولی آنارشیسم می گوید با هر نوع حکومتی چه نوع استبداد اکثریت (دموکراسی فعلی) مخالف است. و تفاوت عمده لیبرالیسم و آنارشیسم این و تفاوتای جزیی م وجود داره. از مهمترین آنارشیسم ها می شه به نوام چامسکی فیلسوف معروف آمریکایی نام برد.
پلیس نباید از بالا تعیین و بر مردم تحمیل شود بلکه باید از طریق مردم و توسط خود مردم باشد. یعنی پلیس هم خصوصی باشه (یعنی خودم پلیس خودم تو پلیس خودت همه پلیس خودشون) . اقتصاد کامل دست خود مردم باشه. فرهنگ دست خودمون باشه. علم و ... دست خودمون باشه. در این دنیا جنگی نیست چون حکومتی نیست که بخواهد به خاطر منافع خودش جنگ راه بیندازد. و یا اصلا شاید مرزی نباشد. جهانی رو تصور کنید شما بری تو استرالیا یه زبان مشترک جهانی حرف بزنی بری چین یه زیان مشترک جانی باشه! بدون هیچ محدودیتی و هم مردم دنیا انگار همشهری باشن! این شدنی اما نه امروز نه فردا بلکه چند صد سال دیگه!
اینکه شد اونی که من میگم!
من با این قسمت همشهری و ... موافقم همونجوری که قبلا هم گفتم ولی قانون نمیشه نباشه!چرا بحث اينتوري شده؟؟؟؟؟؟
خب چیه مگه داریم ریشه یابی میکنیم! ;D
-
آنارشیسم رو اگر بخوام با لیبرالیسم که بیشتر کشورهای جهان بر مبنای اون هستند توضیح بدم. باید بگم لیبرالیسم می گه که همه چیز باید خصوصی و مردم نهاد باشه و لی یک حکومت باید هرچند کوچک ولی دست بالا را بگیرد ولی آنارشیسم می گوید با هر نوع حکومتی چه نوع استبداد اکثریت (دموکراسی فعلی) مخالف است. و تفاوت عمده لیبرالیسم و آنارشیسم این و تفاوتای جزیی م وجود داره. از مهمترین آنارشیسم ها می شه به نوام چامسکی فیلسوف معروف آمریکایی نام برد.
پلیس نباید از بالا تعیین و بر مردم تحمیل شود بلکه باید از طریق مردم و توسط خود مردم باشد. یعنی پلیس هم خصوصی باشه (یعنی خودم پلیس خودم تو پلیس خودت همه پلیس خودشون) . اقتصاد کامل دست خود مردم باشه. فرهنگ دست خودمون باشه. علم و ... دست خودمون باشه. در این دنیا جنگی نیست چون حکومتی نیست که بخواهد به خاطر منافع خودش جنگ راه بیندازد. و یا اصلا شاید مرزی نباشد. جهانی رو تصور کنید شما بری تو استرالیا یه زبان مشترک جهانی حرف بزنی بری چین یه زیان مشترک جانی باشه! بدون هیچ محدودیتی و هم مردم دنیا انگار همشهری باشن! این شدنی اما نه امروز نه فردا بلکه چند صد سال دیگه!
اینکه شد اونی که من میگم!
من با این قسمت همشهری و ... موافقم همونجوری که قبلا هم گفتم ولی قانون نمیشه نباشه!چرا بحث اينتوري شده؟؟؟؟؟؟
خب چیه مگه داریم ریشه یابی میکنیم! ;D
قانون مجموعه ای از دستورالعمل هاست که توسط مجموعه ای از موسسات به اجرا گذاشته می شود و به عنوان میانجی در روابط اجتماعی بین مردم عمل می کند. قانون معرب کلمه یونانی canon است که به فرانسه loi و به انگلیسی law ترجمه میشود. تا اینجا که مشکلی نیست.
کته حایز اهمیت در اینجا منشا قانون است. قانون حسب گرایشات مختلف منشا گوناگون دارد. طرفداران مکتب حقوق طبیعی بر آنند که یکسری حقوق لاینفک برای انسان به واسطه انسان بودنش وجود دارد که بر تمامی حکام حاکم است و وطیفه اصلی حاکم کشف این مقررات و اجرای آن است. در دوران معاصر اثر این نطر را در ایجاد حقوق بشر جهانی می توان یافت یعنی حداقل قواعدی که انسان امروزی به واسطه بشر بودنش دارد مانندآنکه شهروندان باید از بازداشت خودسرانه و تفتیش بی دلیل منازل یا مصادره اموالشان در امان باشند.
شهروندان متهم به جنایت، سزاوار محاکمه سریع و علنی هستند و حق دارند که با شاکیانشان مخالفت یا از ایشان سوال نمایند. اگر این افراد محکوم شوند، مجازات بی رحمانه و غیر معمول برای آنان در نظر گرفته نمی شود. شهروندان را نمی توان به اجبار وادار به شهادت بر ضد خودشان نمود. این اصل، از شهروندان در برابر اعمال فشار، سوء استفاده یا شکنجه حمایت میکند و اقدام پلیس را به چنین رفتارهایی به شدت کاهش می دهد.
حاکمیت قانون بدان معنا است که هیچ فردی، چه رییس جمهور و چه یک فرد عادی از قانون بالاتر نیست.
نکته مهمش اینه حاکمیت قانون هیچ فردی بالاتر از قانون نیست. و بعد قانون خیلی هم بد نیست می تونه مثبت باشه ر چیزی پتانسیل بد بودن رو داره ولی قانونی درسته که:
حکومتهای مردم سالار، قدرت را از طریق قانون به کار می بندند و خود ملزم به اطاعت از آن هستند. قوانین باید در جهت خواستههای مردم و نه هوس شاهان، زورگویان، مقامات نظامی، رهبران مذهبی یا احزاب خود گماشته باشد. مردم در حکومتهای مردم سالار مشتاق پیروی از قانون هستند، چرا که از قواعد و دستورات خودشان اطاعت می کنند. هنگامی که قانون توسط مردمی گذاشته میشود که باید از آن اطاعت کنند به نطر میرسد عدالت به بهترین نحو ممکن برقرار می شود. میزان آزادی یک جامعه را می توان با درصد جمعیتی که زیر حاکمیت قانون هستند، سنجید.برای مثال در انگلستان حتی ملکه نیز خود را فرا تر از قانون نمی بیند و برای به کرسی نشاندن حرف خود به دنبال راهکارهای قانونی می گردد. برای حاکمیت قانون، یک دستگاه قدرتمند و مستقل قضایی لازم است که دارای اختیار، اقتدار، دارایی و اعتبار لازم جهت زیر سوال بردن مقامات حکومتی و حتی سران عالی رتبه در برابر قوانین و دستورات مملکتی باشد. (لذا اهمیت تفکیک قوا که یادگار برجسته منتسکیو میباشد در این جا مشخص میشود. ) از این رو قضات باید بسیار تعلیم دیده، متبحر، مستقل و بی طرف و البته هنرمندانی ماهر باشند. هنر قاضی در نحوه تفسیر درست قوانین و اجرای مناسب آن نمایان خواهد شد. البته آنان برای انجام وظیفه ضروری شان در نظام قانونی و قضایی باید به اصول مردم سالاری پایبند باشند. قوانین حکومت مردم سالار ممکن است سرچشمههای گوناگونی از قبیل: قانون هاى اساسى مکتوب، مصوبات و قواعد، تعالیم مذهبى و اخلاقى و آداب و رسوم فرهنگى داشته باشند. قوانین، بدون در نظر گرفتن منشا هایشان باید براى حفاظت از حقوق و آزادى هاى مردم پیش بینى هاى لازم را به عمل آورند:
از آن جا که شرط قانون، حمایت یکسان از همگان است، نمی تواند تنها برای یک فرد یا گروه قابل اجرا باشد.
پی نوشت:
آنارشیسم حکومت را قبول ندارد ولی قانون را قبول دارد ولی محدود و آن هم دست خود مردم. یعنی یک سری مسائل قرار دادی بین خودمون.
آنارشیسم فعلا قابل تحقق نیست ولی برای تحقق آن باید تلاش کرد و در امروز بهترین نوع و نزدیک تین نوع حکومت نزدیک به این ایده لیبرالیسمه که دولت و حکومت رو کوچک می کنه!
منبع ویکیپدیا
-
اسم تاپیک رو عوض کنین بذارین آنارشیسم خوب یا بد؟ که افرادی که هی میاین تا یه مطلبی در مورد کپی رایت بخونن وقتشونو تلف نکنن
-
در باره ی اضافه حق با شماست ! روز به روز بی سواد تر می شم
تعهدات قانون نیستند ! شاید تعهدات همون مقررات باشند ولی قانون هرگز ! به تفاوتهاش هم اشاره کردم قانون رو یکی دیگه می نویسه وشما اجرا می کنید ولی تعهدات رو شما می نویسید و شما هم اجراش می کنید تفاوت به این زیادی رو نمی شه نادیده گرفت
پلیس باید از واقعیتهایی که می بینه تبعیت کنه!
خب کسی رو که دزدی می کنه رو دزد می دونه وکسی رو که کلاه برداری می کنه رو کلاه بردار دزد و کلاهبردار تعریف دارند و تعریف می شند که این هیچ ربطی به قانون نداره در واقع قانون یک چیزیه برای مجازات کردن آدما یا مجازات نکردن ادما (البته این همه ی ویژگیه قانون نیست)
تنها راهتون دزدیه ! در این جامعه شما یعنی اینقدر چیزید که دزدی کنید! شما مطمئنید که کسی حاظر نیست یه شما کمک کنه ؟ یعنی حتی نمی تونید ترحم افراد دیگر رو تحریک کنید؟ خواننواده و پدر و مادر و... هم شما رو طرد کردند(نه ترد ! ;D ) اگر اینطوری باشه شما آدم بد شناسی خواهید بود که به احتمال زیاد در یکی از همین سرقتها حذف می شید منتها یک چیزی رو در نظر بگیرید واونهم اینکه بیشتر افراد دوست دارند که برای جامعه فرد مفیدی باشند همون دزدی رو هم که شما می گید قطعا توی بچگیش آرزو داشته که برای جامعه مفید باشه ولی چون جامعه آزاد نبوده به این سمت (دزدی)گرایش پیدا کرده در یک جامعه ی آزاد استعداد اکثریت افراد شناسایی می شه و شکوفا می شه فراموش نکنید که ما الکی الکی تکامل پیدا نکردیم ما (گونه ی انسان)داری قدرت ها وتوانمندی های بسیار زیادی هتسیم که فقط در یک جامعه ی آزاد می تونیم اونهارو اجرا کنیم ما از پس هزاران مشکل برآمدیم تا تکامل پیدا کردیم ما دقیقا همونطوری که باید باشیم هستیم
اما من کجا گفتم که ما یک حکومت رو باید نابود کنیم تا حکومت خودمون رو بر پا کنیم ! ما حکومت رو برپا نمی کنیم ما جامعه ی آزاد رو می سازیم
کدام گونه ؟ وکی از هم گونه ایه خودش دزدی می کنه؟من که ندیدم ! البته از دیگر گونه ها دزدی می کنند خوب هم دزدی می کننند همونطوری که ما مثلا شیر گوساله رو می دزدیم و می خوریم (البته من گیاهخوارم و از این مدل دزدی ها نمی کنم) بقیه حیوانت هم همینطوری اند اوناهاهم فکر می کنند که فلان گونه برای اوناها غذا درست می کنه!
چه کاری شدنیه ؟ تحقق یک جامعه ي آنارشی ؟ همینقدر مطمئینم که لا اقل به عمر خودم قد نمی ده ! افکار این جامعه رو من فقط می خوام که به نسل بعد از خودم انتقال بدم تا شاید چندین نسل بعد از من بتونند این کار رو انجام بدن البته من همه ی سعیم رو می کنم که به تحقق جامعه ی دلخواهم کمک کنم
@zartosht
منم از بحث کردن همین نتیجه رو می خوام که آدما بدونن من چی می گم ولی دلشون نخواست قبول نکنند درست مثل شما
پ.ن:
از همه ی دوستان عذر خواهی می کنم اگر که یکمی بحث رفت به حاشیه
-
دوستان اگه می خوان بحثهای غیر گنویی کنن لطفا یک انجمن دیگه رو دنبال کنن یا از امکان پیام خصوصی استفاده کنن :)
-
لا اقل وقتی بحث میکنید اینقدر نقل قولهای گنده نچسبونید
-
تا این تاپیک بشته نشده برگردیم به بحث اصلی تاپیک بهتره بحث و جمع کنیم!
تا قبل از کنفرانس برن که در شهر برن در سال ۱۸۸۶ بین کشورهای پادشاهی منعقد شد، حقوق قانونی صاحب اثر فقط در کشور خودش رعایت میشد، اما پیمان برن داشتن این حق را در تمام کشورها برای صاحب اثر قابل اجرا دانست. این پیمان تا کنون بارها مورد تجدید نظر قرار گرفتهاست.
موضوع
کپی رایت نوعی حفاظت قانونی از آثار به وجود آمدهاست که این آثار میتوانند علمی و ادبی و هنری باشند. این قانون شامل هر نوع عرضهای از اثر میباشد و به صاحب اثر اجازه میدهد که از حقوق انحصاری (به این معنی که فقط شامل صاحب اثر است و نه افرادی که به نحوی به اثر دسترسی دارند) که شامل تکثیر و اقتباس در شیوهٔ بیان نو است استفاده کند.
قانون حق تکثیر تنها شکل و روش خاصی که اطلاعات یا اندیشهها بیان یشود را تحت پوشش قرار میدهد،(شیوه بیان مادی). قصد کپی رایت تحت پوشش داشتن ایدهها، مفهومهای واقعی که ممکن است توسط کپی رایت بیان شده یا نمایش داده شوند نیست.
شرایط اعمال
قانون کپی رایت از زمانی که اثری به وجود میآید (به طوری که در شکلی ملموس باشد) شامل آن اثر میشود.
بر اساس پیمان برن تاریخ انقضای کپی رایت حداقل شامل طول حیات خالق و۵۰ سال بعد از مرگ اوست. این مدت زمان شامل تمام کشورهای عضو در پیمان برن میشود و هر کشور میتواند زمان بیشتری را نیز قائل شود. گاهی در طی یک وصیت رسمی حقوق یک اثر به بازماندگان صاحب اثر تعلق میگیرد که البته باید به تائید رسمی رسیده باشد.
کپی رایت در اینترنت
بر خلاف یک طرز فکر عمومی که همه میپندارند اینترنت یک فضای عمومی است پس برداشت مطالب آن آزاد است، آنچه در اینترنت میبینیم تنها در صورتی قابل کپی کردن میباشد که یا تاریخ کپی رایت گذشته باشد و یا صاحب وبگاه حقوق خود را لغو و یا واگذار کرده باشد.
علامت
علامت جهانی حق چاپ © است که در برخی موارد به صورت (c) یا (C) نیز نمایش داده میشود. در زبان فارسی برای بیان این حقوق معمولاٌ از عبارتهایی مانند «همهٔ حقوق چاپ و نشر این کتاب محفوظ است.» و گاهی از علامت (ح) استفاده میشود.
پی نوشت: اول باید بدونیم کپی رایت چیه بعد در موردش بهتر می شه نظر داد!
-
تا این تاپیک بشته نشده برگردیم به بحث اصلی تاپیک بهتره بحث و جمع کنیم!
تا قبل از کنفرانس برن که در شهر برن در سال ۱۸۸۶ بین کشورهای پادشاهی منعقد شد، حقوق قانونی صاحب اثر فقط در کشور خودش رعایت میشد، اما پیمان برن داشتن این حق را در تمام کشورها برای صاحب اثر قابل اجرا دانست. این پیمان تا کنون بارها مورد تجدید نظر قرار گرفتهاست.
موضوع
کپی رایت نوعی حفاظت قانونی از آثار به وجود آمدهاست که این آثار میتوانند علمی و ادبی و هنری باشند. این قانون شامل هر نوع عرضهای از اثر میباشد و به صاحب اثر اجازه میدهد که از حقوق انحصاری (به این معنی که فقط شامل صاحب اثر است و نه افرادی که به نحوی به اثر دسترسی دارند) که شامل تکثیر و اقتباس در شیوهٔ بیان نو است استفاده کند.
قانون حق تکثیر تنها شکل و روش خاصی که اطلاعات یا اندیشهها بیان یشود را تحت پوشش قرار میدهد،(شیوه بیان مادی). قصد کپی رایت تحت پوشش داشتن ایدهها، مفهومهای واقعی که ممکن است توسط کپی رایت بیان شده یا نمایش داده شوند نیست.
شرایط اعمال
قانون کپی رایت از زمانی که اثری به وجود میآید (به طوری که در شکلی ملموس باشد) شامل آن اثر میشود.
بر اساس پیمان برن تاریخ انقضای کپی رایت حداقل شامل طول حیات خالق و۵۰ سال بعد از مرگ اوست. این مدت زمان شامل تمام کشورهای عضو در پیمان برن میشود و هر کشور میتواند زمان بیشتری را نیز قائل شود. گاهی در طی یک وصیت رسمی حقوق یک اثر به بازماندگان صاحب اثر تعلق میگیرد که البته باید به تائید رسمی رسیده باشد.
کپی رایت در اینترنت
بر خلاف یک طرز فکر عمومی که همه میپندارند اینترنت یک فضای عمومی است پس برداشت مطالب آن آزاد است، آنچه در اینترنت میبینیم تنها در صورتی قابل کپی کردن میباشد که یا تاریخ کپی رایت گذشته باشد و یا صاحب وبگاه حقوق خود را لغو و یا واگذار کرده باشد.
علامت
علامت جهانی حق چاپ © است که در برخی موارد به صورت (c) یا (C) نیز نمایش داده میشود. در زبان فارسی برای بیان این حقوق معمولاٌ از عبارتهایی مانند «همهٔ حقوق چاپ و نشر این کتاب محفوظ است.» و گاهی از علامت (ح) استفاده میشود.
پی نوشت: اول باید بدونیم کپی رایت چیه بعد در موردش بهتر می شه نظر داد!
ایران این قانون برن رو امضا نکرده که کرده؟!
خب پس ما اخلاقیاتو بذاریم کنار از نظر قانونی محصول کشورهای دیگه رو میتونیم مفتکی برداریم؟!
-
تا این تاپیک بشته نشده برگردیم به بحث اصلی تاپیک بهتره بحث و جمع کنیم!
تا قبل از کنفرانس برن که در شهر برن در سال ۱۸۸۶ بین کشورهای پادشاهی منعقد شد، حقوق قانونی صاحب اثر فقط در کشور خودش رعایت میشد، اما پیمان برن داشتن این حق را در تمام کشورها برای صاحب اثر قابل اجرا دانست. این پیمان تا کنون بارها مورد تجدید نظر قرار گرفتهاست.
موضوع
کپی رایت نوعی حفاظت قانونی از آثار به وجود آمدهاست که این آثار میتوانند علمی و ادبی و هنری باشند. این قانون شامل هر نوع عرضهای از اثر میباشد و به صاحب اثر اجازه میدهد که از حقوق انحصاری (به این معنی که فقط شامل صاحب اثر است و نه افرادی که به نحوی به اثر دسترسی دارند) که شامل تکثیر و اقتباس در شیوهٔ بیان نو است استفاده کند.
قانون حق تکثیر تنها شکل و روش خاصی که اطلاعات یا اندیشهها بیان یشود را تحت پوشش قرار میدهد،(شیوه بیان مادی). قصد کپی رایت تحت پوشش داشتن ایدهها، مفهومهای واقعی که ممکن است توسط کپی رایت بیان شده یا نمایش داده شوند نیست.
شرایط اعمال
قانون کپی رایت از زمانی که اثری به وجود میآید (به طوری که در شکلی ملموس باشد) شامل آن اثر میشود.
بر اساس پیمان برن تاریخ انقضای کپی رایت حداقل شامل طول حیات خالق و۵۰ سال بعد از مرگ اوست. این مدت زمان شامل تمام کشورهای عضو در پیمان برن میشود و هر کشور میتواند زمان بیشتری را نیز قائل شود. گاهی در طی یک وصیت رسمی حقوق یک اثر به بازماندگان صاحب اثر تعلق میگیرد که البته باید به تائید رسمی رسیده باشد.
کپی رایت در اینترنت
بر خلاف یک طرز فکر عمومی که همه میپندارند اینترنت یک فضای عمومی است پس برداشت مطالب آن آزاد است، آنچه در اینترنت میبینیم تنها در صورتی قابل کپی کردن میباشد که یا تاریخ کپی رایت گذشته باشد و یا صاحب وبگاه حقوق خود را لغو و یا واگذار کرده باشد.
علامت
علامت جهانی حق چاپ © است که در برخی موارد به صورت (c) یا (C) نیز نمایش داده میشود. در زبان فارسی برای بیان این حقوق معمولاٌ از عبارتهایی مانند «همهٔ حقوق چاپ و نشر این کتاب محفوظ است.» و گاهی از علامت (ح) استفاده میشود.
پی نوشت: اول باید بدونیم کپی رایت چیه بعد در موردش بهتر می شه نظر داد!
ایران این قانون برن رو امضا نکرده که کرده؟!
خب پس ما اخلاقیاتو بذاریم کنار از نظر قانونی محصول کشورهای دیگه رو میتونیم مفتکی برداریم؟!
ایران نیست! راحت باش!
-
کسانی که طرفدار کپی رایت هستند:
1- اگر طرفدار کلوز سورس و نرمافزار انحصاری هستند که هیچ.
2- اگر طرفدار اپن سورس و یا نرم افزار آزاد هستند این دو مقاله را در مورد کپی لفت مطالعه کنند تا نظراتشون در مورد کپی رایت عوض شه.
http://www.gnu.org/copyleft/copyleft.fa.html
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%BE%DB%8C%E2%80%8C%D9%84%D9%81%D8%AA
-
در پروژه گنو هدف ما این است که به تمام افراد این آزادی را اعطا کنیم که نرمافزارِ گنو را ویرایش کرده و مجدداً منتشر کنند. اگر شخص واسطی بتواند این آزادی را حذف کند، شاید ما کاربران زیادی داشته باشیم، اما آنها دیگر این آزادی را در اختیار ندارند. بنابراین ما به جای اینکه نرمافزار را بدون حق کپیرایت در اختیار عموم قرار دهیم، از “کپیلفت” استفاده میکنیم. کپیلفت میگوید که هر شخصی که نرمافزار را مجدداً منتشر کند، با یا بدون تغییر، باید این آزادی را برای نسخههای بعد حفظ کند. کپیلفت تضمین میکند که تمام کاربران آزادی را در اختیار دارند.
-
وسعهدهندگان نرمافزارهای انحصاری از کپیرایت استفاده میکنند که آزادی کاربران را سلب کنند؛ ما از کپیرایت استفاده میکنیم تا آزادی آنان را تضمین کنیم. به همین دلیل است که نام آن را برعکس کردهایم، از “کپیرایت” به “کپیلفت”.
کلیه این اجازهنامهها به گونهای طراحی شدهاند که شما بتوانید به سادگی آنها را در مورد آثار خود به کار ببندید، با این فرض که شما دارنده حق کپیرایت هستید. برای این کار، لزومی به ویرایش اجازهنامه نیست. تنها باید یک کپی از آن را به اثر خود اضافه کرده و اعلانی را به کدها بیافزایید که به اجازهنامه اشاره کند.