گفتی با دست باز نمیشه زنده موند ، یعنی اونور آبی ها که به توئیتر دسترسی دارن زنده نیستن و زامبی هستن!
این جواب سؤال من نبود، پرسیدم چهجوری این نتیجه را گرفتید، شما آزادی کامل غربیها و معنی خاصی از زندهبودن (مقابل زامبی) را فرض گرفتید که عیبی نداره ولی باید بیانش میکردید یا لااقل حالا که به پرسش رسیدیم از من توضیح میخواستید!
اگه باز حرفام پاک نشن!
من از قبلتر توضیح دادم به بیان دیگه میگم:
آ. فرض کنید هدف و فرهنگ و سیاست و شیوهٔ مطلوب تربیتی گروههای «آ» و «ب» و «ج» و «د» فرق داره.
ب. هرکدوم از اینها که در این موارد از تعامل با بقیه و آزادی بقیه در قلمرو خودشون احساس خطر کنند جلوش را میگیرند،
* این به این معنا نیست که همهٔ گروهها در یک شرایط خاص به یک اندازه آسیب میبینند!
ج. من گفتم باز بودن کامل همهٔ سایتها مثل یوتیوب و فیسبوک و توییتر و … (بعضیا را نباید اسم آورد) آزادی نیست، چون عوامل زیادی پشت اینها هست که کنترلکننده است و من و ترامپ به یه اندازه در نتیجهٔ حضور تو در این شبکه تأثیر نداریم.
* این به معنا نیست که اینترنت و این سایتها کاملاً به همه به یک اندازه آزادی میدن و ما از این ناراحت باشیم!
د. آزادی را هرکس جوری تعریف میکنه، چرا یکی حق نداشته باشه با تولید غذای مسموم باعث بیماری جسمی کسی بشه ولی حق داشته باشه با تولید محتوای ناجور بیماری روانی ایجاد کنه؟
* الآن من و گردانندگان تلگرام و گوگل و … pornography و violence را به یک معنا و یک مصداق برابر میشناسیم که اجازه بدم همهش اون کنترل کنه؟!
* رشد یک عقیده، حتی در قضای ظاهراً باز دلیل نمیشه درست هم باشه!
* فرهنگ غربی هم الآن کاملاً باز نیست، نمونهش مسلمونای توی انگلیس، نمونهٔ بهتر ویتکوویچ که ۷ سال و نیم بخاطر سؤالی شکنجه شد، نمونهش هولوکاست، نمونهش پولایی که خرج کشتن مردم یمن و افغانستان و عراق و سوریه میشه، نمونهش مسجدای شیعی آمریکا که ایران به عنوان مرکز تشیع، ازشون بیزاره و و و.
* الان ایرانم فرهنگ مسؤولینش قاطیه، خدا میدونه این شبکهٔ ملی هم آخر کار به میل کی باشه!