قابل ذکره که i3 اصلاً میزکار نیست و نباید در نظرسنجی قرار میگرفت و باید در تاپیک جداگونهای مورد بحث و نظر واقع میشد.
حالا با این حال:
۳۲ ماه هست که فقط از i3 استفاده میکنم.
و رتبهٔ دوم هم به KDE با ۱۲ ماه سابقه اختصاص پیدا میکنه
و بقیهٔ میزکارها هم کمتر از این مقدار.
دلیل انتخاب i3 (منظور مدیرپنجرهٔ موزاییکی هست، نه صرفاً اسم i3) به عنوان محیط کار روزانهم این بوده که دوست داشتم خودم رایانه رو کنترل کنم. نه اینکه رایانه من رو کنترل کنه. دوست داشتم از محیطی استفاده کنم که کسی کارکردش رو واسم تصمیم نگرفته باشه. به همین دلیل صفر تا صدش رو با نیازهای شخصی خودم چیدم و هرچی هم که نداشته، نوشتم تا کم و کسری نداشته باشه. و الآن هم مشکلاتش رو از اونجایی که خودم پیکربندیش کردم، خیلی سریع متوجه میشم و راه حل میدم (اگه راه حل رسمی نداشته باشه!)
در کل بعد از این همه مدت، بهش خو گرفتم. در حدی که ۱ ثانیه هم امثال میزکار رو نمیتونم تحمل کنم. البته از مزایای میزکار نمیشه غافل شد، مهمترینش همین که کاربر رو آماده میکنه تا یه چیزی مثل i3 رو بتونه تنظیم و پیکربندی کنه.
دقیقاً مثل محیط گرافیکی GUI که اگه نباشه، کاربر به این سادگی نمیتونه بره سراغ CLI و یادش بگیره ولی وقتی رفت و یادش گرفت، دیگه تحمل GUI واقعاً سخت میشه برای کاربر.
انتخاب یک محیط گرافیکی/متنی برای کارهای روزمره برای هر کاربر،
فقط بستگی به
نیاز کاربر داره. بقیهٔ موارد یا به خاطر تعصبه، یا هیجانات کاذب و یا هوسهای زودگذر که در نهایت موجب ضرر رسوندن به کاربر میشه. به عبارتی وقت و عمر کاربر تباه میشه. فقط نیازهای واقعی هر کاربر هست که درنهایت کاربر رو به نتیجهای که میخواد میرسونه و باعث پیشرفت اون میشه.
پ.ن: هر مدیرپنجرهٔ موزاییکی دیگهای هم ممکن بود من انتخاب کنم و این ۳۲ ماه رو باهاش زندگی کرده باشم. پس i3 صرفاً یک ابزاره و میتونه هر مدیرپنجرهٔ دیگهای هم باشه.