شما کتابی رو می خرید، اگر به کسی قرض بدی دیگه اون کتاب رو نداری. و باید صبر کنید تا طرف کتاب رو بهتون پس بده وگرنه نمی تونید دوباره بخونید. مگر اینکه برید یک کتاب دیگه بخرید.
شما وقتی میری کتابخونهٔ ملی، خود کتاب رو که بهت نمیدن! تصویرش رو بهت میدن.
یعنی میکید کتابخونههای ملی دزدن؟
اقای بهزادی اینجا دیگ بحث اینا نیست
بحث نشر هستش و حق نشر که شما قبولش ندارید !
اینجا نه شما و نه بچه ها نمیتونن مصداقی صحبت کنن که بچه ها مصداقی صحبت میکنن و شما هم که یک قاعده کلی رو قبول ندارید هرچی مصداق براتون بیارن عملا الکی بوده چون شما بحث حق نشر رو قبول نداری
نمیخواستم بحث رو شروع کنم (دوباره) اما بنظرم ضرری نداره یبار هم که شده روش قدم به قدم رو استفاده کنیم
تو این روش ابتدا تعاریفون رو از کلمات میگیم و بعد با اونها استدلال میکنیم
بعد شما میتونید از استدلال من (نه تعاریف) بگید
نشر چیست ؟
نشر یعنی ساختن یک اثر مطابق اثری دیگر
عامیانه تر ---> کپی کردن
حق نشر یعنی چی ؟
حقی است که به فرد اجازه میدهد از "روی" یک اثر یا شئ مانند ان را بسازد
حق مالکیت :
حقیست که به فرد اجازه میدهد صاحب یک اثر یا شئ باشد و تمامی حقوق اثر یا شئ من جمله نشر نیز زیر مجموعه آن است به عبارتی شخص میتواند هر عملی مطابق خواسته اش را با آن اثر یا شئ انجام دهد حتی اهدای حق مالکیت یا حقوق زیر مجموعه ان
انحصار :
یعنی اینکه حق نشر و دستکاری و هر کاری درباره اثری را ممنوع کنیم
خب اینجا این دو تعریف رو از هم جدا کردیم و میدونیم این دو با هم فرق دارن
استدلال:
هر شخصی اثر با شئ ای خلق میکند مالک آن میشود با فرض اینکه قبل از ساخت با کسی قراری مبنی بر بخشیدن حقوق ان یا هرچیزی نگذاشته باشد
اثر میتواند فیزیکی یا مجازی (فیلم و عکس و ...) باشد
مالک حق آن را دارد که اثر خود را بفروشد یا به اشتراک بگذارد
و همچنین حق انحصار ان را دارد زیرا مالک آن است
از انجا که اثار مجازی نیز (درصورتی که قید و شرطی در انها لحاظ نشده باشد) تحت مالکیت سازنده خود هستند حق نشر انها نیز برای مالکشان است و هرگونه کپی کردن انها نقض حق نشر است
این تا اینجا :::: و حالا درباره یکی از مصادیقش (این فقط یه مثال برای تفهیمه و ارزش اثباتی ندارد ! با نقض مثال خود را خسته نکنید) :
کسی فیلمی ساخته و مالک آن هست و فیلم را به سینما میدهد و حق تماشای محصولش را به افرادی میدهد که برای دیدن آن هزینه ای بدهند و بعدا حق نشر را هم به ناشران میدهد به قیدی (شرطی) که هزینه ای معادل ان یا حق السهمی که توافقی است بدهند
این ها دلایل من بود آقای بهزادی
اگر نقدی دارید درخدمتتون هستم
فقط اگر مثل بنده تعاریفون رو درباره واژگانی که میخواید به کار ببرید بگید ممنون میشم (به جز واژگانی که تعریف کردم تا الان هر واژه ای در طول بحث تعریف کنیم تعریفش ثابت میمونه)