منم منصرف شدم ! البته فعلا ! پس چرا اینقد ازش بد میگن اگه اینقد خودشونو بهش وابسته کردن !؟
خب یه سری ایرادات ذاتی داره. از جمله اینکه بیش از حد پیچیدهس و انواع امکانات اضافی بهش افزودهن و در حالی که میگن حالت ماژولار داره، در عمل ماژولها فقط در کنار هم کار میکنن (اتصالات درونی دارن) و زیاد نمیشه اونا رو حذف و اضافه و دستکاری کرد. در نتیجه توسعهدهندهها آزادی عمل آنچنانی ندارن و مجبورن تمام مجموعه و وابستگیهاش رو در کنار هم لحاظ کنن. در واقع کل suite سیستمدی رو با اینکه از چندین جزء مختلف تشکیل شده، باید به عنوان یک جسم سلب و سخت و یکپارچه بهش نگاه کرد.
همچنین systemd فقط یک کار انجام نمیده و مجموعهای از انواع وظایف مختلف واسهش تعریف شده که هر کدومش میتونسته جایی به غیر از PID 1 اجرا بشه.
این موارد باعث میشه که این مجموعهی نرمافزار با اصول پایهای و فلسهی یونیکس همخوانی نداشته باشه.
از اون طرف systemd به خوبی وظایفشو انجام میده و بسیاری از مشکلات و کمبودهای قبلی رو برطرف کرده و انواع امکانات جدید رو برای سیستمهای لینوکسی بوجود آورده و به همین دلایل مورد پسند توسعهدهندهها واقع شده.
حرف شما درسته اما اینطورها هم سخت و جهنمی نیست.
در کل نتیجه حرف های من این هست که سختی های خودشو داره ولی اینطور که آقای اسماعیلی میگن هم نیست!
نگفتم سخته. منظورم فقط این بود که مابقی initـها پشتیبانی نسبتاً کمتری دارن و استفاده ازشون سرراست و mainstream نیست. پس کسی که میخواد وارد اون وادیها بشه باید خودش دست به آچار بشه.