بله آقا آرمان در جریان هستم که یکسریها میگن این جمله ساختگی هست و یکسری دیگه خلاف این موضوع را اثبات میکنن، یک مقاله مفصل یادمه چندین سال پیش خوندم و دلایل هر دو طرف به نظرم منطقی اومد، اگر منبعی دارید که اثبات میکنه این جمله ساختگی هست با کمال میل میپذیرم که مطالعش کنم.
البته موضوعی که هست اینه که اصلا من نمیخواستم حتی اسم این دانشمند بنویسم زیرش، چون از همون اول که این جمله را خوندم اصلا نمیدونستم که دانشمندی گفته، توی نظرات یه بنده خدایی توی یک مقاله بود. بعد چند وقت فهمیدم این جمله مال هایزنبرگ هست، برام اهمیتی نداره که جمله را این شخص گفته یا نه، اصلا شما فرض کن من گفتم، دو نکتهای که فرمودید در مورد اشکالات این جمله کاملا درست هست، ولی از نگاه سختگیرانه معانی کلمات، منظور از انتهای علم در واقع تمام شدن علم نیست، منظور به عنوان مثال میتواند رسیدن به فضای پوچ(void) در نجوم یا همان پیدایش اون انفجار که نصف دعواهای تئیستها و آتئیستها سر اون هست باشه. میگم در کل این جمله بیشتر از این که بار منطقی فلسفی داشته باشه، مفهوم حسی و ادراکی داره.
در مورد انیشتین هم موفق هستم باهاتون، مثل همین فضای مجازی که هر چیزی مینویسن آخرش میزنن دکتر شریعتی
البته این موضوع را هم باید در نظر گرفت که بسیاری از افراد بزرگ اعتقاداتی بر مبنای خدا و حتی دین داشتند ولی به شکل وحشیانهای به مبلغان مذهبی حملهور میشدند. بالاخره دلایل زیادی برای این امر وجود داشته، به همین خاطر نوشتهها و صبحتهایی که ازشون برای ما باقیمونده ممکن خیلی از سطحهای شخصیتی آن فرد با مطالعه کوتاه اون آثار برای خواننده شناخته نشه.