من هم به یک زبان دیگه برات توضیح میدم! شاید مفید باشه
همون طور که دوستان گفتند ترمینال از همون درگاه ها یا ورودی های قدیمی بر گرفته شده! حالا اگه بخواهی در مورد در گاه ها بیشتر بدونی یا همون پورت های ورودی نیاز هست تا کمی تاریخچه سیستم عامل برات بگم!
البته سعی می کنم ساده بگم!!!
ببین در اصطلاح این چیزی که ما به اسم گنو لینوکس یا ویندوز می شناسیم از دو قسمت درست شده!
1- هسته (( لینوکس - کرنل ویندوز ))
2- سیستم عامل (( گنو - پوسته ویندوز مثل ایکس پی ))
در اینجا مثال رو از هر دو دیدگاه مختلف زدم تا هم برات ملموس تر باشه هم برای توضیحات بعدی شاید لازم باشه!
البته باید اینم بگم که هسته ها انواعی دارند ! یکپارچه - ماژولار - هیبیریدی یا همون ترکیبی و ... و این بدین معناست که تمام هسته به صورت یک تکه طراحی میشه و در هنگام بوت شدن سیستم همش بار می شه یا به زبان سادش میاد توی رم!
ولی مثلا هسته های ماژولاریته تکه تکه بار می شوند و هر قسمتش که لازم باشه از هارد میاد روی رم!
هسته های ترکیبی هم در بین این دو هستند
البته هسته های دیگری هم داریم که نیاز به توضیح نیستش و همینش هم خیلی خلاصه گفتم تا کل مطلب برات باز بشه! نه جزئیاتش.
حالا از یک دیدگاهی دیگه هم میشه دید! روشی که این هسته ها کار می کنند و باید این رو هم بگم که کار هسته صرفا تخصیص منابع هست! یعنی کدوم برنامه از هارد کدوم مانیتور کدوم کارت گرافیک و غیره !!
نقش مدیر رو داره! و خودش کار به صورت مستقیم برای تو انجام نمیده ! بلکه برنامه های کاربردی رو مدیریت می کنه تا بدون خطا اجرا بشوند.
مثل همون پوسته ها که شامل کلی برنامه های کاربردی هستند! خیلی سادش میشه آمارو ! پیدگین ! ماشین حساب ! اوپن آفیس و غیره
معادل های ویندوزش رو هم که میدونی دیگه.
تا جایی که منم یادم میاد ویندوز طرف دار هسته های ماژولاره و و لینوکس طرف دار یکپار چه ها ! و ار کدوم میزایایی برای خودشون دارند.
حالا در ابتدا یعنی به زمان یونیکس و یا معادل اون طرفیش داس که برگردی ! البته نگارش های اولیه شون! هسته ها در هر زمان یک برنامه کاربردی رو سرویس می دادندو مدیریت می کردند.
اون برنامه که تمام میشد برنامه بعدی رو شروع می کرد.
در نظر بگیر سیتسم های کارد پانچی رو که شاید یک ساعت طول می کشید تا کاربر برنامه نوشته شده خودش رو توسط کارت بیاره روی رم و یک بار تستش کنه! حالا جواب بده یا ندا هم که با خدا بود!!!
گفتن چه کار کنیم که توی این یک ساعت حداقل سی پی یو بیکار نباشه خوب! که خیری داشته باشه!
این شد که چنان شد که الن هست دیگه!!!!
هسته های تولید شد که صف داشتند! مثال ساده بزنم باز ! میری میوه بخری ! دم دخل که میرسی می بینی کیف پولت تو ماشین مونده! نه می ارزه میوه ها رو پس بدی! نه بدون پول طرف میگذاره بیایی! چه می کنی ! می گی آقا این خرید های من چند لحظه اینجا باشه در حال فریز !!! تا من کمبود رو جبران کنم و بیام!!!!
فکر کنم الان داره برات واضح میشه!
تا تو بری و بیا ییی چهار نفر دیگه اومدند جلو! حساب کتاب کردند و رفتند ! دخل هم بی کار نبوده! حالا میایی از فیریز در میایی ( فیریز هم همون حالت معلق در هوا می شه ) و باقی کرات رو انجام میدی!
این همون کاری هستش که توی هسته های مولتی پروسه ای انجام میشه! یعنی چند پردازه ای!!!!
خب حالا الان با موس دو تا کلیبک می کنی برانامه ران میشه! زمان ما که این طوری نبود!!!! ( منم جوونم ها جدی نگیری )))
زمان سیستم های مثلا کارت پانچی آمدند مثلا چهار تا دستگاه کارت خوان قرار دادند که به صورت موازی اقدام به قرائت کار ها می کردند! یعنی هر کدوم کارت های یک استاد و یا دانشجو رو !
و هر کدوم کارشون تمام می شه با تنظیم یک فلگ ( پرچم ) یا یک نشانه ای در جایی ار رم سیستم به هسته حالی می کردند که آقا جون من حاظرم بیا حساب مارو برم که بریم دیگه!
متوجه هم باش که هم کارت خوانی اطلاعاتی رو که می خوند در جایی می ریخت روی رم که خاص خودش بود! با بقیه قاطی نمی شد!
اووووووه
خسته رفتم دیگه
الان داشتم دانلود می کردم ایدی بونتو رو حس تایپم بود!
اها اصلش رو نگفتم
این کارت خوان ها رو می گفتند " ترمینال ".
بکمی هم نمکی نوشتم حوصلت بیا بخونی!