من همیشه عاشق این بحث بوده و هستم و در هر برهه از زمان یه جواب متفاوت به این سوال دادم. جواب الانم بعد از حدود چهار و نیم سال سر و کله زدن با لینوکس هست. منم کنجکاو بودم بدونم لینوکس چیه؟ وقتی که میگن لینوکس سیستم عاملی بسیار قدرتمند هست معنیش چی هست؟ تو این مدت توزیع های متفاوتی از لینوکس رو امتحان کردم از فدورا و اوبونتو و مینت و پاپی گرفته تا دبین تستینک و چاکرا و آرک و جنتو و بک ترک ... . تو این چهار سالی که بررسی کردم گنو لینوکس تغییرات زیادی کرده. سیستم های فایل عوض شدن، پشتیبانی از کارت های گرافیک خیلی بهتر و راحت تر شده و kde 3 رفته و kde 4 با باگهای زیادش اومده و بعدش پایدار شده. گنوم 2 بالغ شده و پیر شده و رفته تو گنوم 3 و مثل اوایل kde 4 داره مراحل رفع باگشو میگزرونه و ... . اینها رو گفتم که بدونی گنو لینوکس یه سیستم عامل در حال تغییری هست و مدام داره بهتر میشه. البته
به نظر من سرعت پیشرفتش در زمینه کامپیوترهای دستکتاپ و workstation به سرعت ویندوز نیست (من کاربر مک نبودم پس در این مورد نمیتونم نظر بدم). در مورد موبایل و سرور و سایر کاربردهای بسیار زیاد دیگه مثلا روترها و ... خیلی خوب پیشرفت کرده. اصولا کرنل لینوکس رو به هر چیزی میشه خوروند ولی ویندوز و مک اینطور نیستن.
ببین دوستامون حرف های خیلی خیلی خوبی زدن. اون مقاله رو بخون. به نظر من باید
این تاپیک رو هم بخونی. اولش یکم بد پیش میره ولی آخرای بحث حرفای خوبی زده میشه. مخصوصا در مورد مدل توسعه متن باز.
من میخوام بترسونمت.
اول اینکه مهاجرت صددرصد به لینوکس انگیزه و معلومات زیادی نیاز داره و راحت نیست. توی لینوکس هر کاری که تو ویندوز میکردیو نمیتونی با روش قبلی تو لینوکس انجام بدی. خیلی باید یاد بگیری. برنامه های تجاری هم برای لینوکس خیلی زیاد نیست.
دوم اینکه بدون خرج پول پشتیبانی صدرصد نمیتونی بگیری ولی کافیه سوالت رو تو فرومها مطرح کنی یا با نویسنده برنامه ها تماس بگیری و کمک خیلی خوبی بگیری.
نباید انتظار داشته باشی همه چیز مثل ساعت کارکنه برات. مدل توسعه لینوکس به این شکل هست که نویسنده های برنامه ها خیلی زود برنامه هاشون رو ریلیز میکنن و منتظر میمونن که کاربرا اونو تست کنن تا ایراداتش برطرف بشه. کاربر لینوکس بودن یه رابطه دوطرفه است. یعنی نمیتونی بگی من میخوام کارمو بکنم و کاری به کار ایرادات برنامه ها ندارم. اگه این کارو بکنی مختاری ولی مشکل خودت دیرتر حل میشه. حد اقل کاری که میتونی بکنی گزارش خطا هست.
در عوض لینوکس به تو چی میده؟
تو میتونی سیستم عامل کامپیوترت رو اون توری که میخوای تنظیم کنی (البته نه با اوبونتو و مینت و ... ) این کاری هست که تو توزیع هایی مثل arch و gentoo میتونی انجام بدی.
میتونی کارهایی رو انجام بدی که توی ویندوز امکانش نیست. مثلا من با جنتو تمام برنامه هام رو به صورت انحصاری برای کامپیوتر خودم کامپایل کردم تا برنامه ها بتونن از تمام دستورعمل های پردازنده استفاده کنن و این یعنی سرعت بیشتر. من وقتی به سرعت بیشتر احتیاج دارم به راحتی محیط گرافیکی رو میبندم و وارد پوسته متنی لینوکس میشم. من تمام درایورهام رو با کرنل ادغام کردم تا بازهم سرعت کارا رو بالا ببرم. scheduler کرنل رو به صورت سروری تنظیم کردم تا کرنل روی انجام یه کار تمرکز کنه و موقع انجام محاسبات حداکثر چرخه های پردازنده روی کاری که من میخوام متمرکز بشه. من یه دکمه پاور اضافی برای لپتاپم درست کردم وقتی اونو میزنم فقط لینوکس بیاد بالا و وقتی دکمه پاور اصلی کامپیوترو میزنم ویندوز بیاد بالا. با درایورهای لینوکس میتونم وایرلس حک کنم (کاری که تو ویندوز یا نمیشه یا خیلی سخته و باید سخت افزار ویژه این کارو بخری). با چند خط ساده تو محیط متنی یه برنامه نوشتم که پروکسیای دانشگاهی رو حک کنه و بتونم مقالات علمی رو بخونم. تو لینوکس میتونم یه کلاستر درست کنم که پردازش موازی انجام بدم. تو لینوکس پوسته گرافیلی دلخواهم رو استفاده میکنم: اگه یه محیط مشابه ویندوز بخوام میرم سراغ kde اگه یه محیط مشابه مک بخوام میرم سراغ گنوم. اگه بخوام وار یه محیط گرافیکی سبک و سربع بشم میرم تو LXDE. من با یه برنامه 3 خطی از پارتیشن ویندوزم بک آپ میگیرم. اگه از یه توزیع غلطان استفاده کنی میتونی مثل من یک بار سیستم عاملت رو نصب کنی و تا آخر عمرت استفاده کنی (البته تو اوبونتو اینطوری نیست) و به روز بمونی. تو لینوکس همه تنظیمات به صورت یک فایل جدا هست این یعنی اینکه اگه کارا اونطور که دوست داشتی پیش نرفت و تنظیماتت خراب شدن کافیه که اون فایلو پاک کنی تا همه چیز مثل اولش بشه. دیگه از رجیستری خیری نیست. خراب شدن و ویروسی شدن تو لینوکس کم معنی هست (نمی گم بی معنی). در عوض وقتی ویندوزم ویروسی میشه (البته 4 - 5 سالی هست که نشده) و دیگه بالا نمیاد با لینوکس میرم و ویروساشو میکشم.
البته هیچ کدوم از این کارا خیلی ضروری نیستند. بیشتر به عنوان option هایی هستند که من دارم. شاید بشه تو ویندوزم خیلی از این کارارو کرد. حتی میشه تو ویندوز لینوکس نصب کنی (منظورم wubi نیستا منظورم چیزایی مثل CoLinux هستن). یعنی میشه کرنل لینوکس رو تو ویندوز اجرا کنی. حتی میشه برنامه های لینوکس رو با cygwin برای ویندوز کامپایل کرد. یا اینکه میشه یه جای کارت گرافیک از کارت شبکه برای مدیریت مونیتور استفاده کنی و ... . خلاصه هر ننه قمری هر کاری به ذهنش رسیده تو لینوکس انجام داده و بعد اونو با بقیه به اشتراک گذاشته تا اونام اسفاده کنن.
با این همه اگه بخوام کارای دیگه ای به غیر از مدل سازی و کار علمی انجام بدم میرم تو ویندوزم و با سادگی انجام کارها تو ویندوز خیلیم حال میکنم. تو ویندوز فوتوشاب و آفیس رو خیلی استفاده میکنم. از مدیریت مصرف انرژی تو ویندوز خیلی راضی ترم تا لینوکس. تو لینوکس میتونی اغلب فیلم ها رو ببینی ولی من حال میکنم تو ویندوز فیلم بینم چون یه نظر من کیفیت codec های ویندوزی خیلی بهترن. تو لینوکس میشه فایل دانلود کرد ولی من با IDM حال میکنم نه با دانلود منیجر های لینوکس. با ویندوز تو انجام کارای روزمره احساس آرامش بیشتری میکنم.
در آخر نظر منو میخوای در حال حاضر به جای اینکه به این فکر کنی که چرا میخوای به لینوکس مهاجرت کنی بیشتر به فکر این باش که یواش یواش یاد بگیری با لینوکس کار کنی. اینه که مهمه. در لینوکس برای کسایی که باهاش کار میکنن چیزی هست که تو جای دیگه پیدا نمی کنن و الا دیوانه نیستن که اینهمه به خودشون سختی بدن تا بیان اونو یاد بگیرن. راهی که واقعا برای من حداقل خیلی سخت بوده.
به نظر من با یکی از لینوکس های سهل و ممتنع که مستندات خوبی دارن شروع کن مثل arch. عجله که نداری. هر وقت وقت داشتی یه جزئی رو به سیستمت اضافه میکنی دیگه. شاید یه مدتی طول بکشه بتونی محیط گرافیکی رو اجرا کنی ولی دیگه در عوض خودت میدونی چی به چی هست و راحت میتونی کامپیوترت رو تعمیر کنی. تازه ترست هم از محیط متنی به عنوان یه ابزار اصلی و پشتیبان لینوکس ریخته میشه.
با دیدگاه لینوکسی های ایدئولوژیک طرفدار آزادی هم که آشنا شدی دیگه.