من برنامه نویس نیستم!
اما گرافیک فوق العاده ی فایل متنی تون باعث شد قسمت زیادیش رو مطالعه کنم و بقیهاش رو هم به زودی میخونم.و خیلی علاقه مند شدم به این زبان...
اول بابت نوع نگارش و صفحه بندی و رنگ بندی و شوخی هایی که کرده بودید (اینا خیلی مهمه برام!) و بعد به خاطر معرفی زبان ازتون ممنونم
خوشحالم که یکی به این قضیه دقت کرد
من طراح نیستم و سلیقه ی خیلی خوبی ندارم، برای همین خیلی برام سخت بود که طراحی
نوشته رو خوب در بیارم. راستش برام خیلی مهم بود این قضیه. چون فکرم این بود که ممکنه یکی این نوشته رو برای معرفی به رییس شرکتش نشون بده، برای همین باید جوری می بود که خواننده متوجه کلاس کار نوشته بشه. چون این چیزها واقعا توی فکر خواننده تاثیر داره.
چندین بار فونت ها رو عوض کردم، و شاید باور نکنید که ده ها رنگ مختلف رو با وسواس زیاد برای نوشته ها امتحان کردم،
موقع پاراگراف بندی خیلی روی این قضیه حساس بودم که نوشته شلوغ نشه و خواننده متن رو مثل سرسره بخونه و بیاد پایین، حتی برای این
منظور جمله بندی ها و کلمه ها رو هم تغییر دادم که پاراگراف بندی تمیز در بیاد... خوشحالم که مورد قبول واقع شد.
خیلی خوبه. فقط در صفحهی ۱۹ تلفّظ اسم Dijkstra رو نوشتی دایکسترا (احتمالاً با تصوّر انگلیسی)، ولی در هلندی این اسم دِکستْرا خونده میشه و خب از لحاظ شأن و منزلت حتا جا داشت بالای اسم استالمن بیاد اسمش
من سر این قضیه نتونستم به خودم اعتماد کنم، برای همین رفتم توی یوتیوب تا ببینم خارجی ها موقع حرف زدن چجوری این اسم رو تلفظ
میکنن. دو تا ویدیو مربوط به کلاس درس توی MIT دیدم که اسم رو به همون صورتی که توی نوشته هست تلفظ می کردن. فکر کنم کلا انگلیسی
ها به همین شکل تلفظ اش میکنن. در مورد قرارگیری جایگاه اسم توی نوشته، خواستم ترتیب اسم ها جوری باشه که معروف تر ها (از نظر عموم برنامه نویسان **ایرانی** ) در اول باشن. خوب دایکسترا رو هر کسی آشنایی نداره باهاش (متاسفانه)، وگرنه حقش بود اسمش در اول بیاد.