خوب من حرف از دوستی نزدم
یادمه یه دوست داشتم که من رو یاد انگیلیسی ها مینداخت و
بد بختانه خیلی به قول خودمون مارمولک بود و مثل زالو فقط
از ادم سوء استفاده میکرد ولی به من نتونست زربه بزنه چون
من نه باش برخورد خشنی کردم و نه خامش شدم من با اون
مثل انگلیسیها رفتار کردم .
توی رشته ی رزمی ووشو یه اصلی هست که ادم خیلی ازش
درس درس میگیره و اون استفاده از نیروی خود حریف بر علیه
خودشه که این نیاز به فن دانی و تفکر داره که با این روش
میشه حتی حریف های خیلی قدرت مند رو هم شکست داد
ولی در صورت نبودن این فن بدون شک حریف قویتر همیشه برنده بود.
سیاه پوستای افریقا ادم هایی بودند که قرن ها خودشون رو محدود
کردند به افکار و زمین های خودشون .ادم هایی که با خروس قندی
میشد فریبشون داد .ادم هایی که میخواستن وحشی بمونن به نظر من
این که ادم بخواد وحشی بمونه یعنی این که نمیخواد فکر کنه و این که
نمیخواد محدوده ی فکر و ذهنشو گسترش بده یعنی این که نمیخواد
پیش بره .پس باید مواضب باشیم که اینجوری نشیم چون این ادما رو راحت
میشه به بردگی گرفت