دوستان به من جواب بدند پس چرا پست اقای (؟) بهزادی پاک نشد؟
متوجه شدید که به جامعه دانشجویان مدیریت توهین کرد؟
در ضمن من با افتخار هم میگم که در جوابش به خودش و خانوادش ( زیر ده نفر ) توهین کردم و اون به چند هزار نفر
پس این جا همه برابرند ولی بعضی برابرترند
روی صحبت دانیال با تمام دانشجوهای بدبختی بود که باید جلوی یه نظام آموزشی فاسد سر خم کنن. مثلا ما دانشجویای کامپیوتر وقتی اون استاد نفهم میگه باید متلب کار کنین و ما رو مجبور میکنه که با متلب کار کنیم، بدون اینکه بدونه سایلب چیه و یا حتی وقتی براش توضیح میدیم بخواد بفهمه، من بدبختم. بدبخت تر از من اون دانشجوییه که نه فقط تو این مورد، توی همه ی موارد فقط مثل یه طوطی عمل میکنه و هیچ وقت به خودش اجازه نمیده که به صحت حرف های استادش شک کنه، حتی اگه استادش فرد باسوادی باشه.
حرفها چیه؟ آقایون خانوما دوستان تناقضات رو متوجه میشین؟
قضاوت در مورد اساتید دانشگاه و نحوه برخورد دانشجویان با اساتید باید اینجا بررسی بشه اما اگه وقتی من گفتم آقا ایشون در مورد این فروم و افراد داخلش در محل دیگه ای در حال زدن چنین حرف هایی هستن نه به من ربط داره نه به اینجا! و 6 نفر هم میپرن یقه منو میگیرن! و میگن برین به همون صاحب شبکه اجتماعی که میلیون ها نفر عضو داره شکایت کنین ولی مسئله مملکتی و نظام آموزشی و دانشگاهی که حداکثر مثل دانشگاه ما 40 هزار نفر عضو داره اینجا بررسی و قضاوت میشه =)) و از همه عجیب تر هم خود اون کسی که به من گفت "این نظر شخصیه و به شما هیچ ربطی نداره" الان توی ارسال بالا داره این مسئله رو کالبد شکافی میکنه =)) خودایا!
--
حالا هم که این بحث باز شد عرض کنم خدمتتون که بنده تا آخر اول دبیرستان از جهشی خوندن و مقام استان تو مسابقات علمی ریاضی بگیرین تا شاگرد اولی و اینها رو داشتم ولی از ابتدای دوم دبیرستان که راه زندگیم مشخص شد و کمی عقلم بیشتر رسید حالم از این نظام آموزشی بهم خورد تا جایی که روز اول مهر سال پیش دانشگاهیم بدلیل عصبانیت از دست دبیر دیفرانسیل و کتک زدن وی و همچنین شکستن دماغ ایشان (خوشبختانه به دلیل داشتن پرونده اعصاب روان مفصلی که از 2 سال قبل داشتم از پرداخت دیه معاف شدم!) با مهر قرمز از مدرسه اخراج شدم و به غیر حضوری در مرکز از راه دور خوندم و خوشحالم و این مسئله رو به عنوان افتخار و توی رزومه ی زندگیم ازش یاد میکنم شاید باورتون نشه! :دی
--
از طرف دیگه من رفتم دانشگاه آزاد قزوین به خاطر آوازه ی رباتیکش ولی اصلاً اون چیزی که فکر میکردم نبود و تقریباً هیچی هم واحد پاس نکردم و فقط به خاطر عقب انداختن سربازی هراز گاهی خودم رو اون طرفا نشون میدم =)) تا اینکه کارام درس شه :دی پس من از همتون خوشبخت ترم اینطوری چون زیر بار حرف زور متلب یاد گرفتن و یا سی شارپ یادگرفتن سر کلاس پیشرفته نرفتم و در شرکت خودم مشغول به کارم اما چه بگم از پدری که از ما توی این پروسه ثبت شرکت و داستان هاش بدلیل نداشتن مدرک و پایان خدمت درامد بماند! خوشا به حال افرادی "خوشبختی که" 4 سال حرف مفت رو تحمل کردن اما الان در حال خوندن Master و یا Ph.D در خارج از ایران هستن
و اجازه ندادن مثل ما قد قد بازی های درونشون زمین گیرشون کنه و خلافشون سنگین شه و نه راه پیش داشته باشن و نه راه پس
والسلام نامه حرام
-- بحث دانشگاه و تحصیل هم خاتمه داده شد (انشالله)
به ادامه بحث بپردازین لطفاً ...
. اگر کسی خارج از این انجمن نظری داده به این انجمن مربوط نیست
همین چند روز پیش بود که یکی ربطش داده بود،به جای این که بشینید تاپیک رو قفل کنید،جلوی همچین کار هایی رو بگیرید و پست یارو رو حذف کنید و اخطار سفت و سخت بهش بدید.
پست رو حذف کنید و تاپیک منحرف شده رو قفل نکنید،شاید چند نفر دیگه درباره موضوع اصلی تاپیک حرفایی داشته باشن >:(این اواخر فقط یه بار یه همچین اتفاقی افتاد:
http://forum.ubuntu.ir/index.php/topic,69077.msg575687.html#msg575687
برادر من "یارو" یعنی کی؟! دقیقاً مشخص کنید لطفاً من برام سواله :|
از طرف دیگه شما هم اگر حرفی داری بفرما دیگه من الان عین حسین فهمیده خودمو انداختم زیر آتیش توپ و تانک این دوستان که فضا رو شماها آماده ببینین و حرفاتون رو بزنین ، مگه میخواین بنالتی بزنین که بقیه باید برن پشت محوطه جریمه جلوی شما خالی خالی باشه؟!!!