من حدود هشت ساله که انواع گوشت رو مصرف نمی کنم ، اما تخم مرغ بیشتری از حد معمول مصرف میکنم
چون شما دارای اعتقاداتی هستی ، همون طور که بقیه اعتقاداتی دارن ، و باید به نظر و اعتقاد هم احترام بزاریم.
نقلقولچون شما دارای اعتقاداتی هستی ، همون طور که بقیه اعتقاداتی دارن ، و باید به نظر و اعتقاد هم احترام بزاریم.
پس باید به عقاید داعشی ها هم احترام بذاریم. درسته؟
مثل قرص جوشان مولتی ویتامین ، من نمیدونم ویتامین های موجود در این دارو ها از چه منبعی استخراج میشن ، تو اطلاعاتی داری؟
پس باید به عقاید داعشی ها هم احترام بذاریم. درسته؟جامعه ی جهانی با داعش مخالفه ، چون آزادی افرادی که باهاش هم عقیده نستن رو لگد مال میکنه ، اگر اعتقاد های همین داعشی ها ، صدمه ای به بقیه نزنه ، دلیلی برای مخالف باهاش نمی بینم.
کسانی که اینجا هستند ، حداقال در یک عقیده اشتراک تفکر دارند ، "آزادی"
بحث فلسفه شخصی یک نفر خاص نیست ، مهم اینه که این مسیریه که تعدادی از کسانی که به دنبال فلسفه شخصیشون میرن به این تفکر مشترک میرسنمهم اینکه به این تفکر مشترک گیاه خواری برسن؟ این جمله با اون جمله ی اعتقاد به آزادی در تضاده و مشخص میشه شما میخوایید همه رو مثل خودتون بکنید! چون میگید مهم اینکه به این تفکر گیاه خواری برسن! معرفی یه چیزه ، جنگ و جدل یه چیز دیگه ، من شما رو نمی شناسم ولی قبلا زیاد دیدم از این بحث هایی که آخر سر این به اون میگه قاتل خون خوار وحشی و اون به این میگه بز بز قندی ، چرا نمی خندی (البته اینا الفاظ مودبانه بودن)
البته ممکنه باب میل شما و دیگر افراد نباشه ، قرار نیست بحث ها همیشه بحثی باشه که همه باهاش موافقن ، اگر اینطوری بود الان اصلا نرم افزار آزاد نداشتیم و همه با همون سیاست های مالکیتی موافق بودن .من گفتم مخالفم چون این گونه بحث ها ، به جای اینکه به معرفی ختم بشن ، به تحمیل عقیده ، توهین به سایرین و ... ختم میشن ، نمونه اش همین خشم شما نسبت به مخالفت من که از تعصبتون بلند میشه. من نمی گم حتما باید قربون صدقه ام میرفتید :) اما این گونه برخورد تند از طرف شما در همین ابتدا ، نوید یک بحث سازنده رو نمیده. اگر شما با مخالفت من این کار رو بکنید ، وقتی کسی بیاد بپرسه دلایلتون از نخوردن گوشت چیه چی کار میکنید!
این هم یک مبحثه مثل بقیه چیز ها ، در این انجمن بار ها درباره "کدام دسکتاپ" بحث و دعوا های فراوان شده ، یا مثلا "بهترین دانلود منیجر" که هر دو ماه یک بار یه تاپیک جدید با این عنوان بالا میاد و کلی هم دوباره دربارش بحث میشه ، هر کسی سلیقه ای داره ، اما کسی جنگی نداره .معمولا همین بحث ها به جنگ میکشه ، یکی میاد میگه پرسپولیس عالیه ، اون یکی میگه آریا۲ مزخرفه و ... ولی اگر بیان و بگن پرسپولیس محیط گرافیکی خوبی داره ، آریا۲ سرعت خوبی داره ، wget فایل ها رو خراب نمیکنه و ... میشه یه بحث سازنده و مفید که همه میتونن نیاز هاشون رو بسنجن و خودشون به نتیجه گیری برسن ، اما در اکثر بحث ها ، اونایی که دارن بحث میکنن سعی دارن برای بقیه نتیجه گیری کنن. نمونه اش اینکه شما بار ها به من گفتید "نیا این تاپیک" چون اینجا من میخوام با سایر گیاه خوار ها گفتگو داشته باشم. اینجا انجمن گیاه خواران نیست و شما نمی تونید فرض رو بر این بزارید که غالب اونایی که میان این تاپیک گیاه خوار اند، همون طور که انجمن کومونیست ها نمیرید ، برای بحث گیاه خواری هم به انجمن مربوطه برید! شما در مورد مشکلات گیاه خواری و مسائل مرتبط اش میخواد بحث کنید درحالی که نمی تونید فرض رو اکثریت گیاه خوار این فروم بزارید ، یعنی اول باید بیاد بگید گیاه خواری چیه ، اصول و عقاید چیه ، در مورد "چرایی ها" توضیح بدید ، بعد از این میشه وارد بحث "چگونگی" شد!
مثل قرص جوشان مولتی ویتامین ، من نمیدونم ویتامین های موجود در این دارو ها از چه منبعی استخراج میشن ، تو اطلاعاتی داری؟
تا اونجا که میدونم، ب۱۲ از منبع گیاهی تاحالا روی انسان اثبات نشده و صرفا یک نظریه هست. (به نقل از ویکیپیدیای مربوط به ب۱۲)
there are few known plant, fungus or algae sources of biologically active B12, with none tested in human trials
ولی با این حال من دو تا بسته تبلت مولتیویتامین دارم، روی یکیش نوشته که مناسب برای وگانها (یعنی از حیوان گرفته نشده) (عکسش رو پیوست کردم) ولی روی اون یکی دیگه هیچی ننوشته.
بسیار متشکر . درباره پایدار کننده ها در محصولات صنعتی چه اطلاعاتی دارید؟ معمولا ژلاتین رو می نویسند توی قسمت مواد تشکیل دهنده اما بعضی وقت ها هم فقط کلماتی مثل "قوام دهنده" با همون "پایدار کننده" خالی رو میزارن و یا از انواع شیمیایی که با کدهای E شروع میشن استفاده میشه . شما درباره نحوه بدست آمدن جایگزین های سری E اطلاعاتی دارید؟در مورد پایدارکنندهها زیاد اطلاع ندارم ولی در مورد ژلاتین، که توی ژله و پاستیل هست، من اصلا این دو تا رو نمیخورم، خاصیت خاصی که ندارن، هرچی آدم اینها رو کمتر بخوره بهتره.
بله متاسفانه در ساخت کپسول های دارویی و خامه و کره و ماست و ژله و پاستیل و بستنی و شکلات ها و کیک های مغزدار ممکنه استفاده شده باشه . من تقریبا هرچیزی رو قبل خریدن چک میکنم و انتخاب هام هم محدود تر هستند . نکته قابل توجهش اینه که عمده ژلاتین مصرفی داخلی از طریق واردات هست و امکان اینکه از استخوان خوک و یا دیگر حیوان ها بدست آمده باشه وجود داره .بسیار متشکر . درباره پایدار کننده ها در محصولات صنعتی چه اطلاعاتی دارید؟ معمولا ژلاتین رو می نویسند توی قسمت مواد تشکیل دهنده اما بعضی وقت ها هم فقط کلماتی مثل "قوام دهنده" با همون "پایدار کننده" خالی رو میزارن و یا از انواع شیمیایی که با کدهای E شروع میشن استفاده میشه . شما درباره نحوه بدست آمدن جایگزین های سری E اطلاعاتی دارید؟در مورد پایدارکنندهها زیاد اطلاع ندارم ولی در مورد ژلاتین، که توی ژله و پاستیل هست، من اصلا این دو تا رو نمیخورم، خاصیت خاصی که ندارن، هرچی آدم اینها رو کمتر بخوره بهتره.
البته میگن که ممکنه توی ماست و بستنی هم باشه، که من تاحالا ندیدم.
یکی اومده میگه اگه به فلان و فلان دلیل حیوونها رو نکشی، کار بهتری میکنی. یکی میگه بعضی حیوونها هم سیستم اعصاب مرکزی دارن و درد رو حس میکنن.حالا چرا گیاهخوارید؟ طبق جمله بالا چون با کشتن حیوانات مخالفید؟!
حالا چرا گیاهخوارید؟ طبق جمله بالا چون با کشتن حیوانات مخالفید؟!اگه به قول آقای مهران عزیز جنگ درست نمیشه ازش جواب من همون حالت اول هست . مخالفت با پرورش و کنترل و در نهایت قتل دیگر موجودات به عنوان غذا .
سلامسلام . من هم خیلی خوشحالم که اینجا گیاه خوار های بیشتری می بینم . بابت اطلاعاتتون هم ممنونم .
منم از سال ۸۸ :) گیاهخوار شدم. وتا الان هم زنده موندم!
در مورد ب۱۲ چند تا چیز می خوام بگم!
اول اینکه هرانسانی فارغ از اینکه چه ٰرژیم غذایی داره ممکنه که دچار سوتغذیه بشه.( چون ما همه ی منابع غذایی و جنگلهای میوه مان را از دست دادیم)
دوم اینکه ب۱۲ فقط و فقط توسط باکتریها تولید می شه. که این باکتریها هم توی روده ی من هستند هم توی روده ی خانم/آقا گاوه!. نظر شخصی من اینکه سعی نکنید همیشه همه ی باکتری ها رو بکشید! می دونید تعداد میکروب هایی که توی بدن ما زندگی می کنند از تعداد سلولهای بدن ما بیشتر هستند! و همین هست که حیات و زندگی را ممکن می کنه.
سوم اینکه اگر تصمیم گرفتید گیاهخوار شوید به خاطر ترس از کمبود ویتامین ب۱۲ از گیاهخوارشدن منصرف نشید. نهایتش یک قرص/آمپول مکمل می زنید. (مگه همه چیزخوارها قرص مکمل نمی خورند؟!!)
چهرم اینکه از اینکه مریض بشید نترسید و خجالت نکشید. هر کسی حق داره که مریض بشه!
پنجم اینکه گیاهخواری موضوع جدیدی نیست و انسان های زیادی در زمان های قدیم (که قرص مکمل هم نبود!) گیاهخوار بودند و عمر طبیعی شون رو کردند!
ششم اینکه من فارغ تحصیل ریست شناسی ام!
خوشحالم که اینجا آدمهای گیاهخوار هم هستند! (ما بیشماریم!)
به قول خارجی ها
Go Veg or Die
اگه به قول آقای مهران عزیز جنگ درست نمیشه ازش جواب من ...عزیز مایی \\:D/
درباره افزودنی های سری E اطلاعاتی دارید؟
حالا چرا گیاهخوارید؟ طبق جمله بالا چون با کشتن حیوانات مخالفید؟!
من بین موادی که مصرف می کنم فقط روغن و رب گوجه فرنگی هست که مواد افرودنی داره. شما چیز دیگه ای هم استفاده می کنید که مواد افزودنی داشته باشه؟فکر کنم شیرهای با تاریخ انقضای طولانی هم داشته باشن (برای اونهایی که شیر میخورن)
یه سوالی که پیش میاد اینه که چطور مواد اورگانیک رو تشخیص بدیم ؟ مثلا صرف گفتن مغازه دار یا دوتا مارک و برچسب میشه اعتماد کرد ؟من بین موادی که مصرف می کنم فقط روغن و رب گوجه فرنگی هست که مواد افرودنی داره. شما چیز دیگه ای هم استفاده می کنید که مواد افزودنی داشته باشه؟فکر کنم شیرهای با تاریخ انقضای طولانی هم داشته باشن (برای اونهایی که شیر میخورن)
البته یه مسالهای داریم به اسم گیاهخواری یه مسالهای داریم به اسم سالمخواری. چیپس و پفک هم همش گیاه هست ولی ارزش غذایی زیادی نداره. گیاهخواری بنظر من باید همراه با پرهیز از غذاهای صنعتی و همچنین همراه با خوردن مواد اورگانیک (بدون سم شیمایی) باشه.
یه سوالی که پیش میاد اینه که چطور مواد اورگانیک رو تشخیص بدیم ؟ مثلا صرف گفتن مغازه دار یا دوتا مارک و برچسب میشه اعتماد کرد ؟
اگه به قول آقای مهران عزیز جنگ درست نمیشه ازش جواب من همون حالت اول هست . مخالفت با پرورش و کنترل و در نهایت قتل دیگر موجودات به عنوان غذاپس مسئلهای اخلاقی است: کشتن حیوانات عملی غیرانسانی است.
سلام منم یکسال و نیمه که گیاهخوار شدم (گوشت و لبنیات و تخم مرغ نمیخورم )اگر تصمیم قطعی بر عدم مصرف لبنیات و تخم مرغ داری حتما باید این موضوع رو با یک پزشک کاربلد مطرح کنی و هر شش ماه یکبار برای چکاپ بری. اینکار سلامتی تو تضمین میکنه.
یه سوالی که پیش میاد اینه که چطور مواد اورگانیک رو تشخیص بدیم ؟خیلی ساده! مثلا سیب هایی هایی که کرم دارن! یا اینکه خیلی درشت نیستن. مثلا گوجه سبز هایی که مشخصه پرنده ها نوک زدن و ازشون خوردن. مثلا پرتغالی که مجلسی نیس و کوچیکه و پر از دانه اس توش. مثلا گوجه فرهنگی هایی که خیلی شیک نیستن و حتی له شدن (چون اونایی که اصلاح ژنتیک شدن سفت هستند تا له نشن). مثلا توت فرنگی ها خیلی خیلی ریز ، نه این توت فرنگی هایی که اندازه ی پرتغال اند. کلا هر چیزی که مجلسی نیست خوبه. در مورد کلم برگ هم بگم که هر چقدر درشت تر باشه و رنگ برگ هاش سبز باشه بهتره.
فکر کنم یا باید خودت اونها رو کشت بدیاین راه خوبیه ، به شرط اینکه شرایط اش رو داشته باشی.
گیاهانی که دستکاری ژنتیکی شدن چی، اینام نمیخورید؟من شخصا با اینکه گیاه خوار نیستم ولی با دستکاری ژنتیکی در ۹۵ درصد موارد مخالفم.
حالا چرا گیاهخوارید؟ طبق جمله بالا چون با کشتن حیوانات مخالفید؟!
مخالفت با پرورش و کنترل و در نهایت قتل دیگر موجودات به عنوان غذا
من فکر میکنم تا موقعی که میشه بدون کشتن حیوانات، همون ویتامینها رو بدست آورد، چه کاری هست که آدم، بیاد حیوانها روبکشه و بعد بخورتشون!
پس مسئلهای اخلاقی است: کشتن حیوانات عملی غیرانسانی است.
از مدرسه یادمه که گیاه هم جز موجودات زنده طبقه بندی میشد (ولی سیستم عصبی نداره).
گیاه هم موجود زنده اس ، همانند جانوران ، همانند جلبک های سبز ، اما اعتقاداتی هست در این مورد ، مثلا عده ای زنده بودن گیاه رو در نظر نمی گیرن و براشون سیستم عصبی و درد کشیدن مهمه.
من بین موادی که مصرف می کنم فقط روغن و رب گوجه فرنگی هست که مواد افرودنی داره. شما چیز دیگه ای هم استفاده می کنید که مواد افزودنی داشته باشه؟من در مصرف کیک های ، لبنیات صنعتی ، سس ها ، بستنی ها ، ، شکلات ها ، و کلا مواد خوراکی تولید کارخانه جات همیشه داشتن ژلاتین رو چک می کنم چون توی این ها احتمال وجودش هست .
حرفهات درسته. هرکی حیوان خونگی داشته باشه میفهمه که چقدر حیوانها میفهمن. سگ و گربه رو اگه دعواشون کنی، میفهمن!نقلقولمن بین موادی که مصرف می کنم فقط روغن و رب گوجه فرنگی هست که مواد افرودنی داره. شما چیز دیگه ای هم استفاده می کنید که مواد افزودنی داشته باشه؟من در مصرف کیک های ، لبنیات صنعتی ، سس ها ، بستنی ها ، ، شکلات ها ، و کلا مواد خوراکی تولید کارخانه جات همیشه داشتن ژلاتین رو چک می کنم چون توی این ها احتمال وجودش هست .
یک نگاه به علم بشر یندازیم بد نیست ، در پایین ترین سطح شناشخته شده ، تارهای انرژی نوسان می کنند ، در اثر این نوسان ها اتم ها متولد میشن و میمیرن ، و الکترون های اطرافشون با اون قوانین جذاب کوانتومی ساختار های منظم تشکیل میدن ، اون ساختار ها مولوکول ها و سلول ها و در نهایت اون سطح از دنیا رو که ما می تونیم با چشممون ببینیم رو ایجاد می کنند ، حالا کی میدونه اول و آخر این مسیر کجاست بماند ، اما ، وقتی علمی بهش نگاه می کنید ، احتمالا متوجه این بشید که هر "چیز" ، تفاوت نوسان انرژی در بعد زمان هست که باعث میشه من خودم باشم و درخت هم درخت ، حالا بر حسب یک هدف و یا فقط اتفاق ، تکامل در نوعی از "چیز" به حدی رسیده که میتونه این ساختار ها رو درک کنه ، چیزی که اسمش رو میشه روح گذاشت ، یا شعور ،
یک لامپ و یک باتری و دو سیم رو تصور کنید ، با اتصال درست این ها لامپ روشن میشه ، حالا روی یکی از سیم ها یک کلید بزارید ، اینجا یک "دو حالته" ایجاد میشه ، روی اون یکی سیم هم یک کلید دیگه بزارید تا یه "چهار حالته" داشته باشیم ، کلید ها رو هزاران و میلیون ها و میلیار ها بکنید ، چی میشه ؟ ، این ساختار مغزه ، احتمالا ! ، این رو شمایی که با کامپیوتر ها آشنا هستید شاید بهتر درک کنید تا آدم های معمولی ، اون ها به این قضیه معتقد هستند که کامپیوتر ها نمی تونن احساس داشته باشن ، اما من که این ساختار رو درک کردم بخوبی می دونم که کامپیوتر ها می تونن بهتر از انسان بشن ، همه این ها به کنار اوج زیبایی این ساختار در اینه که زمانی این ساختار در جایگاهی از تکامل قرار می گیره که بتونه "من" رو درک کنه "بودن" رو ، جایگاه خودش رو ببینه ، خودش رو بشناسه و شروع کنه به شناخت دنیای بی انتهای اطرافش ،
از نظر من "سنگ" هم یک موجود زندست ، باور نمی کنید؟ ، سنگ هم از میلیون ها و میلیون ها مولوکول و اتم و الکترون تشکیل شده که دارن می چرخن و زندگی میکنن ! ، اما به دید من سنگ یه لامپ و باطریه بدون کلید ! ، انسان هم یه لامپ و باتریه اما با تعداد بیشماری کلید ، و درخت و گیاه هم همون ساختار اما با تعداد خیلی کمتری کلید ،
از تجمع خیلی زیاد اون همه کلید (توجه کنید که این یکی از ساختار های دنیاست که هر موقع که چیزی به حد بسیار زیادی از تجمیع خودش برسه تغیر ساختاری رخ میده ، حالا یا پیشبینی شده یا اتفاقی ، مثل رسیدن به سرعت نور ، یا متمرکز کردن حجم شدید از پرتو های خانواده الکترومغناطیس روی یک اتم و یا چگالی بیش از حد فشرده شده در یک نقطه بر اثر گرانش و ....) در اون موجود ، چیزی بوجود میاد که فیزیک نداره اما اونجا هست ، عقل ، شعور ، فکر ، همونی که همه ما داریم و بر اساسش زندگی می کنیم ،
من فکر میکنم که این شعور از گیاهان به بعد وجود داره ، البته که در گیاهان خیلی خیلی خیلی کمه اما حداقل در حیوانات در حدی بسیار نزدیک به انسان ، میمون ها بسیار باهوش اند ، و همچنین دلفین ها و کلاغ ها ، فیل ها بسیار احساساتی و مهربان ، قو ها تک همسری زندگی می کنند ، و .... ، تفاوت ما و اون ها فقط یک چیزه ، "زبان" ، ما حرف می زنیم و با حرف ها مون به هم دروغ می گیم و برای کار های غلطمون دلیل و بهونه دسته جمعی میسازیم ، در ایران در روز عید قربان چهارده میلیون گوسفند سر بریده میشن ، این یک قتل عامه ،
یادمه یک بار به یک خونه روستایی دعوت شده بودیم ، من نوجوان بودم ، میزبان برای ادای احترام به ما ، برای شام یکی از چهار غازی که داشت رو سر برید و آماده خوردن کرد ، من ازش پرسیدم که این کی بود ؟ ، گفت این غاز نر و پدر بود اون یکی هم غاز ماده و اون دو تا جوون تره هم بچه ها شون چرا این و می پرسی ، گفتم چون از وقتی که جلوی خودشون سرش رو بریدی ، هی سه تایی میان تا دم در حال خونه و گردن شون و دراز میکنن و داخل خونه رو نگاه می کنن و وقتی من بهشون نگاه می کنم می ترسن و میرن ، و دوباره میان ،
شاید هم بار ها شنیده باشید درباره اینکه حیوون ها موقع ای که میخان ذبح بشن می فهمن و بعضی ها شون گریه می کنن یه فرار می کنن یا وحشی می شن و .... ، باور کنید می فهمند ، من دیدم که میگم ، فقط زبون ندارن ،
توی اون ساختار لامپ و باتری و کلید ، من از ته دلم دوست دارم که بتونم حتی اون سنگ رو هم از بین نبرم ، چه برسه به بالاتری ها ، اما الان چیزی که از دستم بر میاد اینه ، که حداقل اون هایی که می فهمند رو به حال خودشون بگذارم .
به برچسب ها زیاد نمی شه اعتماد کرد. به طور کلی به نظرم هرجایی که بحث پول باشه به هیچ چیز نمی شه اعتماد کرد.
یه سوالی که پیش میاد اینه که چطور مواد اورگانیک رو تشخیص بدیم ؟ مثلا صرف گفتن مغازه دار یا دوتا مارک و برچسب میشه اعتماد کرد ؟
این راه درستی نیست چون وقتی که کرم ها دربرابر آفتکش ها مقاوم بشوند می تونند میوه ها رو بخورند.نقلقولیه سوالی که پیش میاد اینه که چطور مواد اورگانیک رو تشخیص بدیم ؟خیلی ساده! مثلا سیب هایی هایی که کرم دارن! یا اینکه خیلی درشت نیستن. مثلا گوجه سبز هایی که مشخصه پرنده ها نوک زدن و ازشون خوردن. مثلا پرتغالی که مجلسی نیس و کوچیکه و پر از دانه اس توش. مثلا گوجه فرهنگی هایی که خیلی شیک نیستن و حتی له شدن (چون اونایی که اصلاح ژنتیک شدن سفت هستند تا له نشن). مثلا توت فرنگی ها خیلی خیلی ریز ، نه این توت فرنگی هایی که اندازه ی پرتغال اند. کلا هر چیزی که مجلسی نیست خوبه. در مورد کلم برگ هم بگم که هر چقدر درشت تر باشه و رنگ برگ هاش سبز باشه بهتره.
این راه درستی نیست چون وقتی که کرم ها دربرابر آفتکش ها مقاوم بشوند می تونند میوه ها رو بخورند.عزیزم با موضوع مقاومت باکتری ها قاطی نکن! کشاورز نمیاد پول سمی رو بده که کرم ها بهش مقاوم اند!!! اگر دید سم زد و باز کرم درومد ، میره یه سم دیگه میخره! پس وجود کرم میتونه راه خوبی باشه. مسئله ی مقاومت هم هر چند سال سر یه محصول میاد ، نه واسه همه ی محصولات به طور سالیانه!
مسئله ی مقاومت هم هر چند سال سر یه محصول میاد ، نه واسه همه ی محصولات به طور سالیانه!
واز اون به بعد گیاهخوار شد اما بعد از چند مدت که دیدمش دوباره گوشت خوار شده بود!!همه چیز خوار شده بود
ازش پرسیدم چرا دوباره گوشتخوار شدی
به نظر شما چرا این دوست من دوباره گوشتخوار شده
شاید این دوست ما هم از ترس رسوا شدن دوباره گوشتخوار شده
من خودم دوست دارم گیاهخوار باشم، اما خب تو خونهٔ پدر و مادرم زندگی میکنم و عملاً دستم چندان برای درست کردن غذا باز نیست. بهنظرم شاید دوستت شرایطی مشابه من داشته باشه.شاید هم طرف احساساتی شده بوده و از روی احساس تصمیم گرفته، یاد ارسطو بخیر...
من خودم دوست دارم گیاهخوار باشم، اما خب تو خونهٔ پدر و مادرم زندگی میکنم و عملاً دستم چندان برای درست کردن غذا باز نیست. بهنظرم شاید دوستت شرایطی مشابه من داشته باشه.نه اون تو خونه خودش و با همسرش زندگی میکنه
کاملا درست گفتین ممنوننقلقولواز اون به بعد گیاهخوار شد اما بعد از چند مدت که دیدمش دوباره گوشت خوار شده بود!!همه چیز خوار شده بود
ازش پرسیدم چرا دوباره گوشتخوار شدی
به نظر شما چرا این دوست من دوباره گوشتخوار شده
شاید این دوست ما هم از ترس رسوا شدن دوباره گوشتخوار شده
آره شاید ولی توی تصمیم گیری برای گیاهخوار شدن عقل و احساس هر دو لازمه شاید دیدن این فیلمها کافی نباشه نمیدونم !من خودم دوست دارم گیاهخوار باشم، اما خب تو خونهٔ پدر و مادرم زندگی میکنم و عملاً دستم چندان برای درست کردن غذا باز نیست. بهنظرم شاید دوستت شرایطی مشابه من داشته باشه.شاید هم طرف احساساتی شده بوده و از روی احساس تصمیم گرفته، یاد ارسطو بخیر...
مشکل ما اینه:ببخشید چرا شما نمیتونین گیاه خوار بشین مگه مشکلی هست ؟
۱- بدن انسان در طول تکامل بیشتر رفته به سمت گوشت خواری تا گیاه خواری.
۲- ذهن انسان در طول تکامل قابلیت اجتماعی همزاد پنداری رو به دست اورده و این باعث شده دلش به حیوانات بسوزه.
۳-انسان حداقل ۱۰۰۰۰ سال وقت داشته تا غذای مناسب ذائقه اش رو پیدا کنه و بپزه. برای مثال اگه مشکل گوشت خام یا حداقل آبپز بود منم گیاه خوار میشدم ولی مشکل کالباس و همبرگر و ... هست!
ولی حالا ذهن انسان که این پارادوکس رو درست کرده یه راهی هم برای حل کردنش درمقابلمون گذاشته.
به نظرم گیاه خوار ها اگه واقعا میخوان یه تغییری حاصل کنن باید انرژیشون رو بذارن روی تولید گوشت مصنوعی. اینطوری هم خودشون میتونن گوشت بخورن، هم افراد ضعیفی مثل من که نمیوتنن گیاه خوار بشن میتونن بدون عذاب وجدان غذاشون رو کوفت کنن. مزایای دیگرش بماند
شاید خانمش همراه نبوده :-kآره شاید ولی به نظرم اگه ما گیاهخوارها انسجام بیشتری داشته باشیم هیچوقت احساس تنهایی نمی کنیم و این به پیشرفت جامعه گیاهخواری کمک بزرگی میکنه نظر شما چیه ؟
البته آدما همیشه در حال عوض شدن هستن و من اصلاً از این عوض شدن تعجب نمیکنم.
ولی حالا ذهن انسان که این پارادوکس رو درست کرده یه راهی هم برای حل کردنش درمقابلمون گذاشته.عزیز یه نقدی به گفته ی شما دارم
بدون عذاب وجدان غذاشون رو کوفت کنن
انسان حداقل ۱۰۰۰۰ سال وقت داشته تا غذای مناسب ذائقه اش رو پیدا کنه و بپزه. برای مثال اگه مشکل گوشت خام یا حداقل آبپز بود منم گیاه خوار میشدم ولی مشکل کالباس و همبرگر و ... هست!معظل سوسیس و کالباس و دار و دسته اش ، ربطی به گیاه خوار بودن و مه چیز خوار بودن و گوشت خوار بودن نداره ، بلکه مسئله ی سلامتی بشر در میون هست ، من با اینکه گوشت میخورم ولی از این مواد فراوری شده تا حد امکان دوری می کنم (مگر در شرایط خاص مثل پیدا نکردن رستوران ایرانی در خارج کشور)
یک سوال جالب برام ایجاد شد
به تازگی آزمایشات موفقیت آمیزی در تولید دو رگه های خوک انسان انجام شد که منجر به تولید پانکراس با همان ژن های فرد شد ، این روش میتونه یک انقلاب در درمان بیماری های بشری باشه و حتی پیوند پانکراس هم با موفقیت انجام شد. در توضیح درمان بیماری با این پانکراس بایدبگم که این فرد دیابت نوع یک داشت و مجبور بود روزانه انسولین تزریق کنه ولی حال ، این فرد دیگر نیاز به تزریق انسولین نداره
در مورد این روش هم باید بگم که با استفاده از سلول های بنیادی فرد و بعد تمایز زدایی ، توده سلول حاصل در بدن جنین خوک تمایز پیدا کرده و به اندام مورد نظر تبدیل میشه ، مطمئنا بعد پایان مراحل مورد نظر ، دیگر جنین خوکی وجود نخواهدداشت ،البته یاد آور میشم که به دلیل وجود فشار های اجتماعی فراوان ، دانشمندان فقط میزان جنین به یک سانتی متر برسه و بعد ، سلول های مورد نظر گرفته میشن.
حال سوال اینکه آیا به نظر گیاه خواران این روش درمانی اخلاقی است؟
یک سوال دیگر هم هست ، آیا سلامتی یک انسان آنقدر ارزش داره که برای اون ، چنین روش هایی طی بشه؟
دقت کنید که سوال اول و دوم با هم متفاوت اند.
یک سوال جالب برام ایجاد شدمن که مشکلی نمیبینم خیلی هم خوبه پیشرفت علمیه چرا باید مخالفت کنیم ؟
به تازگی آزمایشات موفقیت آمیزی در تولید دو رگه های خوک انسان انجام شد که منجر به تولید پانکراس با همان ژن های فرد شد ، این روش میتونه یک انقلاب در درمان بیماری های بشری باشه و حتی پیوند پانکراس هم با موفقیت انجام شد. در توضیح درمان بیماری با این پانکراس بایدبگم که این فرد دیابت نوع یک داشت و مجبور بود روزانه انسولین تزریق کنه ولی حال ، این فرد دیگر نیاز به تزریق انسولین نداره
در مورد این روش هم باید بگم که با استفاده از سلول های بنیادی فرد و بعد تمایز زدایی ، توده سلول حاصل در بدن جنین خوک تمایز پیدا کرده و به اندام مورد نظر تبدیل میشه ، مطمئنا بعد پایان مراحل مورد نظر ، دیگر جنین خوکی وجود نخواهدداشت ،البته یاد آور میشم که به دلیل وجود فشار های اجتماعی فراوان ، دانشمندان فقط میزان جنین به یک سانتی متر برسه و بعد ، سلول های مورد نظر گرفته میشن.
حال سوال اینکه آیا به نظر گیاه خواران این روش درمانی اخلاقی است؟
یک سوال دیگر هم هست ، آیا سلامتی یک انسان آنقدر ارزش داره که برای اون ، چنین روش هایی طی بشه؟
دقت کنید که سوال اول و دوم با هم متفاوت اند.
تا جایی که یادم میاد خیلی از این انجمن های حمایت از حقوق حیوانات و همین گیاه خواران در خارج کشور اعتراضاتی داشتن چون معتقداند که این موضوع که مرگ جنین ختم میشه با رعایت حقوق حیوانات منافات دارهیک سوال جالب برام ایجاد شدمن که مشکلی نمیبینم خیلی هم خوبه پیشرفت علمیه چرا باید مخالفت کنیم ؟
به تازگی آزمایشات موفقیت آمیزی در تولید دو رگه های خوک انسان انجام شد که منجر به تولید پانکراس با همان ژن های فرد شد ، این روش میتونه یک انقلاب در درمان بیماری های بشری باشه و حتی پیوند پانکراس هم با موفقیت انجام شد. در توضیح درمان بیماری با این پانکراس بایدبگم که این فرد دیابت نوع یک داشت و مجبور بود روزانه انسولین تزریق کنه ولی حال ، این فرد دیگر نیاز به تزریق انسولین نداره
در مورد این روش هم باید بگم که با استفاده از سلول های بنیادی فرد و بعد تمایز زدایی ، توده سلول حاصل در بدن جنین خوک تمایز پیدا کرده و به اندام مورد نظر تبدیل میشه ، مطمئنا بعد پایان مراحل مورد نظر ، دیگر جنین خوکی وجود نخواهدداشت ،البته یاد آور میشم که به دلیل وجود فشار های اجتماعی فراوان ، دانشمندان فقط میزان جنین به یک سانتی متر برسه و بعد ، سلول های مورد نظر گرفته میشن.
حال سوال اینکه آیا به نظر گیاه خواران این روش درمانی اخلاقی است؟
یک سوال دیگر هم هست ، آیا سلامتی یک انسان آنقدر ارزش داره که برای اون ، چنین روش هایی طی بشه؟
دقت کنید که سوال اول و دوم با هم متفاوت اند.
برای درمان اون بیماری هم حتما روش های دیگه ای هم پیدا میشهچشم انداز درمانی این پروژه :
بمیاری هایی که خود بشر در آزمایش های بیولوژیکی کشورهای جنگ ستیز ایجاد و در دنیا پخش میکنه، و یا ایدز
چرا بده ؟بسیار متشکر . درباره پایدار کننده ها در محصولات صنعتی چه اطلاعاتی دارید؟ معمولا ژلاتین رو می نویسند توی قسمت مواد تشکیل دهنده اما بعضی وقت ها هم فقط کلماتی مثل "قوام دهنده" با همون "پایدار کننده" خالی رو میزارن و یا از انواع شیمیایی که با کدهای E شروع میشن استفاده میشه . شما درباره نحوه بدست آمدن جایگزین های سری E اطلاعاتی دارید؟در مورد پایدارکنندهها زیاد اطلاع ندارم ولی در مورد ژلاتین، که توی ژله و پاستیل هست، من اصلا این دو تا رو نمیخورم، خاصیت خاصی که ندارن، هرچی آدم اینها رو کمتر بخوره بهتره.
البته میگن که ممکنه توی ماست و بستنی هم باشه، که من تاحالا ندیدم.
پرورش جنین انسان بدون بیماری برای زنده نگه داشتنش ، چه ربطی داره به پرورش جنین حیوان برای کشتن ؟ابتدا فهم کامل از چیزی داشته باشیم بعد نقدش کنیم ، در اون دوران هم همین عقاید با لقاح جنین و پرورش جنین به دلایلی مبهم مخالفت می کردند و باز هم شاهد همون دلایل مبهم هستیم. هدف از پرورش جنین ، کشتن نیست ، بلکه نجات جان انسان هاست ، لااقل کاهش درد انسان ها ، به شما توصیه کردم در مورد سختی ها و عوارض دیالیز تحقیق کنید ، شاید کمی بیشتر آشنا بشید با درد ها و بیشتر متوجه بشید که کی خودخواه هست و کی خیرخواه.
بقول شما بخاطر دست تقدیر طبیعتمن هیچ جایی به تقدیر اشاره نکردم و تکامل و انتخاب طبیعی هیچ ربطی به تقدیر ندارند و مفاهیمی متفاوت اند.
حرف های استالمن رو درباره گنو گوش دادی که چقدر ساده میگه که : دنیا ما اینجوریه که بقول شما بخاطر دست تقدیر طبیعت توی مدرسه یه بچه بیسکوییت داره و یکی نداره ، حالا گنو اینه که ما به بچه هامون یاد بدیم که وقتی رفتن مدرسه و دوستشون بیکوییت نداشت این ها بیسکوییت خودشون رو با اون تقسیم کنن تا همه بیسکوییت داشته باشندو در ادامه اش میگه که حالا به ما میگن که این نرم افزار انحصاری هست و نباید با کسی شریک بشید ، چون اون فرد پول نداره که اون نرم افراز رو بخره (یه همچین چیزایی)
حتما روش های دیگه ای هم پیدا میشه
البته این یک نوع روش زندگیه که شما مجبور نیستید انتخابش کنید شاید شما دوست داشته باشید همه چیز رو برای خودشتون داشته باشید ، شاید هم مشکل در افراط باشه ، برای مثال میگم منظور استالمن از تقصیم بیسکوییت این نیست که همه چیز مون رو تقصیم کنیم برابر ، قطعا من نمیخام اتاق خابم رو با کسی شریک بشم ، و یا اتوموبیل شخصی خودم رو ، منظور اون چیزهایی هست که میتونیم انجام بدیم اما انجام نمیدیم ، مثلا میتونیم به حیاط بقیه موجودات احترام بزاریم
من مخالف اون درمان جنین و.... هستم، به شخصه سال هاست حتی در بدترین شرایط بیماری کپسول های دارویی مصرف نمیکنم بخاطر احتمال وجود ژلاتین، چبرسه به.... ، لوبونتوی عزیز شما ظاهرا گیاه خواری جوگیر هستید ببخشید که رک میگم اما من حدس میزنم سن زیادی نداشته باشید، اگر واقعا برای گیاه خواری ارزش قایل هستید لطفا به فکر تاثیر حرف های نادرستتون بر افکار عمومی درباره مسایل مربوط به گیاه خواری باشید، من تخم مرغ میخورم چون پروتویین و چند تا ماده دیگست نه جنین و اگر جنین بود هرگز این کار رو نمیکردم، در تمام دنیا هم مسایل مربوط به جنین انسان و حیوانات بشدت مورد تنفر هست و ازشون جلو گیری میشه حتی توسط انسان های گوشت خوار، البته فرقه های مذهبی عجیبی هستند (ظاهرا در ژاپن) که جنین انسان رو به عنوان غذا میل می کنند، اما در کل این باز هم همون گرفتن جان ضعیفتر برای بقای بیشار قوی تر هستش. برای درمان اون بیماری هم حتما روش های دیگه ای هم پیدا میشه، یه زمانی سرماخوردگی آدم رو میکشت، الان با یه قرص خوب میشه، اونم به چندین روش درمانی، درضمن بشر بیماری های خیلی مهمتری هم داره که باید بفکر درمانشون باشه. از بیمار های روحی روانی گرفته که باعث میشه جنگ های جهانی درست بشه و مردم قتل عام بشن، تا بمیاری هایی که خود بشر در آزمایش های بیولوژیکی کشورهای جنگ ستیز ایجاد و در دنیا پخش میکنه، و یا ایدز، و....من 37 سالمه منظورتون رو از جوگیر بودن نفهمیدم :D
من 37 سالمه منظورتون رو از جوگیر بودن نفهمیدم :Dبزرگوار ، پیش از اینکه سیستم عصبی اون جنین تکامل پیدا کنه ، در موقعی که تنها یک سانتی متر طول داره به حیاتش پایان میدن و این به واسطه ی حکمی هست که دادگاه ایالتی کالیفرنیا داده ، قبلا این مورد رو خونده بودم متاسفانه گشتم پیدا نکردم ، اگر جستجو کنید می تونید مجوز این کار و شروطشش رو هم پیدا کنید.
بیبینید من اصلا این پیشرفت علمی رو بد نمیدونم چون جنینی که کشته میشه خیلی کوچیک هست و نمیشه گفت که یک موجود تکامل یافته هست اصلا از کجا معلوم که درد رو حس کنه ؟
من 37 سالمه منظورتون رو از جوگیر بودن نفهمیدم :Dبزرگوار ، پیش از اینکه سیستم عصبی اون جنین تکامل پیدا کنه ، در موقعی که تنها یک سانتی متر طول داره به حیاتش پایان میدن و این به واسطه ی حکمی هست که دادگاه ایالتی کالیفرنیا داده ، قبلا این مورد رو خونده بودم متاسفانه گشتم پیدا نکردم ، اگر جستجو کنید می تونید مجوز این کار و شروطشش رو هم پیدا کنید.
بیبینید من اصلا این پیشرفت علمی رو بد نمیدونم چون جنینی که کشته میشه خیلی کوچیک هست و نمیشه گفت که یک موجود تکامل یافته هست اصلا از کجا معلوم که درد رو حس کنه ؟