به نظرم اینجا داره یه مشکل بزرگ پیش میاد! مقصر هم ابونتو هست!
...
من فکر کنم بعد از ابونتو خیلی از هدف گذاری ها یه چهره ظاهری و بدون عمق پیدا کرده. رای ام رو هم به اسلاکور دادم چون پاتریک در این ۱۸ سال به این قاعده همیشه پایبند بوده.
خیلی جالب بود !
ولی باور کنید بعضی از برنامهها ( مثل همین میزکارها و ... ) چنان سطحی از کد زنی ( برای تغییر ) رو میخوان که فکر نکنم حتی یکی دو تا رو در ایران بشه پیدا کرد !
ولی در مورد سایر موارد ( مثل گزارش باگ ، documentation و ... ) چرا که نه ! همه تا زمانی که تونستن این کار رو انجام دادن ( خودم به شخصه انجام دادم )
اینکه توزیعها میان و در محیط گرافیکی میزکار تغییر ایجاد میکنن به نظر شما چقدره ؟! الان مثلا کوبونتو چقدر تغییر در KDE اضافه کرده ؟! میتونم بگم هیچ !
یه قالب qt-gtk-engine نصب کرده و یه پلاسموید فیدبک برای کوبونتو ! فقط همین !
)
واقعا شما به این چیزا میگید دست بردن در میزکار ؟! ( اینا رو که هر بچه هم میتونه تغییر بده )
ولی در مورد اینکه با وجود اومدن ابونتو ( و حتی دبیان ) هیچ کاربر ( حتی با تجربهای ) هم زحمت کامپایل کردن سادهی یک برنامه رو به خودشون نمیدن جای تاسف داره. و فکر نمیکنم تقصیر توزیع باشه. مثل این میمونه که یه سیب پوستکنده رو به یه سیب ( دارای پوست !
) ترجیح بدید . خوب هر انسان راحت طلبی این کار رو خواهد کرد. و اینکه صرف بودن اینها واقعا انسانها را که راحتطلب هستند ، ترغیب به درک ماهیت درونی برنامهها و اصولا فلسفهی گنو نمیکنه !
فرد میتونه ( من خود من !
) یه توزیع ابونتو استفاده کنه و حتی یه برنامهاش رو هم از apt-get و از مخازن نگیره و خودش دست به تجربه و کامپایل بزنه. ( باور کنید لذتی که از کامپایل برنامههایی مثل آپاچی ، MySQL ، PHP و حتی کرنل لینوکس میبرید غیر قابل چشم پوشی است - حتی اگه چیزی هم در جریان کامپایل نفهمید که بعیده ! )
در نهایت من فکر میکنم بحث شما بر میگرده به طرز نگاه کاربران و فرهنگ استفاده از گنو/لینوکس