این که اینقدر از زندگی بدون قانون میترسید، جالبه، ولی عجیب نیست. بالاخره نظام سرمایهسالاری داره این همه خرج پروپاگانداش میکنه و تاریخ هم همیشه تمرار میشه. یه زمانی بردهها میترسیدن که اگه ما صاحب نداشته باشیم، پس کی به کارهامون نظارت کنه و نذاره بمیریم. یه زمانی رعیتها میکگفتن اگه اربابها نباشن، زمینها از بین میره و هرج و مرج و آشوب میشه و میمیریم. الآن هم اکثریت فکر میکنن اگه قانون نباشه،اوضاع بع هم میریزیه و خر تو خر میشهخ و همه ميمیرن.
خوشبختانه تاریخ نشون داده که در نهایت، آزادی پیروزه!
حالب ماجرا اینه که اونهایی که با تغییر مخالفن، دقیقاًاونهایی هستن که مطالعه نداشتن و صرفاً با هراسی که ناشی از یک عمر زیر فشار پروپاگاندا بودن بهشون وارد شده، شروع به مخالفت میکنن. یکی از فعّالان حقوق مدنی در زمان جنگ داخلی آمریکا میگفت سختترین بخش کار ما، این بود که به بردهّا بقبولونیم شما حق دارید آزاد باشید.
اینکه اینقدر از زندگی با قانون میترسید، جالبه، ولی عجیب نیست. بالاخره نظام سرمایهسالاری داره این همه خرج پروپاگانداش میکنه و تاریخ هم همیشه تکرار میشه. یه زمانی بردهدارها میترسیدن که اگه ما بردهها را مشغول و وابسته به خوشیهایی نکنیم، میفهمند سرشون کلاه رفته و دنبال رشد خودشون میرن و قیام میکنن و از قدرت و سلطه ساقط میشیم. الآن هم عدهای میگن اگه قانون باشه، آزادی نیست و جلوی پیشرفت گرفته میشه.
خوشبختانه تاریخ نشون داده که در نهایت، حق پیروزه!
جالب ماجرا اینه که اونهایی که با قانون بر پایهٔ حقیقت مخالفن، دقیقاًاونهایی هستن که مطالعه نداشتن و صرفاً با فریبی که یک عمر از پروپاگاندا خوردن، شروع به مخالفت میکنن. شاید سختترین کار برای آزادی بردههای شبکههای اجتماعی اینه که بهشون بفهمونیم این آزادی نیست و این ساختار ظاهراً آزاد و بیقانون فلان شبکه، پر از قانونهای نانوشته است و جوری ساخته شده که اهداف سازندهاش را تأمین کنه و تو ناخواسته برای اون کار کنی و از هستی و امکان حقیقی خودت غفلت کنی.
بیقانونی (که ازش میگن) و قانون بد (که الآن گذاشتن) و قانون خوبی که بهش عمل نکنن، در دنیای کنونی یکساناند. چون انسانها نقص دارند و نیازشون به هم گره خورده و بعضیها نمیتونن جلوی طمعشون را بگیرن یا از سلطه بر دیگران لذت میبرن یا نمیخوان تسلیم حقیقت بشن یا…
شاید روزگاری هم بیاد که همهٔ گرگها و گوسفندها بدون دردسر از یک آخور بخورن! ولی الآن…
یکی رفت مناظره کنه تا ثابت کنه عیسی (علیهالسلام) فرستادهٔ خدا و راه نجاته. گفت: بیا تعصب را دور بریزیم و از پایه تحقیق کنیم. مخالفش گفت: قبوله پس تعصب را دور میریزیم و من پولهام را تو دریا میریزم چون پول را راه نجات میدونم و تو هم عیسی را تو دریا بنداز! تا از نو شروع کنیم!