انجمن‌های فارسی اوبونتو

لطفاً به انجمن‌ها وارد شده و یا جهت ورود ثبت‌نام نمائید

لطفاً جهت ورود نام کاربری و رمز عبورتان را وارد نمائید


توزیع گنو/لینوکس اوبونتو ۲۰ ساله شد 🎉

نویسنده موضوع: یک داستان کوتاه...  (دفعات بازدید: 28441 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال مشاهده موضوع.

آفلاین z.k

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 217
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #45 : 26 اسفند 1386، 09:12 ب‌ظ »
نقل‌قول
خوب حالا که میشه پیشنهاد هم داد من پیشنهاد یک موس‌پد رو با آرمهای مرتبط میدم

موس پد هم خیلی جالبه ، لیوان ، ساعت دیواری، خودکار ، ... هم میتونه باشه . فکر کنم استقبالش بیشتر از لباس باشه ، دیگه دردسر اندازه ... رو هم نداره
هزینه کمتری هم داره

آفلاین ناربه

  • ناظر انجمن
  • *
  • ارسال: 2033
  • جنسیت : پسر
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #46 : 26 اسفند 1386، 09:18 ب‌ظ »
نقل‌قول
خوب حالا که میشه پیشنهاد هم داد من پیشنهاد یک موس‌پد رو با آرمهای مرتبط میدم

موس پد هم خیلی جالبه ، لیوان ، ساعت دیواری، خودکار ، ... هم میتونه باشه . فکر کنم استقبالش بیشتر از لباس باشه ، دیگه دردسر اندازه ... رو هم نداره
هزینه کمتری هم داره

موافقم

آفلاین spart

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 102
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #47 : 27 اسفند 1386، 09:55 ق‌ظ »
پست‌های اضافی پاک شد. ممنون از دوستان به خاطر توجه به تذکر قبلی.  :-|
لطفا در این تاپیک سوالات و نظرات خودتون رو درباره محصولات حال فروشگاه و پیشنهادات ( معقول) درباره محصولات آینده فروشگاه مطرح کنید.
ممنون و موفق باشید

چه خوب بود آیین نامه‌ای که برای حذف این پست‌ها بوده رو هم ذکر می‌کردید، چون من فکر میکنم این پاک کردن سلیقه‌ای و سلب آزادی است.
موفق باشید
  ???  >:(

آفلاین z.k

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 217
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #48 : 27 اسفند 1386، 11:00 ق‌ظ »
نقل‌قول
چه خوب بود آیین نامه‌ای که برای حذف این پست‌ها بوده رو هم ذکر می‌کردید، چون من فکر میکنم این پاک کردن سلیقه‌ای و سلب آزادی است.

پست ها از بحث اصلی خارج شده بود ،  این دلیل کافیه برای حذف پست (البته به نظر من )...

هر سخن جایی ُ هر نکته مکانی دارد
« آخرین ویرایش: 27 اسفند 1386، 09:46 ب‌ظ توسط z.k »

آفلاین Linux

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 296
  • جنسیت : پسر
    • تبریزلاگ
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #49 : 27 اسفند 1386، 01:13 ب‌ظ »
به نظر من هم خودکار یا لیوان یا موس پد و یا حتی سی دی خام با آرم توزیع های لینوکس بهتر از لباس فروش میره
چون هم ارزونتر هستن هم مشکل اندازه و رنگ و دخترونه و پسرونه بودن رو ندارن
البته لباس هم فکر خوبی هست ولی برای این کار شما باید تمام سلیقه ها و نیاز ها رو برطرف کنید , پس برای استارت اولیه خوب نیست
درمورد آدرس linux shop , بهتر بود آدرس یکی از انجمنهای لینوکسی مثل  forum.ubuntu.ir یا technotux.org رو چاپ میکردین
چون این آدرس ها هم باعث آشنایی فرد بیننده با لینوکس و اوپن سورس میشه و هم وقتی که فرد با لینوکس آشنایی پیدا کرد حتما برای تهیه دیسک لینوکس مورد نظر از انجمن سوال خواهد کرد و
دوستان هم آدرس  linux shop رو به وی خواهند داد .
پس شما با این کار هم باعث آشنایی آفراد با انجمن های لینوکس میشوید و هم برای خود تبلیغ میکنید.  ;)

ویرایش: راستی یادم رفت بگم حتما در محصولاتتون برای حمایت از توزیع ایرانی پارسیکس این توزیع رو در اولویت قرار دهید.
« آخرین ویرایش: 27 اسفند 1386، 01:24 ب‌ظ توسط Linux »
Before death knock on your door,share whatsoever you have.You can sing a beautiful song? sing it,share it.
You can paint a picture? Paint,share it ...
come across a man who has not much to share

آفلاین sorena

  • گروه راهبران
  • *
  • ارسال: 484
  • جنسیت : پسر
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #50 : 27 اسفند 1386، 07:25 ب‌ظ »
تهیه موس پد و خودکار و ماگ تبلیغاتی خیلی راحت تر از لباس هست. ارزونتر هست  و مشکلات سایز و جنس مصرف کننده رو هم نداره. ولی کاری رو که لباس تبلیغاتی میکنه ، هیچکدوم از دیگر محصولات انجام نمی دن.
موس پد رو شما تنهایی ازش لذت میبری در حالیکه لباس رو چند نفر دیگه هم میبینن و استفاده‌های دیگه‌ای هم داره.
در مورد پارسیکس و حمایت از توزیع ایرانی هم آقای میردامادی توضیح دادند در پستشون.
In The World That Has No fences Or Walls , Who Need Gates Or Windows

آفلاین Mehdi

  • ناظر ویژه انجمن
  • *
  • ارسال: 3284
  • جنسیت : پسر
    • هزاردستان
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #51 : 27 اسفند 1386، 09:40 ب‌ظ »
چه خوب بود آیین نامه‌ای که برای حذف این پست‌ها بوده رو هم ذکر می‌کردید، چون من فکر میکنم این پاک کردن سلیقه‌ای و سلب آزادی است.
حذف و ویرایش پستها فقط برای حفظ نظم و روال کلی و خارج از بحث نشدن این پست بوده و برای اینکه بشه از پست نهایت استفاده رو کرد و ازش نتیجه‌ای گرفت که راهکاری برای آینده لینوکس شاپ هم باشه...
ولی به هر حال از نظر بنده هم این روش حذف و ویرایش، روش مطلوبی نیست... من از کسانی که پستهاشون ویرایش یا حذف شده عذرخواهی میکنم و عرض کنم که در حال آماده‌سازی پروسه‌ای هستیم که این قبیل کارها با قانونمندی مطلوبتری انجام بشه...

ببخشید که Off Topic شدم :oops:
Of one Essence is the human race,
Thusly has Creation put the Base;
One Limb impacted is sufficient,
For all Others to feel the Mace.
~Saadi (persian poet) -1258
Hezardastan | Free As in Freedom

آفلاین مرتضی علیرضایی

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 214
  • جنسیت : پسر
    • ALIREZAEI.ir
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #52 : 03 فروردین 1387، 10:59 ب‌ظ »
من یکبار این لباس با لوگوی گنو را بیرون پوشیدم..... خیلی اثر تبلیغی داره! هم واسه گنو و هم واسه خود فردی که می پوشه!
اون سر گاو خیلی باحاله مخصوصا لبخند که می زنه. فقط بعضی از مردم یک جور عجیبی به آدم نگاه می کنند...!
کاش آدرس سایت گنو را با فونت بزرگتری می زدید بهتر دیده می شد.....

آفلاین sorena

  • گروه راهبران
  • *
  • ارسال: 484
  • جنسیت : پسر
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #53 : 04 فروردین 1387، 12:47 ق‌ظ »
من یکبار این لباس با لوگوی گنو را بیرون پوشیدم..... خیلی اثر تبلیغی داره! هم واسه گنو و هم واسه خود فردی که می پوشه!
اون سر گاو خیلی باحاله مخصوصا لبخند که می زنه. فقط بعضی از مردم یک جور عجیبی به آدم نگاه می کنند...!
کاش آدرس سایت گنو را با فونت بزرگتری می زدید بهتر دیده می شد.....
کاملا میفهمم چی میگی  :D
مردم تو خیابون با دست به آدم اشاره میکنن و با خودشون میگن این پسره خل شده  ;)
ولی محض رضای خدا اینقدر نگین گاوه  ](*,) این اسمش گنو هست (گوزن یالدار آفریقایی)
In The World That Has No fences Or Walls , Who Need Gates Or Windows

آفلاین amin

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 454
  • جنسیت : پسر
  • We live, as we dream - Joseph conrad
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #54 : 04 فروردین 1387، 03:31 ق‌ظ »
نقل‌قول
ولی محض رضای خدا اینقدر نگین گاوه  Brick Wall این اسمش گنو هست (گوزن یالدار آفریقایی)

آره موافقم.من هم یه زمانی اشتباه میکردم.به هر حال گوزنه آقا گوزن  ;D
@cybertux
no sign

آفلاین مرتضی علیرضایی

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 214
  • جنسیت : پسر
    • ALIREZAEI.ir
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #55 : 04 فروردین 1387، 11:40 ق‌ظ »
 می دونستم یک حیوان آفریقایی هست ولی فکر می کردم یکنوع گاو وحشی هست. چون در یک مستند هم دیده بودم بومی های صحرای آفریقا از این حیوان به صورت گله ای نگهداری می کنند. از شیر و پوست این حیوان استفاده می شه و میشه اون را اهلی کرد.
http://www.gnuworld.co.za/gnus
http://en.wikipedia.org/wiki/Wildebeest

البته بیشتر حق با من هست. این حیوان از رده گاوسانان Bovidae هست.
http://www.americazoo.com/goto/index/mammals/400.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Bovid

 رده گوزها Cervidae شامل این حیوان نمیشه.
http://en.wikipedia.org/wiki/Cervidae

این پست کاملا از بحث خارج شد ولی خوب لازم دونستم که این اطلاعات را در اختیار شما هم بزارم.
« آخرین ویرایش: 04 فروردین 1387، 12:03 ب‌ظ توسط مرتضی علیرضایی »

آفلاین سید وحید رضا برهانی

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1668
  • جنسیت : پسر
  • یک مخالف نرم افزار اوپن سورس
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #56 : 03 اردیبهشت 1387، 05:18 ق‌ظ »
من یکبار این لباس با لوگوی گنو را بیرون پوشیدم..... خیلی اثر تبلیغی داره! هم واسه گنو و هم واسه خود فردی که می پوشه!
اون سر گاو خیلی باحاله مخصوصا لبخند که می زنه. فقط بعضی از مردم یک جور عجیبی به آدم نگاه می کنند...!
کاش آدرس سایت گنو را با فونت بزرگتری می زدید بهتر دیده می شد.....

سلام  اين لباسه خيلي مورد داره من حتي خجالت مي كشم اين لباس رو در خونه بپوشم چه برسه تو خيابون !! چون آدمها فكر مي كنند كه يك گوزن يا گاو داره ب سمتشون مي آيد تا يك انسان!!(قصد توهين نداشتم )تازه اينطوري آدم هايي كه كم تو باغ هستن فكر ميكنن كه همه ي گنو/لينوگسي ها گوزنن يا عاشق گوزنن يا...
پينوشت :من از آزادي خودم مي گذرم و اگه ويرايش كرديد حلالتون مي كنم!! ;D
نرم افزاری که نشه سیخ انگولکش کرد (به هر دلیلی چه به‌خاطر قانون و چه پیچیدگی یا توسعه سریع)نرم افزار آزاد نیست حالا مهم نیست چه بنیادی یا چه افرادی اون رو نوشته باشند یا GPL باشه یانه!
نرم افزار آزاد یک جنبش هست نه یک تیکه کاغذ پاره(GPL)
حق فهمیدن از حق خوندن مهمتره

آفلاین Maasen

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 105
  • جنسیت : پسر
  • اوبونتو یعنی زندگی در قرن 30 !
پاسخ به: پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #57 : 03 اردیبهشت 1387، 03:45 ب‌ظ »
راستی پیشنهاد من کلاه لبه دار با نشان ابونتو تازه به فصل هایی که در پیش داربم میخوره و ارزون هم در میاد.

بالاخره کلاه لبه دار طرح اوبونتو هم تولید شد !
اینجا را ببینید : http://forum.ubuntu.ir/index.php?topic=4278.0

آفلاین مرتضی علیرضایی

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 214
  • جنسیت : پسر
    • ALIREZAEI.ir
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #58 : 04 اردیبهشت 1387، 08:17 ب‌ظ »

خوب من هم یک داستان بگم! (داستانهای من و تی شرت اوبونتو در دانشگاه.....)
بالاخره جرات کردم و تی شرت را در دانشگاه پوشیدم. از در حراست که به سلامت گذر کردیم...!
در کلاس درسهای تخصصی که بنی بشری متوجه نمی شد که این علامت و اسم به چه چیزی مربوطه. یکی دو نفری از نوشته پشت متوجه شدند که یعنی لینوکس هست! یک چند نفری نیز حسود و عنادورز به آزادی نرم افزار هم ما را با دشنام و بد و بیراه به اوبونتو مورد لطف قرار دادند...!
ولی جالبترین اتفاق در این دو هفته امروز در نمایشگاهی که در دانشگاه برپا بود و ما نیز چند پوستری از اوبونتو و گنو در آن بیاویخته بودیم و سینه را که به نام مقدس اوبونتو مزین شده بود سپر کرده بودیم رخ داد. شخص ناشناسی ناگهان در جلوی ما سبز شد و فرمود <من .... هستم عضو انجمن ..... که در مورد نرم افزارهای اوپن سورس در ایران فعالیت می کند این اوبونتویی که تو تی شرت اش را پوشیدی من فارسی نموده ام و تمام سی دی هایش را هم در منزل دارم و برای آن پشیزی ارزش قایل نیستم. تو چی میگی؟ اصلا تا من هستم تو اینجا چه کاره ای؟> من نیز تا این سخنان را شنیدم به مانند دیگ بخار مرحوم <وات> بر افروختم و در دل چه ناسزاها که به این بشر ندادم ولی دم فرو بستم و کلامی به این نادان پرمدعا نگفتم. تا اینکه اندکی بعد به نحو احسن جبران نمودم و در جمع از خجالتش درآمدم. ایشان نیز جبران نموده و با همکاری حراست محترم پوستر ها و خود من را به اتفاق همدیگر به جرم تبلیغ برای شرکتی مقیم بلاد کفر به بیرون از نمایشگاه هدایت فرمودند....! تا باشد از مناعدین و تنگ چشمان که ما نیز روزی آنها را مضحکه کنیم.

آفلاین علیرضا طالقانی

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 2373
  • جنسیت : پسر
  • القدس لنا، والنصر لنا!
    • Take it easy
پاسخ به: یک داستان کوتاه...
« پاسخ #59 : 04 اردیبهشت 1387، 10:09 ب‌ظ »
جای بسی تبریک داری مرتضی!
تو در راه آزادی ازدانشگاه اخراجی شدی! مثل دخترای مسلمون ترکیه ای که در راه اسلام از تحصیل باز مانده اند!
خداوند روزگار از برای تو اجر و پاداشی در جهانی آزاد از انحصار قرار داد ! باشد که ب برسی :)  آمین یا رب العامین      -- الان یعنی شهید شدی؟ فاتحه؟؟ یا هنوز مونده ;)
.ShayneIsTheOneWhoIsAlwaysAlone
terminal@world-server:~$ sudo aptitude remove --purge Israel